آزادسازی سرزمین فلسطین مشروط به آزادی مسلمانان درکشورهای عربی است
آزادی و آزاد سازی دو مقوله ملازم یکدیگرند. انسان هایی که برده رژیم های دیکتاتور و جیره خوار دستگاه های امنیتی آن ها هستند قدرت آزاد سازی سرزمین اشغالی فلسطین را ندارند و فقط انسان های آزاده می توانند این سرزمین را آزاد کنند نه کسانی که برده و بنده دیگران هستند ( آزاد نیستند ).
انسان آزاد و آزاده کسی است که از قید و بند بیم و ترس آزاد شده است ، با اراده است ، احساس مسئولیت می کند ، قدرت ابتکار و اختراع دارد و کسی که کرامتش را از دست داده است ممکن نیست سرزمین مقدس فلسطین را از اشغال اشغالگران صهیونیست آزاد کند. آزاد سازی این سرزمین کار یک بنده ناامید از زندگی نیست بلکه اگر انسان آزاد ، پویا و امیدوار به آینده باشد می تواند برای خود و امتش یک زندگی جدید سرشار از زیبایی بسازد.
رژیم های انقلابی که در اوایل نیمه دوم قرن بیستم در خاورمیانه به قدرت رسیدند در ابتدای امر با استقبال گسترده مردم مواجه شدند مردمی که تا قبل از آن از حکومت های موروثی و نوکر آمریکا خسته شده بودند. مردم در ابتدا فکر میکردند که این حکومت های انقلابی که با ادعای مبارزه با فساد ، استعمار ، آزادی فلسطین و احیای مقدسات اسلامی به قدرت رسیدند آنان را از بی عدالتی ها نجات می دهند و حکومتهایی نمونه و مثالی زدنی خواهند بود که آرمان های مردمی درباره آزادی ، توسعه و شکوفایی را لبیک خواهند گفت ( ولی چنین نشد).
این حکومتها ( مرتجع عرب ) در برچیدن برخی از مظاهر سلطه استعماری موفق عمل کردند ولی بعد از گذشت مدتی عملکرد متناقض و ناامید کننده ای از خود نشان دادند. وپس از شکست حقیرانه و مفتضحانه در جنگ با رژیم صهیونیستی به خصوص در جنگ سال 1967، متاسفانه در ورطه فساد افتادند و فاصله طبقاتی در آنها بسیاری تشدید شد.
بهترین دستاورد نظام های مرتجع در منطقه برای ملت هایشان تحقیر آنان بود. این نظام ها انسانیت انسان ها را کشتند. روح عزت و کرامت آن را نابود کردند و با استفاده از سیاست چماق ملت ها را به بردگی گرفتند.
در نتیجه نسل جدیدی از انسان های خوار ، ذلیل و برده ای که همواره در بیم و ترس زندگی می کردند تشکیل شد. انسان هایی که به جای صعود به قله های مرتفع بالندگی و عزت باید در پستی و فرومایگی زندگی کنند.
نظامی که از ملتش می ترسد نمی تواند آنان را در عملیات آزاد سازی سرزمین های مقدس رهبری کند و همچنین نمی تواند آنان را در پروژه های انتفاضه و تمدن مدیریت کند. نظامی که از مردمش می ترسد ممکن نیست بتواند سرزمینی را آزاد کند. تا زمانی که رژیمی از مردمش بترسد از دشمنش نیز میترسید زیرا پشتوانه اصلی مقابله و آغوش گرم حامی خود را از دست خواهد داد.
عملیات آزاد سازی با بهره وری کامل از تمام انرژی ها و استعداد مردم شدنی است و این امر جزء در فضای آزاد ممکن نیست. نمی توان در فضای خفقان ، امنیتی و تروریسم سرزمین مقدس را آزاد کرد. نظام هایی که به مغزها و فکرها اجازه فعالیت نمی دهند رژیم هایی هستند که یکی از مهم ترین ابزار بیداری ملت ها برای آزاد سازی فلسطین از اشغال صهیونیست ها را از بین برده اند.
در واقع جمع بین رژیم های مستبد و طرح های مقاومت و آزاد سازی ممکن نیست زیرا آزاد سازی طبعا ضد ظلم و زورو دیکتاتوری است و رژیم های مستبد نیز به طبیعت خود ابزارهایی برای اعمال ظلم و زور هستند.
بدترین اقدام و عملکرد رژیم های جعلی این بود که شیر ( شجاعت ) درون انسان ها را عقیم کردند ( کشتند ) و آنان را گنجشک قلب ( ترسو ) بار آوردند. آنان اصطلاحات به ظاهر زیبای بزرگی از جمله انقلاب ، آزاد سازی ، پیشرفت و قدرت مردم ترویج دادند ولی مصیبت این بود که اگر کسی این واژگان را تایید و از آن ها حمایت می کرد و جدی می گرفت به اتهام مزدوری ، خیانت و مرتجع بودن دستگیر و به شدت مجازات می شد و از پیروان استعمار به شمار می رفت.
رژیم های انقلابی که در اواسط قرن گذشته در خاورمیانه پدیدار شدند و شعارهای آزادی ، آزادیخواهی و آزاد سازی سردادند بیشتر وقت خود را صرف تثبیت موقعیت شان و نابودی مخالفانشان کردند. دولت های مرتجع عربی در جنگ سال 1967لکه ننگی در تاریخ عرب ثبت کردند. فاجعه بدتر این بود که اعراب در این جنگ باقی فلسطین ، جولان و سینا را به صهیونیست ها هدیه کردند. در واقع این رژیم ها در آن زمان درک نکردند و نمی خواستند درک کنند ملتی که خوار و ذلیل شده است ممکن نیست علم آزاد سازی را بردوش گیرد.
رژیم صهیونیستی در سال 1956نوار غزه را یک روزه تصرف کرد. تصرف سینا در سال 1967فقط یک روز طول کشید و تصرف جولان نیز در این سال فقط یک روزه انجام شد. تصرف این مناطق بسیار ذلیلانه و حقیرانه و بدون هیچ نوع مقاومتی صورت گرفت. حاکمان مرتجع وقت باید پاسخ این همه حقارت و ذلت را بدهند.
این حق برای ما محفوظ است که ارزیابی کنیم و این سوال را مطرح کنیم که چرا بیروت سال 1982 بیش از 80 روز در مقابل صهیونیست ها مقاومت کرد. چرا ساکنان اردوگاه جنین درکرانه باختری رود اردن که فقط یک کیلومتر مربع مساحت دارد در سال 2003 ، یازده روز مقاومت کردند.؟ جنوب لبنان در جنگ 33 روزه سال دو هزار و شش و نوار غزه در جنگ 22 روزه عجب مقاومت جانانه ای از خود نشان دادند. همه این حوادث به مثابه سیلی محکمی به گوش اسراییل غاصب بود. مگر چه چیزی تغییر کرده است که امروزه ما شاهد این تحول بزرگ هستیم و می بینم که عزت ، شرف و کرامت بار دیگر احیا شده است.؟ زیرا این نسل انسان های آزاد ، آزاده ، مومن شکست ناپذیرو با اراده و مصممی است که توانسته ضمیر و وجدان فراموش شده خود را بازیابد.جوهره و مبنای تفکر اسلامی مبتنی بر اصل " آزاد سازی انسان " از طریق خروج از عبادت بندگان و رفتن به سوی عبادت خالق مخلوقات است.این نقطه آغاز بنای تمدن و تشکیل یک نظام سیاسی سالم است. نظامی که به معنای واقعی کلمه هم و غم مردم ومطالبات آنان را لحاظ می کند. و مردم حقوق سیاسی ، مدنی و اجتماعی خود را بدون گدایی و با عزت مطالبه می کنند و بدون ترس از حاکمان و رهبران انتقاد دارند.
استعمار گران با غصب و اشغال سرزمین ها پیروزی جزیی و موقتی کسب می کنند ولی پیروزی کامل برای آنان زمانی است که انسانیت انسان ها و کرامت و اراده آنان را غصب می کنند. در چنین حالتی می توانند مطمئن شوند که مدت طولانی را می توانند بر استعمار شدگان حکومت کنند.
زمان آن فرا رسیده است که حکومتهای عرب ازخواب غفلت بیدار شوند و در واقع دیگر تجاهل نکنند. با ملت های خود صادق باشند برای آنان آزادی ، عدالت و کرامت را فراهم کنند و بدانند که آزاد سازی فلسطین فقط از طریق آزادی ملت ها میسر است و بس.
نویسنده : دکتر محسن صالح
مترجم: سید محمد مسعودی علوی
منبع:اینترنت