ابعاد ژئوپلتیک طوفان الاقصی
علل شکست آمریکا در غزه

«حیّان نیّوف»
به گزارش خبرگزاری بین المللی قدس (قدسنا)، حیّان نیّوف در تحلیلی با عنوان «ابعاد ژئوپلتیک طوفان الاقصی» نوشت:
نیاز به استدلال نیست که بگوییم منازعه جهانی، صد در صد منازعه ژئو پلتیک(سیاست جغرافیایی یا جغراسیاست) است و آمریکا در حال مقابله با طرح اوراسیا به رهبری روسیه و طرح کمربند و جاده به رهبری چین است چرا که به اعتقاد واشنگتن، این دو طرح درهم تنیده از طریق سازمان شانگهای و سازمان بریکس در نهایت به رخنه در مناطق سلطه و نفوذ آمریکا در جهان حتی اروپا منجر خواهد شد. به همین سبب اندیشه راهبردی آمریکا یک نوزاد ژئوپلتیک جدیدی برای مقابله همزمان با این دو طرح و دو سازمان خلق کرد که آن نوزاد هم «کریدور هند- خاورمیانه-اروپا»است که به اعتقاد واشنگتن این طرح جدید ضامن تحقق اهداف زیر خواهد بود:
- طرح جایگزین اقتصادی، تجاری و توسعه ای در برابر طرح کمربند و جاده ارائه می کند.
- یک طرح اوراسیای جدیدی عرضه می کند که از جنوب آسیا گرفته تا غرب آن تا اروپا به عنوان جایگزین طرح اوراسیای جدید پوتین - دوگین امتداد دارد.
- مشوقهای لازم و جایگزین را به کشورهای علاقه مند به پیوستن به سازمان شانگهای را ارائه می کند.
- از طریق ربط دادن کشورهای عضو بریکس با یک طرح جایگزین موجب انفجار بریکس از داخل است.
پیش گامهای این طرح:
راهبرد آمریکا از زمان رسیدن جو بایدن به کاخ سفید، شامل مجموعه ای از تدابیر ژئوپلتیک در عرصه جهانی با هدف مانعتراشی در مسیر طرحهای رقیب و فراهم آوردن شرایط برای مطرح کردن طرح جایگزینش است که خلاصه تدابیر عبارتند از:
-سوق دادن به سمت جنگ در اوکراین که تخریب روابط رو به رشد روسیه و اروپا، بستن اروپا به روی روسیه، وحدت مجدد اروپا زیر چتر آمریکا و گسترش پیمان ناتو تا کشورهای شمال حوزه بالتیک را نیز شامل شود؛ از اهداف جنگ در اوکراین بود.
- سوق دادن به سمت تنش در دریای چین جنوبی از طریق تحریک چین و سرگرم کردن پکن از طریق دامن زدن به تنش با تایوان و ایجاد پایگاههای نظامی جدید در فیلیپین و دامن زدن به اختلافات بین فیلیپین و چین درباره حقوق دریایی.
- تلاش آمریکا برای ایجاد شکاف و اختلاف بین روسیه و چین و ایران.
-در پیش گرفتن یک راهبرد جدید در اقیانوس آرام برای محاصره چین و روسیه تا جاییکه ائتلاف آکوس در کنار استرالیا و انگلیس ایجاد و پیمان کواد در کنار هند و ژاپن و کره جنوبی فعالسازی شده است.
-تلاش برای ادغام «اسرائیل» در خاورمیانه از طریق ایجاد یک پیمان منطقه ای شامل آمریکا در کنار اسرائیل به همراه کشورهای سازشکارعربی که بعدها پیمان نقب نام گرفت و تلاش شدید برای عادی سازی روابط سعودی و اسرائیلی برای تکمیل این پیمان پس از آنکه چندین توافق منطقه ای امنیتی، نظامی، تجاری، مالی و در زمینه انرژی بین اعضای پیمان نقب امضا شد .
اقدامات غافلگیر کننده دشمنان آمریکا:
واکنشهای غافلگیر کننده دشمنان آمریکا در سطح منطقه و جهان به صورت خلاصه به شرح زیر است:
- پیروزی نظامی روسیه و به شکست کشاندن ضد حمله آمریکا در اوکراین و تحلیل رفتن ذخایر تسلیحاتی غرب در اوکراین و نیز هزینه های مالی.
- واکنشهای تعیین کننده چین در خصوص تایوان خواه از طریق نظامی یا سیاسی و نیز تحریمهای تجاری متقابل.
- تحول بسیار زیاد و سریع و متنوع در روابط روسیه و چین و نیز چین و ایران از طریق توافقنامه شراکت راهبردی و بین روسیه و ایران از طریق طرح کریدور شمال- جنوب و نیز از طریق نظامی و فناوری و سیاسی.
-تحول ناگهانی در روابط بین بین چین و روسیه و ایران با کشورهای عربی خلیج (فارس) و مشخصا سعودی و امارات که در سفر رئیس جمهور چین به سعودی و اقدامش به برگزاری چندین نشست در سطح سران و امضای توافقنامه های نفتی و تجاری و توافقنامه های شراکت راهبردی و نیز از طریق اعلامیه صلح پکن بین تهران و ریاض و از طریق توافقنامه های شراکت بین مسکو و ابوظبی نمایان شد و ابوظبی به مقر مالی اموال و سرمایه گذاری روسیه در سایه تحریمهای غرب تبدیل شد و همین امر درباره رابطه روسیه و سعودی نیز مصداقیت پیدا می کند که یکپارچه سازی مواضع بین مسکو و ریاض را در خصوص بازارهای انرژی در اوپک پلاس نشان داد.
- پیوستن نهایی ایران به سازمان شانگهای و تلاش روسیه برای درهم تنیدگی بین این سازمان و سازمان اوراسیا.
- پیوستن پنج کشور منطقه به سازمان بریکس یعنی ایران، سعودی، امارات، مصر و اتیوپی.
اعلان طرح آمریکا:
واکنشهای ناگهانی دشمنان آمریکا موجب شد واشنگتن با عجله و شتاب از طرح کریدور «هند- خاورمیانه- اروپا» خبر دهد چون آمریکا ترسید واکنشهای ژئو پلتیک و واکنشهای بعدی موجب به شکست کشانده شدن نقشه اش و در نطفه خفه شدن آن منجر شود به همین سبب آمریکا، نشست گروه بیست را در هند یک فرصت مناسب برای اعلام طرحش دانست به خصوص آنکه رؤسای جمهور چین و روسیه در این نشست حضور نداشتند و جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در حاشیه این نشست به صورت ناگهانی طرحش را اعلام کرد و این اعلام او نیز کدها و علائمی داشت.
بایدن طرحش را در دهلی نو پایتخت هند و با حضور محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و برخی سران غرب مانند فرانسه و آلمان و ایتالیا اعلام کرد و ایتالیا با فشارهای واشنگتن از ابتکار کمربند و جاده خارج شد.
طوفان الاقصی و طرح کریدور آمریکایی:
از همان لحظه اول اعلام این طرح واشنگتن پی برد که موانع متعددی پیش روی آن قرار دارد و مهم ترین موانعی که باید از پیش روی این طرح برداشته شود به شرح زیر است:
- امضای هرچه سریع توافقنامه عادی سازی روابط بین سعودی و اسرائیل به اعتبار اینکه این طرح از طریق فلسطین اشغالی می گذرد که دروازه اصلی دریای مدیترانه از طریق بندر حیفا و از آنجا به اروپاست.
- جنبشهای مقاومت در فلسطین اشغالی که مانع اساسی امنیتی بر سر راه این طرح هستند به خصوص جنبشهای فعال حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه و کرانه باختری یعنی این دو جنبش از نظر جغرافیایی طرح آمریکا را در دروازه خاورمیانه ای اش به سمت دریای مدیترانه محاصره کرده اند و موفقیت آن را تهدید می کنند.
- سایر طیفهای محور مقاومت و تأثیرگذاری های عملی آنان بر این طرح در خلیج (فارس) و اردن.
برای همین هم نقشه آمریکا ایجاب می کرد اولا مقاومت فلسطین از بین برده شود و به خاطر همین هم واشنگتن به دولت راستگرای تندرو در تل آویو اجازه داد برای جنگ تسویه مد نظر آماده شود و این نقشه آمریکا با سخنان بایدن و مقامات دولت او پس از عملیات طوفان الاقصی بر ملا شد. این سخنان تأیید کرد عملیات طوفان الاقصی هدفش مانع تراشی در مسیر عادی سازی روابط سعودی و اسرائیلی و برای جلوگیری از ادغام «اسرائیل در منطقه بود.
از همین روی قاطعانه می توان گفت عملیات طوفان الاقصی از نظر زمانی یک عملیات پیشدستانه بود چون مقاومت فلسطین متوجه شد یک تصمیم آمریکایی-صهیونیستی و منطقه ای برای برای از بین بردن آن و سیطره مستقیم و غیر مستقیم بر نوار غزه با هدف خدمت به طرح جدید آمریکا گرفته شده است بنابراین باید یک اقدام پیشدستانه صورت می گرفت و اگر این اقدام پیشدستانه و اجرای حمله به زمان اعلام این تصمیم موکول می شد نتایجش کمتر بود.
همه مواضع آمریکا و رژیم صهیونیستی و همه کشورهای غربی و اتحادیه اروپا و نیز کشورهای سازشکار عربی و حتی ترکیه از همان لحظه اول عملیات طوفان الاقصی نشان می دهد آنان از این گام پیشدستانه مقاومت فلسطین شوکه شدند و مشخصا مواضع واشنگتن بیانگر این شوکه شدن بود تا جاییکه فرماندهی نظامی و سیاسی نبرد علیه غزه را به عهده گرفت و سران آمریکا در صدر آنها بایدن و سایر مقامات دولتش راهی منطقه شدند و نقشها را در میان هم پیمانانشان در سیاست و میدان توزیع کردند.
منازعه به کجا رسید؟
با وجود آنکه واشنگتن همه امکانات نظامی و اطلاعاتی و سیاسی اش را در نبرد غزه در کنار «اسرائیل» به میدان آورد و به ارتکاب وحشیانه ترین جنایات در این جنگ از کشتن گرفته تا ویرانسازی، گرسنه نگه داشتن و محاصره مبادرت کرد اما در محقق کردن خواسته اش یعنی سیطره بر نوار غزه و از بین بردن مقاومت در آن شکست خورد که البته از بین بردن مقاومت هدف همیشگی است که اجرای طرح واشنگتن به آن نیاز دارد.
شکست آمریکا پس از دو ماه نبرد چندین علت دارد:
- طوفان الاقصی بیش از آنکه عملیات دفاعی باشد یک عملیات پیشدستانه بود و همین عنصر غافلگیرکننده ای بود که تأثیرات شدیدی داشت.
- قهرمانی های بی نظیری که مقاومت فلسطین در غزه به نمایش گذاشته که نشانگر آمادگی خوب برای جنگ از نظر فرماندهی، سازماندهی و آمادگی است.
- ورود مستقیم سایر طیفهای محور مقاومت به خط رویایی یعنی «یمن، لبنان، عراق و سوریه» و حملات مستقیمشان به رژیم صهیونیستی از همه طرف و نیز حملات به حضور آمریکا در منطقه به خصوص در عراق و سوریه و اشاره به گسترش منازعه.
- محاصره «اسرائیل» به خصوص از سمت دریای سرخ و اشاره به بستن نهایی آن در صورت گسترش منازعه.
- تشدید عملیات مقاومت لبنان در شمال فلسطین اشغالی و عملیات مقاومت عراق علیه اشغالگران آمریکایی در عراق و سوریه.
- ناتوانی آمریکا و اسرائیل در دستیابی به یک دستاورد ویژه خواه بر روی زمین یا حتی یک دستاورد سیاسی حقیقی.
- شکست آمریکا در بازارگرمی برای توطئه های سیاسی اشت در ارتباط با کوچاندن فلسطینیان یا ایجاد یک حاکمیت جایگزین در غزه.
این نبرد به کجا می رود؟
همه گزارشها و اطلاعات وارده از واشنگتن نشان می دهد آمریکا احساس می کند که زمان پیش روی اش به علت شکست طرحهایش تا الان به علت عواملی که گفتیم در حال از دست رفتن است و بر اساس سخنان پراکنده مقامات آمریکایی و مسئولان رژیم صهیونیستی؛ واشنگتن به این رژیم یک ماه مهلت داده است به این تجاوز پایان داده شود که از حمایت کامل آمریکا برخوردار است و تا الان با آتش بس مخالفت کرده است و به همین سبب هم قطعنامه ای را که در شورای امنیت به آتش بس دعوت می کرد و امارات خواستار آن شده بود وتو کرد. آمریکا در این یک ماه می کوشد یک دستاورد میدانی کسب کند و کشتارها و ویرانگری های بیشتری محقق کند و در عین حال به دنبال تحقق یک دستاورد سیاسی است که آبرویش را حفظ کند و مسیری را برای ادامه نقشه اش تضمین کند علاوه بر اینکه واشنگتن مایل است به تضمینهایی در خصوص حضور نیروهایش در منطقه و سلامت آنها دست یابد.
در همین راستا واشنگتن در تحرک سیاسی اش به دو محور اتکا دارد:
یک: طرح راهکار دو کشور که السیسی (رئیس جمهور مصر) به تازگی مطرح کرده است و کمیته وزارتی برخاسته از نشست سران کشورهای عربی و اسلامی برای آن تبلیغ می کند که یک طرح ناپایدار و غیر قابل اجرا و محکوم به شکست است به خصوص پس از موضع آیت الله العظمی امام سید علی خامنه ای.
دوم: متوسل شدن به سازمان ملل برای پایین آمدن از خر شیطان به عنوان یک طرح جایگزین که از طرف دبیر کل سازمان ملل متحد مطرح شد و از شورای امنیت خواسته است ماده 99 منشور سازمان ملل در خصوص تهدید امنیت و صلح بین الملل اجرا شود. سخنان آنتونیو گوترش دبیر کل این سازمان و درخواستش از شورای امنیت برای فعالسازی منشور سازمان ملل و حمایت جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از درخواست گوترش فقط یک معنا دارد. معنایش آن است که واشنگتن یک برون رفت سیاسی و حقوقی بر روی میز از طریق سازمان ملل به موازات قتل عام و ویرانگری که به همراه «اسرائیل» و انگلیس در غزه مرتکب می شود، مطرح کرده است.
سرانجام اینکه تشدید حملات محور مقاومت لبنان، یمن و به خصوص عراق و تشدید و متنوع سازی عملیاتها آنها نشان می دهد محور مقاومت هرگز به واشنگتن اجازه نخواهد داد هیچ یک از اهدافش محقق شود و شروط آمریکا به خصوص در ارتباط با اشغالگری یا تغییرات ژئوپلتیک را هرگز نخواهد پذیرفت.
لازم است در پایان به ورود فعالانه روسیه به خط منازعه سیاسی در سایه تلاشهای سیاسی واشنگتن به همراه درک مسکو از حجم مخمصه آمریکا اشاره شود و به نظر می رسد مسکو اقدام کرده است تا لحظه مناسب حمایت سیاسی اش از هم پیمانانش را در محور مقاومت دریابد به ویژه آنکه موضعش را در حمایت از فلسطینیان و مخالفت و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی حفظ کرده و معتقد است نبرد غزه یک بخش اساسی جدایی ناپذیر از منازعه جهانی است بنابراین مسکو در این مرحله برای ایفای یک نقش مهم صلاحیت دارد و سفر پوتین به امارات و سعودی و سپس استقبال وی از سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران؛ این را تأیید کرد و قطعا مسکو علاقه مند است از آنچه که هم پیمانانش در طول منازعه به آن ارائه کرده اند حمایت و نتایج و دستاوردهایش را حفظ کند و روسیه درک می کند این در منازعه اش با همه غرب، به نفعش است.
انتهای پیام/ ع.ج