طرحی خطرناک در جریان است؛
جزئیات توافق قرن و توطئه خطرناک علیه مسئله فلسطین/ ملت هوشیار تنها مانع پروژه صهیونیستی

«رفعت سیداحمد» تحلیلگر برجسته مصری: آنچه مانع اجرای طرحهای صهیونیستی است، فقط ملت هوشیار و بیدار فلسطین است که چنین راه حلهایی را نمیپذیرد و هرگز وطن جایگزین را قبول نمیکند.
به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، «رفعت سید احمد» اندیشمند و تحلیلگر مصری و رئیس مرکز مطالعاتی یافا در قاهره در تحلیلی خاطر نشان کرد : در حالی که گروههای تروریستی همپیمان اسرائیل اعم از داعش، القاعده، جبهه النصره و گروههای دیگر به خونریزی از دمشق تا حمص و دیرالزور میپردازند و در سایه هشدارهای سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله و شرافتمندان مقاومت درباره توطئههای جدیدی که به صورت سری علیه مسئله فلسطین طراحی میشود و در سایه اظهارنظرها درباره آشتی فلسطینی فلسطینی(حماس و فتح) که بخشی از آن میان فتح و حماس اخیرا توسط سازمان اطلاعات مصر محقق شده است و مردان اوسلو عملا به غزه بازگشتند(اشاره به بازگشت دولت تشکیلات خودگردان به ریاست فتح به نوار غزه) ، در چنین شرایطی، درخواستهایی در رژیم صهیونیستی برای احیای پروژه ازسرگیری اسکان فلسطینیها در سیناء مطرح شده است ، به ویژه پس از آنکه حماس، شروط سیاسی ابومازن را پذیرفت. شروطی که از انحلال کمیته های اداری آغاز شد و ممکن است به خلع سلاح مقاومت در غزه برسد . با توجه به اینکه ابومازن پدرخوانده پیمان اوسلو است بر تمام مفاد این توافق بیهوده و بینتیجه که سالهاست از مرگ و تاریخ انقضای آن گذشته، پافشاری میکند.
در سایه موارد گفته شده در کنار عقبنشینی گروههای مقاومت فلسطینی و در راس آنها، حماس و فشارهایی که به ویژه از سوی کشورهای مرتبط با رژیم صهیونیستی بر این جنبش وارد میشود، بار دیگر در مراکز تصمیمگیری اسرائیلی این مسئله مطرح میشود که زمان برای طرح آنچه به «معامله قرن» موسوم است، زمان مناسبی است. این معامله در واقع یک پروژه صهیونیستی قدیمی است که بر ازسرگیری اسکان بخشی از ملت فلسطین در سیناء پس از موافقت مصر مبتنی است. سوال این است که آیا این مسئله محقق شده و ما در برابر واقعیت جدیدی قرار گرفتهایم؟ واقعیتی که نه تنها برای مصر و جغرافیای مصر بلکه برای تمام مسئله فلسطین خطرناک است.
بر اساس گزارش المیادین، در ادامه این تحلیل آمده است : اجازه دهید به این سوالات با گشودن این پرونده از ریشههای تاریخیاش پاسخ دهیم :
اسناد موجود در منطقه تاکید میکند که یکی از مهمترین عوامل تهدید امنیت ملی مصر پس از انقلابهای 25 ژانویه 2011 و 30 ژوئن 2013 میلادی،طرح اسرائیل برای اسکان فلسطینیها در سینا از طریق توطئه یا مسائل اغواکننده بوده است، پیشینه این طرح به دهه پنجاه برمیگردد که تا امروز ادامه دارد، بر اساس اسناد موجود، این طرح از سال 1953 میلادی آغاز شد که جمال عبدالناصر آن را نپذیرفت، این طرح به طور کامل در کتابی با نام «خنجر اسرائیل» ذکر شده، کتابی که دربرگیرنده اظهارات موشه دایان وزیر جنگ وقت اسرئیل درباره طرح وی برای تجزیه کشورهای عربی و اشغال آن است.
در سال 1955 میلادی، سازمان آنروا(سازمان امدادرسانی به آوارگان وابسته به سازمان ملل) تلاش کرد به بهانههای به ظاهر انسانی، عبدالناصر را فریب دهد و از وی خواست 230 هزار فدان(واحد شمارش مساحت و هر فدان معادل 4200 متر مربع است) را برای اجرای پروژههایی برای اسکان فلسطینیهای رانده شده از مناطق اشغالی اختصاص دهد، اما وی این مسئله را نپذیرفت.
در سال 1967 میلادی، آریل شارون که در آن زمان فرمانده نظامیان اسرائیلی در نوار غزه بود، طرح خود را که نسخه جدید طرح سابق بود، ارائه کرد، توجیه شارون این بود که هدف از این طرح، فقط کاهش تراکم جمعیتی در نوار غزه شلوغ و پرجمعیت است، اما وی در ادامه طرحی را ارائه کرد که منجر به تخریب هزاران منزل فلسطینی برای احداث جادههایی در اردوگاههای اصلی نوار غزه شد که در حقیقت برای تسهیل عبور و مرور نظامیان اسرائیلی به این اردوگاهها احداث کرد، فلسطینیهایی که منازلشان ویران شد و به اردوگاه کندا در داخل اراضی مصر منتقل شدند، اما پس از امضای توافقنامه صلح با مصر، اسرائیل با بازگشت این افراد به اراضی فلسطینی مخالفت کرد تا پروژه آریل شارون به موفقیتآمیزترین طرح اسرائیلی تبدیل و مقدمه طرحهای بعدی این رژیم شود.
