سردار سلیمانی مساله فلسطین را به عنوان یک مساله مهم حفظ و تقویت کرد/ عادی سازی روابط در دوران «حاج قاسم» شدنی نبود/ تحرکات اخیر آمریکا در منطقه جنگ روانی است

خبرگزاری قدس (قدسنا)، در آستانه نخستین سالگرد شهادت سردار سلیمانی در گفتگوهایی با شخصیت ها و کارشناسان به بررسی نقش ایشان در تقویت محور مقاومت و تحولات منطقه پرداخته ایم. متن گفتگو با دکتر «ناصر ابوشریف» نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین با قدسنا را در اینجا می خوانید:

قدسنا: یک سال از ترور سرلشکر قاسم سلیمانی و شهادت ایشان و همرزمانش می گذرد. به نظر شما علت ترور ایشان چه بوده است؟ به ویژه اینکه شهید سلیمانی یک شخصیت نظامی رسمی ایران بود و اقدام به ترور وی توسط امریکا نقض مقررات بین المللی محسوب می شود.

ابوشریف: به اعتقاد من یکی از دلایل اصلی ترور سردار شهید قاسم سلیمانی این بود که وی آمریکا و غرب را به شدت دچار خشم و ترس کرده بود. وی شخصیتی بود که در 20 سال گذشته مواجهه و مبارزه با پروژه غربی ها در منطقه را هدایت و راهبری می کرد. در واقع این حاج قاسم بود که با تمام توان در برابر پروژه ای که منافع رژیم صهیونیستی در منطقه را دنبال می کرد، قد علم کرده بود و با قدرت مانع از تحقق اهداف دشمنان شده بود.

حاج قاسم در دو دهه اخیر به طور جدی در روند تقویت محور مقاومت از فلسطین گرفته تا لبنان عمل کرد و موفقیت های بسیاری نیز داشت. همان گونه که می دانید در سال 2001 افغانستان به اشغال آمریکایی ها و ناتو درآمد. حاج قاسم در آن زمان با همکاری همه گروههای مقاومتی توانست از پیروزی آمریکایی ها در افغانستان یک شکست کامل بسازد و پذیرش این مساله برای واشنگتن بسیار سخت بود.

در سال 2003 نیز آمریکا با اشغال عراق سعی کرد به تدریج این کشور را به مامنی جدید برای رژیم صهیونیستی در منطقه تبدیل کند، که مجددا حاج قاسم در برابر این پروژه به مبارزه برخاست و آن را شکست داد. سردار سلیمانی عراق را به کشوری با ریشه های مقاومتی و گرایشات ضد صهیونیستی تبدیل کرد.

در سالهای اخیر نیز پس از حضور داعش در عراق، این سردار سلیمانی بود که نیروهای عراقی را از همه جهات از جمله تسلیحاتی مورد حمایت قرار داد. وی با استفاده از نیروهای مهم عملیاتی توانست طرح تجزیه عراق را که از سوی آمریکا دنبال می شد، به شکست بکشاند.

در تحولات سوریه نیز شاهد حضور تاثیرگذار حاج قاسم بودیم و ایشان به کمک گروههای مقاومتی توانستند مانع از اجرای توطئه های خطرناک در این کشور شوند.

دشمنان در همه این تحولات سردار سلیمانی را مانع اصلی اجرای پروژه های خود می دانستند که این امر آنها را خشمگین کرده بود و به همین دلیل نام وی را در صدر فهرست ترورهای خود قرار داده بودند.

البته هیچ کس شاید فکر نمی کرد این اقدام از سوی دولت آمریکا انجام شود و این دولت جایگاه خود را به سطح یک گروه تروریستی تنزل دهد، باید توجه داشت که ترور سردار سلیمانی در هنگام سفر ایشان به عراق رخ داد و در واقع نقض حاکمیت ملی عراق به صورت علنی محسوب می شود. روش ترور سردار سلیمانی یک شیوه بسیار شرورانه و کثیف بود که تنها از سوی گروههای تروریستی تکفیری که به هیچ اصولی پایبندی ندارند، انجام می شود.

قدسنا: نقش شهید سلیمانی در شکل گیری محور یکپارچه مقاومت و ایجاد توان بازدارندگی نسبت به رژیم صهیونیستی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ابوشریف: حاج قاسم، سپاه قدس و جمهوری اسلامی ایران به عنوان پایگاه محور مقاومت، نقش بی بدیلی در تقویت این محور علیه رژیم صهیونیستی داشتند. من در اینجا باید تاکید کنم که تلاش های سردار سلیمانی در باقی ماندن مساله فلسطین به عنوان یکی از اصلی ترین مسائل جهان اسلام، نقش بسیار مهمی ایفا کرد. این اقدامات در شرایطی رخ داد که تقریبا همه کشورهای عربی منطقه در دهه های اخیر رویکرد مبارزاتی در مساله فلسطین را کنار گذاشته بودند و به تدریج به سوی روابط با رژیم صهیونیستی گام برداشته بودند.

در واقع ایران تنها کشوری بود که در جهان از مقاومت فلسطین حمایت و پشتیبانی همه جانبه کرد و رژیم صهیونیستی را یک رژیم نامشروع و غده سرطانی دانسته که باید از بین برود.

همچنین باید توجه داشت که سردار سلیمانی نقش بی بدیلی در تقویت گروههای مقاومت فلسطین در سالهای پس از انتفاضه اول، داشت. حاج قاسم در آن زمان از  طریق آموزش نیروهای مقاومت فلسطین و پشتیبانی تسلیحاتی آنها باعث ارتقای قابل توجه سطح توانمندی گروههای فلسطینی شد.

از سوی دیگر نمی توان نقش سردار سلیمانی را در افزایش توانمندی  حزب الله لبنان و گروههای مقاومتی در عراق و یمن نادیده گرفت.

قدسنا: شهید سلیمانی نقش بی بدیلی در جنگ با تروریسم در سطح منطقه داشته است. آیا می توان گفت ترور ایشان در واقع یک اقدام انتقامی از سوی امریکا به دلیل نقش وی در خنثی سازی طرح های امریکا از طریق پدیده تروریسم بوده است؟

ابوشریف: باید تاکید کنم که حاج قاسم در دو دهه اخیر یک تنه در برابر طرح خطرناک سایکس پیکوی جدید غربی ها در راستای تجزیه منطقه ایستادگی کرد و توانست این پروژه ها را به شکست بکشاند. آنچه این روزها در زمینه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی از سوی حاکمیت های عربی مشاهده می کنیم  در سالهای حضور حاج قاسم شدنی نبود و این روزها شاهدیم که حاکمان عرب در برابر صهیونیستها سر تعظیم فرود آورده و در آغوش دشمنان اسلام قرار گرفته اند.

قدسنا: امریکا از یک سو مدعی است که در صدد خارج کردن نیروهای نظامی خود از منطقه است و از سوی دیگر برخی تحرکات نظامی دیگر مانند اعزام هواپیمای بی 52 و نیز ناو جنگی و زیردریایی اتمی به منطقه را انجام می دهد. تحلیل شما از این دوگانگی چیست؟

ابوشریف: این تناقض نیست از نظر من؛ بلکه بیشتر یک اختلاف سیاسی به نظر می رسد. ترامپ تصمیم گرفت که نیروهای آمریکایی را از منطقه خارج کند و تاکید دارد که هر کشوری که خواهان ادامه حضور نیروهای آمریکایی در منطقه است باید هزینه آن را بپردازد. ارتش آمریکا این روزها در منطقه بیشتر شبیه به گروههای شبه نظامی مزدور عمل می کند، هر طرفی که می خواهد مورد حمایت قرار گیرد باید هزینه آن را بپردازد. اما به دلایل راهبردی پنتاگون و ساختار نظامی آمریکا قبول نمی کند که از مناطقی که برای واشنگتن اهمیت استراتژیک دارند، خارج شود، آنها نمی خواهند که جای خالی هایی را باقی بگذارند که احتمالا از سوی ایران پر شوند.

در واقع من حضور نیروهای آمریکایی و تحرکات اخیر آنها در منطقه را تنها در راستای جنگ روانی آنها علیه ایران می دانم، به ویژه اینکه ترامپ در چند سال اخیر در کارزار فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده و تلاش دارد از آخرین فرصت هایش برای به تسلیم کشاندن ایران استفاده کند.

انتهای پیام/م.ت/