برای ال دیه گو که هیچ وقت نمیمیرد
در قلبم یک فلسطینی هستم

در جهانی که همه باید مقابل صهیونیستها تعظیم کنند تا موقعیتشان حفظ شود با صدای بلند گفت «در قلبم یک فلسطینی هستم. از فلسطین بدون هیچ ترسی دفاع میکنم».
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری قدس(قدسنا) علی علیزاده در کانال تلگرامی خود نوشت:نُه سالم بود. روزهای آخر پنجم دبستان. در تهران بیرنگ و بیزرق و برق سالهای آخر جنگ. دو سه هفتهای هر روز سر راه مدرسه کنار آن دکه روزنامهفروشی تقاطع میدان هفت تیر و مفتح ایستادم و به پوسترش زل زدم و پولهایم را شمردم و باز توی جیبم گذاشتم. تا بالاخره جمع شد و خریدمش و به دیوار زدم و انگار پاسپورت گرفته باشم حس کردم دیگر حق دارم و بنشینم و تک تک بازیهایش را کنار جوانهای فامیل نگاه کنم و اگرچه همان موقع هم شیفتهاش بودم اما ذره ذره زیر پوستم رفت و جادویم کرد و بخشی از گوشت و پوستم شد و این همه سال، نه تهمتها و بدگوییهای بیپایان علیهش و نه ضعفها و کاستیهای واقعیش، چیزی از اسطوره بودنش را برایم کم نکرد.
بزرگتر که شدم فهمیدم فقط بزرگترین فوتبالیست همه تاریخ نیست. بلکه یک عدالتخواه و یک امپریالیستستیز تمام عیار و یک خار بزرگ و دردناک در چشم همه قلدرها و به ویژه امپریالیسم آمریکاست.
در جهان فوتبال سالها دزدهای فاسد فدراسیون جهانی فوتبال یا فیفا را مافیا خواند و با آنها جنگید و تلاش کرد از حقوق فوتبالیستها در اتحادیهای جداگانه دفاع کند و فیفا هم هرچه خصومت و خباثت بود بر علیهش به کار برد. درسیاست بین الملل هم به صورت رسمی و آشکار علیه استعمار و امپریالیسم سخن گفت.
در جهانی که همه باید مقابل صهیونیستها تعظیم کنند تا موقعیتشان حفظ شود با صدای بلند گفت «در قلبم یک فلسطینی هستم. از فلسطین بدون هیچ ترسی دفاع میکنم». در کنار مبارزان بزرگی مثل فیدل کاسترو و هوگو چاوز و اوا مورالس ایستاد و از حملات رسانه های غربی نترسید. با یک خالکوبی بزرگ از چگوارا روی شانهاش و یک خالکوبی دیگر از فیدل بزرگ روی پایش. بدون پنهانکاری گفت «من به هوگو چاوز اعتقاد دارم، هرکاری او و فیدل کردهاند از منظر من عالی بوده». نه فقط در سمت چپ زمین بازی کرد بلکه با افتخار خود را یک چپ و سوسیالیست دانست و گفت ما چپها «قابل خریدن نیستیم...ما برابری میخواهیم و ما نمیخواهیم پرچم یانکیها (آمریکاییها) بر زمین مان کاشته شود».
سی و پنج سال بعد از اولین باری که روی صفحه تلویزیون دیدمش حالا میگویند رفته و تمام شده و من فکر میکنم دروغ میگویند و این هم یک توطئه توسط مافیای فیفا بیشتر نیست. با این حال ساعتهاست نمیتوانم که آرام بگیرم. مثل فینال جام جهانی نود که مقابل آلمان شکست خورد و بیخجالت گریه کرد و من سیزده ساله هم با او تا صبح اشک ریختم. و عصبانیم. مثل همه آن دفعاتی که فیفا محرومش کرد تا زهر چشم بگیرد. ولی ایمان دارم که جام جهانی بعدی برمیگردد و انتقام همه ما را میگیرد.
انتهای پیام/