یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

ملت فلسطین چه می خواهد؟؟این سوال راازمقاله یک نویسنده ایرانی درروزنامه فرانسوی دیپلمات(1957)...

دکتر لورد حبش *

ملت چه می خواهد؟ این سوالی است که از مقاله یک نویسنده ایرانی در روزنامه فرانسوی دیپلمات در سال 1957 اقتباس کرده ام. این نویسنده ایرانی در مقاله اش خطاب به مردم ایران – در دوره زمامداری رژیم پهلوی – نوشت : شما چه می خواهید؟  بلافاصله پس از انتشار این مقاله در روزنامه دیپلمات ماموران وقت سازمان مخوف اطلاعات ایران (ساواک) نویسنده را احضار کرده و یکی از مسئولان این سازمان با تحکم به این نویسنده ایرانی گفت: " چرا از ما نمی خواهی که به تو بگوییم مردم چه می خواهند؟... ما به تو خواهیم گفت... مردم مرده اند...".
این سازمان که مدتهای مدیدی به سرکوب و شکنجه ملت ایران همت گماشت هرگز نتوانست درک کند که "یک ملت هیچگاه نمی میرد".

پس از گذشت 22 سال از انتشار این مقاله تمامی مسئولان وقت ساواک با چشمان خود دیدند همان مردمی که آنها مرده می پنداشتنش چگونه فوج و فوج و میلیون میلیون در خیابانها به قیام ملت ایران پیوستند و نظام شاهنشاهی پهلوی را سرنگون کردند.
بنابراین باید گفت ملت شاید به خواب عمیقی فرو رود اما  بدون شک هرگز نمی میرد. یک ملت باید از خواب عمیق برخیزد تا به حکومت و سازمان های امنیتی بگوید که اوست که حرف اول و آخر را می زند. اینکه حاکمیت در اختیار اوست و هم اوست که اجازه و اختیار می دهد و هم اوست که اختیاراتش را به حکومت تفویض می کند.
به دنبال این اتفاق (در ایران)، قیامها در اروپای شرقی که خیلی ها مدعی بودند ملت در آن نقطه از جهان مرده است، آغاز شد و آنان نیز با صدای بلند اعلام کردند" الشعب یرید التغییر" (ملت خواستار تغییر است).
پس از ان، این انقلابها به جهان عرب تسری یافت و و ملتها برای نابودی یاس و سرخوردگی سالهای گذشته به خیابانها آمدند. ملت تونس پس از 23 سال از خواب عمیق بیدار شد. زمانی که حکام عرب با شوک فرار زین العابدین بن علی مواجه شدند در مقام توجیه اقدامات سرکوبگرانه خود اعلام کردند که نمونه تونس هرگز تعمیم نخواهد یافت و این نمونه یک وضعیت استثنایی است.
 احمد ابوالغیظ وزیر خارجه وقت مصر اعلام کرد که انتقال انقلاب مردم تونس به مصر یک کلام بی پایه و اساس است. اما سیف الاسلام قذافی فرزند معمر قذافی با کمی تخفیف ضمن پذیرش احتمال انتقاب انقلال تونس به لیبی گفت " لیبی همانند مصر و تونس نیست". لیکن تمامی حکتم عرب در تفسیرشان از قیام مردم تونس اشتباه کردند و قیام تونسی ها به همه کشورهای عربی رسید. مردم انقلابی در پاسخ به کلام سران نظام هایشان با صدای بلند فریاد زدند" الشعب یرید اسقاط النظام" .
 ملت مصر پس از  30 سال خواب عمیق بیدار شد و با صدایی بلند فریاد زد " کافی است". فریاد زد که از این پس این ملت است که سرنوشتش را تعیین می کند... فریاد برآورد که می خواهد حاکمیت مصادره شده خود توسط مبارک و حزب ملی اش  را باز پس گیرد.  
ملت لیبی نیز همصدا با ملت تونس و مصر پس از چهل سال غفلت از کهف خود بیرون آمد و اعلام کرد که " مردم قذافی و کتاب سبزش را نمی خواهند" .

انقلابها از حکام عرب پیشی گرفتند  و لذا سران عرب از خود پرسیدند "  این همه مردم از کجا آمدند؟" ... ؟ " مردمی که ما دهان هایشان را بسته بودیمچگونه از خواب بیدار شدند؟" .
آنها  خیلی دیر مردمشان را فهمیدند و یا به بیانی دقیق تر آنان هرگز مطالبات مردمشان را در محاسباتشان قرار نمی دادند و لذا زین العابدین در آخرین سخنرانی اش خطاب به مردم تونس گفت:  من شما را فهمیدم بله من پیام شما را دریافت کردم ... من همه شما را میفهمم". همچنین حسنی مبارک نیز در آخرین سخنرانی اش گفت "  من آمال مشروع ملت را درک می کنم". مردم هم در پاسخبه این دو فریاد زدند " فهم و درک شما دیگر به درد ما نمی خورد... ما سقوط شما و نظامتان را خواستاریم"... " چند دهه گذشت و شما همچنان بر کرسی قدرت تکیه زدید ایا این زمان کافی نبود تا مطالبات ما را بفهمید؟"
 ولذا اعترافاتشان به مطالبات ملتها نیز نتوانست آنان را از توفان آزادی و خواسته های مردمی در امان نگه دارد. مردم بیدار شده بودند و حکامشان را دیگر نمی خواستند بلکه خواستار تعیین سرنوشت به دست خود بودند.
جوانان عرب با یک رکورد کم نظیر قدرتشان را در ایجاد تغییر اثبات کردند. و این در حالی بود که موسسات مدنی و احزاب عمدتا الگوگیری شده از غرب در گرفتن حقوق ملتها ناتوان بودند. شایسته است که نام ملتهای عرب بواسطه شکستن رکورد سقوط نظام های دیکتاتوری  در کتاب رکوردهای گینس ثبت گردد. زین العابدین بن علی یک ماه پس از آغاز قیام ملت تونس از کشورش فرار کرد و مبارک تنها 18 روز پس از انقلاب ملت مصر از قدرت برکنار گردید.
اما سوالی که امروز در سایه انقلاب های عربی و تغییرات ریشه ای می توان آن را دوباره مطرح کرد اینکه " ملت فلسطین چه می خواهند؟ " . این یک سوال مشروع و قانونی است و باید پرسید " ای مردمی که توانستید پروژه ادعای کذب صهیونیستها مبنی بر" فلسطین سرزمین بدون ملت" را با شکست قطعی روبرو کنید"  بالاخره شما چه می خواهید؟. شمایی که برخلاف ادعای صهیونیستها  ثابت کردید ملتی در سرزمین فلسطین وجود دارد که از سرزمینش دفاع می کند. ملتی که به جهانیان ثابت کردید و از زبان محمود درویش (شاعر فقید و معاصر فلسطینی) فریاد برآوردید که  " من اینجا هستم و مستحق زندگی در این سرزمینم".   
از این رو  اجازه دهید صریح و بی پرده  باب گفتگو را به شکل جدی باز کنیم تا برای این پرسش که " ملت فلسطین چه می خواهد" پاسخی بیابیم. وقتی می گوییم ملت فلسطین نه اینکه این حزب و یا آن تشکل چه می خواهد؟ یا این شخص و آن فرد چه می خواهد؟ اجازه دهید به طور جدی برای یکبار بیندیشیم که واقعا " ملت فلسطین چه می خواهد". برای چه این همه شهید و اسیر و جانباز و معلول تقدیم کرده است.
این انقلابها ثابت کرده اند که هرگاه ملت چیزی را اراده کند می تواند هر موضوع محالی را محقق نماید. و لذا آیا وقت آن نرسیده که همه ما فلسطینی ها یکپارچه و با غریو بلند فریاد بر اوریم که " الشعب الفلسطینی یرید .... ".

مترجم: مهدی شکیبایی  

* استاد علوم سیاسی در دانشگاه بیرزیت فلسطین


| شناسه مطلب: 158127







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.