از میدان آزادی تا میدان التحریرTروابط خارجی و مناسبات بین دو کشورِ مهم و تاثیرگذار در معادلات منطقه ای و بین المللی...
روابط ایران و مصر به رغم فراز و نشیب های فراوان، برای دو کشور اهمیت فراوانی دارد. تاکید مقامات دو کشور بر گسترش روابط دوجانبه و وجود اشتراکات فراوان فرهنگی، اقتصادی و... نشان می دهد که بسط و توسعه مناسبات دو جانبه می تواند منافع دو کشور و جهان اسلام را به خوبی تامین کند.
یک بازنگری ساده در روابط کشورها و برداشت معتبر از آن، تجزیه و تحلیل مسائل بین المللی را می تواند رقم زند. کاربرد این دیدگاه بدین ترتیب به ما کمک می کند که رخدادهای گذشته را به گونه ای بنگریم که بتوان شناختی واقع¬بینانه از دو محیط داخلی و خارجی در مقطع زمانی مورد نظر به دست آورد. سیاست خارجی را باید مجموعه ای از اهداف، جهت گیریها، روشها و ابزارها در نظر گرفت که یک حکومت در مقابل سایر واحدهای سیاسی بین المللی به منظور دستیابی به منافع دنبال می کند. همچنین میزان تاثیرگذاری نظام بین المللی بر سیاست و روابط کشورها را نمی توان نادیده گرفت، به سخنی دیگر در بررسی رفتار بین المللی هر حکومتی روابط کشورها را در حوزه اقلیمی، جغرافیایی و تاریخی ویژه آن کشورها باید جست و جو کرد. پویش روابط خارجی و مناسبات بین دو کشورِ مهم و تاثیرگذار در معادلات منطقه ای و حتی بین المللی یعنی ایران و مصر می تواند برای آشکار شدن بسیاری از مسائل پشت پرده و تعاملات میان قدرت های بزرگ و نقش آنان در تحولات منطقه خاورمیانه حائز اهمیت باشد. این اهمیت در حال حاضر که قریب یک سال از سقوط دولت دیکتاتوری حسنی مبارک می گذرد و با توجه به پیروزی اسلامگرایان در انتخابات این کشور، پررنگ¬تر نیز می¬شود.
استحکام روابط ایران و مصر می تواند منشاء بازآفرینی موقعیت جدیدی در منطقه باشد، اگر چه در سالهای گذشته، گام های مثبتی برای توسعه روابط ایران و مصر برداشته شده و دو طرف علاقه و سیگنال های ایجابی نشان داده اند، ولی ما همیشه شاهد فراز و نشیب¬هایی در روابط دو بازیگر مهم منطقه ای بوده¬ایم. هر چند نباید فراموش کنیم با توجه به سرنگونی حکومت حسنی مبارک، تحولات پس از آن و همچنین برگزاری دور سوم انتخابات در این کشور، بحث روابط ایران و مصر وارد مراحل جدیدی شده است.
اگر بخواهیم ریشه های فراز و نشیب های روابط دو کشور را جست و جو کنیم، بدون شک کارشکنی های قدرت های خارج از منطقه و رژیم صهیونیستی یکی از عوامل آن بوده است. در زمان «انور سادات» و قرارداد کمپ دیوید به سال 1978 و به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از طرف مصر شاهد جرقه¬های اصلی قطع روابط دو کشور بودیم و با ترور انور سادات توسط خالد اسلامبولی و نامگذاری یکی از خیابان¬های تهران به نام وی شاهد تیره تر شدن هر چه بیشتر این روابط بودیم. بعد از این جریان و حمایت دولت مصر از عراق در زمان حسنی مبارک و شعارهای پان عربیستی و بعثیسم صدام، هر چه بیشتر فاصله میان قاهره و تهران را افزایش داد.
پس از پایان جنگ اول خلیج فارس و بلافاصله آغاز بحران دوم خلیج فارس و حضور گسترده نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در منطقه خلیج فارس در سال 1991 و شکست دولت شرق دروازه عربی، ما شاهد نفوذ مصر در منطقه خلیج فارس و پیوستن به ترتیب امنیتی 2+6 به همراه سوریه بودیم که این خود نشان از علاقه مندی دولت مصر به این منطقه است.
ولی با انحلال این سیستم شاهد یک دوره خنثی از فعالیت مصر در منطقه خلیج فارس و از طرف دیگر حضوری فعال در قراردادهای صلح مادرید، اسلو و کمپ دیوید 2 هستیم که حضور قاهره در این گفت و گوها باعث سردی بیشتر روابط این کشور با ایران شد.
سیاست خارجی مصر تا قبل از سرنگونی مبارک در فوریه 2011، مستقیماً تحت تاثیر حزب دموکراتیک ملی (NDP) این کشور بود. این گروه منافع ملی مصر را در راس هرم قرار داده و نزدیکی به غرب و اسرائیل را جزو موازنه مثبت در سیاست خارجی خود قلمداد می¬کردند. نفوذ اقتصادی و سیاسی واشنگتن و کمک های نظامی این کشور به مصر و همچنین موافقتنامه های تجاری سه گانه اسرائیل، مصر، آمریکا نیز یکی دیگر از دلایل این روابط سرد است.
اگرچه روابط دو کشور در بعضی از مسائل بین المللی و همکاری در سازمان های بین المللی از دیدگاه های مشترک حکایت می کند، ولی نقاط تعارض بین نیل تا خزر ریشه عمیقی دارد. این ریشه عمیق همان مسئله فلسطین است. مصری ها همواره خواستار راه حل چندجانبه ای در رابطه با موضوع فلسطین بودند که در مسئله کمپ دیوید شاهد آن بودیم و برقراری رابطه با اسرائیل را برای حل این مسئله ضروری می دانند. این مسئله همیشه اصطحکاک روابط با تهران را به همراه داشته است. البته پس از حمله آمریکا به عراق در مارس 2003 و اشغال این کشور، ایران و مصر ضرورت روابط نزدیک بین خود را بیشتر احساس کردند. به دنبال دیدار سید محمد خاتمی رییس جمهور وقت ایران با حسنی مبارک در حاشیه اجلاس سران، جامعه اطلاعاتی جهان، تحلیلگران و صاحب نظران مسائل سیاسی و بین المللی نیز بر این تلاش ها صحه گذاشتند و آن را ایجاد بارقه های امید و پیوند روابط میان تهران و قاهره دانستند.
با توجه به شرایط کنونی منطقه ای و جهانی و به ویژه تغییرات گسترده سیاسی در کشورهای عربی و آفریقایی از جمله فروپاشی حکومت های دیکتاتوری کشورهای لیبی، تونس و مصر و همچنین موج بیداری اسلامی در خاورمیانه، مسائل پیچیده مربوط به فلسطین، طرح های مداخله گر ابرقدرت ها و از همه مهم¬تر پیروزی احزاب اسلامگرا در انتخابات مصر و تمایل آن ها به برقراری ارتباط دوستانه با ایران، ضرورت بازسازی موقعیت روابط دو کشور به عنوان دو قدرت متوازن منطقه ای شرق و غرب خاورمیانه و تلاش برای برقراری امنیت منطقه ای به شدت احساس می گردد.
محورهای اساسی در سیاست خارج مصر
سیاست خارجی مصر، عمدتا بر اساس محوریت توسعه اقتصادی و اجتماعی، حفظ امنیت ملی و مشارکت در صلح و ثبات منطقه ای و بین المللی تعیین شده و بر این اساس، جهت گیری ها و محورهای عمده سیاست خارجی عبارتند از:
الف - تقویت روابط منطقه ای و بین المللی در حمایت از فرآیند آزادسازی اقتصادی- اجتماعی، اصلاح ساختار و یکپارچگی کامل در اقتصاد جهانی که بهترین عامل برای دست یابی به توسعه اقتصادی واقعی در مصر انگاشته می شود. از این لحاظ مصر، عضو اصلی و شریک فعال در کار سازمان تجارت جهانی (WTO) است. همچنین، این کشور در پی تعمیق روابط اقتصادی خود با اقتصادهای عمده جهان اقداماتی چون پیوستن به اعلامیه مشارکت بین مصر و ژاپن، مشارکت برای توسعه با ایالات متحده و توافق با اتحادیه اروپا را انجام داده است.
ب - مشارکت فعال در تلاش برای ایجاد صلح در خاورمیانه
مصر اولین کشور عربی بود، که در سال 1978 وارد یک قرارداد صلح با اسرائیل شد. این قرارداد بر اساس اصل «زمین در برابر صلح» بود که طی آن اسرائیل برای دست یابی به یک رابطه صلح آمیز عادی با مصر، از شبه جزیره سینا عقب نشینی کرد. با وجود این، مصر همیشه معتقد بوده است که برای تداوم صلح در خاورمیانه، بایستی طرفین مذاکره، تمامی شرایط را در جهت اعمال این فرمول به کار ببرند. فرمولی که بر پایه آن، اسرائیل بایستی از تمامی سرزمین هایی که پس از سال 1967 اشغال کرده، عقب نشینی نماید و اجازه دهد تا یک دولت مستقل فلسطینی در بین المقدس به وجود آید و در عین حال، حقوق سیاسی آن را به رسمیت بشناسد. اصل زمین در برابر صلح، بر مبنای حل تعارضات خاورمیانه، در قطعنامه های 244، 338 و 425 شورای امنیت به صورت بین المللی (همان طور که در کنفرانس مادرید مورد تصریح قرار گرفت) به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر، دولت پیشین مصر معتقد به تحقق یک صلح با ثبات بود که نیازمند ایجاد ترتیباتی برای حفظ امنیت تمامی طرفین، از جمله پاک سازی منطقه از سلاح های کشتار جمعی است. همچنین از نظر مصر، نیاز به تاسیس یک چارچوب همکاری منطقه ای که در آن هم صلح تثبیت شود و هم امکان دست یابی مردم منطقه به منافعشان فراهم گردد، الزامی است.
تغییر مهمی که پس از سقوط دولت مبارک در سیاست های خارجی مصر به وجود آمده، تجدید نظر در پیمان کمپ دیوید است. سه حزب آزادی و عدالت، حزب الوسط و النّور (سلفیون) بیشترین رای را در انتخابات مصر کسب کرده¬اند و در این میان کفه ترازو به سمت حزب آزادی و عدالت سنگینی می¬کند. حزب آزادی و عدالت به نوعی جناح سیاسی اخوان¬المسلمین محسوب می¬شود، هر چند به طور آشکار به این مساله اشاره نمی¬کنند. با توجه به گفته¬های سران اخوان¬المسلمین مبنی بر این¬که هرگز با رژیم صهیونیستی رابطه نخواهند داشت و این کشور را به رسمیت نمی¬شناسند، بدون شک با قدرت گرفتن این حزب این پیمان نیز به چالش کشیده خواهد شد. همانطور که «رشاد بیومی» معاون رهبر گروه اخوان¬المسلمین تأکید کرده این پیمان را به همه¬پرسی خواهند گذاشت تا مردم در خصوص آن تصمیم بگیرند، چراکه معتقدند ملت مصر در گذشته نظر خود را درباره این معاهده اعلام نکرده و این پیمان به¬صورت مخفیانه بسته شده است.
ج - گسترش همکاری عربی در تمامی حوزه ها
این مساله ناشی از اعتقاد به اهمیت روزافزون همگرایی منطقه ای در نظام جهانی شدن است. علاوه بر پایه های سیاسی، فرهنگی و تاریخی همکاری درون عربی، مصر باور دارد که این همکاری، به علت الزامات ناشی از برخورد با چالش ها و بهره وری از فرصت هایی که بر اثر بازار جهانی پدید آمده اند، ضروری است. بنابراین مصر عمدتاً از طریق ایجاد یک منطقه تجاری عربی و افزایش سرمایه گذاری درون عربی، فرآیندهای احیای همکاری اعراب را رهبری کرده است.
د - گسترش همکاری های جنوب-جنوب
مصر از طریق گروه¬بندی¬های مختلف کشورهای اسلامی و در مقیاس بزرگ¬تر، کشورهای در حال توسعه از جمله کشورهای آفریقایی؛ به دنبال گسترش همکاری¬های جنوب-جنوب است. اولویت های مصر در این زمینه عبارت¬اند از: تقویت قطعنامه¬های منطقه¬ای صلح¬آمیز، حل تعارضات داخلی میان و درون کشورهای در حال توسعه با تاکید بر نقش مکانیسم ها و سازمان های منطقه ای در این فرایندها. همچنین مصر برای همکاری اقتصادی بیشتر جنوب-جنوب، هم از طریق سازمان های منطقه ای سنتی مانند: سازمان وحدت آفریقا، سازمان کشورهای اسلامی، گروه 77 و جنبش عدم تعهد و هم از طریق گروه های جدید غیر رسمی چون: گروه 15 و گروه 8 وارد عمل شده است.
ه - تحقق مسئولیت های مصر در پیشبرد صلح بین¬الملل و همکاری از طریق مشارکت فعال در سازمان های بین المللی، به ویژه عملیات حفظ صلح سازمان ملل و مؤسسات تخصصی.
مصر و جهان اسلام در عرصه روابط بین الملل
مصر همواره با به کارگیری ابزارها و سیاست هایی چون: سازمان کنفرانس اسلامی (OIC)، منشورهای سازمان ملل و قوانین بین¬المللی، احترام به اصول حسن همجواری، عدم دخالت در امور داخلی کشورهای عضو و خودداری از اجازه دادن به برخی گروه ها و افراد برای استفاده از خاک این کشور جهت صدمه زدن به دولت های همسایه، بر حل اختلافات خود با کشورهای همسایه تاکید ورزیده است. این کشور معتقد به ضرورت همکاری دائم و تبادل نظر با تمامی کشورهاست. در این خصوص، نه تنها مصر بر همکاری با هر یک از کشورهای اسلامی اصرار دارد، بلکه با دیگر کشورها در مبارزه با تروریسم هم¬عقیده است.
مصر معتقد است استحکامات اسلامی صرفاً یک شعار نیست، بلکه بیشتر یک کردار قابل لمس و یک تعامل عمیق با مساله مربوط به مسلمانان و حقوق آنهاست. نظر این کشور در مورد مساله بوسنی و هرزگووین، ملاک روشنی از این دیدگاه است. در این ارتباط نقش این کشور، محدود به تحرکات سیاسی و دیپلماتیک نبود؛ بلکه تا حد یک ماموریت در کشور درگیر جنگ، تحت نظارت سازمان ملل افزایش یافت. علاوه بر آن، مصر تمامی منابع ممکن را برای حمایت از قومیت های آلبانیایی در کوزوو به کار برد.
در همین راستا، مصر بر وزن بین¬المللی و نقش فعالِ منطقه¬ای خود متکی بوده است. به طوری که اقدامات این کشور منجر به جلوگیری از بحران ترکیه و سوریه شد، بحرانی که می توانست منطقه را با یک جنگ مواجه کند. در زمین لرزه سال 1999 ترکیه، مصر کمک های زیادی (در عملیات نجات) به ترکیه کرد و نقش به¬سزایی در ارسال کمک¬های دریایی و زمینی به این کشور داشت.
سطح و وضعیت روابط با جمهوری اسلامی ایران قبل از انقلاب
سابقه تاریخی ارتباطات سیاسی ایران و مصر از زمان کوروش، پادشاه هخامنشی آغاز می گردد. کورش در راستای رقابت های آن زمان ایران و روم درصدد برآمد تا با گسترش ارتباطات خود با مصر، از گسترش نفوذ در شمال آفریق جلوگیری به عمل آورد. پس از او پسرش کامبیز درصدد ازدواج با نفرتیتی، دختر آمازیس فرعون مصر برآمد ولی به دنبال مخالفت آمازیس، وی به ممفیس پایتخت مصر حمله برد و در نتیجه این کشور را به قلمرو خود اضافه کرد. از این زمان به بعد مصر به مدت 203 سال جزو قلمرو ایران شد.
پس از ظهور اسلام، رابطه دو کشور وارد مرحله جدیدی شد. سلسله فاطمیان بر اساس نهضت اسماعیلی و به دست مردان ایرانی در مصر بوجود آمد. در سال 1516 میلادی شاه اسماعیل اول، بنیانگذار سلسله صفوی، درصدد ائتلاف با سلطان مصر علیه دولت عثمانی برآمد که مورد پذیرش سلطان مصر قرار گرفت و مصر سپاهی در حدود 30 هزار نفر را روانه سوریه کرد.
در سال 1921 و پس از استقلال مصر، سرکونسولگری ایران در قاهره تبدیل به سفارت گردید و سفارت مصر در تهران نیز در سال 1925 تاسیس شد. به دنبال برقراری رابطه سیاسی بین رژیم پهلوی با اسرائیل روابط دو کشور در سال 1960 قطع گردید و حفظ منافع دو کشور به سفارت افغانستان واگذار شد. در پی درگذشت عبدالناصر و شرکت نخست وزیر وقت ایران در مراسم تشیع جنازه وی، پروتکل برقراری دوباره رابطه میان مصر و ایران امضا شد. از این تاریخ، روابط دو کشور رو به گرمی نهاد.
بعد از انقلاب اسلامی
مناسبات سیاسی دو کشور به دلیل امضای قرارداد کمپ دیوید توسط مصر در سال 1978 قطع شد و با پذیرش شاه سابق از سوی مصر، روابط متشنج¬تر گردید. در دوران جنگ تحمیلی هم مصر در کنار کشور عراق بود. پس از پایان جنگ تحمیلی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جنگ نفت در خلیج فارس و با توجه به تغییرات به عمل آمده در سیاست خارجی کشورهای عربی نسبت به ایران، زمینه¬های همکاری و نزدیکی دو کشور فراهم شد. در تاریخ 8 اردیبهشت 1370، دفتر حافظ منافع دو کشور گشایش یافت و تلاش برای ایجاد زمینه های مشترک بین دو کشور و ارتقای همکاری در ابعاد اقتصادی، بین المللی و فرهنگی مورد توجه قرار گرفت.
دیدار مقامات دو کشور به ویژه رؤسای جمهوری دو کشور در حاشیه اجلاس IT در ژنو در سال 2003 و دیدارهای وزرای خارجه که در حاشیه برخی اجلاس¬های بین¬المللی و منطقه¬ای صورت گرفت باعث تقویت مواضع مشترک گردید تا این همکاری¬ها زمینه¬ساز گسترش مناسبات دو جانبه نیز باشد. اما به رغم تمایل دو طرف برای گسترش روابط، سطح روابط دو کشور همچنان در حد دفتر حفاظت منافع بوده است.
ایران و مصر، همگرایی دو کشور مسلمان
پس از سقوط دولت مبارک و به دلیل مشخص نبودن وضعیت سیاسی کشور مصر، اتفاق قابل توجهی در زمینه مناسبات سیاسی دو کشور ایران و مصر نیفتاده و همچنان می¬بایست منتظر مشخص شدن وضعیت دولت و انتخابی مصر باشیم. اما در سال¬های گذشته دیدار مقامات دو کشور به ویژه دیدارهای وزرای خارجه و دیگر مقامات که در حاشیه برخی اجلاس¬های بین¬المللی و منطقه¬ای صورت گرفته باعث اشتراک مواضع دو کشور شده تا این همکاری ها، زمینه ساز گسترش مناسبات دو جانبه نیز باشد.
در چند سال اخیر، ایران و مصر در مسائل بین¬المللی همکاری¬های نسبتاً خوبی داشته¬اند. برخی از این مسائل عبارت اند از:
- مساله بوسنی: در این خصوص ایران و مصر، در کمیته تماس اسلامی هماهنگی مواضع داشته و در برخی موارد نیز به رایزنی پرداخته¬اند.
- مساله ان.پی.تی(NPT) تقریباً موضع جمهوری اسلامی ایران و مصر درخصوص پیمان منع گسترش سلاح های کشتار جمعی به هم نزدیک بوده است. در این زمینه دوکشور از حامیان اصلی طرح پاک سازی منطقه خاور میانه از سلاح های کشتار جمعی و اتمی هستند.
- کمیته قدس: حضور ایران و مصر در این کمیته از جمله موارد و زمینه های مناسب همکاری بین دو کشور است. هر چند دو کشور دیدگاه¬های متفاوتی نسبت به روند صلح دارند.
- مساله حقوق بشر: حقوق بشر از جمله مسائلی است که زمینه همکاری دو کشور در سازمان¬های بین المللی وجود دارد.
- تغییر رای مصر از مثبت به ممتنع در قطعنامه حقوق بشر علیه ایران و موضع مثبت آن¬ها در جریان فعالیت¬های هسته¬ای ایران از جمله آثار و نتایج رایزنی ها و همکاری های دو طرف در سطح بین المللی است.
در این رابطه باید به این مساله نیز توجه داشت که با سقوط دولت مبارک و احتمال تغییر در مواضع مصر نسبت به مؤلفه¬هایی چون روند مذاکرات صلح خاورمیانه، برخی تحولات منطقه¬ای و سیاست¬های توسعه¬طلبانه رژیم صهیونیستی، می¬توان امیدوار بود شرایط جهت همکاری¬های بین دو کشور مهیا شود.
در نشست قاهره که در تاریخ 30 و 31 تیر سال 1380 برگزار شد، دو طرف، زمینه های مشترک همکاری های اقتصادی را تشریح کردند. در این نشست، اهمیت بهره¬گیری از فرصت¬ها و ظرفیت¬های اقتصادی دو کشور در سطوح داخلی و سازمان¬های بین¬المللی و منطقه¬ای، به عنوان راهکار مناسب توسعه و تعمیق روابط ایران و مصر (حتی پیش از بسط روابط سیاسی) مورد تاکید قرار گرفت. همچنین، بر بهره¬گیری از ظرفیت¬های بالای تکنولوژی در استفاده از منابع و ذخایر طبیعی، سرمایه¬گذاری¬های مشترک در صنایع سرمایه¬بر و سنگین (به ویژه خودروسازی)، تجارت جهانی و استفاده از نیروهای متخصص و ماهر در توسعه اقتصادی با گرایش¬های صنعت توریسم و فناوری در همه زمینه¬ها، تاکید شد. سفر گروه مصری متشکل از فرهیختگان دانشگاهی، هنرمندان و دست¬اندرکاران سینمایی این کشور و همچنین سفر گروهی از زنان اندیشمند مصری به ایران و برگزاری نشست¬های مختلف با موسسه¬های همسو، طی چند ماه گذشته نیز نشان از این دارد که علاوه بر مسایل بین¬المللی و اقتصادی، میل و اشتیاق قابل توجهی میان مردم مصر برای برقراری رابطه فرهنگی با ایران وجود دارد.
مساله مهم دیگر در تعامل و همکاری راهبردی ایران و مصر، مقابله با توسعه تسلیحات هسته¬ای رژیم صهیونیستی است. زیرا در حالی که اسرائیل دارای زرادخانه هسته¬ای پیشرفته است، هنوز عضو پیمان منع گسترش سلاح¬های هسته¬ای نشده است. این وضعیت رژیم صهیونیستی، همیشه مورد اعتراض دیگر کشورهای منطقه بوده است. وجود زرادخانه هسته¬ای اسرائیل، تاکنون هر گونه تلاش برای ایجاد خاورمیانه¬ای عاری از سلاح های هسته¬ای که همواره مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران نیز بوده، عقیم گذاشته است. بنابراین، سیاست برتری نظامی اسرائیل و حمایت آمریکا از آن، از جمله عواملی هستند که دو کشور مصر و ایران را در جهت همکاری¬های منطقه¬ای ترغیب می¬نمایند.
در کل منافع ملی مصر ایجاب می¬کند در سیاست خارجی خود در راستای نزدیکی به ایران گام بردارد و از این کشور، به عنوان یکی از عوامل افزایش ثقل منطقه¬ای خود استفاده کند. حرکت ایران و مصر به سوی یکدیگر، زنگ های زیادی را به صدا درمی¬آورد و نشان می¬دهد که می¬توان با تعریف درست از منافع ملی و دو طرفه، ارتباط متقابل را گسترش داد.
نویسنده : مهدی گلجان
عضو هیئت علمی دانشگاه، مدیر عامل بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مترجم کتاب 'زن در اسلام، مسیحیت و یهودیت'