تحلیلگر فلسطینی عنوان کرد:
توهم «معامله قرن» در محافل سیاسی و رسانهای/ چرا آمریکا عجلهای برای حل مسئله فلسطین ندارد

«حمزه ابوشنب» تحلیلگر و پژوهشگر امور فلسطین در تحلیلی تاکید کرده است که آنچه معامله قرن خوانده شده است، به دلایل متعدد، در حقیقت توهمی بیش نیست.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، در تحلیل ابوشنب آمده است با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در ژانویه گذشته، بحث و بررسیهای متعددی درباره اصطلاح «معامله قرن» صورت گرفت و نگرانیها درباره حذف مسئله فلسطین از طریق عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اسرائیل افزایش یافته است چه بسا اشغالگران موفق به ایجاد روزنههایی در دیوار روابط با برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شده باشند، اما معنایش این نیست که ما در مقابل «معامله قرن» هستیم که از سوی ایالات متحده آمریکا بزرگنمایی میشود.
به نظر نمیرسد که ترامپ از عناصر تعیین کننده تضمین امنیت اسرائیل و برتری نظامی آن بر کشورهای منطقه دست بکشد.
بر اساس گزارش شبکه المیادین، در ادامه این تحلیل آمده است دولتهای پیاپی آمریکا برای ارائه راه حلها یا انجام تلاشهایی در روند سازش با هدف حفظ پرونده مذاکرات فلسطینی-اسرائیلی با این درک فعالیت کردهاند که پیشبرد روند سازش به کاهش تنش در منطقه خاورمیانه و به اسرائیل برای کنترل اوضاع امنیتی کمک میکند، با روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، طرحها و حرف و حدیثهای زیادی در این باره مطرح شد که دولت جدید آمریکا، دیدگاه و نظری برای صلح(سازش) طرح میکند که از سوی رئیس جمهور آمریکا از آن به عنوان معامله و از سوی رئیس جمهور مصر به مسئله قرن توصیف شده است.
سیاست کلی و همیشگی آمریکا در خصوص مسئله فلسطین و مناقشه عربی اسرائیلی مبتنی بر سه عنصر تعیین کننده است : تضمین امنیت اسرائیل، تضمین برتری نظامی اسرائیل بر کشورهای منطقه و مخالفت با بازگشت آوارگان فلسطینی(به سرزمین اصلی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده است)
به نظر نمیرسد که ترامپ از این عناصر سه گانه خارج شود و آنها را کنار بگذارد، بلکه بر عکس وی به شدت از دولت اشغالگر جانبداری خواهد کرد که این مسئله از طریق دوستی قدیمیاش با نتانیاهو و ترکیب تیم معاونان و دستیارانش آشکار میشود که بیشتر آنها روابط نزدیکی با اسرائیل و لابی اسرائیلی در ایالات متحده آمریکا دارند. همچنانکه دولتهای پیاپی در آمریکا این نکته را درک میکنند که تنها طرفی که بر اداره پرونده سازش سلطه دارد، بدون هرگونه منازعه و مخالفت از سوی طرف دیگر، دولت آمریکاست به همین سبب عجلهای برای یکسره کردن و حل این پرونده ندارد.
دولت فعلی آمریکا بر اساس اصل استقبال از هرگونه پیشرفتی که دو طرف(رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان) میان خود کسب میکنند یا با نظارت نماینده آمریکا، عمل میکند و حتی باید گفت که دولت ترامپ هیچ دیدگاه عملی و حقیقی برای موفقیت روند صلح(سازش) در منطقه ندارد، بلکه تنها افکارکلی در این زمینه دارد.
اما در خصوص اسرائیل باید گفت که از همان لحظه نخست پیروزی ترامپ(در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا)، اسرائیل به ویژه راستگرایان، ترامپ را رفیق شفیق و دوست دوآتیشه خود توصیف کردند که وارد کاخ سفید شده است و حتی برخی از سران راستگرا از تمایل خود برای ایجاد تغییرات استراتژیک در سرنوشت کرانه باختری در راستای سوء استفاده از ورود ترامپ به کاخ سفید سخن گفتند.
این رضایت و خرسندی(صهیونیستها از ریاست جمهوری ترامپ) در تصمیمات پیاپی برای ساخت هزاران واحد شهرک نشینی نمود پیدا کرد، همچنین به وضوح در تصمیم برای احداث شهرک جدید در تپه جئولات تسیون برای اولین بار طی بیست سال گذشته نمایان شد(کانونهای شهرکنشینی ایجاد شده بود که توسط خود شوراهای شهرک نشینی و با حمایت دولت ولی بدون تصمیم آن ساخته شده بود)
پاسخ های تحلیلگر فلسطینی به سوالات روز محافل منطقه ای : اولویتهای اسرائیل کدام است؟
تلآویو از جانب کدام کشورها راحت است ؟سه عنصر تعیین کننده سیاست آمریکا در قبال اسرائیل.
آنچه اسرائیل برای رسیدن به آن تلاش میکند، وادار کردن ایالات متحده آمریکا برای موافقت با طرح این رژیم برای دو صلح اقتصادی و منطقهای است به طوری که بتواند بدون اینکه دولتی به فلسطینیها در اراضی 1967 بدهد، با کشورهای عربی روابط خود را عادی کند، همچنانکه برای دستیابی به توافقی با ایالات متحده درباره بلوکهای شهرک نشینی تلاش خواهد کرد که معنایش اجازه و موافقت با ادامه شهرک سازی در حدود 10 درصد از اراضی کرانه باختری است، همچنین باید به تلاشهایش برای مشروعیت بخشی به حضور در جولان و قراردادن منافع امنیتیاش در راس استراتژی جدیدی اشاره کرد که دولت آمریکا به کارگیری آن در تعامل با گسترش نفوذ ایران و همپیمانانش در منطقه را بررسی میکند.
شاید نظام مصری به این خاطر بیشتر اهتمام و توجه را به حل مسئله فلسطین از خود نشان میدهد تا بار دیگر نقش آفرینی بالا در سطح عربی را احیا کند و تلاشهایش برای تکمیل و به سرانجام رسیدن آشتی فلسطینی و پایان شکاف و دودستگی میان گروههای فلسطینی در همین راستا قرار دارد تا وحدت موضع فلسطینی محقق شود و نقطه قوتی برای هر گونه تلاش برای پیشبرد روند سازش باشد، اما مصر برگهای برنده واقعی در اختیار ندارد تا اسرائیل را وادار کند گامهایی برای رسیدن به صلح فراگیر بر اساس نظر و دیدگاه مصری بردارد.
اما درباره اردن باید گفت، آنچه در حل نهایی این پرونده برای این کشور اهمیت دارد، این است که تعداد بیشتری به آوارگان فلسطینی مقیم اردن اضافه نشوند تا بر ثبات سیاسی، نظامی، اقتصادی و جمعیتی شکننده آن تاثیر منفی نگذارد، همچنانکه دولت اردن تمایلی ندارد که مرزهای مشترک با فلسطینیها داشته باشد و ترجیح میدهد همچنان مرزهایش با رژیم اسرائیل(فلسطین اشغالی) باقی بماند.
بر این باورم که چیزی به نام «معامله قرن» وجود ندارد، ولی چه بسا سخن بر تقویت صف بندی در منطقه متمرکز باشد از طریق تلاش برخی برای اینکه جای دشمن اسرائیلی را با ایران و همپیمانانش عوض کنند، در این صورت پیشبرد هرگونه روند صلح در حالی که اسرائیل از جبهههای متعدد در مرزهای شمالی و جنوبی رنج میبرد، چگونه امکان دارد؟
تحولات پیاپی در جبهه شمالی با حزب الله، در سایه تقویت همکاری و حضور نظامی ایران در سوریه و افزایش توانمندیهای نظامی حزب الله از طریق ساخت کارخانههای پیشرفته تسلیحاتی و تقویت رابطه میان محور مقاومت ایران، حزب الله وحماس که بر موازنههای قوا تاثیر میگذارد، مورد توجه و اهتمام اسرائیل قرار دارد، این نگرانیها در راس اولویتهای اسرائیلی است و اسرائیل هرگز اهمیتی به روند صلح(سازش) نخواهد داد، چرا که این رژیم، این نکته را درک میکند که آن دسته از کشورهای عربی که تمایل به عادی سازی روابط با این رژیم دارند، فلسطین برای آنها اولویت ندارد یا فلسطین مانعی در برابر گامهایشان برای عادی سازی روابط نیست.
بنابراین بعید است که در سایه مشغول بودن آمریکا به پروندههای دیگر و سرسختی و لجبازی شدید اسرائیل، روند صلح(سازش) با گامهای سریعی پیشرفت رو به جلو داشته باشد، چرا که اسرئیل به وجود همپیمان صمیمی و وفاداری برای خود در کاخ سفید اتکا دارد و میداند که این همپیمان هرگز هیچ فشاری بر این رژیم اعمال نمیکند، چه بسا آبهای راکد به حرکت درخواهد آمد که ارزیابی و برآورد من این است که ابومازن در مقابل فشارهای دولت آمریکا شاید با بازگشت به مذاکرات بدون شروط سابق در راستای همسویی با تمایل دولت آمریکا برای پیشبرد پرونده(سازش) موافقت کند.
انتهای پیام/ر.م/22
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس