داعش جدیدترین دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی

برای حذف شیعیان و حزب الله و جنبش های جهادی تنها راه این است که بوسیله یکسری جنبش های تکفیری با این جنبش های جهادی مقابله کرد. با توجه به تحولات در جریان منطقه اتفاقاتی که در طول ماه های اخیر به ویژه حوادث اخیر عراق رخ داده است، به دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی باز می گردد.
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)حسن هانی زاده کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه درنشست هم اندیشی موسسه پژوهشی سیاسی و علمی ندا با موضوع نقش گروههای تکفیری دردکترین امنیت رژیم صهیونیستی گفت:درواقع برآیند دیدگاه حکمای صهیون بطور کلی سه موضوع کلی را در طول 66 سال گذشته برای رژیم صهیونیستی در حوزه امنیت تعریف کرده است.
اوایل شکل گیری رژیم صهیونیستی در سال 1948، تعریف ارائه شده برای امنیت رژیم صهیونیستی موضوع توسعه جغرافیایی رژیم صهیونیستی بوده است. از سال 1948 جنگ های متعددی میان رژیم صهیونیستی و کشورهای اطراف مانند مصر، سوریه و لبنان رخ داد و در حقیقت هدف رژیم صهیونیست این بود که حوزه جغرافیایی خود را برای تامین امنیت شهرک های صهیونیست نشین در مقابله با این جنگ ها توسعه بدهد.
این تعریف برآیند تحولات ساختاری جامعه بین المللی و پیشرفت هایی که در حوزه امنیتی و نظامی بوجود آمده است می باشد، در دهه های گذشته مخصوصا اوایل تشکیل رژیم صهیونیستی موشک های دوربرد تاثیر بسیاری زیادی در حوزه امنیتی می گذاشتند، به همین رژیم صهیونیستی دلیل درآن زمان نخستین طرح یا دکترین امنیتی خود را برای اشغال سرزمین های عربی در دستور کار قرار داد که در نتیجه این طرح جنگ های1948، 1956 وجنگ سال 1967 که اوج عملیاتی کردن این دکترین بود رخ داد که طی آن رژیم صهیونیستی در کمتر از 6 روز 80 هزار کیلومتر مربع از اراضی کشورهای مصر، سوریه، لبنان، اردن و سرزمین های داخلی فلسطین را اشغال کرد.
این مسئله صرفا به این دلیل بود که شرایطی امن پیرامون سرزمین های اشغالی بوجود بیاید. بسیاری از فرماندهان رژیم صهیونیستی از جمله "موشه دایان" یکی از ژنرال های برجسته و "گلدامایر" نخست وزیروقت رژیم صهیونیستی در خاطرات خود که صحت و سقم آنها مشخص نیست نوشته اند که ما فکرنمی کردیم که دربرابر سه ارتش قدرتمند عربی به این سرعت و کمتر از 6 روز، این مقدار زیاد زمین را اشغال بکنیم و این نشان می دهد که کشورهای عربی و ساختار ارتش های کشورهای عربی ضعف دارد. اما امروز توسعه جغرافیایی درحقیقت کارایی کمتری برای آنها در حوزه امنیت پیدا کرده است چراکه اشغال سرزمین های اشغالی در آن زمان هزینه های حفظ و نگهداری بسیاری را برای رژیم صهیونیستی دربرداشت.
هانی زاده درادامه اظهارداشت:از همین رو دکترین دومی برای رژیم صهیونیستی در حوزه امنیت تعریف شد و آن ضربه زدن به دشمنان رژیم صهیونیستی در سراسر دنیا بود، لذا حمله ی اسراییل به لبنان و ضربه زدن مداوم به جنبش های آزادیبخش در اردن، سوریه و لبنان و حتی در سودان در مجموع نشان دهنده ی نگرش جدیدی است که درواقع ساختار آن بر اساس وضعیت میدانی کشورهای اطرف فلسطین اشغالی تشکیل شده است و به همین دلیل این دکترین نیز برای مدتی یکی از اهداف تامین امنیت رژیم صهیونیستی وایجاد وحشت میان جنبش های جهادی لبنان، فلسطین و کشورهای عرب پیرامون فلسطین اشغالی بود.
اما پس از شکست ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه لبنان برای اولین بار صهیونیست ها به این نتیجه رسیدند که وضعیت موجود نمی تواند تامین کننده امنیت رژیم صهیونیستی باشد چراکه مسئله جنگهای چریکی یکی از ضعف های رژیم صهیونیستی است که باعث شد این رژیم در برابرحزب الله شکست بخورد و درتاریخ این رژیم به عنوان یک شکست بزرگ نظامی، سیاسی و در عین حال روانی تلقی بشود. برایند گزارش موسسات صهیونیستی نیز نشان می دهد که ارتش رژیم صهیونیستی دربرابر جنگ های نامتقارن آسیب پذیر است به همین دلیل آنها شیوه جدیدی را ابداع کردند.
حزب الله در واقع اکنون به یک واقعیت میدانی و سیاسی در منطقه تبدیل شده است، ازهمین رو رویارویی با حزب الله نیز هزینه های سنگینی را در برخواهد داشت، به همین دلیل صهیونیست ها با برخی از افراد تاثیر گذار رژیم های عربی مانند رژیم عربستان سعودی برای مقابله با این موضوع به تبادل نظر پرداختند. ر
ژیم صهیونیستی موسساتی دارد که این موسسات با نهادهای امریکایی ارتباط و تعامل مستقیم امنیتی دارند، یکی از شخصیت های تاثیر گذار در حوزه تصمیم گیری امنیتی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی شخصی به نام "بندر بن سلطان" است.
بندربن سلطان 22 سال سفیر عربستان در آمریکا بوده، به همین دلیل نفوذ فراوانی در میان مقامات آمریکا دارد و این گویای جایگاه امنیتی و سیاسی بندر بن سلطان در حوزه سیاست گذاری جهانی است. وی پیش از سال 2011 و بحران در سوریه سفرهای بسیاری به فلسطین اشغالی داشت و با رهبران رژیم صهیونیستی دیدار می کرد و عمده ی این ملاقاتها حول محور ایران، نقش شیعیان وگسترش حوزه ی نفوذی آنها مخصوصا در عراق،حضور حزب الله در لبنان و جنبش های فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی در فلسطین اشغالی دور میزد.
این موارد جزو مدار توجه صهیونیست ها و بندر بن سلطان بودند در گفتگویی صهیونیست ها از وی می پرسند که ما چه کاری انجام دهیم تا امنیت خود را دربرابر جنبش های شکل گرفته حفظ کنیم، وی در پاسخ از ضرب المثل عربی "آهن تنها با آهن قطع می شود" استفاده می کند.
این جمله را می توان اینگونه تحلیل کرد که برای حذف شیعیان و حزب الله و جنبش های جهادی تنها راه این است که بوسیله یکسری جنبش های تکفیری با این جنبش های جهادی مقابله کرد. این فرمولی است که بندر بن سلطان در حوزه امنیت رژیم صهیونیستی از آن به عنوان اقدامی کم هزینه برای رژیم صهیونیستی و پرهزینه برای کشورهای منطقه مانند ایران، عراق، سوریه و لبنان یاد می کند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با موشکافی جزئیات ادامه داد:تحولاتی که در یک دهه گذشته رخ داد از جمله سرنگونی رژیم صدام،سرنگونی حسنی مبارک،اوضاع لبنان و گروه 14 مارس که فضای لبنان را علیه حزب الله مسموم کرده اند، همگی در واقع حاکی از یک مثلث تخریبی در منطقه است که یک ضلع آن آمریکا، یک ضلع اسراییل و ضلع دیگرش عربستان است. در ضلع مربوط به آمریکا طبیعتا سیاستگذاری و طرح و برنامه مربوط می شود که این موارد به گروههای تکفیری منتقل می شود.
در ضلع دیگر اسراییل، مسئله آموزش و اطلاعات وجود دارد بطور مثال "ابوبکر البغدادی" بین 2009 تا 2011 در فلسطین اشغالی تحت نظر موساد و سازمان سیا دوره آموزش جنگ روانی، دوره آموزش جنگ اطلاعاتی و جنگ شهری را طی کرده است.
در نتیجه این افراد از دل القاعده گروه هایی را خارج کردند مانند جبهه النصره که در سوریه فعال است و ارتباط فراوانی با رژیم صهیونیستی دارد و اخیرا گروه داعش که رژیم صهیونیستی آنرا سازمان دهی کرده است. در واقع داعش مولود یک تفکر یک ماهه دوماهه نیست بلکه نتیجه تلاش چندین ساله مشترک میان سه ضلع مثلث یعنی آمریکا، اسراییل و عربستان سعودی بوده است.
ضلع سوم یعنی عربستان سعودی طبق مدارک موجود با کمک قطر در طول 36 ماه بحران سوریه 36 میلیون دلار به همین گروه های تکفیری کمک کرده اند و سلاح های مختلفی در اختیار داعش و النصره قرارداده اند. از همین رو گروههای تروریستی شکل گرفته در چارچوب دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی قابل تجزیه و تحلیل هستند، هدف این مجموعه های تروریستی ایجاد منطقه ای آشفته و ایفای نقش تخریبی در خاورمیانه است.
حوادثی که در طول 3 سال گذشته رخ داد نشان می دهد که آمریکایی ها تمام حرکت های مردمی و انقلاب های مردمی را به نفع خود و رژیم صهیونیستی مصادره کرده اند، مانند موضوع مصر و جنبش اخوان المسلمین و نفوذ این جنبش در منطقه که باعث ترس این سه ضلع مثلث شد و در نهایت وضعیت این کشور را به نفع خود تغییر دادند.
کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان در دروان رژیم حسنی مبارک سالی حدود 18 میلیارد دلار به مصر کمک مالی می کردند ولی در دوره محمد مرسی این کمک های مالی قطع شد و این گویای مخالفت این کشورها با اخوان المسلمین است.
در حال حاضر موضوعی که برای عربستان، آمریکا و به خصوص اسراییل مهم است حاکمیت یک نظامی قدرتمند در مصر است چراکه مصر مرز مشترکی با سرزمین های اشغالی دارد و هر اتفاقی که در مصر رخ بدهد قطعا برسرزمینهای اشغالی تاثیر میگذارد.
به همین دلیل برکناری محمد مرسی و روی کار آمدن السیسی که فردی نظامی است از دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی محسوب می شود. حوادث جهان اسلام در حال دوباره رخ دادن است، اتفاقاتی که در زمان حضرت علی صلوات الله علیه در مقابل خوارج رخ داد دقیقا همان شرایطی است که آمریکا و اسراییل به دنبال آن هستند، شرایط دهشتناک آن زمان امروزه در حال شبیه سازی شدن است و یکسری گروههای تکفیری را بوجود آورده اند تا در مقابل شیعیان و حوزه نفوذی آنها ایستادگی کنند.
هدف اقدامات داعش درعراق تغییر واقعیت ها و ساختار سیاسی موجود در عراق و برگرداندن اوضاع به قبل از سال 2003 است. پس از سال 2003 و تغییر شرایط در عراق، کشورهای عربی یک لابی را در آمریکا بوجود آوردند که به موازات لابی صهیونیستی در مقابل ایران و شیعیان سیاست گذاری آمریکا را جهت گذاری می کند. آنها می خواهند با شبیه سازی حوادث مصر، شرایط عراق را تغییر دهند و یک حاکم نظامی از اقلیت را به کمک کشورهای پیرامون و آمریکا روی کار بیاورند تا قدرت را به بدست گرفته ودر عین حال مزاحمتی نیزبرای ایران داشته باشد.
وی درانتها خاطر نشان کرد:البته به نظر میرسد این طرح با فتوای آیت الله سسیستانی و حضور 2 میلیون نفر برای مقابله با داعش با شکست روبرو شده است. همه ی اینها نشان می دهد که شکل گیری گروه های تکفیری جزو سومین دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی است و در آینده این گروه ها را در لبنان نیز بوجود خواهند آورد تا در آنجا با حزب الله و جریان مقاومتی لبنان مقابله کنند و سه محور بیروت، دمشق و بغداد باعث ایجاد منطقه ای آشفته شود. ایجاد این منطقه آشفته باعث کاهش نفوذ ایران در این مثلث خواهد شد و این بخشی از برنامه دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی است.