یک تحلیلگر عرب بررسی کرد:
پیامدهای ماجراجویی بارزانی و اتکا به حمایت خارجی/چرا آمریکا و اسرائیل، بارزانی را تنها گذاشتند؟

آمریکا و اسرائیل هیچ گام عملی برای حمایت از بارزانی در رویارویی با عملیات دولت عراق برای سیطره بر کرکوک برنداشتند، همچنی ترکیه را برای خودداری از تحویل گذرگاههای مرزی به دولت عراق و بستن حریم هوایی به روی اربیل تحت فشار قرار ندادند. در حالی که دولت اسرائیل هم در قبال آنچه رخداد، سیاست سکوت را در پیش گرفت.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا) در تحلیل «حسین عطوی» در روزنامه الوطن قطر آمده است : تحولات و رخدادهای پس از اقدام یکجانبه مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق در برگزاری همهپرسی استقلال(جدایی) اقلیم از عراق قابل پیش بینی بود، بارزانی تلاش کرد عراق را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد و آن را بر این کشور تحمیل کند و در این زمینه بر حمایت آمریکا و اسرائیل برای جلوگیری از هرگونه حمله نظامی عراق یا محاصره اقلیم از سوی ترکیه حساب باز کرده بود.
این درحالی بود که دولت عراق به اجرای مصوبات پارلمان این کشور مبنی بر مخالفت با همه پرسی اقدام کرد، پارلمان عراق همچنین خواستار لغو این همه پرسی و اقدام نیروهای دولتی برای بازپسگیری کنترل تمام مناطق مورد مناقشه و در راس آن شهر نفت خیز کرکوک و گذرگاههای مرزی با ترکیه، سوریه و ایران شد.
عملیات نظامی منجر به بازپسگیری تمام این مناطق از جمله شهر کرکوک شد، این در حالی است که شورای امنیت ملی ترکیه هم در پی نشست خود، از بسته شدن حریم هوایی میان ترکیه و اربیل و تسلیم گذرگاههای مرزی با اقلیم کردستان به دولت عراق خبر داد و تاکید کرد رابطه ترکیه با عراق خواهد بود نه با اقلیم کردستان این کشور، اما ایران هم از زبان علی اکبر ولایتی مشاور امور بینالملل رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که شکست پیشمرگه در کرکوک، شکست توطئه مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان است که امنیت منطقه را از طریق مصادره چاههای نفتی کرکوک به نفع اسرائیل هدف قرار داده و برافراشتن پرچم اسرائیل در اقلیم خطری برای منطقه به شمار میرود.
در ادامه این تحلیل که در روزنامه الوطن قطر منتشر شده است، آمده است:
گامهای سریع و پرشتاب ضربه کوبنده و محکمی به طرح مسعود بارزانی وارد کرد در حالی که وی بر موضوع برگزاری همه پرسی برای تحقق اهداف زیر حساب باز کرده بود:
هدف نخست : تداوم ریاست خود که در عمل مهلت آن پایان یافته و با مخالفت گسترده کردها روبرو شده است. این در حالی است که بارزانی با تحویل قدرت و انتخاب ریاست جدید برای اقلیم کردستان مخالفت کرده است. کردها معتقدند بارزانی بر اساس قانون اساسی حق ادامه حضور در قدرت را ندارد، زیرا قانون فقط دو دوره ریاست را به وی اجازه داده است.
هدف دوم : تحکیم سیطره بر مناطق مورد اختلاف به ویژه شهر نفت خیز کرکوک و ملحق کردن آن به اقلیم کردستان، با توجه به اینکه کرکوک شریان اقتصادی برای اقلیم به شمارمیرود.
هدف سوم : تبدیل اقلیم کردستان به یک پایگاه آمریکایی اسرائیلی بر اساس اینکه بارزانی بر حمایت واشنگتن و تلآویو از گامهای جداییطلبانهاش حساب باز کرده بود، چرا که این گامها را به نفع اسرائیل و آمریکا قلمداد کرده است و نیز بر این مسئله شرط بسته بود که ایالات متحده آمریکا بر ترکیه فشار وارد خواهد کرد که گامی برای تحمیل محاصره اقلیم کردستان عراق در پاسخ به درخواست دولت عراق برندارد.
ولی همانطور که روند تحولات به وضوح بر اشتباه بودن محاسبات بارزانی صحه گذاشت که این مسئله در وقایع و رخدادهای زیر نمایان شد:
رخداد اول : اقدام نیروهای فدرال عراق در بازپسگیری تمام مناطق مورد اختلاف به ویژه شهر کرکوک نه تنها منجر به هیچ رویارویی نظامی با نیروهای پیشمرگه نشد، بلکه آنچه رخ داد، چیزی شبیه تسلیم این نیروها در برابر نیروهای عراقی و واگذاری کنترل این مناطق بود که این مسئله بارزانی را واداشت تا برخی طرفهای کُردی را به دست داشتن در پس آنچه در کرکوک رخ داد، متهم کند که البته منظور وی نیروهای وابسته به حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق بود که قبلا ریاست آن را جلال طالبانی رئیس جمهور فقید عراق برعهده داشت که به رویکرد متعادل و میانهروی معروف بود. این تحول هم نشان داد که تحرک بارزانی مورد تایید و حمایت همه احزاب کردی قرار ندارد.
رخداد دوم: موضع فواد معصوم رئیس جمهور عراق است که گفته بود برگزاری همه پرسی بر سر استقلال اقلیم، سبب بروز اختلافات میان اقلیم و دولت فدرال عراق شد و اختلافات درونی میان کردها منجر به سیطره
مجدد نیروهای فدرال بر کرکوک شد.
مهمتر از همه درخواست فواد معصوم از همه طرفهایی که با یکدیگر اختلاف دارند، برای بازگشت به میز گفتوگوها بر اساس پایبندی به قانون اساسی و قانون و وحدت و یکپارچگی عراق بود، وی همچنین هشدار داد که ادامه این اختلافات به زیان همه طرفها و آینده عراق است. چنین موضعگیری از سوی فواد معصوم به مثابه درخواست صریح از بارزانی برای منصرف شدن از نتایج همه پرسی و پایبندی به قانون اساسی عراق و عدم اتخاذ گامهای یکجانبه بود.
رخداد سوم : اینکه آمریکا و اسرائیل هیچ گام عملی برای حمایت از بارزانی در رویارویی با عملیات دولت عراق برای سیطره بر کرکوک برنداشتند یا ترکیه را برای خودداری از تحویل گذرگاههای مرزی به دولت عراق و بستن حریم هوایی به روی اربیل تحت فشار قرار ندادند. در حالی که دولت اسرائیل هم در قبال آنچه رخداد، سیاست سکوت را در پیش گرفت، واشنگتن هم از دو طرف(بغداد و اربیل) خواست از تنش خودداریکرده و اختلافات را در چارچوب قانون اساسی حل و فصل کنند. آمریکا همچنین تاکید کرد همچنان ازعراق یکپارچه حمایت میکند و اینکه گفتوگو بهترین گزینه برای پایین آوردن فتیله تنش است.
این موضع همپیمانان بارزانی(آمریکا و رژیم صهیونیستی) گفتههای قبلی را مورد تاکید قرار میدهد مبنی بر اینکه تکیه بارزانی بر حمایت واشنگتن و تلآویو، جز ناامیدی و شکست تلخ چیزی برای وی به ارمغان نخواهد آورد، زیرا آنها(تلآویو و واشنگتن) هرگز خود را در یک جنگ منطقهای به خاطر وی گرفتار نخواهند کرد، هر چند آنها از بارزانی سوء استفاده میکردند، آنها معتقد بودند اگر بارزانی موفق شود، هر دو آنها(واشنگتن و تلآویو) سود میبرند و اگر شکست بخورد، از ورود به نزاع و جنگی که به زیان اسرائیل خواهد بود، اجتناب میکنند، همچنانکه آمریکا (در صورت ورود به جنگ)هرگونه تاثیرگذاری خود در عراق و همچنین ترکیه به عنوان همپیمان استراتژیک خود را از دست میئتئ. به همین سبب واشنگتن علنا از بارزانی میخواست همهپرسی را به تاخیر اندازد و با دولت عراق وارد گفتوگو شود، زیرا چنین رویکردی تضمین کننده ادامه نفوذ آمریکا و تاثیرگذاریاش بر نهادهای عراقی است.
این چنین میتوان گفت که بارزانی در صورت اصرار بر گامهای جداییطلبانه یکجانبه، خود را در مقابل یک بن بست که با انتحارهمراه میشود، قرار میدهد، بارزانی گمان میکند که اگر عقب نشینی کند، حمایت کردها را از دست میدهد. تصور کردستان عراق بدون کرکوک و در سایه محاصره از سوی کشورهای همسایه، و تصور امکان تشکیل دولت کردی قابل حیات دشوار است به ویژه با توجه به اینکه ترکیه به مثابه ریهای است که اقلیم کردستان از آن نفس میکشید، این در حالی است که کرکوک قلب اقتصادی اقلیم را با توجه به منابع نفتی مهم آن تشکیل میداد و در برهه گذشته عامل شکوفایی و رشد و پیشرفت اربیل بود.
در پایان به طور خلاصه میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که اقدام ماجراجویانه بارزانی در برگزاری همه پرسی و تلاش برای اجرای گام استقلال از عراق، ازسرگیری سیطره دولت عراق بر منابع نفتی در شمال عراق و گذرگاههای مرزی و تحکیم شکاف میان بغداد و اربیل و شکاف و اختلاف داخلی در میان کردها است و عدم کمک آمریکا و اسرائیل به بارزانی و رها کردن وی به حال خود برای اینکه آنها خود غرق نشوند و به همراه وی شکست نخورند، درس جدید و قدیمی برای ادامه سیاستهای شکست خورده از سوی حزب دموکرات کردستان است که مصایب و مشکلات را برای مردم کرد به دنبال داشته است، سیاستهایی که بر حمایت آمریکا و اسرائیل شرط بندی کرده بود که آنها در حقیقت عامل اساسی بحرانها و جنگها و هرج و مرج در تمام منطقه هستند.
انتهای پیام /ر.م/22