در پاسداشت 16 مهر روز نیروی انتظامی ؛
شاخصه های نیروی انتظامی در تراز انقلاب اسلامی چیست؟

نیروی انتظامی را از جمله نهادهای اصلی دخیل در ایجاد، حفظ و افزایش امنیت دانستهاند. پلیس برای انجام وظایف ذاتی خود و ارائه بهترین خدمات به مردم، نیازمند دو مقولهی اصلی اقتدار و اعتماد مردمی است. اقتدار باعث ایجاد توانایی اقدام است و امین دانستهشدن توسط مردم زمینهساز موفقیت پلیس در انجام وظایف و اقدامات خود است.
خبرگزاری قدس (قدسنا) دکتر سید مجتبی عزیزی*: امنیت یکی از نیازهای اصلی همهی جوامع بشری است. پلیس یا نیروی انتظامی را از جمله نهادهای اصلی دخیل در ایجاد، حفظ و افزایش امنیت دانستهاند. پلیس برای انجام وظایف ذاتی خود و ارائه بهترین خدمات به مردم، نیازمند دو مقولهی اصلی اقتدار و اعتماد مردمی است. اقتدار باعث ایجاد توانایی اقدام است و امین دانستهشدن توسط مردم زمینهساز موفقیت پلیس در انجام وظایف و اقدامات خود است.
نتایج تحقیقات متعدد نشان دهندهی آن است که پلیس برای آنکه بتواند به اقتدار لازم دست یابد باید از زمینهها و عوامل ایجاد اقتدار برخوردار شود که برخی از مهمترین این عوامل عبارتند از: اتکا و وابستگی به خدای متعال به عنوان اصلیترین عامل اقتدار و قدرت و تلاش مداوم برای کسب معنویت، اتصال به مردم و کسب حمایت مردمی، سختکوشی، مجاهدت و آمادگی برای فداکاری، آموزش و تربیت صحیح نیروی انسانی، اعتماد به نفس و باور به تواناییهای خود، سازماندهی و مدیریت مناسب، نظم و انضباط نظامی، قانونگرایی و پایبندی به اصول در عین انعطاف، همکاری و هماهنگی با سایر نهادهای حکومتی، آشنایی با رسانهها و جنبههای رسانهای اقتدار و استفاده صحیح از ابزارهای نوین رسانهای، و در نهایت برخوداری از تجهیزات و امکانات لازم. پلیسی که این ویژگیها و شاخصهها را در خود گردآوری کند، مورد اعتماد و اطمینان مردم نیز قرار میگیرد.
در عین حال عوامل زیر را میتوان در جلب اعتماد مردم بسیار موثر دانست: معنویت حقیقی و کار برای خدا، تامین معاش و رسیدگی مادی و مالی لازم به نیروهای انتظامی، رفتار مهربانانه پلیس با مردم در عین اقتدار، و کارآمدی و توانمندی پلیس در انجام وظایف و ایجاد امنیت.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَةُ. (فتال نیشابوری، 1375ش، ج2: 472) ترجمه: حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دو نعمت است که قدر و جایگاه آن نزد مردم مجهول و ناشناخته است، امنیت و عافیت.
امنیت یکی از نیازهای اصلی همهی جوامع بشری است. پلیس یا نیروی انتظامی را از جمله نهادهای اصلی دخیل در ایجاد، حفظ و افزایش امنیت دانستهاند. مشخص است که تامین امنیت به صورت جامع آن منحصر در وظایف پلیس نیست و نهادهای مختلفی در تامین امنیت دخالت دارند، اما پلیس درهر کشوری با این شاخصه برجسته شده است که نام آن با امنیت گره خورده است و یکی از اصلیترین عوامل ایجاد، حفظ و افزایش امنیت در جامعه است.
امروزه وظایف پلیس در عرصههای مختلف به حدی پیچیده و گسترده شده است که تقریبا همهی آحاد جامعه به نحوی از انحاء با برخی از ماموران نیروی انتظامی و نیروهای پلیس سر و کار دارند. گستردگی وظایف و وسعت خدماتی که پلیس قرار است در اختیار مردم بگذارد باعث شده است که در هر کشوری پلیس آن کشور نمادی از حاکمیت و یکی از چهرههای اصلی حکومت محسوب شود که قضاوت در مورد آن کشور و وضعیت آن توسط مردم با قضاوتی که از پلیس و عملکرد آن دارند رابطه دارد. از ورزش گرفته تا سیاست، در شهرها و روستاها و جادهها، در سفر و در منزل مردم به نحوی از انحاء از خدمات پلیس برخوردارند و به نوعی نیازمند به سر و کار داشتن با پلیس هستند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: «اهمیت نیروی انتظامی که اینقدر ما روی آن تکیه میکنیم، ناشی از اهمیت مأموریّت نیروی انتظامی است. اهمیت هر انسانی بهقدر آن مسئولیّتی است که بر دوش میگیرد و این انسان یا این مجموعه یا این سازمان به همان اندازه اهمیت پیدا میکند. مأموریّتی که شما آن را بر عهده گرفتهاید، استقرار امنیت در کشور است. امنیت خیلی مهم است؛ آنجایی که امنیت نیست، مردم قدر امنیت را میفهمند؛ آنجایی که مرد از خانه خارج میشود، زن از خانه خارج میشود، جوان و فرزند از خانه خارج میشوند بدون اینکه خاطرجمع باشند که دوباره به خانه بر خواهند گشت؛ خیابان ناامن است، کوچه ناامن است، بیابان ناامن است، حوادث در انتظار شهروندان است؛ آنجایی که انسانها در داخل خانهی خودشان احساس ناامنی میکنند، اینجا است که انسان میفهمد امنیت چقدر مهم است. ایجاد این امنیت، استقرار این امنیت، عمومیّت بخشیدن به این امنیت، کار شما است. مهمترین سازمانی و مجموعهای که این وظیفهی مهم را بر دوش گرفته است، نیروی انتظامی است و این خیلی کار مهمّی است. بنابراین سازمان با نگاه به این مأموریّت اهمیت پیدا میکند.» (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴/۰۲/۰۶)
از سوی دیگر پلیس برای انجام وظایف ذاتی خود و ارائه بهترین خدمات به مردم، نیازمند دو مقولهی اصلی اقتدار و اعتماد مردمی است. اقتدار باعث ایجاد توانایی اقدام است و امین دانستهشدن توسط مردم زمینهساز موفقیت پلیس در انجام وظایف و اقدامات خود است. پلیسی که مقتدر نباشد توان انجام وظایف و کارویژههای خود را پیدا نمیکند و پلیسی که امین مردم نباشد و مردم به آن اعتماد و اطمینان نداشته باشند در انجام وظیفهی خود به تقابل با مردم رسیده و دچار شکست و فشل میشود.
عوامل دخیل در اقتدار:
به نظر میرسد که عوامل متعددی در اقتدار نیروی انتظامی موثر هستند. از جمله مهمترین این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. اتکای به خدا و کسب معنویت
از منظر اسلامی اقتدار حقیقی و منشاء قدرت فقط خدای متعال است. از این جهت هر نوع عزت و قدرت و جایگاهی که از جانب خدای متعال نباشد، دروغین و غیر واقعی است. این سخن البته جنبههای فلسفی، کلامی و عقیدتی جدی دارد و اگر بخواهیم به دقت سخن بگوییم اقتدار و قدرت فقط از آن خدای متعال است. به تعبیر قرآن کریم: «الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا» (النساء : 139) ترجمه: همان کسانى که کافران را به جاى مؤمنانْ سرپرست و دوست خود مىگیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان مىطلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط براى خداست.
خدای متعال این معنا را در قرآن کریم بارها به مومنان متذکر شده است که قدرت و عزت و اقتدار از آن اوست: «وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم» (یونس : 65) ترجمه: و گفتار [بىاساس و تبلیغاتِ نارواىِ] مخالفان، تو را غمگین نکند؛ زیرا همه عزت و توانمندى براى خداست؛ او شنوا و داناست.
بر همین اساس است که در توصیههای بزرگان دینی ما تاکید بر بعد معنوی در کار پلیس همیشه مورد توجه بوده است. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان و روحانیون عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، با اشاره به ارتباط بسیار نزدیک نیروی انتظامی با آحاد مردم و مسؤولیت این نیرو در تأمین امنیت و آرامش مردم تأکید کردند: «بدلیل حساسیت وظیفه نیروی انتظامی و تأثیرگذاری عمیق عملکرد این نیرو در جامعه، نقش عقیدتی سیاسی در نیروی انتظامی و ارتقای ارزشهای معنوی این نیرو بسیار مهم است.» (بیانات رهبری در جمع مسئولان و روحانیون عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، ۷ /اسفند/ ۱۳۸۰)
مشخص است که این اعتقاد به معنی نفی اسباب و علل مادی و ظاهری نیست بلکه به معنی متوقف نشدن در این اسباب و علل است. به عبارت دیگر همه عوامل دیگری که برای اقتدار در این مقاله ذکر می شود و یا در جاهای دیگر بیان شده است، در طول این عامل مطرح میشود و نه در عرض آن.
2. اتصال به مردم و حمایت مردمی
جایگاه مردم در ایجاد اقتدار جایگاهی بسیار مهم است. اصولا چون اقتدار را به معنی اعمال زور و قدرتی گرفتیم که مردم آن را بپذیرند و مشروع و مقبول بدانند، پس متصل به مردم بودن و حمایت مردمی داشتن از عوامل اصلی اقتدار نیروی انتظامی خواهد بود. پلیسی که مردم او را قبول دارند و برای دستورات او احترام و حرمت قائل هستند از اقتدار بالاتری برخوردار خواهد بود و حمایت و پشتیبانی مردمی باعث موفقیت و اثر گذاری اقدامات آن خواهد شد. به طور کلی در همهی اجزاء حکومت این قاعده صادق است که اتصال به مردم و حمایت مردمی زمینه ساز موفقیت آنها میشود. در نظام اسلامی ما نیز امام خمینی رحمت الله علیه همیشه بر نقش و جایگاه حمایت مردم در موفقیت نظام اصرار داشتند و به این مناسبت بود که فرمودند: «اگر یک ملتی پشتوانه حکومتی نباشد این حکومت نمیتواند درست بشود. این نمیتواند برقرار باشد.» (امام خمینی، 1378ش، ج11: 459)
از این رو امام خمینی خطاب به نیروهای انتظامی متذکر میشدند که با پشتیبانی ملت میتوان بر همهی شرارتها و مشکلات فائق آمد و این اتصال به مردم است که نیروهای انتظامی را در انجام وظایف خویش موفق میسازد: «شما امروز قوای انتظامی مملکت اسلامی هستید و رهبر همه شما و همه ما وجود مبارک بقیه الله است و باید ماها و شماها طوری رفتار کنیم که رضایت آن بزرگوار را که رضایت خداست به دست بیاوریم. شما در سرتاسر کشور، با تعهد باید از داخل شهرها، را حفظ کنید و امروز با شما ملت هم موافق هستند و پشتیبان شما هستند و شما باید با پشتیبانی ملت می توانید که این شرارت هائی که گاهی در سطح شهرها می شود، جلویش را بگیرید با نصیحت و الا با قدرت.» (امام خمینی، 1378ش، ج14: 140)
پس یکی از عوامل مهمی که میتوان اقتدار نیروی انتظامی را ایجاد و در آن موثر باشد اتصال به مردم و کسب حمایت مردمی است.
3. سختکوشی و مجاهدت و آمادگی فداکاری
از دیگر عوامل موثر در اقتدار نیروی انتظامی آن است که نیروی انتظامی آمادهی فداکاری و انجام کارهای سخت و سنگین باشد و این اقدامات را خدمت به ملت خود و مجاهدت در راه خدا بداند. دستگاهی که برای مردم خود فداکاری کند و مردم شاهد از خود گذشتگی نیروهای آن برای خدمت به خود باشند، به طور قطع حمایت مردمی بیشتری را کسب میکند و در نتیجه اقتدار و توانایی آن در انجام کارها افزایش مییابد. به عنوان مثال وقتی مردم جانفشانی نیروهای انتظامی کشور را در حفظ مرزهای کشور میبینند و یا شاهد خدمات شبانهروزی نیروهای پلیس در سطح جادههای کشور در ایام تعطیلات و ... هستند، به طور طبیعی میل و علاقهی آنها به همکاری با پلیس بیشتر میشود و این امر باعث افزایش اقتدار پلیس است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان همین امر و اثر این اقدام در افزایش اقتدار نیروی انتظامی بیان میدارند: «جوانان مؤمنِ ما در سازمان های مسلّح ازجمله در نیروی انتظامی با کمال رشادت و قدرت ایستاده اند و از امنیّت این کشور دفاع کرده اند. من می خواهم به شما بچّه های عزیزم، جوان های عزیزم بگویم شما تنها سازمانی هستید که در سرتاسر کشور در مقابل چشم مردم حضور دارید. خدمت شما را، تلاش شما را، فداکاری شما را مردم می بینند؛ در شهرها، در روستاها، در جادّه ها، در مرزها، در پایانه های مسافری، در کوه ها و دشت ها، در مناطق خطرناک، در همه جا؛ در همه ی فصول سال، نیروی انتظامی جلو چشم مردم است. ما هیچ سازمانی را نداریم که این طور در یک پهنه ی با این وسعت، همیشه در مقابل چشم مردم باشد. توانایی های شما، آبروی نظام جمهوری اسلامی است. قدرت شما، رشادت شما، اقدام شما، حرکت بجا و به موقعِ شما، مایه ی افتخار و سربلندی نظام جمهوری اسلامی است. هنگامی که شما با یک جریان مفسده آمیز -مثلاً جریان موادّ مخدر، جریان شرارت در شهرها، جریان سرقت، جریان ناامنی های گوناگون- سینه به سینه مواجه می شوید، فداکاری می کنید و در این راه زحماتی را متحمّل می شوید، مردم به چشم خودشان تلاش شما را می بینند. علاوه بر اینکه نیاز مردم را که امنیّت است، تأمین می کنید، برای نظام اسلامی هم آبرو تأمین می کنید. این برای یک کشور مایه ی آبرو است.» (بیانات رهبری در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، 26/6/ 1396)
4. اعتماد به نفس و باور به تواناییهای خود
عامل مهم دیگری که در اقتدار نیروی انتظامی اثری جدی دارد، مساله اعتماد به نفس و باور به تواناییهای خود است. در این عرصه هم پرسنل نیروی انتظامی باید به چنین باور و اعتمادی برسند و هم فرماندهان و مدیران و تصمیم گیران بالا باید چنین ایده و نظری داشته باشند تا اقتدار و توانایی عملی پلیس در واقع افزایش یابد. اگر این ایده و فکر به جامعه منتقل شود، فضای فکری و اندیشهای حاصل از چنین ایدهای باعث دو چندان شدن اقتدار و توانایی عملی نیروی انتظامی میگردد.
از همین روست که رهبری معظم انقلاب اسلامی با اشاره به برنامه دشمن برای تضعیف روحیه مردم، مسئولان و نیروهای مسلح و القای روحیه «نمیشود و نمیتوانیم»، خاطرنشان کردند: «نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران باید با توکل بر خدا و اعتماد بهنفس، روز به روز تواناییها و ظرفیتهای خود را افزایش دهند و با ابتکار و همت بلند، کمبودها و خلأها را جبران کنند...ایشان، پیشرفتهای نظامیِ کنونی کشورمان را غیرقابل مقایسه با دوران جنگ دانستند و گفتند: با توکل به خدا، اعتماد به نفس، و انضباط و پیگیری مدیریتی، امروز نیز میتوانیم موانع را برطرف کنیم. ایشان همچنین با اشاره به تلاش دشمن در جلوگیری از تقویت نیروهای مسلح، خاطرنشان کردند: دشمن، هر یک از بخشهای نیروهای مسلح همچون ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و بسیج را بهنحوی میکوبد تا از درون تهی شوند اما نیروهای مسلح باید از لحاظ سازماندهی روز به روز قویتر شوند.» (رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، 20 /1/1396)
5. سازماندهی و مدیریت مناسب
روحیه و معنویت مناسب یک عامل موثر در موفقیت واقتدار نیروی انتظامی است. اما نباید از عامل سازماندهی مناسب، مدیریت کارآمد، تخصصیسازی و برنامهریزی هدفمند، توجه به عوامل جدید امنیت زدا، توجه به شیوههای نوین امنیتسازی و عواملی از این دست غفلت کرد. روحیه و معنویت بالا، بدون سازماندهی و مدیریت صحیح و عواملی که ذکر شد نمیتواند همهی بار نیروی انتظامی را بردوش بکشد. بر همین اساس است که رهبری معظم انقلاب در همین فرازی که از ایشان نقل شد معنویت را در کنار سازماندهی و مدیریت مناسب مطرح کردند: «با توکل به خدا، اعتماد به نفس، و انضباط و پیگیری مدیریتی، امروز نیز میتوانیم موانع را برطرف کنیم.» (رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، 20 /1/1396)
6. نظم و انضباط نظامی
مشخص است که نیروی انتظامی از عوامل اصلی ایجاد نظم و جلوگیری از بینظمی در جامعه است. چنین نیرویی به عنوان بخشی از نیروهای مسلح باید خود از نظمی مثال زدنی برخوردار شود تا بتواند در عرصهی اقتدار و کارآمدی موفق باشد. اگر نیروی انتظامی خود از نظم لازم برخوردار نباشد و یا انضباط جدی نظامی را رعایت نکند، به طور قطع جایگاه اجتماعی و حمایت مردمی لازم برای رسیدن به اقتدار مورد نیاز را پیدا نخواهد کرد. از این جهت تخلف و اشکال در پلیس نسبت به هر جای دیگر کشور بدتر و زشتتر جلوه میکند زیرا پلیس خود حافظ نظم است و بینظمی و تخلف در آن از هر جای دیگری بدتر خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان این تذکر به مسئولان و فرماندهان نیروی انتظامی متذکر میشوند: «شما با نیروهای نظامی دیگر فرق دارید؛ شما بین مردمید و مردم با شما مماسّند؛ خدای نکرده هرگونه تخلّفی، اشکالی، ایرادی، کجرفتاریای، بدعملیای فوراً بین مردم منعکس میشود؛ بیش از سایر دستگاهها. شاید کمتر دستگاهی در سطح کشور داریم که بهقدر شما با مردم مخلوط باشد و همراه باشد؛ لذا اگر خدای نکرده اشکالاتی وجود داشته باشد، خطایی باشد، خیانتی باشد، مشکلی باشد، بلافاصله در بین جامعه منعکس میشود؛ وقتی منعکس شد، آنوقت فقط آبروی نیروی انتظامی نیست که میرود - همانطور که عرض کردیم، نیروی انتظامی نمایندهی حاکمیّت اسلامی است، نمایندهی نظام جمهوری اسلامی است در مردم - آبروی همه خواهد رفت.» (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴/۰۲/۰۶)
7. قانونگرایی و پایبندی به اصول در عین انعطاف
اصولا اقتدار نیروی انتظامی برای اجرای قانون است. این که گفته میشود نیروی انتظامی باید اقتدار داشته باشد برای آن است که قانون در کشور اجرا شود. اگر نه از اقتدار منظور قدرت نمایی به مردم و یا ارعاب و ترس ایجاد کردن نیست. بر همین مبنا نیروی انتظامی برای کسب اقتدار لازم باید خود مجری قانون و پایبند به قانون و عمل کنندهی به آن باشد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: «یک مسئلهی دیگری هم که خیلی بهنظر من مهم است قانونگرایی است. این قانونگرایی دو عرصه دارد؛ یک عرصه در مواجههی با مردم؛ یعنی شما ببینید که کجا تخلّف از قانون میشود، آنجا در مقابلش بِایستید، یک عرصهی دیگر در درون سازمان؛ بهمعنای اینکه عضو نیروی انتظامی در داخل سازمانِ نیرو بهمعنای واقعی کلمه قانونگرا باشد و رعایت قوانین را بکند؛ آنجا قانونگرایی بایستی بیش از همهجا در جریان باشد؛ و طبعاً سلامت نیرو؛ سلامت. من به فرماندهان محترم قبلی هم در طول این چند سال همواره سفارش میکردم، حالا هم به فرماندهی محترم و مسئولان نیروی انتظامی تأکیداً سفارش میکنم که مسئلهی سلامت نیرو را دستِکم نگیرید؛ سلامت نیرو. (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴/۰۲/۰۶).
البته باید توجه داشت که اقتدار نیروی انتظامی در یک نظام اسلامی باید قدرت در عین عطوفت و اقتدار همراه با انعطاف باشد. از همین رو رهبری معظم انقلاب اسلامی متذکر شدند: «ما این را که بیاییم و حالت و شکل بهاصطلاح بازی سینمایی و هالیوودی بدهیم به کار پلیس خودمان در خیابان، نمیپسندیم. ما میخواهیم کار بهمعنای واقعی کلمه انجام بگیرد؛ یعنی قاطعیّت، اقتدار درعینحال با عدالت، با مروّت، با ترحّم؛ جاهایی بایستی با ترحّم همراه باشد؛ این مظهر اسلام است. ذات مقدّس پروردگار از این طرف رحمانِ رحیم است، از آن طرف صاحب عذاب الیم است؛ یعنی این دو در کنار هم مورد توجّه قرار میگیرد. این باید بیاید همینطور در پایین این هرم و پخش بشود در زندگی ما و رفتارهای ما و کارهای ما که ازجمله درمورد پلیس این معنا بایستی وجود داشته باشد.» (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۴/۰۲/۰۶)
8. همکاری سایر نهادهای حکومتی
نیروی انتظامی یک دستگاه از مجموعه حاکمیت نظام است. در هر کشور پلیس بخشی از حاکمیت یا دولت است که ذیل هر بخشی از حاکمیت که قرار داشته باشد، از این جهت فرقی نمیکند که نیازمند همکاری و همراهی سایر نهادها و دستگاههای حکومتی است. پلیس به علت گستردگی وظایف و وسیع بودن محدودهی عمل خود نیازمند همکاری نهادهای مختلف است. به عنوان مثال پلیس برای انجام وظایف مختلف خود با نهادهای مختلف زیر همکاری جدی دارد: قوه مجریه از جمله وزرات کشور، وزارت راه، وزرات دادگستری، وزارت صنایع، وزرات ارتباطات و فنآوری اطلاعات، وزرات بهداشت و ... قوه قضائیه از جمله پزشکی قانونی و ...، شهرداریها، صدا و سیما و رسانهها، مجلس و ...
تقریبا کمتر نهادی را در کشور میتوان یافت که پلیس برای انجام بخشی از کارهای خود مجبور به همکاری و همراهی با آنها نباشد، از ثبت احوال و اسناد کشور تا راه سازی و ...
در چنین شرایطی اگر سایر نهادها به وظایف خود به خوبی عمل کنند و نیازمندیهای پلیس را در انجام مقتدرانه وظیفه خود فراهم نمایند امکان داشتن یک پلیس مقتدر فراهم میشود. در غیر این صورت اگر قانون مناسب برای مبارزه با ناامنی یا جرم نباشد و یا دستگاه قضا با مجرمان دستگیر شده از سوی پلیس به صورت مناسب برخورد نکند و یا شهرداری و راه سازی و ... وظایفی را که در قبال ایجاد امنیت دارند انجام ندهند پلیس در انجام وظایف خویش ناتوان جلوه خواهد کرد.
9. رسانهها و جنبههای رسانهای اقتدار
باید توجه داشت که در فضای رسانهای کنونی و با رسانههای جدیدی که ظهور کرده است، درک از اقتدار در موارد فراوانی به اندازه خود اقتدار واقعی اثر و اهمیت دارد. فضای رسانهای کنونی دنیا به گونهای است که گاه با یک عملیات رسانهای گسترده میتوان از یک پروژه موفق چهرهای شکست خورده ارائه کرد و یا از یک اقدام ضعیف و یک اجرای ناتوان، تصویری موفق و کارآمد رسم کرد. مسلم است که بازی با افکار عمومی و فریب آن از منظر اسلامی کاری نادرست و به لحاظ شرعی نیز حرام مسلم است. اما باید توجه داشت که دشمنان و مخالفان نظام اسلامی به این نکات اخلاقی و شرعی توجهی ندارند و گاه تلاش میکنند تا با قدرت رسانهها اقتدار پلیس در کشور را بشکنند. از سوی دیگر گاه خطاها و اشکالات موجود در نیروی انتظامی در رسانههای مختلف چنان بروز و ظهوری مییابد که اقتدار این نیرو را خدشه دار میکند. در چنین شرایطی نیروی انتظامی کشور باید هم اقتضائات فضای رسانهای جدید را بشناسد و هم با آن هماهنگ و بر آن مسلط باشد. مسلم است که هدف از این اقدام فریب افکار عمومی نیست، بلکه جلوگیری از فریب افکار عمومی توسط دشمنان ملت است. شاید از همین جهت و لزوم توجه به برداشت افکار عمومی از اقدامات پلیس است که رهبری در دیدار با فرمانده و مسئولان نیروی انتظامی بر تصویری که در ذهن مردم از پلیس شکل میگیرد تاکید کردند و مخاطبان را به توجه به این تصویر توصیه نمودند: «برنامهها را بر «عقل و منطق»، «عزم و اقتدار» و «قانونگرایی و عطوفت» استوار کنید تا تصویری کاملاً مطلوب از ناجا در ذهن مردم قدرشناس ترسیم شود. ایشان شکل گیری یک تصویر کاملاً مطلوب از نیروی انتظامی را در ذهن مردم ضروری دانستند و تأکید کردند: باید تصویر یک «یار مهربان و مقتدر» از نیروی انتظامی، در ذهن مردم ترسیم شود. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: «اقتدار و قاطعیت بدون بی رحمی»، «سلامت درونی»، «حضور بهنگام و سریع»، «عطوفت و کمک به مردم»، و «قانون گرایی» عواملی هستند که موجب ارائه تصویری مثبت از نیروی انتظامی خواهد شد.» (رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی، ۱۹ /اردیبهشت/ ۱۳۹۵)
عوامل کسب اعتماد و امین شدن برای مردم، همان عوامل ایجاد اقتدار است
پلیس در انجام وظیفهی خود و در دست یابی به اقتدار لازم برای این کار نیازمند اعتماد مردمی و امین شناخته شدن از سوی مردم است. از این روست که گفته میشود مسئله اعتماد به نیروی انتظامی به عنوان نهاد حافظ امنیت اجتماعی و تنها نهاد مشروع در استفاده از قدرت قهریه کمی مساله را پیچیده میکند. کاهش اعتماد به نیروی انتظامی، اول باعث کاهش کارآیی و تأثیر منفی بر عملکرد نیروی انتظامی دارد. این خود متعاقباً در عملکرد کل نظام سیاسی و اجتماعی در تأمین نظم و امنیت اجتماعی خواهد داشت. اعتماد به پلیس، ارزشی محوری برای این سازمان به شمار میآید و هرگونه خدشه از جانب هر فرد یا گروه در درون یا بیرون، تهدیدی برای مؤثرترین نهاد اجتماعی و در نهایت تهدیدی برای امنیت و نظم جامعه خواهد بود.
اما عوامل کسب اعتماد مردم و امین شناخته شدن پلیس از سوی مردم کدام است؟ در جواب به این سوال باید گفت که بخش قابل توجهی از آنچه به عنوان عوامل ایجاد اقتدار در نیروی انتظامی ذکر شد در ایجاد اعتماد و امین شناخته شدن نیز موثر است. زیرا این دو مفهوم بسیار نزدیک به یکدیگر هستند. مثلا وقتی نیروی انتظامی منظم، قانونگرا، آموزش دیده، آشنای با رسانه و فضاهای رسانهای جدید، مورد حمایت سایر نهادها و دستگاهها باشد و با اخلاص و برای خدا کار کند و اقتدار و قدرت حقیقی را از جانب خدا بداند چه دلیلی دارد که مردم به چنین پلیسی اعتماد نکنند و آن را امین خود ندانند.
*عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)
انتهای پبام/
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس