qodsna.ir qodsna.ir
هویدی با انتقاد شدید از سران عرب مطرح کرد؛

سفر ترامپ مقدمه «سیلی قرن»/ رئیس جمهور آمریکا از زبان نتانیاهو سخن می‌گوید

برخی حقایق را نمی توانم نادیده بگیرم؛ اول اینکه رئیس‎جمهور آمریکا از زبان نتانیاهو و جناح راست اسرائیل سخن می گوید. بر این اساس آنچه فکر و ذهن او را به خود مشغول کرده این است که چگونه کشورهای عربی تسلیم خواسته های اسرائیل شوند.

 

خبرگزاری قدس (قدسنا): «فهمی هویدی» در مقاله ای که در پایگاه اینترنتی روزنامه الشروق مصر منتشر شد نوشت، از سفری که قرار است دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به عربستان سعودی انجام دهد انتظار خیر و برکت نداشته باشید زیرا قراردادی که تصمیم به انعقاد آن دارد چیزی جز یک سیلی به صورت همه ما نیست.
 

یک روز پس از دیدار دونالد ترامپ و ابومازن در واشنگتن که روز چهارم مه انجام شد، مهمترین تحلیل های مطبوعات و پایگاه های اینترنتی اسرائیلی به شرح زیر بود:
 

 ورلی اوزلای در روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت: «ترامپ مواضع اسرائیل را پذیرفت زیرا از ابومازن خواست پرداخت حقوق خانواده های فلسطینیان مجری عملیات را که در اسرائیل زندانی هستند، متوقف کند. وی علاوه بر این خواستار تمرکز بر مبارزه با تروریسم شد، این در حالیست که به هیچ وجه طرح صلحی به وی ارائه نداد و از راه حل تشکیل دو کشور نیز سخنی نگفت و به موضوع توقف شهرک سازی نیز اشاره ای نکرد».
 

حمی شلیف نیز در هاآرتص نوشت: «دیدار با ترامپ ثابت کرد سلاح جدید و غیرمحرمانه محمود عباس و رهبری فلسطین «تملق» است».
 

آوی یسخاروف نیز در هاآرتص نوشت: «اصرار ترامپ بر ستایش ابومازن ناشی از درک اهمیت نقشی است که تشکیلات خودگردان فلسطین برای دفاع از امنیت اسرائیل ایفا می کند زیرا مسئولان امنیتی اسرائیل می دانند با وجود اقدامات تحریک آمیزی که جناح راست اسرائیل علیه عباس انجام می دهد، تشکیلات خودگردان یکی از عوامل اصلی تضمین امنیت اسرائیل است و رئیس جمهور آمریکا نیز به این موضوع واقف است».

 

بر این اساس، رئیس‌جمهور آمریکا به جز حرف های گرم و دلنشینی که نثار ابومازن کرد، امتیاز خاصی به وی نداد که در مقابل ملت خودش بتواند به آن افتخار کند.
 

فهمی هویدی در ادامه این مطلب به دیدگاه های شمار دیگری از نویسندگان و روزنامه نگاران اسرائیلی که پس از دیدار ابومازن و ترامپ در مطبوعات و رسانه‌های مختلف اسرائیلی منتشر شد، پرداخت و در ادامه با اشاره به مطلب روزنامه الحیات لندن در روز پنجم می گذشته نوشت: در این مطلب آمده بود «ترامپ وعده حمایت عربی را به عباس داد»، این که رئیس جمهور آمریکا چنین حرفی بزند و بخواهد به مهمان خود اطمینان خاطر بدهد که او حمایت عربی را برای ابومازن فراهم می کند نه برعکس، برای من بسیار تعجب آور بود. زیرا فرض بر این است که ابومازن پیش از سفر به واشنگتن از حمایت عربی در خصوص مسئله اصلی اعراب (فلسطین) برخوردار باشد.
 

اما این که وی بدون هرگونه حمایتی به آمریکا سفر کند و نیاز داشته باشد رئیس جمهور آمریکا حمایت اعراب را برای وی تامین کند، از عجایب روزگار است و نشان می دهد وضعیت اعراب بسیار بغرنج شده است. با توجه به این که گمان نمی کنم ترامپ چنین حرفی را بیهوده بزند، احتمال قوی می دهم که در دیدار با برخی سران عرب قول هایی از آنها گرفته است و عملا چیزی در چنته دارد. در نتیجه، این سوال مطرح می شود که «ابومازن چه کاری انجام خواهد داد که برای آن به حمایت اعراب نیاز دارد و رئیس جمهور آمریکا مسئولیت تامین این حمایت را بر عهده گرفته است.»
 

هویدی در ادامه مطلب می نویسد: همچنین شاهد بودم بیشتر روزنامه های عربی بدون ارائه هرگونه واکنشی، درخواست ترامپ از فلسطینیان برای محکوم کردن دعوت به خشونت و تروریسم را برجسته کردند. ترامپ همچنین از آنها خواست علیه اقدامات تحریک آمیز و تشویق به تنفر، موضع واحدی اتخاذ کنند و عشق به زندگی را به کودکان بیاموزند و هر کس افراد بی گناه را هدف قرار می دهد محکوم کنند.
 

مطبوعات عربی در همین حال سخن ترامپ را در خصوص «ضرورت ادامه مشارکت با نیروهای امنیتی فلسطین برای شکست دادن تروریسم» منعکس کردند.
 

دقت در سخن رئیس جمهور آمریکا نشان می دهد انتقاد وی از تروریسم صرفا خطاب به فلسطینیان است و این درخواست را به امید نقشی که نیروهای امنیتی فلسطینی با تحت تعقیب قرار دادن افراد مقاومت و از سوی دیگر حمایت از امنیت اسرائیل در برابر خشم فلسطینیان ایفا خواهند کرد، مطرح کرده است.
 

به این ترتیب هیچ تردیدی باقی نمی ماند که رئیس جمهور آمریکا چه در کنفرانس خبری یا در دیدار با ابومازن، از زبان نتانیاهو سخن می گفت ودیدگاه های وی را مطرح می کرد. زیرا در سخنرانی خود پیوسته از کارهایی که فلسطینیان باید برای امنیت اسرائیل انجام دهند سخن می گفت و به کارهایی که اسرائیل باید برای توافق با فلسطینیان انجام دهد، هیچ اشاره ای نکرد. وی حتی در حد یک کلمه به بندهای مربوط به شهرک ها یا راه حل تشکیل دو کشور که معلق مانده است، اشاره نکرد.

 

آنچه گذشت، سوال های زیادی درباره محتوای «توافق قرن» که در سفر عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر به آمریکا و دیدار وی با رئیس جمهور این کشور (اوایل آوریل گذشته) کلید خورد، مطرح می کند. روزنامه یدیعوت آحارونوت در آن زمان نوشت منظور از «توافق»، برگزاری نشست صلح و پایان دادن به منازعات در نشستی است که تابستان آینده با حضور اسرائیل، مصر، اردن و کشورهای حوزه خلیج فارس (عربستان سعودی و امارات)‌ برگزار خواهد شد.

 

نکته آخر اینکه روز پنج شنبه چهارم مه، اظهارات رئیس جمهور آمریکا ما را غافلگیر کرد. وی گفت افتخار می کند اعلام کند اولین سفر وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا در روز بیست و سوم ماه مه برای دیدار با رهبران جهان اسلام (و نه فقط سران عرب) انجام خواهد شد. وی گفت هدف از این سفر تقویت ارکان ائتلاف جدید برای مبارزه با تروریسم است تا آینده ای درخشان و مبتنی بر عدالت برای جوانان مسلمان در کشورهای آنها رقم زده شود!
 

فکر این ائتلاف جدید چیز تازه ای نیست زیرا قبلا نیز به گونه های مختلف در رسانه ها به آن اشاره شده است که معروف ترین آنها اصطلاح «حل منطقه ای» است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به آن دعوت کرد. این طرح شوم مبتنی بر عادی سازی روابط با کشورهای عربی و در ادامه اعمال فشار بر فلسطینیان برای حل منازعه با اسرائیل است. گویا همه تلاش ها باید بر مسئله فلسطین متمرکز شود نه اشغالگری اسرائیل.

 

آنچه رئیس جمهور آمریکا گفت اقدامی در چارچوب همین مسئله است که البته آن را تحت عنوانی دیگر مطرح کرد. وی از ائتلاف برای مقابله با ایران و داعش سخن می گوید (که اسرائیل نیز در آ‌ن مشارکت دارد) بدون آن که به موضوع حل منطقه ای که نتانیاهو به آن اشاره کرد، پرداخته شود. طرح ائتلاف اسلامی نیز در میان کشورهای عربی قدمت زیادی دارد که آمریکا در زمان آیزنهاور برای مقابله با کمونیسم آن را پذیرفت و «ائتلاف بغداد» نیز ادامه همین طرح بود و در نهایت نیز عربستان سعودی در سال 2016 موضوع این ائتلاف را برای مقابله با حوثی ها در یمن مطرح کرد. اما آنچه امروز مطرح است، بر تلاش برای بسیج کردن کشورهای سنی برای مقابله با گسترش نفوذ ایران مبتنی است. ئتلافی که در آن اسرائیل با قرار دادن خود جزو کشورهای میانه رو در کنار اعراب در آن مشارکت خواهد داشت.
 

خلاصه اینکه اوضاع کنونی با وجود آن که بسیار اسفبار است، از آنچه در آینده روی خواهد داد، بسیار بهتر است. برخی حقایق را نمی توانم نادیده بگیرم؛ اول این که رئیس جمهور آمریکا از زبان نتانیاهو و جناح راست اسرائیل سخن می گوید. بر این اساس آنچه فکر و ذهن او را به خود مشغول کرده این است که چگونه کشورهای عربی را متقاعد کند پرونده را ببندند و تسلیم خواسته های اسرائیل شوند. نکته دیگر این که تشکیلات خودگردان فلسطین که در ضعیف ترین وضع قرار دارد دل در گروی مواضع دولت آمریکا قرار داده است و به شیوه های مختلف در صدد کسب رضایت آن است. دیگر اینکه کشورهای عربی به شکل بی سابقه ای دچار سستی شده است تا جایی که برخی از مهمترین کشورهای عربی در آستانه راه عادی سازی روابط قرار گرفته اند.

 

همه این عوامل بر روی یکدیگر فرصتی تاریخی به وجود آورده است که به اسرائیل امکان می دهد شروط خود را تحمیل کند و این عوامل همچنین نتانیاهو و  جناح راست افراطی را تشویق می کند مواضع خود را تندتر کنند و خواسته‌های خود را افزایش دهند. بر این اساس آنچه پیش رو داریم بر اساس کدام معیار «توافق قرن» نامیده می شود؟ اگر رئیس جمهور آمریکا سفر خود به عربستان را «اتفاق تاریخی بزرگی» می داند زیرا طی آن با برخی از سران کشورهای اسلامی دیدار می کند و بنای ائتلاف جدیدی را می گذارد که راه را برای «توافق قرن»‌ هموار می کند، بر اساس کدام عقل و منطق این سخن را باور و این عبارات را تکرار کنیم؟
 

اگر کاری که ترامپ کرده است واقعا حق باشد، می تواند به آن افتخار کند و آن را هر چه می خواهد بنامد، اما «توافق قرن» که وی در صدد عقد آن است، به «سیلی قرن» بر صورت اعراب و مسلمانان تبدیل خواهد شد. مبالغه نمی کنم زیرا آنچه پیش رو داریم، ترس و وحشت ما را افزایش می دهد نه این که باعث افزایش احساس اطمینان و آرامش خاطر برای ما شود. بر این اساس عطش سران عرب برای دیدار با ترامپ در واشنگتن و سخنان مبالغه آمیزی که از زبان آنها جاری شده است، همه و همه رفتارهایی منافقانه و بی فایده و علاوه بر این از علائم ضعف و خفت است.

 

وی در پایان با اشاره به سخنان علی الجرباوی استاد علوم سیاسی دانشگاه بیرزیت که در آن به جانبداری کامل ترامپ از اسرائیل اشاره کرده و گفته است بعید می‌داند ترامپ، اسرائیل را تحت فشار قرار دهد، افزود: آنچه الجرباوی به آن اشاره کرد برای شهروندان عادی عرب نیز کاملا بدیهی شده است، بنابراین معلوم نیست چرا برخی از محافل عربی اینگونه برای رئیس جمهور آمریکا سر و دست می شکنند و از حادثه تاریخی بزرگ که وی به دنبال آن است و توافق قرن که وی ادعا می کند به دنبال آن است استقبال می کنند. به آنهایی که عقل خود را از دست داده اند و دیدگان آنها کور شده است تا جایی که «سیلی را توافق» می بینند، چه بگوییم.
 

انتهای پیام/22/