ترکیه وعراق ازهمکاری اقتصادی تامُداخله سیاسی؛ ائتلاف عربی،ترکی وصهیونیستی هنوزازبحران سوریه ناامیدنشده
سید مرتضی نعمت زاده
با استحکام روابط ترکیه با عربستان و قطر بر محور براندازی بشار اسد در سوریه به منظور رها کردن رژیم صهیونیستی از یک دشمن دیرینه و تعمیق این روابط طی بیش از یک سال گذشته بر محور این بحران، اینک منطقه شاهد شکل گیری اتحاد و ائتلاف جدید ترکی/عربی/صهیونیستی است که در صدد تغییر معادله قدرت در منطقه از طریق مداخله در امور داخلی کشورهاست.
چنان به نظر می اید که این ائتلاف جدید می خواهد جایگزین محور به اصطلاح اعتدال یعنی کشورهای هم پیمان امریکا و طرفدار سازش با اسرائیل در منطقه خاورمیانه شود، خصوصا که بعد از وقوع انقلاب های بهار بیداری و بویژه خروج مصر از دایره هم پیمانی امریکا این محور اعتبار و کارآمدی خود را از دست داد و موقتا به بایگانی تاریخ سپرده شد.
شکست تلاش ها و اقدامات و اظهارات مداخله جویانه این ائتلاف در سوریه، آن را به شدت دچار انفعال و احیانا بروز واکنش های تند و عصبی کرد که این واکنش ها گاه از سوی اردوغان یا وزیر خارجه وی و زمانی از طرف امیر قطر یا نخست وزیر و وزیر خارجه آن و برخی اوقات از جانب وزیر خارجه عربستان آبراز گردید، در عین حال ائتلاف پس از ناکامی در صدد جمع و جور کردن خود است.
ائتلاف عربی/ ترکی/صهیونیستی هنوز از بحران سوریه نا امید نشده و منتظر شکست طرح کوفی عنان است و برای به بن بست رسیدن آن نیز تلاش و لحظه شماری می کند و از تیره و تار ساختن فضای داخلی کنونی سوریه و القای نا امیدی در فضای خارجی دست بر نداشته است.
با کوتاه شدن دست این ائتلاف در امور داخلی سوریه بطور نسبی، اینک رو به عراق آورده است و دور جدیدی از مداخله را به صورت امنیتی و سیاسی آغاز کرده است.
همزمان و به موازات شکل گیری ائتلاف عربی / ترکی/ صهیونیستی در منطقه، عرصه داخلی عراق نیز شاهد شکل گیری ائتلاف های جدید و بی سابقه ای است که بی ارتباط با ائتلاف منطقه ای عربی/ترکی/ اسرائیلی نیست.
هر چند هر دو ائتلاف داخلی و خارجی بر محور مخالفت با نوری المالکی نخست وزیر عراق شکل گرفته و در ترکیه به یکدیگر رسیده اند و محصول اولیه آن جرقه ای بود که اردوغان با حمله به المالکی و متهم کردن وی در مسائل داخلی عراق زد، اما به نظر بسیاری از کارشناسان، مشکل اصلی این ائتلاف با المالکی نبوده بلکه مشکل با نظام حاکم بر عراق و سیاست های متفاوت ان است، سیاست های مستقلانه ای که ناخرسندی عربستان، قطر، ترکیه و رژیم صهیونیستی را در پی داشته است.
ترکیه که تاکنون روابط خود با عراق را عمدتا بر محور اقتصاد تعریف کرده بود و تنها در حوزه مسائل کردی به علت وجود نیروهای شبه نظلمی پ ک ک در اقلیم کردستان عراق وارد حوزه امنیتی نیز شده بود، اینک بدون هیچ پرده پوشی و رعایت چارچوب و اصول راج دیپلماتیک در امور سیاسی داخلی عراق نیز وارد شده است. این ورود با حمایت از اهل تسنن و پشتیبانی از ائتلاف العراقیه در انتخابات و تحولات بعد از آن در مقابل ائتلاف دولت قانون و ائتلاف ملی عراق اغاز شد و با حمایت طارق الهاشمی متهم به دست داشتن در انفجارات خونین عراق شدت گرفت و با حملات صریح و اشکار به رفتار المالکی به اوج خود رسید.
از سوی دیگر مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق که از نوروز امسال و خصوصا با پیام نوروزی خود زمزمه استقلال کردستان را اغاز کرده بود، با اظهارات و اقدامات مرکز گریز خویش بر اتش اختلاف با دولت مرکزی بیش از پیش دمیده و در پی یافتن همپیمان خارجی معتبر جهت چند پاره کردن سرزمین عراق به واشنگتن سفر کرد و پس از دریافت پاسخ منفی از اوباما در مسیر برگشت خود، راهی انکارا شده و زنجیره ائتلاف داخلی/ خارجی علیه مالکی را با اردوغان تکمیل کرد. بارزانی به خوبی می داند که استقلال طلبی بدون داشتن حمایت یک کشور همسایه و یک همپیمان خارجی میسر نیست. این در حالی است که این مسئله را نمی توان خواسته جامعه کردها دانست چرا که جلال طالبانی رئیس جمهور کرد تبار عراق با این رویکرد بارزانی مخالف بوده و هم پیمان نوری المالکی باقی مانده است.
بنابراین ترکیه می کوشد با دو برگ وارد صحنه سیاسی عراق شود برگ اول اهل سنت و برگ دوم اکراد. برگ اهل سنت را طارق الهاشمی در اختیار اردوغان قرار داده است و برگ اکراد را مسعود بارزانی.
گفته می شود که اهل سنت عراق نیز از عربستان و دیگر کشورهای عرب خلیج فارس نا امید شده و از شیوه حمایتی آن ها که بیشتر جنبه امنیتی و عملیات تروریستی توسط بعثی ها و سلفی ها و القاعده به خود گرفته، طرفی نبسته اند و از این رو به شیوه سیاسی و حمایت ترکیه روی آورده اند تا این بار شانس خود را با اردوغان تازه نفس در عرصه حمایت از اهل تسنن بیازمایند.
ترکیه نیز با بزرگنمایی کشمکس شیعه و سنی و پررنگ جلوه دادن تعارضات مذهبی، می کوشد توجیه لازم را برای حضور خود در عرصه داخلی عراق به عنوان حامی اهل سنت این کشور فراهم کند و عراق را عملا به سمت قطب بندی مجدد شیعه و سنی سوق داده و ماموریتی را که عربستان و القاعده نتوانستند به نفع اسرائیل عملی کنند، تحقق بخشد.
در این قطب بندی جدید کوشش انکارا بر ان است که معادله دیرین سه محوری سنی/کردی/ شیعی عراق را به معادله دو محوری سنی/ شیعی تبدیل کند.
جریان مرکز گریز و استقلال طلب عراق در درون اکراد هم به دو چیز نیاز دارد اولا : تضاد با دولت مرکزی و تضعیف آن و ثانیا حمایت خارجی کشوری همانند ترکیه که هم از موقعیت منطقه ای و هم از اعتبار بین المللی برخوردار است.
اردوغان که در پروژه سوریه شکست خورده است، اینک برای جبران این شکست وارد پروژه عراق شده و با همپیمانان منطقه ای خود یعنی قطر و عربستان و اسرائیل در صدد گسیختن زنجیره همپیمانان ایران در عرصه مقاومت است، زنجیره ای که حلقه سوری ان را تاکنون نتوانستد از هم بگسلند.
شاید این آخرین فرصت ترکیه، قطر و عربستان و اسرائیل برای ایستادگی در مقابل محور هم پیمانان ایران باشد، خصوصا که این ائتلاف در جذب و اثر گذاری بر انقلاب های بهار بیداری هم دستاورد چندانی نداشته است و هر چه زمان می گذرد بر نفرت مردم از انان افزوده می شود.
تمام:حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس