جشن سالروز تأسیس فتح در غزه؛ دلالتها و پیامدها
مقدمه
برگزاریِ جشن چهل و هشتمین سالروز تأسیس فتح در غزه با موافقتِ حماس، پس از 5 سال خروج قهریِ فتح از این باریکه، متغیری نوین را وارد معادلهای ساخت که در ماههای اخیر به سوی آشتیِ ملی جهتدهی میشد. بنابر این معادله، فتح و حماس از یک سو تحت تأثیر تحولات و فضای نوین منطقهای و از سوی دیگر تحت تأثیر دستاوردهایی که دو جنبش در ماههای اخیر به دست آوردهاند، بیش از هر زمان دیگری در 5 سال گذشته، برای تحقق بخشیدن به آشتی ملی آمادگی و تمایل دارند. در چنین شرایطی، متغیرِ برگزاری جشنِ چهل و هشتمین سالروزِ تأسیس فتح در نوار غزه واردِ معادله شده و به نظر میرسد بر بحثهای آشتیِ ملی و نیز نگرشهای فتح، حماس و اسراییل به تحولات فلسطینی اثرگذار بوده است. در این میان، نشست قاهره میان خالد مشعل و محمود عباس و با میانجیگریِ محمد مرسی آغاز شد و مذاکراتِ مربوط به آشتیِ ملی توسط هیأتهای فتح و حماس ادامه یافت. با این حال به نظر میرسد برگزاری و حواشیِ جشن سالروز تأسیس فتح در غزه، سایۀ خود را بر مذاکرات یاد شده گسترانده است. حجم مشارکت در این جشن و احتمال دگرگونی نگاه حماس و فتح به الزاماتِ آشتی ملی در سایۀ این جشن و تبعات آن، موجب پیچیدهتر شدنِ شرایط داخلی فلسطین شد. در این گزارش درصدد تبیین دلالتهای ورودِ این متغیرِ نوین در بحث آشتی ملی و نیز رابطه با اسراییل هستیم و در نتیجه، ابتدا با نگاه مختصری به سیر آشتیِ ملی، برگزاریِ جشن سالروز تأسیس فتح در غزه را در این بستر بررسی کرده، سپس به واکاوی تأثیر آن بر نگرش حماس و اسراییل پرداخته و در نهایت، دلالتهای آن را بر آشتی ملی و رابطۀ فتح -حماس و نیز رابطۀ فلسطینی- اسراییلی مورد توجه قرار میدهیم.
الف) آشتی ملی متغیرهای داخلی فلسطین در ماههای اخیر نشاندهندۀ غلبۀ احتمال و ارجحیتِ آشتی ملی است. در بُعدِ داخلی، احساس نیاز دو جنبش به یکدیگر، احساس قدرت دو جنبش پس از دستاوردهای اخیر، نیاز آنها به همافزاییِ قدرت در جهت رویارویی با تندرویهای اسراییل و نیز نیاز به مقبولیت و مشروعیت، مجموعه عواملی هستند که آنها را به سوی آشتی ملی سوق میدهند. اگرچه عوامل منفی نیز وجود دارند اما در قیاس با عواملِ مثبتِ موجود، ناچیز و قابل رفع به نظر میرسند. در مقابل و در بررسیِ چشمانداز منطقهای، تحرکاتِ جریان نوظهور و منطقهای اخوان احتمالات آشتی ملی را به شدت کاهش میدهد.(1) در این میان، دو جنبش فتح و حماس تحرکاتی در راستایِ تقویتِ گرایشهای یکدیگر به سوی آشتی ملی انجام دادند. از جمله این تحرکات، اعطای مجوز برگزاریِ جشن بیست و پنجمین سالروز تأسیس حماس در کرانۀ باختری و در مقابل، جشنِ چهل و هشتمین سالروز تأسیس فتح در نوار غزه بود. افزون بر این، دستگیریهای اعضای دو جنبش در کرانه و غزه کاهش یافت، اعضای فتح بازگشت به غزه را آغاز کردند و هماهنگیهای دوجانبه در بُعدِ سیاسی به سطح بیسابقهای در 5 سال گذشته و پس از آغاز دو دستگی رسید. در چنین شرایطی، امید به تحقق آشتی ملی افزایش یافت؛ نشست قاهره میان مشعل و عباس برگزار شد و دو طرف بر سر پیشبرد آشتی ملی توافق کردند(2) و برنامه زمانی اجرای مفاد توافقنامه آشتی ملی تدوین گردید. در چنین شرایطی و همزمان با جشن سالروز تأسیس فتح در غزه در 5 ژانویۀ 2013، تحولاتی رخ داد که به نظر میرسد در نتیجۀ این جشن و در ارتباط با آن بوده است. از جمله این تحولات، ازسرگیریِ برخورد امنیتی و دستگیری اعضای حماس از سوی تشکیلات خودگردان در کرانۀ باختری بود. محمود عباس پس از جشن یادشده، در جمع رؤسای دستگاههای امنیتیِ تشکیلات خودگردان، خواستار «اجرای قانون و پیشگیری از هر تلاشی برای برهم زدن نظم عمومی و بازگردانی نمودهای اغتشاش و برهمریختگی»(3) شد. بدین ترتیب در حالی که انتظار میرفت اجازۀ حماس به فتح برای برگزاری جشنِ چهل و هشتمین سالروز تأسیس آن، حرکت به سمتِ آشتیِ ملی را سرعت بخشد، تحرکاتِ تشکیلات خودگردان در جهتی مخالف صورت گرفت. جالب آنکه در همین بین، برخی از اعضا و کادرهای فتح بازگشت به غزه را آغاز کردهاند؛ امری که گویا در راستا و هماهنگ با مذاکرات قاهره صورت میگیرد. بنابراین برای فهم تحولات صورت گرفته باید تأثیر متغیرِ جشن سالروز تأسیس فتح در غزه را مورد توجه قرار دهیم؛ متغیری که به نظر میرسد حتی در صورتِ تحقق آشتی ملی، دلالتهای آشکاری برای دو جنبش حماس و فتح داشته باشد.
ب) جشن سالروز تأسیس فتح در غزه در شرایط عادی انتظار نمیرفت جشن یاد شده تحولی قابل توجه در مسیری ایجاد کند که در ماههای گذشته از سوی حماس و فتح دنبال شده است. این امر به ویژه با توجه به جشنهای بیست و پنجمین سالروز تأسیس حماس در کرانۀ باختری قابل تبیین است. اما تعداد شرکتکنندگان و حواشیِ تجمعِ یادشده نشان داد که این تحول را نمیتوان از نوع تحولات عادی و زودگذر دانست. تعداد شرکتکنندگان (که بنابر ادعاهای فتح به یک میلیون و 200 هزار نفر میرسید و بنابر منابعِ حماس، در بهترین حالت 190 هزار نفر(4) و بنابر منابع مستقلتر، بین 500 تا 700 هزار نفر بود(5) گویای اهمیتی فراتر از صرف یک جشن است. این تجمعِ گسترده که حتی با در نظر گرفتنِ حداقلِ برآوردها، رقمی قابل توجه را جذب کرد، نشاندهندۀ سه مسئلۀ مشخص در ارتباط با فتح بود:
نخست آنکه اگرچه فتح حضور عملی و سازمانی خود در غزه را در حدود 5 سال از دست داده است، اما همچنان طرفداران قابل توجه و نیروی بسیج مردمیِ بالایی در این باریکه دارد؛ امری که در تعداد مشارکتکنندگان و نیز استقبالِ سایر نیروهای سیاسی و مقاومت آشکار بود. دوم آنکه اگرچه فتح توانسته است تا حدود زیادی بر اختلافات داخلیِ خویش در کرانۀ باختری غلبه کند، در غزه به دلیل ضعف حضور، همچنان با مشکلاتی اساسی در این زمینه مواجه است؛ امری که در تجمع و حضور طرفدارانِ محمد دحلان، عضو طردشدۀ کمیتۀ مرکزیِ فتح، در میان تجمعکنندگان هویدا شد. سوم آنکه این تجمع به وضوح نشان داد که 5 سال دوری از باریکۀ غزه و اختلافات داخلی، توان مدیریتیِ فتح را کاهش داده است؛ امری که در زد و خوردهای جناحهای مختلف فتح در اطراف جایگاه سخنرانی و نیز نیمهتمام ماندنِ مراسم یادشده آشکار شد. سه مورد یاد شده، افزون بر نشان دادن طرفدارانِ قابل توجه فتح در غزه، بازتاب دهندۀ شرایط دشواری است که فتح در حرکت به سوی آشتی ملی در این باریکه با آنها مواجه خواهد بود. در این معنا جشنِ سالروز تأسیس فتح اگرچه میتوانست به عنوان یک پیروزی در نظر گرفته شود، عموماً نگرانیها را در صفوف فتح برانگیخت و به مثابۀ متغیری منفی در نگاه فتح به آشتی ملی مطرح شد. به عبارتی، از دید فتح پس از آشتی ملی و با توجه به محدودیتِ امکاناتِ حکومت خودگردان در غزه حداقل در کوتاهمدت، این جنبش دشواریهایی اساسی در تعامل با جریانهای مختلف داخلیِ فتح و نیز حماس در این باریکه خواهد داشت. به ویژه زورآزماییِ جناح دحلان برای بازگشتِ نیرومندانه به صحنه، یکی از مشکلات اساسیِ فتح در غزه پس از تحقق احتمالیِ آشتیِ ملی خواهد بود. نکتۀ دیگر که بی ارتباط با نکتۀ پیشین نیست این است که تحکیم قدرت فتح در غزه و بازگشتِ آن به حضور نیرومند در این باریکه در کوتاهمدت، دشوار و حتی غیرممکن است. ضعف مدیریتی فتح در جریان مراسمِ اخیر و نیز رقابتهای داخلیِ این جنبش، نگرانیهای فراوانی در مورد توان رقابتیِ آن با حماس برانگیخته است. این واقعیت در انتقادات مطرح شده از سوی افراد نزدیک به حماس بازتاب یافت. از دید این افراد، فتح در مراسم سالروز تأسیس خود نشان داد که در حد و اندازۀ طرفداران و حامیانش نیست.(6) اختلافات میان جریانهای داخلی فتح نیز «سبب طرح مسئلۀ تواناییِ فتح در مدیریتِ امور و سپهر عمومی از سوی شهروندان شد.»(7) بدین ترتیب به رغم نشانههای مثبتی که سطح تأیید مردمی در غزه میتوانست به رهبریِ فتح بدهد، این تجمع و حواشیِ آن، نگرانیهایی را در مورد آیندۀ فتح در غزه، حتی در صورتِ پیشبرد و اجرایی شدنِ آشتیِ ملی برانگیخت. این دید منفی به ویژه در پرتو نشانههای نامناسبی که دستگاههای امنیتیِ حکومت خودگردان از اسراییل دریافت کرده و میکند، تقویت میشود. این نشانهها که در سخنان مقامات اسراییلی از جمله بنیامین نتانیاهو نیز هویدا بود، بر این نکته تأکید دارد که حماس در سایۀ تحولات منطقهای و حمایتِ جریانِ منطقهایِ اخوان، توان گرفتنِ قدرت از فتح را دارد. نتانیاهو تا آنجا پیش رفت که بحث عباس در مورد کنارهگیری در صورت عدم از سرگیریِ مذاکرات را به ضعف فتح در برابر حماس و وابستگیِ بقای حکومت خودگردان به ارادۀ حماس در قدرت گیری در کرانۀ باختری ارجاع داد.(8) شایعاتی نیز از سوی اسراییل و برخی اطراف فلسطینی با مضمون آغاز فعالیتِ زیرزمینیِ حماس در راستای تقویتِ حضور و نفوذ در کرانه پس از جشن اخیر سالروز تأسیس آن مطرح شد. به علاوه، بحثهایی در مورد تلاش آن برای آغاز انتفاضۀ سوم در کرانۀ باختری مطرح شده بود.(9) در چنین شرایطی، دستور عباس مبنی بر برخورد با اغتشاشگران (یا اعضای حماس در کرانه) صادر شد و به رغم فضای مثبتی که برگزاری جشنهای سالروز تأسیس حماس و فتح به بار آورده بود، نگرانیهایی را در موردِ آیندۀ آشتی ملی و نیز شرایطی که فتح خواستار پیشبردِ آشتیِ ملی در قالب آن است، برانگیخت. در این معنا به نظر میرسد فتح جویای پیشبرد آشتی ملی در شرایطی شبیه به وضعیتِ پیشین است که در آن حتی پیروزیِ انتخاباتیِ حماس نیز قدرت را از دستان این جنبش خارج نکند.
پ) نگرش حماس و اسراییل حجم و حواشی جشن سالروز تأسیس فتح در غزه بر حماس و اسراییل نیز قابل توجه به نظر میرسد. حماس که پس از دستاوردِ مقاومتیِ خویش در جنگ 8 روزه و نیز در اثر صعود جریان اخوانی در منطقه و حمایتهایی که در جریان جنگ اخیر و پس از آن از این جنبش صورت گرفته، اعتماد به نفس قابل توجهی در قیاس با دورۀ پیشین به دست آورده است، در نتیجۀ تجمعِ غیرقابل تصورِ طرفداران و اعضای فتح در غزه با این پرسشِ روبرو شد که آیا موج منطقهایِ اخوان میتواند به قدرتگیریِ حماس در فلسطین بینجامد؟ این پرسش در چارچوب تلاشهای صورت گرفته برای تحقق آشتی ملی و نیز نگرانیها در مورد حجم حمایتهای احتمالی از حماس در انتخابات آتی مطرح میشود. در برابر این تحول، طرفداران و پیروانِ حماس به سه صورت در برابر وسعت و حجم مراسمِ فتح در غزه واکنش نشان دادند. برخی در اقدامی واکنشی و به دور از دوراندیشی و یا در راستای بر هم زدنِ وفاق موجود میان فتح و حماس، از این جشن برای حمله به رهبریِ فتح بهره گرفتند. از دید این گروه، جشنِ سالروز فتح نشان داد مجموعۀ هواداران فتحِ تاریخی بسیار زیاد است و رهبریِ فعلیِ این جنبش برای رهبریِ این ملتِ مشتاقِ مقاومت، ضعیف و ناکارآمد است. برای نمونه، فایز أبوشماله، از نویسندگانِ شناخته شدۀ طرفدار حماس با اشاره به این سخن محمود عباس در جشن تأسیس که «فتحِ دیروز فتحِ امروز هم هست» مینویسد: «اینکه فتح دیروز فتح امروز باشد، همان چیزی است که ملت در غزه و کرانۀ باختری آرزوی آن را دارند، اما کنشِ سیاسیِ رهبریِ فتحِ امروز نشان میدهد که با رؤیاها و آرزوهای رهبریِ دیروز فتح کاملاً متفاوت است.»(10) به علاوه چنانکه گذشت افرادی چون حسن أبوحشیش، از رخدادهای جشنِ تأسیس فتح برای اشاره به ضعف مدیریتِ فتح و در نتیجه ناتوانیِ آن در رهبریِ فلسطینیها بهره گرفتند. برخی با رویکردی مصالحهجویانهتر، تجمع قابل توجه طرفداران و پیروان فتح در غزه را در راستای حمایتهای مردمی از آشتی ملی و رویکرد نوین فتح و حماس به پیشبردِ وحدت ملی تفسیر کرده و میکنند. از دید این گروه، آنچه در سالروز تأسیسِ فتح رخ داد حاصل تجمعِ صرفِ طرفداران این جنبش نبود، بلکه تمامی فلسطینیها و حامیان و اعضای سایر جنبشها نیز در این جشن در راستای حمایت از آشتی ملی و تشویق فتح به تداوم حرکت در این جهت، در این جشن شرکت کردند. بنابراین تجمع گستردۀ مردمی را نباید تجمعی کاملاً فتحی دید بلکه باید آن را ضمن اشتیاق و تمایل ملی به آشتی ارزیابی کرد. برخی دیگر با تأکید بر دلایلی همچون تداوم پرداختِ حقوق به 70 هزار تن از کارمندانِ عملاً بیکار تشکیلات خودگردان در غزه و مشارکتِ گستردۀ نیروهای چپ و مخالف سلطۀ حماس در غزه و نیز مخالفت برخی از اقشار مردمی با تداوم سلطۀ حماس به عنوان عوامل اصلی موفقیتِ فتح در برگزاریِ جشن سالروز تأسیس خود در غزه تأکید میکنند.(11) از دید این مجموعه اگرچه حماس و حتی فتح انتظار این سطح تجمع و حمایت را نداشته و عملاً شگفتزده شده بودند، با اینحال این جنبش همچنان بیشترین حامیان را در غزه و حتی کرانۀ باختری دارد و در صورتِ برگزاریِ انتخابات، احتمال پیروزیِ حماس بیش از فتح است. در این نگاه، حماس جزئی از جریانِ منطقهای اخوان است و بنابراین در نگرش کلی به منطقه نیز منطقیتر آن است که پیروزیِ حماس را محتملتر از فتح بدانیم. در مجموع به نظر میرسد رهبریِ حماس به این نگرش واپسین گرایش دارد و در همین معنا، تداوم تأکید آنها بر لزوم پیشبردِ آشتیِ ملی به رغم تحرکاتِ امنیتیِ فتح علیه اعضای آن در کرانه قابل تبیین است. در ارتباط با اسراییل باید توجه داشت که در طول پنج سال دو دستگیِ فلسطینیها، اسراییل از این مسئله در راستای توجیه تداوم سیاستهای شهرکسازی و گریز از پیشبردِ راهحل دو دولت سود برده و بر این نکته تأکید کرده است که فلسطینیها فاقد رهبریِ یکپارچه هستند و در نتیجه نمیتوان به توافق با تشکیلات خودگردان به عنوان پیشبرنده صلح نگریست در حالی که بر تمامی سرزمینهای فلسطینی حکمران نیست. این بحث که اغلب به صورت تبلیغاتی و برای توجیه سیاستهای توسعهطلبانۀ دولت تندروی نتانیاهو مورد استفاده قرار میگرفت، قسمتی از واقعیت را نشان میداد، حال آنکه بخشهایی از آن را مخفی نگاه میداشت. در این معنا اگرچه فلسطینیها دچار شکاف بوده و مشکلاتی در داخل دارند، با اینحال همچنانکه دستیابی به جایگاه دولت ناظر غیر عضو در سازمان ملل نشان داد، تمامی جریانها و گروههای فلسطینی از دستیابی به دستاوردهای سیاسی استقبال کرده و از آن در راستای بازیابیِ آشتی ملی بهره خواهند گرفت. نکتۀ دومی که اسراییلیها از آن بهرهای تبلیغاتی میگیرند، توانمندیِ حماس در قیاس با فتح است. بر این مبنا، اسراییل بر این نکته تأکید میکند که حماس در صورت برگزاری انتخابات و حتی بدون آن و تنها در صورت ارادۀ رهبریِ آن میتواند کرانۀ باختری را در دست بگیرد. این بحث با هدف تحت تأثیر گذاشتن مخاطبان غربی و نیز تشکیلات خودگردان صورت میگرفت. اسراییل از یک سو، جویای طرح و قبولاندن این بحث به مخاطبان و حامیان غربیِ خود بود که فتح در قیاس با حماسِ امروز توانایی چندانی ندارد و در نتیجه در صورت رقابتِ انتخاباتی و یا مبارزاتی، عرصه را به حماس واگذار خواهد کرد و از سوی دیگر، جویای ترساندنِ فتح از قدرتِ حماس در کرانۀ باختری است. این امر با افزایشِ احتمال سرکوب حماس توسط تشکیلات خودگردان، احتمال وقوع آشتی ملی را میکاهد. مبنایِ احتمالیِ پذیرش چنین بحثی از سوی فتح همکاریِ امنیتی و اطلاعاتی تشکیلات خودگردان با سیستمهای امنیتی اسراییل است. اگرچه در ابتدا به نظر میرسید این رویکرد با توجه به گرایشِ شدیدی که فتح به آشتی ملی از خود نشان میداد، حداقل در ارتباط با فتح بی نتیجه باشد، اما در برخوردهای امنیتی و دستگیریهایِ اخیرِ اعضای حماس در کرانه، بازتابِ تأثیرِ آن بر ذهنیت رهبریِ فتح روشن است.
ت) دلالتهای جشن سالروز تأسیس جشن سالروز تأسیس فتح در غزه به دلیل حجم مشارکت مردمی و حواشیِ مطرح شده پیرامون آن، دلالتهایی کلی بر بحث آشتی ملی و روابط تشکیلات خودگردان با حماس و اسراییل و نیز برای آیندۀ آشتی ملی در بر دارد که میتوان آنها را در هشت بند زیر خلاصه کرد:
1- فتح به رغم غیبتِ پنج ساله از غزه، مقبولیت قابل توجهی در این باریکه دارد. این مقبولیت را حضور بیسابقۀ مردمی در مراسم سالروز تأسیس آن نشان داد.
2- تداوم پرداختِ حقوق به 70 هزار کارمندِ بیکار، گرایشِ برخی اقشار و جریانهای سیاسی در غزه به فتح در رقابت فتح- حماس و نیز دستاوردهایی که فتح در دو سال گذشته در برابر اسراییل به دست آورده است، کمک فراوانی به تداوم حمایت مردمی از این جنبش کرده است.
3- مراسم سالروز تأسیس نشان داد که فتح با بحران رهبری روبرو است. حملِ تصاویر محمود عباس و محمد دحلان از سوی جمعیت و درگیریهای به وجود آمده در میانِ طرفدارانِ این دو، نشان داد که فتح، گذشته از لزوم آشتی ملی، برای بازگشت به غزه نیازمند مرتفع کردنِ مشکلات داخلی خود نیز هست.
4- در ارتباط با بحران رهبری، حواشیِ این جشن حاکی از پیشتازیِ وفاداریهای شخصی بر وفاداریهای نهادی بود. در این معنا، به ویژه در صورت پیشبردِ آشتی ملی، لزوم تقویت وفاداریهای ملی به جای وفاداریهای شخصی و حزبی حائز اهمیت است.
5- این جشن همچون جشن سالروز تأسیس حماس، نشاندهندۀ ضعف همکاریها و هماهنگیهای امنیتی میان فتح و حماس بود. این امر به ویژه با توجه به حرکتِ این دو به سوی آشتی ملی و لزوم تقویت این جنبه از همکاریها در آینده حائز اهمیت است.
6- لزوم تحرک فوری برای تحقق آشتی ملی نکتۀ دیگری است که میتواند به عنوان دلالت این جشن مطرح شود. مراسم یادشده نشان داد که هرگونه تعلل در پیشبرد آشتی ملی، امکانِ بروز مسائل جدید و در نتیجه، ایجاد موانع نوین در مسیر آن را بیشتر میکند. این بحث به ویژه در شرایط حضور و فعالیتِ افراد مخالف آشتی ملی در دو جنبش فتح و حماس حائز اهمیت است.
7- اسراییل تلاشهای امنیتی و سیاسی خود را برای پیشگیری از تحقق آشتی ملی ادامه خواهد داد و در این مسیر از ابزارهای امنیتی و سیاسی خود در کرانۀ باختری بهره خواهد گرفت.
8- حماس به رغم بروز برخی اختلافات داخلی، در شرایط فعلی از آمادگی بیشتری نسبت به فتح برای ورود به آشتی ملی برخودار است و تصور رهبریِ آن مبتنی بر قدرت روزافزون اخوان در منطقه و نیز حماس در فلسطین است.
نتیجهگیری
برگزاریِ جشن چهل و هشتمین سالروز تأسیس فتح که با موفقیت قابل توجهی همراه بود، حماس و فتح را به یک اندازه شگفتزده کرد و در نتیجه بر رویکردهای نوین این دو جنبش و جریانها و گرایشهای درونیِ آنها در ارتباط با آشتی ملی و رابطه با اسراییل تأثیراتی گذاشته است. عوامل داخلی عمدتاً در ارتباط با آشتی ملی، در جهتِ پیشبرد آن و مشوق حماس و فتح در این زمینه بودند. ورود متغیرِ جشن سالروز فتح در غزه، تغییراتی در معادلۀ آشتی ملی در سطح داخلی و نیز در رابطه با اسراییل به بار آورد. این جشن نگرانیهایی را در درون رهبریِ فتح در مورد تواناییِ تسلط بر مخالفان داخلی (درون فتح) و نیز رقیبِ خارجی (حماس) به ویژه در حوزۀ امنیتی برانگیخت. برخوردها و دستگیریها در کرانۀ باختری نشانۀ این نگرانیها است. در حماس اما به رغم بروز نگرشهای متفاوت پس از جشن یادشده، به نظر میرسد رویکرد رهبریِ این جنبش همچنان بر آشتی ملی تأکید دارد. در رابطه با اسراییل، فتح بیش از حماس از بحثهای مطرح شده از سوی اسراییل اثر پذیرفته است. به همین دلیل به رغم برخوردهای امنیتیِ اخیر فتح با اعضای حماس، رهبریِ حماس همچنان بر لزوم پیشبردِ آشتی ملی تأکید دارد. در مجموع و به رغم پیشبینیها، جشن یادشده بیش از آنکه عاملی مثبت به عوامل پیشبرندۀ آشتی ملی بیفزاید به نظر میرسد به مثابۀ عاملی منفی قابل طرح است و فرصتی به اسراییل داد تا با پررنگ کردنِ فعالیتهای مخالفانِ داخلی (درونفتحی) عباس و نیز فعالیتهای تشکیلاتی حماس، محمود عباس و کادر رهبریِ فتح را از تحرکات رقبا و مخالفانشان بهراساند. هر چند که گفتمانِ تبلیغاتیِ آن در موردِ ضعف فتح در رقابت با حماس و تواناییِ حماس در بسط سلطهاش بر کرانۀ باختری در نتیجۀ جشن یادشده عملاً دچار چالش شد. دلالتهای جشن یادشده نشان میدهد در صورت عدم تحقق آشتی ملی، احتمال بروزِ اختلافات گسترده میان فتح و حماس به ویژه در شرایط انقلابی و سیال منطقه و فلسطین بسیار است و جشن یادشده و مباحث پیرامون آن تنها یکی از این تحولات بود.
پینوشتها:
1- حسن احمدیان، «آشتی ملی در پرتو دستاوردهای فتح و حماس»، بولتن رویداد و گزارش، مؤسسۀ تحقیقات و پژوهشهای سیاسی- علمی ندا، شماره 40: http://nedains.com/index.php?option=com_content&task=view&id=3025&Itemid=2 2- Hamas, Fatah chiefs agree to push for reconciliation, Ahram Online, January 10, 2013. 3- عماد عفانة، «بعد انطلاقة فتح بغزة: لماذا أصدر عباس قراراً بقمع حماس فی الضفة؟»، المرکز الفلسطینی للإعلام، 7 ینایر، 2013. 4- عصام شاور، «قراءة رقمیة»، المرکز الفلسطینی للإعلام، 9 ینایر، 2013. 5- هانی المصری، «ما السر وراء مهرجان الإنطلاقة؟»، موقع شاشة، 8 ینایر، 2013. 6- عماد عفانة، پیشین. 7- حسن أبوحشیش، «انطلاقة فتح بغزة.. نجاح للحکومة و رسالة إرتدادیة داخلیة للحرکة»، المرکز الفلسطینی للإعلام، 6 ینایر، 2013. 8- Netanyahu Warns Hamas Could Capture the West Bank, The Mideast Update, January 3, 2013 9- Annie Robbins, “Israeli prediction of third intifada follows days of provocation in Hebron,” Mondoweiss, December 19, 2012. 10- فایز أبوشمالة «"فتح" أمس و "فتح" الیوم»، المرکز الفلسطینی للإعلام، 6 ینایر، 2013. 11- حسام الدجنی، «ملیونیة فتح»، المرکز الفلسطینی للإعلام، 7 ینایر، 2013. نویسنده:حسن احمدیان
منبع:موسسه تحقیقات وپژوهش هاس سیاسی وعلمی ندا
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس