چرا مذاکرات جدید سازش در زمان کنونی آغاز شد؟
مذاکرات سازش فلسطینی/صهیونیستی تاکنون در ایستگاه های مختلفی توقف کرده است ولی هنوز مقصد نهایی آن مشخص نیست و نمی داند که چه هدفی را دنبال می کند و در کدام ایستگاه باید بار خود را بر زمین گذارد.دو طرف تاکنون به هیچ نتیجه ای که رضایت طرفین را در پی داشته باشد دست نیافته اند( ظاهرا چنین است ).در این جا قبل از این که به علت برگزاری مذاکرات جدید سازش در شرایط کنونی بپردازیم نگاهی گذرا بر روند مذاکرات سازش از ابتدا تا الان میندازیم:
1- نخستین دور از مذاکرات موسوم به سازش در سی ام اکتبر 1991 تحت عنوان « کنفرانس صلح مادرید » برگزار و در آن چارچوبی برای روند سازش تعیین شد.این کنفرانس در زمره نخستین تلاش های بین المللی برای به جریان انداختن مذاکرات به اصطلاح صلح خاورمیانه بود که به مدت سه روز در مادرید پایتخت اسپانیا برگزار شد.این کنفرانس و نتایجش آنقدر برای فلسطینیان و محور مقاومت ننگ آور بود که امام خامنه ای مد ظله العالی در پیام بسیار مهم و شدیداللحنی در ارتباط با این کنفرانسضمن افشای توطئه های آمریکای جنایتکار و ایادی مزدورش، علمای اسلام،نویسندگان، روشنفکران و دانشجویان کشورهای اسلامی را به بسیج نیروی عظیم کشورهای اسلامی برای مقابله با توطئه های خباثت آمیز آمریکا و اسرائیل فراخواندند.
2- دومین دور از مذاکرات سازش بعد از چندین ماه مذاکرات مخفی و محرمانه در تاریخ سیزدهم سپتامبر سال 1993 در اوسلو برگزار شد.دراین مذاکرات رژیم صهیونیستی و سازمان آزادیبخش فلسطین بیانیه اصول و مبانی تشکیل دولت خودمختار فلسطینی را امضا کردند ولی طرف اسراییلی به هیچ یک از مفاد این بیانیه پایبند نماند و باعث شکست روند مذاکرات شد.
3- سومین دور از مذاکرات سازش در تاریخ چهارم ماه مه سال 1994 در قاهره برگزار شد و در آن اسحاق رابین نخست وزیر معدوم رژیم صهیونیستی و یاسر عرفات رییس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین موافقتنامه تشکیل دولت خودمختار فلسطین را امضا کردند.
4- چهارمین دور از مذاکرات سازش یازدهم ژوئیه سال 2000 در منطقه کمپ دیوید برگزار و به نام همین منطقه موسوم شد و در آن بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا میزبان مذاکرات بین ایهود اولمرت نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی و عرفات رییس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین بود. این مذاکرات نیز به علت اختلاف دو طرف بر سر موضوع آوارگان و قدس بدون نتیجه پایان یافت و انتفاضه فلسطینیان را در پی داشت.
5- دور بعدی مذاکرات در 21 ماه ژانویه سال 2001 در منطقه طابا در مصر برگزار شد ولی این مذاکرات نیز هیچ کمکی به احیای روند سازش نکرد.
6- این دور از مذاکرات سازش نیز در تاریخ چهارم ژوئن 2003 در نشست سران در اردن برگزار شد و جرج بوش رییس جمهور وقت آمریکا ، ارییل شارون نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی وابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در آن حضور داشتند و در آن نقشه راهی درباره تشکیل دولت مستقل فلسطینی تا سال 2005 ارائه شد.چیزی که اصلا محقق نشد.
7- دور بعدی مذاکرات سازش در تاریخ 27 نوامبر سال 2007 بود و در آن ابومازن و ایهود اولمرت نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی مذاکرات صلح را به طور رسمی در آنا پلیس در ایالت مریلند آمریکا از سر گرفتند.در این مذاکرات نیز چیز جدیدی مطرح نشد و دو طرف دست خالی از مذاکرات بازگشتند.
8- 27 دسامبر 2008 دور بعدی از روند اصلی مذاکرات سازش بین دو طرف اسراییلی و فلسطینی بود. رژیم صهیونیستی حمله وحشیانه ، همه جانبه و گسترده ای را علیه نوار غزه آغاز کرد و همین امر باعث ناکام ماندن و لغد مذاکرات شد.
9- باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در دوم سپتامبر سال 2010 نیز میزبان نشستی دیگر از مذاکرات سازش فلسطینی- صهیونیستی بود و در آن شخص اوباما مذاکرات را در کاخ سفید در حضور ابومازن و بنیامین نتانیاهو مدیریت کرد و به رغم تلاش هایی که برای نتیجه بخش بودن آن کرد ولی این دور نیز بدون نتیجه پایان یافت.
10- در تاریخ 23 سپتامبر سال 2011 بود که کمیته چهارجانبه صلح عربی طرحی را برای احیای مذاکرات سازش ارائه کرد و بر اساس آن قرار شد ظرف یک ماه گفتگوها از سرگرفته شود و دو طرف ملزم شدند تا پایان سال 2012 به موافقتنامه صلحی دست یابند ولی طرح کمیته چهار جانبه عربی نیز نتوانست خشتی بر دیوار معیوب و ناقص مذاکرات قرار دهد و آن را احیا کند.
11- سوم ژانویه 2012 مذاکره کنندگان اسراییلی و فلسطینی پشت درهای بسته در اردن نشستی را تشکیل دادند و بیست و پنجم همین ماه بود که یک مقام بلندپایه فلسطینی از سرگیری مذاکرات با رژیم صهیونیستی را بعید دانست.
12- سی ام آوریل سال دو هزار و سیزده بود که اتحادیه عرب اصلاحاتی را در ابتکار صلح عربی ( 2002 ) ایجاد و طرح مبادله زمین بین فلسطینیان و صهیونیست ها را ارائه کرد که این طرح نیز محکوم به شکست بود.
13- 19 ژوئیه سال 2013 جان کری وزیر امور خارجه آمریکا بعد از گفتگوهای گسترده با مقامات فلسطینی و اسراییلی و بعد از شش بار سفر به منطقه توانست نظر مساعد آنان و موافقت اصولی شان را درباره از سرگیری مذاکرات سازش جلب کند.
14- 28 ژوئیه سال 2013 بود که وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد مذاکرات به زودی از سرگرفته می شود و یک روز بعد از این اعلام موضع بود که مذاکره کنندگان اسراییلی و فلسطینی در آمریکا بر سر میز مذاکره حاضر شدند و تاکنون سومین دور از مذاکرات جدید سازش بدون هیچ نتیجه قابل ذکری برگزار شده است.
حال سوالی که برای بسیاری از افکار عمومی بین المللی مطرح می شود این است که مذاکرات سازش از بیش از بیست سال قبل آغاز و در مناطق مختلفی از جهان تحت عناوین مختلف برگزار شده است این غیر از مذاکراتی است که به طور محرمانه و سری بین دو طرف فلسطینی و اسراییلی برگزار شده است ) در شرایطی که هیچ یک از آن ها نتیجه بخش نبوده و همه به شکست منجر شده است پس ادامه این روند در شرایطی کنونی که هیچ امیدی به موفقیت آن وجود ندارد چیست؟
طرف فلسطینی برای ورود به هرگونه مذاکره جدید با رژیم صهیونیستی سه پیش شرط را وضع کرده بود نخست این که شهرک سازی ها متوقف شود.دوم این که اسرائیل تشکیل کشور مستقل فلسطینی را در چارچوب مرزهای سال 1967 به پایتختی شرق بیت المقدس به رسمیت بشناسد و سوم این که همه اسرای فلسطینی در بند زندان صهیونیست ها آزاد شوند. به علت همین سه شرط بود که روند مذاکرات حدود سه سال متوقف و راکد ماند زیرا رژیم صهیونیستی هیچ یک از این شروط را نه تنها قبول نکرد بلکه بر شهرک سازی ها و اقدامات ظالمانه و تحریک آمیز خود علیه فلسطینیان افزود.
در چنین شرایطی چرا طرف فلسطینی حاضر شد بدون توجه و لحاظ قرار دادن حتی یکی از این سه پیش شرط وارد گود مذاکرات سازش شود و در روند گفتگوهای بی نتیجه شرکت کند؟
کارشناسان و تحلیلگران مسایل امور سیاسی به خصوص در حوزه فلسطین عوامل مختلفی را برای از سرگیری مذاکرات سازش ذکر میکنند که بر اساس شرایط و تحولات موجود ارائه می شود.
یکی از این عوامل اعمال فشار شدید آمریکا و اروپا به طرف فلسطینی برای ورود به مذاکرات است. از یک سو جان کری در پی کسب دستاوردی جدید شخصی بود تا این گونه القاء کند که سفرهای بی نتیجه وی به منطقه باعث از سرگیری مذاکرات سازش بوده و آمریکا نقش موثری را در این خصوص ایفا کرده است.
جان کری تلاش زیادی کرد تا به رزومه کاری خود موفقیت جدیدی را اضافه کند و نشان دهد که دیپلماتی با تجربه است و خود را به باراک اوباما ثابت کند.از سوی دیگر ناگفته پیداست که انجام گفتگوهای سازش میان تشکیلات خودگردان و رژیم اسرائیل اساساً مسئله ای است که در چارچوب نیاز آمریکا به این مذاکرات قابل ارزیابی است. چرا که احساس نیاز آمریکا سبب شده است که طرف های فلسطینی و صهیونیستی پشت میز مذاکره بنشینند.
بنابراین کاملاً روشن است که موافقت تشکیلات خودگردان جهت حضور درمیز مذاکره، در وهله نخست با فشارهای شدید از جانب آمریکا صورت گرفته است و آمریکاییها که پس از تحولات چند سال اخیر در منطقه، غافلگیر گشته و دچار سر درگمی شده اند و با از دست دادن متحدین منطقه ای، موقعیت خود را در خطر شدید میبینند، تلاش میکنند با فعال کردن روند سازش، به زعم خود، ابتکار عمل را مجدداً در دست بگیرند و همچنین خطرات جدی را که از جانب کشورهای شاهد قیام، متوجه رژیم صهیونیستی شده است از آن دور سازند. درحقیقت آمریکایی ها برای خاورمیانه طرحی دارند و آن از بین بردن محور مقاومت در منطقه و جا انداختن رژیم اسرائیل به عنوان کشور دوست اعراب است.
هم اکنون می بینیم که عملا ائتلافی بین ترکیه و اسرائیل و عربستان و قطر و مصر و اردن وجود دارد و به جای این که اسرائیل دشمن باشد، این بار اسرائیل در کنار برخی از کشورهای عربی برای تغییر شکل منطقه و از بین بردن محور مقاومت قرار گرفته است. بنابراین،هدف اصلی این است لذا از آن جا که آمریکایی ها نمی خواهند مسئله ای به نام مسئله فلسطین مطرح باشد و به عنوان مانع در سر راه این هدف قرار داشته باشد، می خواهند هر طور شده این مذاکرات را شروع کنند. چرا که در اصل آمریکایی ها می خواهند دولت مستقلی و خنثایی را برای فلسطینی ها پایه ریزی کنند تا با منحرف کردن افکار عمومی به ضربه یا تضعیف محور مقاومت بپردازند.
برخی دیگر از کارشناسان تشدید فشارهای اتحادیه اروپا را اهرمی برای وادار کردن صهیونیست ها به حضور در پای میز مذاکره می دانند اتحادیه اروپا به تازگی تصمیم گرفت تا شهرک های یهودی نشین و محصولات تولیدی در آن ها را تحریم کند تا از این طریق بتواند تلنگری به اسراییل برای ورود بدون قید و شرط در مذاکرات سازش بزند. تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در شرایط کنونی از بحران مالی و اقتصادی شدیدی رنج می برد.
رام الله با وخیم ترین کسری بودجه در تاریخ خود مواجه شده است.ورژیم صهیونیستی درآمدهای گمرکی و مالیاتی سهم تشکیلات را براساس موافقتانه اسلو پرداخت نمیکند. بسیاری از کشورهای کمک کننده به تشکیلات خودگردان فلسطین هم به وعده های خود عمل نمی کنند. اروپا نیز به صورت جسته و گریخته کمک هایی را در اختیار تشکیلات قرار می دهد.
اما همه اینها موجب نشده است که تشکیلات خودگردان بر مشکلات اقتصادی فائق بیاید. شرایط بد معیشتی و اقتصادی باعث شده است هر از چند گاهی در کرانه باختری رود اردن تحصن ها ، اعتصاب ها و اعتراضاتی صورت گیرد.همچنین همین شرایط موجب شد سلام فیاض نخست وزیر کهنه کار و با تجربه فلسطین به علت اختلافات مالی با وزیر دارایی اش که از نزدیکان ابومازن است از سمتش استعفا کند و روی کار آمدن رامی حمدالله نیز تاکنون نتوانسته است مرهمی بر زخم اقتصادی و مالی ملت فلسطین قرار دهد. شرایط موجود باعث شده است تا آمریکا و هم پیمانان غربی آن و رژیم صهیونیستی از آن به عنوان اهرم فشاری برای وارد کردن تشکیلات خودگردان فلسطین بهره برداری کنند.
کارشناسان یکی دیگر از عوامل برگزاری مذاکرات سازش در شرایط کنونی را پوششی برای شهرک سازی های اسراییل ، توسعه طلبی آن و یهودی سازی بیت المقدس میدانند.همزمان با نزدیک شدن دور نخست از روند جدید مذاکرات سازش بود که صهیونیست ها شهرک سازی ها را در کرانه باختری رود اردن و شرق بیت المقدس گسترش دادند.این در حالی است که تشکیلات خودگردان فلسطین بارها اعلام کرده بود فقط در صورتی مذاکرات سازش با اسراییلی ها را از سر می گیرد که شروط سه گانه پیشنهادی آنان مورد توجه قرار گیرد1- توقف شهرک سازی ها 2- تشکیل کشور مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای سال 1967 3- آزادی همه اسرای فلسطینی.
ولی تشکیلات خودگردان فلسطین به رغم این که می دانست و بار ها از زبان مقامات مسئول آن شنیده شد که هدف اسراییل از مذاکره سرپوش گذاشتن بر شهرک سازی هاست و در صدد بهره وری از این مذاکرات برای کاستن از فشار بین المللی علیه خود است با وجود این برای مذاکره با طرف اسراییلی اعلام آمادگی کرد و پشت پای بزرگی به اصول و ارزش ها و آرمان اصلی و اصولی فلسطینیان زد.
طرف اسراییلی دو شرط از شروط سه گانه فلسطینیان را رد کرد و فقط به بخش ناچیزی از شرط آزادی اسرای فلسطینی عمل کرد. اولا بر اساس شرط موجود رژیم صهیونیستی باید همه اسرای فلسطینی را که بیش از 5 هزار نفرندراآزاد کند که فقط به آزادی 104 نفر متعهد شده است ، بیست و شش نفر تاکنون ازاد شده اند ولی این ها کسانی هستند که باید بر اساس توافقنامه اسلو بیش از 20 سال قبل ازاد می شدند.
اسرای آزاد شده اغلب کسانی هستند که مدت های طولانی است در اسارتگاههای صهیونیستها بودند و از بیماری های شدیدی رنج می برند و هر آن ممکن بود جان خود را از دست بدهند و برای صهیونیست ها دردسرساز شوند. بنابراین مقامات اسراییلی به دنبال بهانه ای برای آزاد کردن این افراد بودند تا بتوانند درعین آزادی و خلاصی از آنان ازاین موضوع بهره برداری سیاسی بکنند.
در این میان آنچه که قابل تأمل است اینکه تنها تشکیلات خودگردان است که اصرار دارد از سوراخ طرف آمریکایی نه دو بار بلکه صدها بار گزیده شود بنابراین مذاکرات از سر گرفته شده میان دو طرف را باید تنها، نقطه آغاز یک عملیات مذاکراتی طولانی مدت و در عین حال بیهوده و بی ثمر بخصوص برای طرف فلسطینی دانست که از هم اینک کاملاً مشاهده می شود که هیچ تضمینی نیز برای موفقیت آن نمی توان پیدا نمود.
برخی دیگر از تحلیلگران مسایل سیاسی بر این باورند که اسراییل توانست با متقاعد کردن تشکیلات خودگردان فلسطین به هدف دیگری که مدنظر داشت برسد. رژیم صهیونیستی با ورود به این مذاکرات که قرار است در یک پروسه حداقل نه ماهه طول بکشد توانست کاری کند که طرف فلسطینی تا مدتی برای احقاق حقوق خود به سازمان های بین المللی مراجعه نکند و به آن ها متوسل نشود.
حقیقت این است که دو طرف فلسطینی و اسراییلی پیش بینی نمی کنند دور جدید مذاکرات چیز جدیدی به دنبال داشته باشد و دو طرف به توافقی دست یابند. هر دو به اصرار جان کری پاسخ مثبت دادند و به گفته نوام چامسکی اندیشمند بزرگ آمریکایی ، کری نمی تواند میانجی خوبی برای مذاکرات سازش باشد چون در هر حال به فکر منافع صهیونیست هاست. بنابراین هدف اصلی از احیای مذاکرات سازش در شرایط کنونی که همه می دانند هیچ نتیجه ای به همراه ندارد چیست؟
نویسنده این مطلب بر این باور است که یکی از مهم ترین علل برگزاری مذاکرات سازش در زمان کنونی که تحلیلگران و کارشناسان آن را نادیده گرفته اند جلوگیری از انتفاضه سوم در سرزمین های فلسطین است. انتفاضه مردمی چیزی است که به طور خودجوش ایجاد می شود و یک جوش و خروش واقعی مردمی است بدون اینکه کسی برای آن طرح ریزی و برنامه ریزی کرده باشد.
وشرایط کنونی به گونه ای است که هر لحظه ممکن است انتفاضه جدیدی در فلسطین رخ بدهد.هر روز در کرانه باختری تظاهرات مردمی علیه حکام فاسد خود برگزار می شود ملت فلسطین به این باور رسیده است که تشکیلات خودگردان فلسطین نمی خواهد گام عملی برای بهبود اوضاع و شرایط کنونی بردارد و به علت هماهنگی ها و همکاری هایی که با طرف اسراییلی در زمینه های مختلف دارد به نحوی جیره خوار و پیرو صهیونیست هاست.
مردم فلسطین از شرایط موجود خسته شده اند. آنان دیگر توسعه طلبی ها و اقدامات ظالمانه صهیونیست ها را برنمی تابند.مردم فلسطین می بینند که رژیم صهیونیستی تبعیض و نژادپرستی در حق آنان را به اوج خود رسانده است.شرایط به جایی رسیده است که وزارت کشور رژیم صهیونیستی نیز به تازگی در گزارشی از احتمال وقوع انتفاضه سوم فلسطینیان خبر داده است.
بر اساس این گزارش اگر اقدامی برای جلوگیری از وقوع انتفاضه نشود بدون تردید وقوع آن هزینه سنگینی برای اسراییل و حتی دولت فلسطین در کرانه باختری رود اردن خواهد داشت.صهیونیست ها و هم پیمانان غربی آن به این نتیجه رسیده اند که ادامه رکود و وقفه مذاکرات سازش سبب اصلی اعتراضات گسترده و یعنی انتفاضه سوم خواهد شد.
صهیونیست ها این حقیقت را درک کردند که از سرگیری مذاکرات می تواند تا حد زیادی و به طور موقت ازآتش خشم و کینه فلسطینی را بکاهد. به همین علت است که به رغم خواسته خود تن به مذاکرات سازش در طولانی مدت دادند تا برای مهار انتفاضه احتمالی سوم فلسطینیان کاری کرده باشند. گردآوری: سید محمد مسعودی علوی
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس