فتح ومذاکرات آشتی ملی : مذاکره برای مذاکره
بازکردن گره از یک کلاف سردرگم
سید عماد حسینی: بعد از شکست مذاکرات به اصطلاح سازش در نسخ مختلف مستقیم وغیر مستقیم ومحرمانه وعلنی آن ، تشکیلات رام الله برای باز گرداندن وجهه خود در ابعاد منطقه وداخلی بار دیگر به چارچوب مذاکرات فلسطینی ـ فلسطینی برگشت تا شاید بتواند از این طرح به عنوان راهبردی در کنار متوسل شدن به سازمان ملل برای اعلام یکطرفه دولت مستقل فلسطینی جهت فشار بر نتانیاهو وبازگرداندنش به میز مذاکرات سازش سود ببرد. در هر صورت پس از کش وقوس های مختلف آنگونه که اعلام شد با وساطت کشورهای عربی (بخوانید فشار) دست آخر دو طرف فتح وحماس توافق کردند سه شنبه (نهم نوامبر) در دمشق با یکدیگر دیدار کنند.
سوالی که اینجا مطرح می شود اینکه آیا این امر به تحقق می پیوندد یا آنکه همچون چندین ماه گذشته نقطه اوج تلاش ها تا سرحد اعلام موعد ومحل برگزاری نشست است وبعد از آن همه چیز به نقطه صفر خود باز می گردد؟
به هر شکل آخرین گزارش ها حکایت از آن دارند که هیئت فتح عازم سوریه شده است واین بار بر خلاف گذشته فتح چراغ سبز مذاکره (ونه توافق) را با حماس از کشورهای عربی وپدرخواندگان سازش خاورمیانه که خود را پرچمدار ابتکار صلح عربی می دانند دریافت کرده است.اما در سایه این اخبار واعلام آمادگی کامل حماس برای انجام مذاکره چند پرسش ذهن هر تحلیلگری را به خود مشغول می کند:
اولین وبدیهی ترین پرسش این است که آیا اصولا این نشست برگزار خواهد شد یا در دقیقه نود بار دیگر شکست آن پیش از برگزاری اعلام می شود ؟
دوم : آیا هیئت فتح اجازه مذاکره بالفعل به معنای مذاکره وتوافق را دارد یا خیر ؟
سوم : چه کسی حرف آخر را برای فتح خواهد زد ، آیا رئیس هیئت می تواند در این رابطه تصمیم بگیرد ، مجبور است با ابو مازن در رام الله مذاکره کند یا آنکه او هم مجبور است با مراکز تصمیم گیری ریاض ، قاهره به مشاوره بپردازد؟
چهارم : اصولا مذاکرات در چه چارچوبی خواهد بود ، وقرار است این دو جنبش بزرگ به چه نوع توافقی در چارچوب آشتی ملی برسند؟
به اعتقاد کارشناسان یکی از مهمترین مسایلی که دو طرف در مورد آن به چانه زنی خواهند پرداخت مسئله برگزاری انتخابات سراسری تشکیلات خودگردان است.از زمانی که حماس در کنار مبارزه مسلحانه مناسب دید که از روزنه های موجود در توافقنامه اسلو حضور سیاسی را هم در تشکیلات خودگردان تجربه کند ، در کنار جنبش فتح که همراه با این توافقنامه وارد رام الله شده بود ، به دو بازیگر اصلی صحنه سیاسی شبه رسمی فلسطینی تبدیل شدند.به هر شکل برگزاری انتخابات 6 ماه بعد از امضای توافقنامه آشتی ملی ، در متن پیش نویس توافقنامه آمده است ، اما آیا عباس واطرافیانش آنقدر از جایگاه خود مطمئن هستند که بتوانند چنین ریسکی را انجام داده وبعد از ازدست دادن قوه مقننه اینبار بر سر ریاست تشکیلات خودگردان هم قمار کنند.به گفته کارشناسان امر با وجود تمامی فشارهایی که صهیونیستها ، کشورهای عربی وحتی تشکیلات خود گردان بر نوار غزه وارد کرده است ، حماس روز به روز پایگاه مردمی گسترده تری را به خود اختصاص می دهد ، حال اگر این مسئله را هم در نظر بگیریم که آشتی ملی زمینه فعالیت حماس در کرانه باختری را هم گسترش خواهد داد چه جایگاه سیاسی را می توان برای فتح وگروه ابو مازن ـ فیاض دراین ساختار متصور شد. مگر آنکه سعی شود تا با دور زدن این پیش نویس برای مدتی حداقل دو ساله این انتخابات به تعویق بیافتد مسئله ای که تصور نمی شود با توجه به برگ های برنده ای که حماس هم اکنون در اختیار دارد ومهمترین آنها شکست استراتژی رژیم صهیونیستی در به شکست کشاندن تجربه سیاس اش در نوار غزه وحتی باز پس گیری شالیط به اسارت در امده از طریق محاصره کامل اقتصادی وسیاسی این منطقه با چنین رویکردی موافقت کند. پس در صورت برگزاری نشست های آشتی ملی هم به دلیل وجود وتوهای مختلف داخلی نزد فتح ، والبته توسط حماس ، وتوهای منطقه کشورهای تاثیر گذاری همچون عربستان ومصر وحتی چند کشور دیگر همچون قطر وحتی سوریه می تواند در این امر تاثیر گذار بوده ودر این چارچوب فشارهای رژیم صهیونیستی وبه نمایندگی از آن ایالات متحده علیه عباس را هم نباید از این لیست فراموش کرد.بی تردید کمتر کسی است که اظهارات مسئولین صهیونیست را نشنیده است که بارها اعلام کرده اند ، باقی ماندن اختلافات داخلی فلسطینی در راستای منافع ملی تل آویو قرار دارد وآنها از هیچ تلاشی برای باقی ماندن این شرایط فروگذاری نمی کنند. اگر بخواهیم به شکل خلاصه مسئله آشتی ملی فلسطینی ـ فلسطینی مورد ارزیابی قرار دهیم ، باید در یک جمله بگوییم که گرچه همه طرف های فلسطینی وعربی آشتی ملی فلسطینی را یک ضرورت وحتی در چارچوب نیازهای امنیت ملی فلسطینی عنوان می کنند اما راه رسیدن به این آشتی راه سخت و پرسنگلاخی است. تجربه هم ثابت کرده است که با امیدواری صرف نمی توان از چنین چالش هایی با موفقیت عبور کرد.از اینرو با وجود آنکه نشستن مجدد فلسطینیان دور یک میز به خودی خود مسئله ای امیدوار کننده است اما باز کردن گره مشکل اختلافات فلسطینی ـ فلسطینی آنهم از داخل کلاف سردرگم مشکلات وموازنات منطقه ای نه تنها کاری دشوار بلکه شبه ناممکن می نماید. با توجه به اینکه هم اکنون مسئله مذاکرات فلسطینی ـفلسطینی بعد ازمذاکرات به بن بست رسیده سازش یکی از مهمترین دغدغه های تحلیلگران مسایل فلسطین است سعی خواهیم کرد در قسمت های بعدی نگاهی به ال مان های تشکیل دهنده این معضل فلسطینی بپردازیم شاید که بتوان با نگاهی به گذشته وکنکاشی در روند شکل گیری وبه اوج رسیدن این اختلافات سناریوهای برون رفت از این بحران را هم به بررسی بنشینم.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس