qodsna.ir qodsna.ir
تحلیلگر فلسطینی مطرح کرد؛

افشای گام‌های بعدی بانیان «معامله قرن»/ انفعال تشکیلات خودگردان در برابر چالش‌های بزرگ/ تلاش آمریکا برای گرفتن امتیازهای بزرگ‌تر از فلسطینی‌ها

یک تحلیلگر فلسطینی در تحلیلی به بررسی ابعاد و زوایای مختلف توطئه خطرناک آمریکایی صهیونیستی با همدستی رژیم‌های مرتجع عرب به ویژه آل سعود برای حذف و از بین بردن مسئله فلسطین و انفعال و تماشاچی بودن تشکیلات خودگردان در برابر آن پرداخته است.

 

به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، «وسام زغبر» خاطر نشان کرد : تصمیم اخیر آمریکا(مبنی بر انتقال پایتخت آمریکا به قدس اشغالی و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی)، از جانبداری کامل این کشور از اسرائیل و عدم صلاحیت و شایستگی آن برای میانجی‌گری در حل نزاع فلسطینی اسرائیلی پرده برداشت، با این حال چنین تصمیمی، رهبران رسمی فلسطین(تشکیلات خودگردان) را به تحرک و موضعگیری جدی وادار نکرد که همچنان تماشاچی است و به زبان محکومیت و انتقاد بدون اتخاذ هیچ اقدام عملی برای از بین بردن و شکست معامله قرن و مقابله با سیاست‌های تجاوزکارانه اسرائیلی و آمریکایی بسنده کرده است.

 

واقعیت‌های میدانی و حقایق نشان می‌دهد که واشنگتن و تل‌آویو در هماهنگ کردن نقش‌های خود با زمان مسابقه می‌دهند تا این حقیقت مورد تاکید قرار گیرد که «معامله قرن» نه تنها نمرده بلکه نشانه‌ها و آثار آن گام به گام افشا می‌شود تا تصویر عملی آن کامل شده و دولت آمریکا برای اجرای آن فشار وارد می‌کند تا واقعیت جدیدی را بر مسئله ملی فلسطین و منطقه به طور کامل تحمیل کند تا راه را به روی اسرائیل برای اجرای طرح سیاسی خود بگشاید و در این راه نه تنها از انواع حمایت‌های آمریکا هم بهره‌مند می‌شود، بلکه به فشار بر فلسطینی‌ها و باج خواهی از آنها برای دادن امتیازهای بزرگ‌تر ادامه می‌دهد تا روند سازش بدون قدس پایتخت فلسطین و بدون مرزهای چهارم ژوئن 1967 و بدون بازگشت آوارگان با وجود تاکید قطعنامه 194 بر این مسئله(بازگشت آوارگان فلسطینی) به اتمام و موفقیت (بر اساس آنچه اسرائیل و آمریکا می‌خواهند) منجر شود.

 

اولین گام در معامله قرن، اقدام آمریکا در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل بود و گام‌هایی پس از آن برداشته شد مانند به رسمیت شناختن الحاق شهرک‌ها(صهیونیست نشین) در کرانه باختری اشغالی به اسرائیل و تدابیر امنیتی و بازترسیم کرانه باختری بین مناطق موسوم به «الف» و «ب» و الحاق منطقه موسوم به «ج» که 62 درصد مساحت کرانه باختری را تشکیل می‌دهد تا طرف مذاکره کننده فلسطینی خود را در برابر توافق حل نهایی بیابد که فراتر از یک حکومت خودمختاری تحت سیطره امنیتی اسرئیل چیز بیشتری را برایش تضمین نخواهد کرد که این مسئله در رای دادن حزب لیکود به پیش نویس طرحی رخ داد که بر تحمیل حاکمیت و سیطره اسرائیل بر شهرک‌های (صهیونیست نشین) واقع در کرانه باختری و دشت اردن و همچنین رای کنیست(پارلمان رژیم صهیونیستی) به قانون موسوم به قدس یکپارچه(اشغال کامل قدس) و قانون سلب اقامت دائم از آن دسته از ساکنان قدس و جولان اشغالی تصریح می‌کند که وفاداری به دولت اشغالگران را نقض کند.

 

رهبری رسمی فلسطین(تشکیلات خودگردان) قواعد بازی را برای رویارویی با چالش‌های بزرگ به خوبی بلد نیست، زیرا با از بین بردن عناصر قدرت فلسطین به مسیر مذاکرات به مدت حدود یک ربع قرن برای حل مسئله فلسطین بسنده کرد  که اسرائیل با افزایش شهرک سازی و یهودی سازی و مصادره اراضی و سیاستهای کشتار، بازداشت و بیرون راندن(فلسطینی ها از سرزمینشان) از آن سوء استفاده کرده است و فراتر از آن، تیم مذاکره کننده فلسطینی سیاست عوامفریبی، گمراه سازی و حرکت پرشتاب به سمت مذاکرات بیهوده و بی نتیجه‌ای را در پیش گرفته که به هیچ یک از قطعنامه‌های بین المللی متکی نیست و سیاست انتظار را برای طرح‌های جدید آمریکایی در پیش گرفته است با وجودی که پیام‌های بوش پسر به شارون در سال 2004 به صراحت اعلام کرد که هر دولت فلسطینی که تشکیل شود، دربرگیرنده بازگشت آوارگان نخواهد بود و در مرزهای 1967 تشکیل نخواهد شد.

 

جنبش ملی و قشرهای مختلف مردم فلسطین بر رهبران رسمی فلسطین(تشکیلات خودگردان) در مسائل ملی و بر نظام‌های عربی و اسلامی در شعله‌ور کردن شراره انتفاضه قدس و آزادی در تمام اراضی اشغالی فلسطین و در داخل فلسطین اشغالی و ترغیب جامعه اسلامی و عربی و تمام آزادگان جهان به برگزاری تظاهرات گسترده در بسیاری از پایتخت‌ها و شهرهای بزرگ در جهان با درایت و عقلانیت بیشتری عمل کرده است.

 

این در حالی است که مصوبات و تصمیمات گرفته شده در نشست‌های شورای وزیران خارجه کشورهای عربی و نشست اخیر سران اسلامی در استانبول همچون جوهری بر روی کاغذ(معطل و بدون اجرا) باقی مانده است.

ایستادگی در مقابل این چالش‌های بزرگ  مستلزم آن است تا رهبری رسمی فلسطین به تصمیمات شورای مرکزی در آخرین دوره برگزاری آن یعنی دو سال پیش و تصمیمات کمیته اجرایی(ساف) بازگردد و به آن احترام بگذارد با هدف تصویب آن در مجلس مرکزی آینده و وضع سازوکارهایی برای اجرای آن بر اساس قاعده قطع ارتباط با معاهده اسلو و محدودیت‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن و نیز توقف عادی سازی روابط با اسرائیل در سطح مردمی و رسمی عربی و اسلامی و توقف دعوت برای سفر به فلسطین یا عدم انتقال سفارتخانه‌های عربی و اسلامی به قدس تحت اشغال و گام برداشتن در راستای درخواست عضویت عملی و رسمی دولت فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل تحت بند «به خاطر صلح متحدیم» و درخواست برای برگزاری کنفرانس بین المللی تحت نظارت سازمان ملل و پنج عضو دائم شورای امنیت بر اساس قطعنامه های بین المللی به گونه ای که حق ملت فلسطین درتعیین سرنوشت، استقلال و بازگشت(آوارگان) را تضمین کند.

 

برگزاری نشست شورای مرکزی فلسطین به تنهایی کافی نیست، بلکه رهبری رسمی فلسطینی باید از کمیته عالی برای فعال سازی و توسعه سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) برای ترسیم سیاست و برنامه کاری راهبرد جدید فلسطین دعوت کند، راهبردی که دربرگیرنده بازیابی و تحکیم وحدت ملی فلسطین بر اساس برنامه مقاومت و انتفاضه در میدان و توسعه آن برای تبدیل شدن به انتفاضه و مقاومت مردمی فراگیر تحت چتر سیاسی در راه اعلام نافرمانی ملی فراگیر و بین المللی کردن مسئله فلسطین و حقوق ملی در محافل بین المللی و مبنای پایه‌های مشارکتی به دور از سیاست تکروی درتصمیم‌گیری و دوری از سیاست منزوی کردن هیئت‌های ملی برای مقابله با اشغالگران و به شکست کشاندن و لغو معامله قرن باشد.

 

به گزارش قدسنا به نقل از المیادین، در پایان این تحلیل آمده است رهبری رسمی فلسطین در مسیر فعال سازی  و فعال کردن شکایت‌ها در دادگاه جنایی بین المللی بر ضد جنایات جنگی اسرائیل و امضای درخواست‌های پیوستن به تمام سازمان‌ها و نهادهای وابسته به سازمان ملل و درخواست برای تامین حمایت بین المللی از ملت فلسطین در دولت فلسطین تحت اشغال برای گرفتن مشروعیت از اشغالگران و تعمیق انزوای اسرائیل و دولت آمریکا گام بردارد.

انتهای پیام/ر.م/