کار یرو تمام است،انتخابات روزیکشنبه یونان به احتمال بسیارنسخه اروپایی سناریوی فروپاشی شرکت بزرگ...

علی حاج محمدی؛ خبرگزاری قدس (قدسنا): مردم یونان روزیکشنبه فردا برای با ر دوم در عرض دو ماه گذشته به پای صندوق های رای می روند تا 300 نماینده پارلمان هلنی یونان را بر گزینند. انتخاباتی که احتمالا آغازی بر پایان افسانه یورو، پول واحد اروپایی است.
انتخابات روز یکشنبه را مهم ترین نقطه عطف تحولات منطقه اقتصادی یورو می دانند. علتش نیز مشخص است: سرنوشت اقتصاد یورو و در یک کلام اتحادیه اروپا وابسته به همین انتخابات است و البته سرنوشت همه سیاست گذاری های کشورگشایانه و تمایلات استکباری اعضای مستکبر اتحادیه اروپا نیز.
مطابق قانون اساسی یونان قرار بود که انتخابات مجلس در اواخر 2013 برگزار شود، اما بحران اقتصادی اروپا و دستورالعمل های تجویزی سران اتحادیه برای اقتصاد شکننده یونان سبب شد که انتخاباتی زودرس برگزار شود تا مقامات یونان در ائتلافی احتمالی به اجرای برنامه های دستوری سران اروپا به عنوان پیش شرط دریافت کمک های میلیاردی اقدام کنند. اما انتخابات نیمه اردیبهشت ماه گذشته نافرجام بود، چون از یک سو، اکثریت نسبی با مخالفان یورو بود و از سوی دیگر، مخالفان موفق به جلب رضایت موافقان برای تشکیل ائتلاف خروج از یورو نشدند. البته بگذاریم و بگذریم که اگر ماجرای دو انتخابات پارلمانی در دو ماه در ایران خودمان رخ داده بود، رسانه های غربی به این زودی ها دست از سرمان بر نمی داشتند.
اکنون اما با بحرانی تر شدن اوضاع اقتصادی یونان ظاهرا اوضاع فرق کرده و کفه کار به نفع حامیان خروج از یورو سنگینی می کند. طوری که حزب سیریزا که مخالف سرسخت برنامه های ریاضتی تجویز شده توسط سران اروپاست، احتمالا بیشترین کرسی های پارلمان را در انتخابات روز یکشنبه کسب خواهد کرد. در عین حال، مقامات این حزب در جنگی لفظی با سران اروپا - که رسانه های غربی در هیاهوی تحولات خاورمیانه بر آن سرپوش گذاشته اند و رسانه های مصرف کننده ما هم از پتانسیل خبری آن غافل شده اند، هشدار داده است که خروج یونان از اتحادیه اروپا با عنایت به حرکت دومینویی که پس از آن رخ خواهد داد، موجب نابودی منطقه اقتصادی یورو خواهد شد و لذا به صلاح سران اروپاست که کمک های میلیاردی خود را مشروط به برنامه های ریاضتی نکنند.
البته مقامات حزب سیریزا این اظهارات را با ترس و لرز بیان می کنند، چون نیک تر از هر کسی می دانند که یونان برای گذران زندگی عادی اش دیگر آهی در بساط ندارد. نخست وزیر سابق یونان لوکاس پاپادموس زمانی اعلام کرده بود که دولت این کشور فقط تا پایان ماه ژوئن جاری (شنبه 10 تیرماه 1391) پول دارد و بعد از آن فرو خواهد پاشید. باز هم بگذ اریم و بگذریم که هیاهوی تحریم خرید نفت جمهوری اسلامی ایران توسط یونان و چند کشور بدبخت دیگر اروپا با این حال نزارشان چه قدر مضحک و ابلهانه است.
با این همه، سران اتحادیه اروپا تهدید یونان را جدی گرفته اند و با توسل به عملیات روانی و با هدف تضعیف اراده مردم یونان اعلام کرده اند که در صورت خروج یونان از یورو، مقررات مربوط به کنترل سرمایه را به جریان خواهند انداخت. یعنی یونان برود، اما پولش را نبرد.  البته ماده 65 معاهده لیسبون که گواهی تولد منطقه اقتصادی یورو محسوب می شود، مجوز محدودسازی نقل و انتقال سرمایه را مشروط به احتمال "تهدید نظم یا امنیت عمومی" صادر کرده است. با این حساب می توان تا حدودی به هراس سهمگین سران اروپا از خروج یونان از منطقه یورو و عواقب امنیتی آن پی برد. خود یونانی ها هم احتمالا خود را برای بازگشت دوران خشونت های اجتماعی دهه های پیش به این کشور آماده کرده اند.
البته هدف از اعلام برنامه کنترل سرمایه با هر مجوزی که باشد، تضعیف اراده خروج در میان رای دهندگان یونان و سایر اعضای مستاصل یورو است. اما یونانی ها ظاهرا تصمیم خود را گرفته اند و اتاق فکر یورو نیز که از این مساله باخبر است، به فکر محدودسازی میزان برداشت از ماشین های خودپرداز در سراسر اروپا افتاده است تا به نوعی از پرواز سرمایه ها جلوگیری کند. سران اتحادیه اروپا خوب می دانند که هر سرمایه ای که توسط سرمایه دار یونانی بیرون کشیده شود، مقصدی غیر از منطقه یورو خواهد داشت.
انتخابات روز یکشنبه یونان به احتمال بسیار نسخه اروپایی سناریوی فروپاشی شرکت بزرگ "برادران لمان" در آمریکا را رقم خواهدزد و دومینوی پرشتابی در میان سایر اعضای یورو به راه خواهد انداخت، دومینویی که در نخستین گام دامن اقتصاد قبرس و متحد صهیونیستش، "اسراییل" را خواهد گرفت و بعد به سراسر منطقه یورو گسترش خواهد یافت. بر این اساس، انتخابات روز یکشنبه را باید آغازی بر پایان اتحادیه اروپا دانست.
تابستان 2008 برای اتحادیه اروپا دوباره در راه است، با این تفاوت که اتاق فکر این اتحادیه هر آنچه در چنته عملیات روانی خود داشته است، رو کرده است و اکنون دست بر سر کوبان به انتظار فاجعه ای خانمان سوز است. همزمانی این استیصال ذووجوه در غرب "متمدن" با جنبش روزگستران بیداری اسلامی را باید به فال نیک گرفت. گویی جهان آماده طلوع مجدد خورشید اسلام بر چهارگوشه زمین می شود، ان شاء الله.