در سال 2003 میلادی، نشریه وزارت دفاع آمریکا اقدام به انتشار نقشههای تجزیه کشورهای عربی کرد که «برنارد لویس» یهودی آن را وضع کرده بود. در سال 2010 میلادی ، خطرناکترین سند اسرائیلی در این زمینه در 38 صفحه از سوی «گیورا ایلاند» مشاور امنیت داخلی سابق رژیم صهیونیستی ارائه شد که در این سند آمده است که اردن، کشور فلسطینیهاست و با وضعیت جدیدش، متشکل از سه ایالت شامل کرانه غربی و شرقی و غزه بزرگ خواهد بود که بخشی از خاک مصر را هم در برمیگیرد.
ایلاند در این زمینه گفته است اسرائیل با تلاشهای سری خود موفق شد به ویژه ایالات متحده آمریکا را متقاعد کند تا بر اعراب فشار وارد کند تا در راه حل منطقهای مناقشه فلسطینی اسرائیلی مشارکت کنند که این راه حل مبتنی بر ادامه سیطره اسرائیل بر بخشهای وسیعی از کرانه باختری در مقابل دادن غرامت به فلسطینیها باشد، و اینکه بخشهایی از اراضی شبه جزیره سیناء برای ایجاد دولت فلسطینی باثبات و قادر به رشد و رقابت اختصاص یابد.
با این حال مصر همچنان همانند گذشته با این طرح مخالفت میکند، زیرا میزان خطرات طرحهای اسرائیلی بر امنیت ملی مصر را درک میکند.
پیشنهاد اسرائیل بر موارد زیر مبتنی است :
1-اینکه مصر، مناطقی را به وسعت حدود 720 کیلومتر مربع به غزه اختصاص دهد. این منطقه شامل بخشی از نوار امتداد یافته به طول 24 کیلومتر در امتداد ساحل دریای مدیترانه از رفح در غرب تا العریش و همچنین نواری که در غرب گذرگاه کرم ابو سالم قرار میگیرد ، می شود. این مسئله سبب سه برابر شدن مساحت نوار غزه میشود که در حال حاضر، 365 کیلومتر مربع است.
2-مساحت 720 کیلومتر مربعی معادل حدود 12 درصد از اراضی کرانه باختری است که در مقابل افزایش مساحت غزه، فلسطینیها باید از 12 درصد اراضی کرانه باختری چشم پوشی کنند تا این اراضی به اسرائیل ملحق شود.
با این حال، هم فلسطینیها و هم مصریها با توجه به تجارب حکومتی از زمان عبدالناصر تا زمان السیسی این طرح اسرائیلی را رد کردهاند، هر چند فشارها برای اجرای آن همچنان از سوی آمریکا، اسرائیل و اتحادیه اروپا و نیز برخی کشورهای منطقهای ادامه دارد، کشورهایی که روابط راهبردی نفتی و نظامی با اسرائیل دارند که منظورمان به طور مشخص، قطر، ترکیه و عربستان است(که روابط راهبردی نفتی ونظامی با رژیم صهیونیستی دارند) و امروز اسرائیل بار دیگر درباره این مسئله در چارچوب شروط «معامله قرن» صحبت میکند و پس از دیدار نتانیاهو و عبدالفتاح السیسی در سازمان ملل و مصافحه مشهور نتانیاهو با وی و بعد از دستیابی مصر به توافق آشتی گروههای فلسطینی و اشاره برخی مسئولانش به احتمال اینکه نقش میانجی را میان رژیم صهیونیستی و فلسطینیها ایفا کنند، در اینجاست که کارشناسان صهیونیستی که به این طرح اهتمام دارند، تاکید میکنند که گام بعدی، احیای مجدد طرح به این بهانه است که حماس، جنبشی که یک جنبش مقاومت مسلح بود، اکنون در آغوش و تحت فشار «نوکران اوسلو»(ابومازن و تیم وی) قرار دارد که این افراد در حقیقت نوکران و مهرههای اسرائیل در کرانه باختری و اکنون در نوار غزه هستند، اما آنچه مانع این طرحهای صهیونیستی قدیمی که مجددا مطرح شده، فقط ملت هوشیار و بیدار فلسطین است که چنین راه حلهایی را نمیپذیرد و هرگز وطن جایگزین را قبول نمیکند، ما بر این باوریم که مردم فلسطین که طی یکصد سال فداکاری و جانفشانی و نبرد خونین صدها هزار نفر ازفرزندانش را ازدست داده است، هرگز نمیتواند وطن جایگزین را بپذیرد و تنها این ملت قادر است تمام این زبالههای سیاسی اسرائیلی به همراه دوستان عرب و فلسطینی رژیم و معاملههای موسوم به قرن را در زبالهدان بیندازد، معتقدیم که ارتش و مردم مصر هم با این طرح و نقشه اسرائیلی تحت عناوین مختلف یا پیشنهادهای اغواکننده مخالفت میکنند، اما این مخالفت کلی فلسطینی و مصری باید استمرار داشته باشد، زیرا توطئه علیه فلسطین، توطئه بزرگ و خطرناکی است که به برخی از موارد نگران کننده آن اشاره شد.
انتهای پیام/ر.م/22