qodsna.ir qodsna.ir

افول محورارتجاع عرب وتل آویودرمنطقه،یک سرنوشت مشترک درانتظارآمریکا،صهیونیستهاودیکتاتورهای...

معمولاً از خلال اظهارات مسؤولان امنیتی و نظامی و برآوردهای رسمی آنان و یا آنچه در نشست هرتزلیا که دوازدهمین گردهمایی سالیانه خود را روزهای قبل به پایان رساند، می توان به نگاه های واقعی و اصلی آنان پی برد.
بگزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و برآورد تهدیدات داخلی و خارجی، از اصلی ترین بحث های این نشست سالیانه بودند. اگر اظهارات «یورام کوهن» رئیس بخش اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی (شاباک) را که در نشست ویژه ای ایراد کرد را نیز در کنار مباحث مطرح شده در این گردهمایی بیاوریم، نکات جالبی به دست می آید.

یورام کوهن در این گردهمایی لیستی از نگرانی ها و تهدیدات داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی را به بحث می گذارد؛ وی ضمن اشاره به توان موشکی گروه های جهادی در غزه، به شرایط ناشی از تحولات مصر در شبه جزیره سینا اشاره کرده و آن را یک تنگنای جدید می داند. او بیداری اسلامی خاورمیانه را یک بی ثباتی که این منطقه را به آتشفشان تبدیل می کند، تشبیه کرده که نتیجه آن را سقوط نظام های سیاسی ای مانند، عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس می داند زیرا این کشورها دستخوش تغییرات داخلی هستند که در نوع روابط با رژیم صهیونیستی و نگاه به آن، دچار تحول خواهند شد.در نشست هرتزلیا اگر چه تلاش کرده اند تا برای فشار نظامی به ایران، زمینه سازی کنند، ولی همت اصلی آنان در سخنرانی ها این بوده که وانمود کنند گسترش فشارهای سیاسی و اقتصادی به ایران، از خطر ساخت بمب هسته ای توسط این کشور جلوگیری خواهد کرد.ظاهراً صهیونیست ها از پالس های ارسالی از سوی کاخ سفید و برخی مقامات پنتاگون نسبت به ایران دچار تشویش شده اند، چرا که می دانند آمریکایی ها در بیان ژست های عملیاتی و گزینه نظامی در قبال ایران جدی نیستند.البته اگر این برداشت را در کنار یک سنجش و برآورد که توسط دانشگاه فیفا برای کنفرانس هرتزلیا تهیه شده، قرار دهیم، این نگرانی صهیونیست ها بهتر درک خواهد شد. در این برآورد و سنجش، این صهیونیست ها هستند که از حمله خارجی ترس دارند و جامعه صهیونیستی اعتماد خود را به موؤسات حکومتی اش از دست داده و یا کاهش یافته و آمادگی روحی و خوشبینی نسبت به آینده ندارد به ویژه اینکه، در داخل این رژیم نیز شکاف های اجتماعی و طبقاتی به عنوان یک چالش فوری و جدی مطرح است.ژنرال «روچیلد» که یک ژنرال احتیاط و ریاست هرتزلیا را به عهده دارد، چنین نتیجه گرفته که اقتدار و قدرت بازدارندگی این رژیم دچار اختلال شده و سرعت تحولات بیداری اسلامی را که به توفان تشبیه شده از قدرت این رژیم برای مقابله با آن کمتر می داند.وی معتقد است در حالی که آمریکا در حال عقب نشینی از منطقه است، این رژیم، خود را در انزوای استراتژیک می داند و برای مقابله با گسترش نفوذ ایران راه به جایی نمی برد. آنچه از زبان، رئیس هرتزلیا و یا در اعترافات، رئیس شاباک مرور شد، در بیانی دیگر همان شبکه فاسد دیکتاتورهای صهیونیستی، آمریکایی و عربی در منطقه است که به تعبیر مقام معظم رهبری، بیداری اسلامی باید برای مقابله با آن، سمت گیری کنند و پس از سقوط دیکتاتورهای داخلی، آن را مرحله جدید قیام های خود قرار دهند.اگر تحولات بیداری اسلامی در منطقه نبود، نمی توان حدس زد که تا چه زمانی پیوند صهیونیست ها و ارتجاع عرب و دیکتاتوری های آنان امکان افشای گسترده برای همگان می یافت. امروز صهیونیست ها به همان میزان برای سرنوشت خود نگران و مرعوب شده اند که از سرنوشت دیکتاتورهای ارتجاع عرب نیز هراسان هستند. البته این یک نگاه دو طرفه است و از سوی این دیکتاتورهای عربی هم، نگاه و نگرانی مشابهی ابراز می شود. نخست وزیر قطر و شاهزاده حسن اردنی (عمومی ملک حسین دوم) که برای هرتزلیا سخنرانی کرده اند، نیز همدردی های مشابهی با صهیونیست ها دارند و معتقدند برای جلوگیری از رشد اسلامگرایی باید هر چه سریع تر گامی مشترک برداشته شود.آنچه جالب است اینکه در ادبیات صهیونیست ها، همانند آمریکایی ها دیگر از «بهار عربی» استفاده نمی شود و در کنار توصیف توفان و آتشفشان توسط صهیونیست ها، از سوی مقامات آمریکایی هم «دگرگونی گسترده» به کار می رود و هر دو در این مفهوم که این بیداری اسلامی روندی غیرقابل پیش بینی دارد و یا اینکه امکان کنترل بر آن را ندارند، اشتراک مواضع دارند.یک سرنوشت مشترک در انتظار آمریکا، صهیونیست ها و شبکه دیکتاتور های ارتجاع منطقه است که قبل از آمریکا، دامن صهیونیست ها و حکام فاسد در منطقه را خواهد گرفت. اضطراب صهیونیست ها از فروپاشی در دیکتاتورنشین های حاشیه خلیج فارس که همواره به عنوان کمربند امنیتی و حفاظتی برای صهیونیست ها عمل کرده اند، این است که با از دست دادن این همپیمانان وفادار، نه تنها ظرفیت های این دیکتاتوری ها از خدمت صهیونیست ها خارج می شود و یک انزوای کشنده و استراتژیک برای آنها شکل خواهد گرفت، بلکه با استقرار اراده مردمی و رشد اسلامگرایی در حاکمیت های جدید، حوزه تفکر انقلاب اسلامی در گستره ای جدید تعریف خواهد شد که کابوس صهیونیست ها و استکبار جهانی است. به همین دلیل می توان شتاب صهیونیست ها و غرب برای گسترش فشار به ایران و یا تلاش، براندازی سوریه را بهتر درک کرد  چرا که شتاب اقتدارسازی ایران در داخل با گسترش حضور و نفوذ در منطقه و پیوند تقویتی؛ بیداری اسلامی، قرن اسلام و امت اسلامی را نوید خواهد داد.

منبع: صبح صادق


| شناسه مطلب: 158173