تجزیه طرح خطرناک آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا
یک پایگاه اطلاع رسانی نظامی رسمی آمریکایی پرده از طرحی آمریکایی در خاورمیانه و شمال آفریقا برداشت که استراتژی جدید واشنگتن را در این منطقه تشکیل میدهد، اما سوال اینجاست که آیا این استراتژی آمریکا را از بحران نجات خواهد داد.
بگزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)به نقل از پایگاه اطلاع رسانی الوطن، انقلابهای اخیری که جهان اسلام و عرب با آن مواجه بوده با واکنشهای متفاوتی در جهان غرب مواجه شده است، در این میان یک پایگاه اطلاع رسانی نظامی رسمی آمریکایی پرده از طرحی برمیدارد که دولت آمریکا در سال 2006 برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ریخته و طی آن تاکید میکند که باید در نقشه کشورهای مناطق فوق الذکر تجدید نظرهایی صورت گیرد تا اهداف و خواستههای آمریکا در این مناطق تامین شود.
خاورمیانه جدید و توجیهات آن:بر این اساس این پایگاه اطلاع رسانی آمریکایی تاکید میکند: مجله آمریکایی "نیروی نظامی" در ژوئیه 2006 مقالهای تحت عنوان "مرزهای خونی" به همراه نقشهای از خاورمیانه منتشر میکند که در آن مرزهای جدید کشورها در این منطقه رسم شده و از آن تحت عنوان خاورمیانه جدید یاد میکند.این گزارش تاکید میکند که مرزهای کنونی خاورمیانه مرزهای کامل و واقعی نیست، بویژه آن که قاره آفریقا شاهد درگیریهای خشونتباری است که باوجود برجای گذاشتن میلیونها کشته از خود هنوز مرزهای بین المللیاش شاهد هیچ تغییر و دگرگونی نبوده و خاورمیانه از دههها پیش همچنان ملتهب و بحرانی است.سپس نتیجهگیری میکند که مرزهای کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که اوایل قرن بیست توسط اروپاییها (فرانسویها و انگلیسیها) ترسم شدند و از شکستهای قرن نوزدهم تاثیر میپذیرفتند، نه تنها اندیشمندانه نبوده، بلکه بدون توجه به قومیتهای ساکن در مناطق مذکور صورت گرفته است، بهگونهای که در اکثر موارد این مرزها موجب جدایی افراد یک قوم از یکدیگر شده و یک قوم براساس این مرزها به دو یا چند قسمت تقسیم و در کنار مرزهای کشورها اسکان داده شدند و یک موجودیت و کیان سیاسی مستقل طوایف و قومهای دشمن و خصم را در خود جای میداد.
مشکل مرزهای خاورمیانه: بروز شکاف و خلل کارکردی:این گزارش تاکید میکند: مرزهای خاورمیانه موجب بروز شکاف و خلل کارکردی هم داخل دولتها و هم بین دولتها با یکدیگر میشود که یکی از مهمترین دلایل آن اقدامات و سیاستهای غیراخلاقی بود که گاها توسط دولتها و برخی توسط یک گروه و طایفه اکثریت بر گروه و طایفه اقلیت اتخاذ و اعمال میشد. درحالیکه در این میان نباید عامل افراطگرایی مذهبی یا دینی یا قومی را نیز از نظر دور داشت.به همین دلیل براساس طرح مد نظر دولت آمریکا، باید تقسیمبندی جدیدی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ارائه شود که عامل تعیین کننده در تقسیمبندیهای جدید توجه به واقعیتها و حقایق جمعیتی از جمله قومیت و مذهب و دین است.
تاکید بر مشکلات تغییر مرزها:اما از آنجا که تغییر مرزهای یک کشور به راحتی امکان پذیر نیست و بیشک با واکنشهای شدید مواجه شود، بنابراین این طرح تنها راه و کوتاهترین راه اجرای این طرح را در فتنهانگیزی و ایجاد اختلاف تا سرحد خون و خونریزی میان طوایف کشورهای مدنظر ملاحظه میکند و هنگامیکه چنین اختلافاتی بروز کرد، دولت آمریکا برای زدن ضربه نهایی و اجرای طرحش از فرصت به دست آمده استفاده کند.
اسرائیل همچنین در مرکز توجهات:همچنین این طرح اسرائیل را از یاد نبرده و تاکید میکند: از آنجا که اسرائیل نمیتواند با همسایگان خود همزیستی مسالمتآمیزی داشته باشد، به همین دلیل باید آن را به طور کامل از همسایگان عربش جدا کرد و طوایف و قومیتهایی که در تعارض با یهود قرار داشته و نمیتوانند با آن همزیستی مسالمتامیزی داشته باشند، باید در یک موجودیت و کیان سیاسی واحد جمعآوری شوند.
کردستان نمونه تشکیل کشور قومی:در ادامه این طرح به "کردها" به عنوان بزرگترین قومیت پراکنده در تعدادی از کشورها بدون داشتن موجودیت و کیان سیاسی اشاره میکند و آمریکا و همپیمانانش را زیر سوال میبرد که چرا وقتی بغداد را به تصرف خود درآوردند، از شکاف سیاسی به وجود آمده در این کشور استفاده نکرده و کشور مستقلی برای آنها تشکیل ندادند.
کشورهایی که باید تغییر و تحول یابند:کشورهایی که در این طرح هدف قرار گرفته و باید در مرز بندیهای آنها تجدید نظر شود، ایران، ترکیه، عراق، عربستان، سوریه و امارات متحده عربی را دربرمیگیرند و کشورهایی که مرزهای آنها باید صرفا به دلایل سیاسی توسعه یابند یمن، اردن و افغانستان خواهند بود.اما بر اساس این طرح کشورهای جدیدی که باید از تقسیم کشورهای فوق الذکر تشکیل شوند، به شرح زیر میباشند:بر اساس این طرح خطرناک، عراق باید سه قسمت "کردستان" و "استان سنی نشین" و "شیعی نشین" تشکیل شود که کردستان کشور بزرگی خواهد بود که کردستان عراق و بالطبع کرکوک نفتخیز و بخشهایی از موصل و خانقین و دیالی و بخشهایی از ترکیه و ایران و سوریه و ارمنستان و آذربایجان را دربرمیگیرد و کشوری همپیمان و متحد با غرب خواهد بود.اما کشور "شیعی نشینی" در جنوب عراق و بخش شرقی عربستان و جنوب غربی ایران یعنی اهواز را شامل خواهد شد و در واقع به صورت کمربندی است که خلیج فارس را احاطه خواهد کرد؛ این درحالی است که کشور "سنی نشین" بر روی مابقی اراضی عراق و چه بسا سوریه را نیز دربرگیرد؛ اما کشور "بلوچستان جدید" از الحاق جنوب غربی پاکستان و جنوب شرقی ایران تشکیل خواهد شد، به این ترتیب بخشهایی از ایران به تشکیل دولت کردستان و بخشهایی از آن برای تشکیل دولت شیعی عربی و بخشهایی از آن برای تشکیل "آذربایجان متحد" تجزیه و باقی مانده اراضی آن به اضافه بخشهای اراضی افغانستان که با آن هممرز است، کشور پارس را تشکیل خواهد داد.اما افغانستان که بخشی از اراضی خود را از دست خواهد داد، در عوض بخشی از مناطق پاکستان بویژه منطقه "القبایل" به آن ملحق خواهد شد، این درحالی است که عربستان و پاکستان با تجزیه بیشتری مواجه خواهند بود، چون قرار است، در عربستان یک کشور "مقدس اسلامی" بسان واتیکان و یک کشور سیاسی به نام "کشور سعودی" تشکیل شود و بخشهایی از اراضی یمن و اردن نیز به آن ملحق شود.دولت جدید اردن بر روی اراضی کشور قدیم اردن تشکیل خواهد شد، به جز اراضی که قرار است به عربستان ملحق شود و در این میان ممکن است بخشهایی از اراضی اشغالی فلسطین نیز به آن ضمیمه شود.در این میان یمن قرار است با الحاق اراضی جنوب عربستان به آن توسعه یابد و در این میان تنها دو کشور کویت و عمان بدون تغییر خواهند ماند.
آمریکا به دنبال چیست:اما سوال اینجاست که چرا اکنون این نقشه بار دیگر ارائه شده و این طرح مجددا ارائه میشود و چرا باید در یک پایگاه اطلاع رسانی نظامی رسمی آمریکایی منتشر میشود؟در این شک نیست که آمریکا در تدوین این طرح به شکلی ویژه بر تامین اهداف و منافع خود در خاورمیانه و شمال آفریقا تاکید ویژه دارد، به همین دلیل خواستار از بین بردن تمام مرزهایی است که اوایل قرن بیست توسط استعمارگران فرانسوی و انگلیسی براساس منافع و خواستههایشان آن را ترسیم کرده بودند، بیشک اجرای چنین طرحی با وجود رژیمهای حاکم برمنطقه غیرممکن مینمود، اما به اعتقاد آمریکاییها اکنون که کشورهای منطقه به دلیل بیداری اسلامی شاهد ناآرامیهایی است، بهترین فرصت برای مصادره و تحریف انقلابها و سپس اجرای طرح مورد نظر آنهاست.در این میان این طرح تاکید میکند: تقسیم و تکه تکه کردن و تجزیه کشورهای منطقه خاورمیانه و تبدیل آنها به کشورهای کوچک موجب میشود، کشورهای همپیمان با آمریکا و غرب در منطقه تشکیل شود و دلیل این وفاداری را این طرح در امتنان کشورهای تازه تشکیل یافته از این اقدام آمریکاست.اما سوال اینجاست که آیا این استراتژی میتواند راه حلی برای مشکلات آمریکا و تامین کننده منافع و اهداف آن در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باشد که مهمترین آن در استیلا بر منابع انرژی جهان نمود پیدا میکند یا اینکه کانونهای جدیدی از بحران و انواع دیگری از جنگ را میان موجودیتها و کیانهای سیاسی قدیم و جدید مانند جنگ دو کره و جنگهای داخلی و بحرانهای غیرمنتظره مانند تیمور شرقی موجب خواهد شد.
منبع:فارس
تمام:حُرّ14