ابعاد سفر بنت به امارات و
نگرانیهای فزاینده تلآویو

«احمدرضا روح الله زاد»
سفر «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امارات این سوال را مطرح کرده است که اهداف این سفر در این مقطع زمانی که دور جدید گفتگوهای وین برای لغو تحریم ها علیه ایران در جریان است، همچنین تحولات یمن که افق های روشنی از پایان آن نمایان شده است، سفر شیخ طحنون بن زاید آل نهیان مشاور امنیت ملی امارات به ایران و نیز نزدیکی زمان خروج امریکا از عراق، چیست؟
واقعیت آن است که سفر نفتالی بنت به امارات یک سفر کاملا انفعالی بوده و برخاسته از نگرانی های این رژیم از تحولات سریع منطقه ای و بین المللی در ارتباط با ایران و محور مقاومت است.
امریکا پس از خروج از افغانستان بزودی قرار است از عراق نیز خارج شود. اما باید توجه داشت که تصمیم خروج امریکا از منطقه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ گرفته شده است اما زمان اجرای آن به دوره ریاست جمهوری جو بایدن رسیده است.(ترامپ فکر نمی کرد که دوره حضورش در کاخ سفید تنها به 4 سال محدود شود).
در آن زمان ترامپ در پاسخ به نگرانی های رژیم های عربی منطقه از خلائ حضور امریکا، به آنها پیشنهاد داد که با رژیم صهیونیستی به عنوان جانشین این کشور همپیمان شوند و شکل گیری توافقات عربی – اسرائیلی در همین چارچوب کلید خورد و آغازگر آن هم رژیم امارات متحده عربی بود.
تحولات منطقه موجب تغییراتی در روند طرح امریکایی – اسرائیلی و عربی شد. موضوعی که رژیم های عربی را به تأمل بیشتر در انتخاب هایشان وادار کرد. به نظر می رسد حاکمان عربی به این جمع بندی رسیده اند که اسرائیل از ظرفیت لازم برای پر کردن خلا امریکا برخوردار نیست بلکه برعکس برخی قدرت های منطقه ای هستند که از ظرفیت و توان لازم برای پرکردن این خلا برخوردار هستند و این قدرت ها یعنی ایران و البته ترکیه هستند. به همین دلیل شیخ طحنون به عنوان یک مقام بلند پایه اماراتی سفرهایی را به ترکیه و ایران انجام داده است و به نظر می رسد بزودی سفرهایی در سطح سران به این کشورها انجام شود.
این اقدام امارات که در واقع برخاسته از یک فهم سیاسی و اجتماعی است، عملا به معنی تشکیک در قدرت منطقه ای بودن رژیم صهیونیستی است. موضوعی که مسئولان این رژیم را به شدت نگران کرده است تاجایی که بنت با سفر به امارات تلاش دارد تا این باور شکل گرفته را تغییر دهد.
نکته مهم دیگر آن است که ارتباط امارات با اسرائیل بر اساس دیکته و یا دستور العمل کاخ سفید رقم خورده است اما تقویت روابط با ایران و کاهش تنش ها با تهران اقدامی خودجوش و بر اساس فهم رهبران امارات از روند تحولات و افق های پیش روی در حال انجام است که البته اقدامی ارزشمند بوده و آنها بر اساس فهم و درک خود به این جمعبندی رسیده اند. این اتفاقی نیست که رژیم صهیونیستی را نگران نکند.
نکته دیگر آنکه تحولات در یمن رو به پایان دارد. سفرهای محمد بن سلمان به کشورهای منطقه ای با این هدف انجام شده بود که با توجه به افق تحولات یمن و ناگزیری پایان دادن به مداخلات خود در آن، به نوعی یک تصمیم جمعی و هماهنگ در این ارتباط اتخاذ شود. اما امارات احساس کرد اگر زودتر صف خود را از عربستان جدا نکند ممکن است هزینه های بسیار سنگینی را پرداخت نماید. خصوصا که حملات اخیر موشکی و پهپادی نیروهای مردمی یمن به ریاض در واقع یک هشدار جدی برای امارات بود. لذا در اقدامی یکجانبه از بندر الحدیده عقب نشینی کرد. این خروج از الحدیده هم در واقع بر اساس یک فهم مبتنی بر منافع و امنیت ملی امارات رخ داده است و به عبارت دیگر، ابوظبی نمی خواهد انصارالله و ارتش یمن را تحریک کند، زیرا اگر اقدامی که در ارتباط با ریاض انجام شد در ارتباط با امارات صورت گیرد، با توجه به «شیشه ای بودن ساختار اقتصاد امارات» فروپاشی سنگینی را متوجه این کشور حاشیه نشین خلیج فارس خواهد کرد.
عقب نشینی امارات از الحدیده و تلاش آن برای کاهش تضاد با مقاومت یمن در یک پازل کلی به معنی کاهش تنش با ایران و محور مقاومت است و این اقدام هم رژیم صهیونیستی را به شدت نگران کرده است.
به نظر می رسد نفتالی بنت در نظر دارد به نوعی امارات را از ورود به این روند جدید که به معنی تغییر در نظم منطقه ای با محوریت ایران است، باز دارد. اما کارشناسان معتقدند این تصمیمی است که بر اساس فهم و درک رهبران امارات از روند تحولات و تغییرات اتخاذ شده است و امکان بازگشت از آن بعید به نظر می رسد و رژیم صهیونیستی همچنان باید تشدید نگرانی ها را انتظار بکشد.
انتهای پیام/م.ح/
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس