پیامدهای منطقه ای آتش بس غزه/ راهبردها و راهکارهای محور مقاومت

به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا) علیرضاعرب روزنامه نگار و کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی در تحلیلی درباره پیامدهای منطقه ای آتش بس در غزه نوشت در چارچوب سیاست منطقه ای ترامپ گام اول، برقراری آتش بس در غزه و محدود کردن تهدید هسته ای ایران است و سپس در گام دوم ادامه عادی سازی روابط میان سعودی و اسرائیل در دستور کار است.

عادی سازی با سعودی جبرا باید یک پیوست فلسطینی داشته باشد و آن در چار چوب طرح دو دولت ، هر چند به صورت ناقص، قابل تصور است. اما تا زمانیکه در غزه جنگ و جنایات اسرائیل در جریان باشد راضی کردن سعودی ها به عادی سازی روابط با اسرائیل غیر ممکن است. با اتش بس در غزه و آغاز روند بازسازی آن و به موازات اصلاح بنیادین تشکیلات خودگردان فلسطین زمینه برای تن دادن سعودی ها به روند عادی سازی روابط با اسرائیل مهیا خواهد شد.  

تشکیل یک کشور خودمختار و نیمه مستقل فلسطینی بدون قوای نظامی در کنار یک حماس تضعیف شده برای اسرائیلی ها هم قابل تحمل خواهد بود و سعودی ها هم به عنوان یکی از قطب های اهل سنت در جهان اسلام و خادم حرمین شریفین می توانند تشکیل کشور نیمه مستقل فلسطینی را به عنوان دستاورد عادی سازی به جهان اسلام و عرب بفروشند. از جانبی دیگر محدود کردن تهدید هسته ای ایران تا حدی که دسترسی به سلاح هسته ای غیر ممکن شود راستگرایان اسرائیلی را چنان راضی خواهد کرد که به تشکیل کشور نیمه مستقل و بدون قوای نظامی فلسطینی رضایت دهند. 

لازم به ذکر است که اهرم مهمی که ترامپ در اختیار دارد ترس واقعی بن سلمان و نتانیاهو از او و غیر قابل پیش بینی بودن اوست که همانطور که در انعقاد آتش بس در غزه موثر بود در تشکیل دولت نیمه مستقل فلسطینی و عادی سازی روابط سعودی و اسرائیل نیز می تواند موثر واقع شود.  بنابراین در استراتژی خاور میانه ای ترامپ آتش بس در غزه و محدود کردن تهدید هسته ای ایران گام اول و زمینه ساز عادی سازی روابط اسرائیل و سعودی محسوب می شود و کارکردی مکمل بر آن متصور است.

نتانیاهو نیز  مثل همیشه به فراتر از غزه می اندیشد : تضعیف ایران و محور مقاومت

تضعیف محور مقاومت و برچیدن صنایع هسته ای و موشکی ایران همواره مورد تاکید موکد نتانیاهو بوده است و بعد از عملیات طوفان الاقصی و 7 اکتبر 2023م وی بارها از تغییر چهره منطقه صحبت کرده است و تغییر چهره منطقه با تضعیف محور مقاومت و محدود کردن تهدید هسته ای ایران و عادی سازی روابط با سعودی ممکن خواهد شد. بنابراین ترامپ و نتانیاهو در برقراری آتش بس در غزه ، محدود کردن تهدید هسته ای ایران ، تضعیف محور مقاومت و عادی سازی با سعودی همسو هستند. اما تفاوت اصلی ترامپ با نتانیاهو این است که ترامپ به صراحت بیان کرده است که نمی خواهد در گیر یک جنگ منطقه ای شود.

لذا سوال بسیار مهم این است که : 
با توجه به ناکافی بودن استراتژی فشار حداکثری برای عقب نشینی ایران از برنامه هسته ای آیا اسرائیل به تنهایی حمله به تاسیسات هسته ای را دردستور کار قرار خواهد داد؟ و آیا امریکا از آن حمایت همه جانبه و کامل خواهد کرد؟
ترامپ و متحدین درصددند با توسل به اهرم های زیر ایران را به عقب نشینی از برنامه هسته ای مجبور کنند:
-محدودیت ها و تحریم های نفتی جدید 
-اعتراضات و اغتشاشات داخلی 
-تضعیف محور مقاومت و فرسایش بازدارندگی منطقه ای ایران
-تهدید معتبر و مستمر نظامی همانند شمشیر دموکلس بر سر کشور

آنچه در این چارچوب بسیار مهم و تعیین کننده است برقراری یک تهدید معتبر و مستمر نظامی علیه ایران می باشد که آن را ضامن و مکمل فشار حداکثری جهت عقب نشینی ایران از برنامه هسته ای اش ارزیابی می کنند. احتمال جدی حملات اسرائیل به مراکز هسته ای ایران با حمایت همه جانبه آمریکا می تواند همان پیشران اصلی و ضامن استراتژی فشار حداکثری ترامپ محسوب شود. در تئوری هم در صورت وقوع چنین حملاتی آمریکا مستقیما وارد یک جنگ منطقه ای نخواهد شد اما از حملات اسرائیل حمایت تمام قد و همه جانبه خواهد کرد. ترامپ بعد از برقراری آتش بس در غزه، محدود کردن تهدید هسته ای ایران و به نتیجه رساندن عادی سازی روابط اسرائیل و سعودی  و تشکیل کشور نیمه مستقل فلسطینی شاید درصدد کسب جایزه نوبل صلح باشد.  وی در مراسم تحلیفش گفت: همه جنگ ها را متوقف خواهیم کرد / می‌خواهم میراثم این باشد که من صلح و اتحاد را ساختم.

و شاید نتانیاهو نیز به دنبال تضعیف هسته ای ایران و تضعیف محور مقاومت به عنوان میراث ماندگار خود است.

لذا همسویی آنها در برقراری آتش بس در غزه پیش نیاز عادی سازی با سعودی و محدود کردن تهدید هسته ای ایران است.

-راهبردها و راهکارهای محور مقاومت

با توجه به موارد فوق الذکر برهم زدن بازی بزرگ ترامپ و نتانیاهو باید در دستور کار محور مقاومت و ایران قرار گیرد. افزایش تنش های نظامی و امنیتی در جبهه ها و عرصه های مختلف اعم از غزه ، کرانه باختری ، لبنان ، عراق و یمن باید در دستور کار محور مقاومت قرار گیرد. درک متقابل و قدرتمند میان گروه های مقاومت از نحوه و پیامدهای بازی بزرگ و بسیار خطرناک اسرائیلی- امریکایی گام بسیار مهم و رهگشای ابتدایی محسوب می گردد.  در صورت موفقیت چنین بازی بزرگی آرمان رهایی فلسطین و قدس شریف به شدت تضعیف شده و مساله فلسطین به تا حدود زیادی به فراموشی سپرده خواهد شد و زمینه های رهایی سرزمین های مقدس بسیار کمرنگ خواهد شد. علاوه بر آن استقلال کشورهای منطقه عملا رنگ خواهد باخت و اسرائیل دست بالا و قدرتمند و البته خطرناکی در منطقه پیدا خواهد کرد و  تهدید جدی و راهبردی رژیم صهیونیستی متوجه تمام کشورهای اسلامی و عربی  منطقه خواهد شد. برای بر هم زدن چنین بازی خطرناک و بزرگی باید در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و امنیتی به نحو متحد و مشترک پای در میدان اقدام گذاشت.

انتهای پیام /ی.ح/26