ناامیدی فلسطینی ها از گزینه راه حل دو دولتی،احمدقریع درمقالهای مقامات فلسطینی...
احمد قریع به عنوان یکی از شخصیتهای بارز و سرشناس فلسطینی که طی 20 سال در مدیریت مذاکره با طرف اسراییلی، نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است، مقامات اسراییل را عامل عدم موفقیت در دستیابی به سازش و شکست راه حل دو دولتی دانست. وی گفت که همه دولتهای بر سر کار آمده در اسراییل، علناً درباره راه حل دو دولتی صحبت میکردند اما در پشت پرده، برای از بین بردن فرصتهای دستیابی به این راه حل، گام برمیداشتند. البته، ادامه شهرکسازی از جانب اسراییل یکی از مهمترین موانع بر سر راه این گزینه به شمار میرود. ابوعلاء به عنوان «مدیر پرونده قدس در ساف» در مقاله خود بر مسئله «یهودی سازی قدس» متمرکز شد. وی این مسئله را عامل اصلی عدم تعیین قدس شرقی به عنوان پایتخت کشور فلسطین معرفی کرد. البته وی کوتاهی کشورهای عربی در مورد یهودیسازی قدس از جانب اسراییل را نادیده نمیگیرد و میگوید: «کشورهای عربی به نیازهای واقعی ملت فلسطین اهمیت نمیدهند. جامعه بینالملل نیز در برخورد با ملت فلسطین، راه نفاق را در پیش گرفته است.»
چند ماه پیش، «پروفسور سری نسیبه» نیز نظریهای مشابه نظر ابوعلا مطرح نمود. وی مدعی بود که دیگر چیزی تحت عنوان قدس شرقی وجود ندارد و بدون قدس شرقی که قرار بود پایتخت کشور فلسطین شود، امکان برپایی این کشور از میان میرود. گزینه راه حل دو دولتی را بهتر است به حباب توهم تشبیه کرد. سری نسیبه افزود: «در حال حاضر، بیش از نیم میلیون اسراییلی در مناطق مختلف کرانه باختری زندگی میکنند.» وی میپرسد: «آیا میتوان این تعداد را از مناطق کرانه باختری اخراج نمود؟» مسلماً پاسخ این سؤال، منفی است زیرا واقعیت سیاسی و حزبی حاکم بر اسراییل، اجازه چنین کاری را نمیدهد. البته نسیبه چند سالی است که تأثیر واقعی و یا جایگاهی مهم در تشکیلات خودگردان ندارد. نسیبه برخلاف ابوعلاء، تشکیلات خودگردان فلسطین را از گناه وخیمتر شدن اوضاع در فلسطین تبرئه نمیکند. وی معتقد است که ملت فلسطین برای به رسمیت شناختن دولت اسراییل به وقت بیشتری نیاز داشتند. ملت فلسطین در حال حاضر، به رهبری دوراندیش و مسئولیتپذیر نیاز دارد.
اما نسیبه برخلاف ابوعلاء مشخص نمیکند که راه حل همیشگی برای این معضل چیست؟ این امر ممکن است به دلیل عدم توانایی وی در پیشبینی اوضاع در درازمدت باشد. نسیبه راه حل انتقالی را پیشنهاد میکند. راه حل انتقالی در چارچوب دولتی دو ملیتی که بر اساس آن، طرف اسراییلی مدیریت امور دولت را بر عهده میگیرند و ملت فلسطین از حقوق مدنی خود و نه حقوق سیاسی بهرهمند میشود.
نسیبه بر این باور است که چنین پیشنهادی، مورد استقبال محافل مختلف در اسراییل قرار خواهد گرفت. البته این پیشنهاد را پیش از این، شخصیتهای مختلفی از جمله مارتین بوبر مطرح کرده بودند. اجرای این طرح باعث میشود که ملت فلسطین از آزادی تردد در مناطق مختلف برخوردار شود علاوه بر این، امکان به اجرا درآوردن قانون حق بازگشت نیز فراهم میشود. طرح یک دولتی باعث میشود که ملت فلسطین به مناطق سابق خود بازگردد، مناطقی که در آنجا سکونت داشت. چنین نظریهها و پیشنهادهایی را بارها و بارها شخصیتهای گوناگون فلسطینی مطرح کردهاند.
میتوان گفت که این مواضع، نمایانگر ناامیدی روزافزون در محافل رهبری فلسطین پیرامون فواید متصور بر تداوم فرآیند سازش با اسراییل و همچنین فرصتهای اجرای راه حل دو دولتی برای دو ملت میباشد. چنین احساسی تا حد زیادی با تلاش فلسطینیها برای به دست آوردن مشروعیت بینالمللی در جهت ایجاد کشور مستقل فلسطین همخوانی دارد. تلاشهایی که این بار نه از طریق مذاکرات با اسراییل بلکه از طریق نهادهای سازمان ملل و به طور یکجانبه صورت میگیرد.
به نظر میرسد که مبانی ارزیابیهای مربوط به شرایط قشرهای مختلف جامعه فلسطین بر مبنای زیر استوار است:
الف- ناامیدی از باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و عدم توانایی وی در متقاعد کردن اسراییل برای متوقف کردن شهرکسازی و کسب موافقت آن با طرح سازش بنا بر اعتقاد و نظر طرف فلسطینی. این مسئله که رئیس جمهور آمریکا نمیتواند و یا نمیخواهد تمایلات خود را بر اسراییل تحمیل کند، برای طرف فلسطینی تا حدودی غیر منطقی به نظر میآید. نتیجه این ضعف آمریکا در ناکام ماندن فرآیندهای سیاسی و تداوم شهرکسازی نمایان میشود.
ب- دولت اسراییل به رهبری بنیامین نتانیاهو در ایجاد تحولی دراماتیک در سطح بینالمللی موفق شد. تا یک سال پیش، مسئله فلسطین از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بود و در رأس برنامههای دولت آمریکا قرار میگرفت. بسیاری از سخنگویان دولت آمریکا بر اهمیت درگیری میان اسراییل و فلسطین تأکید نموده و حتی برخی از مقامات بلندپایه این کشور، درگیری مذکور را عامل عدم آرامش و تزلزل اوضاع در منطقه دانستند. ایجاد راه حل دائمی برای این مشکل یکی از منافع عالی آمریکا محسوب میشود و در بهبود وضعیت و جایگاه آمریکا در منطقه، نقش مهمی ایفا میکند. اما این ادعاها در سال گذشته فرو ریخت و مسئله فلسطین، جای خود را به مسئله ایران داد. در حال حاضر، مسئله ایران در رأس برنامههای غرب قرار گرفته و باعث به حاشیه کشیده شدن مسئله فلسطین شده است.
ج- بیداری اسلامی کشورهای عربی نیز باعث ایجاد تحولات اساسی در جهان عرب به ویژه در سوریه و مصر شد و به کمرنگ شدن مسئله فلسطین انجامید. اتحادیه عرب که در گذشته، مسئول پیگیری پرونده مربوط به مسئله فلسطین در نظام بینالملل بوده، امروزه جایگاه سابق خود را از دست داده و دیگر نمیتواند همچون گذشته به عنوان پیشگام در سطح بینالمللی مطرح شود.
د- دولت راستگرای اسراییل به رهبری نتانیاهو تا بدین لحظه، توانایی خود را در ایستادگی و تداوم فعالیت به صورت چشمگیر به اثبات رسانده است. دولت راستگرا حالتی از اتحاد و همبستگی را منعکس کرده و در متقاعد کردن محافل مختلف در جامعه بینالمللی موفق شده است.
بسیاری از محافل فلسطینی و حتی رهبران و مقامات بلندپایه به صورت روزافزون به این نتیجه میرسند که فرآیند سازش اسراییل و فلسطین نمیتواند نظر فلسطین مبنی بر تشکیل دولت مستقل در کنار دولت اسراییل را عملی کند. فلسطینیها معتقدند که دولتهای برسر کار آمده در اسراییل، همواره و آشکارا از راه حل دو دولتی سخن به میان میآورند، اما هیچ گونه اقدام عملی در این زمینه انجام ندادهاند.
در حال حاضر، از آنجایی که یک دولت راستگرا و افراطی، زمام امور اسراییل را به دست گرفته است، ملت فلسطین ایمان آوردند که به بنبست رسیدهاند. اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل در مورد «دولت فلسطین» احساس یأس و ناامیدی را در میان فلسطینیها نسبت به اینکه شریکی که بتوان با آن مذاکره کرد وجود ندارد، روز به روز افزایش میدهد. از نظر نتانیاهو، دولت فلسطین، دولتی منزوی با تداوم سیطره اسراییل بر دره رود اردن و قدس و سایر مسائل دیگر میباشد.
اما با این وجود، رهبران فلسطینی همواره بر نظریه راه حل دو دولتی اصرار میورزند. ابومازن در گفتگو با روزنامه الایام در 16 آوریل 2012 نیز به این مسئله پرداخت. ابومازن تأکید کرد که اسراییل از طریق ادامه شهرکسازی میخواهد اثبات کند که راه حل دودولتی، قابلیت اجرایی شدن را ندارد. اما با این حال، ابومازن علیرغم وجود نظرات مختلف درباره تشکیل یک دولت برای دو ملت، بر این گزینه تأکید کرد.
با توجه به مسائل ذکر شده و ناکام ماندن تلاشهای فلسطین در سازمان ملل متحد و غیره، میتوان گفت که مقامات و رهبران فلسطینی باید امیدوار باشند که یکی از مسائل زیر محقق شوند. این مسائل عبارتند از:
الف- مسئله ایران در ماههای آتی حل شود. این امر باعث میشود که بار دیگر مسئله فلسطین در رأس برنامههای جامعه بینالمللی قرار بگیرد.
ب- باراک اوباما بار دیگر به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود. زیرا وی در مناسبتهای مختلف بر راه حل دودولتی تأکید کرده است. البته در صورت عدم وجود محدودیتهای حزبی و سیاست داخلی و غیره ممکن است اوباما در مرحله آتی، اسراییل را به انعطافپذیری در موضعهای خود واداشته و برای ارائه راه حل دائمی به آن فشار آورد.
ج- اذهان عمومی و همچنین رهبران اسراییل نسبت به ضرورت باقی ماندن اوضاع به همان گونه که هست، به یقین برسند و در مورد از میان رفتن راه حل دودولتی احساس خطر نمایند زیرا چنین وضعیتی به عنوان سناریوی خطرناکی برای حکومت یهودی و دمکراسی اسراییل محسوب میشود. فلسطینیها امیدوارند که این امر در انتخابات آینده اسراییل محقق شود.
در صورتی که هیچکدام از مسائل مطرح شده به وقوع نپیوندند پس در این شرایط، فلسطینیها هیچ گزینهای پیش رو نخواهند داشت و وادار به اقدامات یکجانبه میشوند. ابومازن در دیدار با هیئتی که نمایندگی طرح ابتکاری ژنو را بر عهده داشت، تأکید کرد که در صورت پاسخ منفی نتانیاهو به نامه وی، تشکیلات خودگردان به سازمان ملل متحد خواهد رفت و این بار درخواست بالا بردن سطح نمایندگی آن را ارائه میکند و نه دولت مستقل. اما اگر این بار نیز این اقدام یکجانبه در دستیابی به اهداف خود ناکام بماند و با توجه به مخالفت تشکیلات خودگردان با انجام موضعگیریهای تند و خشن علیه اقدامات اسراییل، پس باید به موضعگیریها و پیشنهادهای احمد قریع، نسیبه و دیگر افراد در فلسطین پاسخ مثبت بدهیم و آنها را بپذیریم.
مترجم: اسراء قطبی فرد
منبع هفته نامه المنار
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس