qodsna.ir qodsna.ir

تلاش ناکام رژیم صهیونیستی برای مقابله بابیداری اسلامی،رژیم اشغالگر قدس از آن چیزی که خلع مشروعیت...

مرکز مطالعات الزیتونه به تلاش‌های ناکام رژیم صهیونیستی در سه بعد استراتژیک، نظامی و سیاسی برای مقابله با بیداری اسلامی اشاره کرده و آنها را مورد بررسی قرار داد.
بگزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)مرکز مطالعات استراتژیک الزیتونه در مقاله ای خیزش‌های اسلامی در کشورهای منطقه را نقطه تحول استراتژیک در منطقه دانست و تاکید کرد که وزیر دفاع سابق آمریکا نیز اتفاقات منطقه را مهم ترین اتفاق از زمان سقوط امپراتوری عثمانی قلمداد کرده است، این اتفاقات تاثیر زیادی بر محیط استراتژیک منطقه داشته و به نوعی زلزله ای ژئو استراتژیک به شمار میرود که تمام زیر ساخت های منطقه ای را شامل می شود، تا جاییکه که چه بسا موقعیت ژئو سیاسی بازیگران منطقه ای را تغییر داده و ماهیت مناسبت آنان را مشخص خواهد کرد و به این ترتیب نقشه منطقه را به صورتی دیگر رقم خواهد زد.

تحولات استراتژیک منطقه در پی بیداری اسلامی:آنچه در موارد زیر می خوانید ماهیت تغییرات استراتژیکی است که با این تحولات گسترده در منطقه شکل گرفته است:
- ضعف نفوذ آمریکا در منطقه تا جایی که به مرحله بی تسلطی می رسد، به عنوان مثال آمریکا عاجر از کمک به هم پیمانان خود در منطقه می شود، چرا که شکست های نظامی پی در پی و بحران مالی آن را فرا گرفته و از سوی دیگر اروپا نیز در بحران مالی غرق شده و به این ترتیب ضعیف گشته است.
- جنبش عربی به فروپاشی قواعد بازی استراتژیک قدیمی در منطقه منجر شده که حسنی مبارک ایفا گر اصلی نقش آن بود و به عنوان یک افسر هشدار دهنده در منطقه ایفای نقش می کرد، او از موقعیت ژئو استراتژیک مصر برای محافظت از منافع غرب و اسرائیل در منطقه سوءاستفاده می کرد.
- خیزش عربی نقش جدید ملت ها در تعیین سرنوشت خود و سیاستگذاری های آنها را در منطقه نشان داد، به این ترتیب رژیم ها دیگر نمی توانند در آینده سیاست های خودکامه انفرادی خود بر را بر ملت ها تحمیل کنند و تسلط غربی ها را بر آنها آسان نمایند.
- محیط استراتژیک اطراف رژیم صهیونیستی پیچیده تر شد، تل آویو در این میان بازیگر اساسی منطقه ای خود مانند ترکیه و مصر را از دست داد و الان به جایگاه اول در زمان تاسیس موجودیت خود باز گشته است، در این حالت اسرائیل به جای جستجوی نقش منطقه ای که در پی توافق اوسلو در پی آن بود، تنها می کوشد که موجودیت خود را حفظ کند.
-  رژیم اشغالگر قدس از آن چیزی که خلع مشروعیت آن در فضای غربی است، رنج می برد، در این راستا اسرائیل اصطلاحاتی که در تعامل با غرب مطرح می کرد را از دست داده است، او دیگر نمی تواند شکل قربانی را به خود بگیرد و دیگر نمی تواند خود را تنها کشور دموکراتیک در منطقه بداند.
در نتیجه گیری این موقعیت و فضای عربی پیچیده که در اطراف اشغالگر اسرائیل ایجاد شده بود، ایجاب می کند که این رژیم در تمامی قواعد بازی سابق خود در تمامی ابعاد امنیتی و نظامی و سیاسی بازبینی کند. آری شابیت تحلیلگر صهیونیست در زمینه ترسیم چهره استراتژیک کنونی در اطراف اسرائیل و توصیف انقلاب های عربی در اطراف سرزمین های اشغالی بر خلاف منافع اسرائیل و غرب می گوید: هنگامی که آمریکا و اروپا حسنی مبارک را دفن کردند، خود شان  بزرگ نیز در میدان التحریر در قاهره دفن شدند، به این ترتیب عصر تسلط غرب در حال پایان یافتن است.

بسته خطرات پیش روی اسرائیل در میان خیزش‌های عربی :

محافل امنیتی صهیونیستی و مراکز مطالعاتی و پژوهشی از بسته ای از خطرات خبر می دهند که دشمن صهیونیستی در دوره کنونی با آن مواجه شده است، این بسته شامل موارد زیر است:
- بهار عربی همان چیزی است که اسرائیلی ها در ادبیات خود آن را زمستان اسلامی معرفی کرده‌اند، این موقعیت افق های وسیعی را در پیش روی قدرت های اسلامگرا در منطقه ایجاد کرده است که این افق ها در پیروزی این گروه ها در انتخابات پارلمانی در کشورهای انقلابی نمایان شده است، ارزیابی ها نشان می دهد که این گروه های متخاصم با دشمن صهیونیستی حاکمیت منطقه را در مرحله آینده در اختیار خواهند داشت.
-  محافل امنیتی و سیاسی اسرائیل همچنین نسبت به خطر برنامه هسته ای ایران نیز مانند تهدیدی استراتژیک نگاه می کنند که می تواند امنیت و موجودیت اسرائیل و نقش آن در منطقه را با خطر مواجه کند.
- برخی در محافل صهیونیستی این اعتقاد را دارند که این روند مسالمت آمیز به عالمی تبدیل می شود که مشروعیت اسرائیل در میان کشورهای غربی را از آن می گیرد و انزوای آن را درمیان محافل سیاسی تشدید می کند، از سوی دیگر این اوضاع تحرکات منطقه شعله ور شده به علت انقلاب های عربی را نیز افرایش می دهد.
- محافل اسرائیلی کانون های نظامی مقاومت را که شامل غزه و جنوب لبنان است را تهدیدی استراتژیک برای خود می داند که در حال توسعه است، این در حالی است که موسسات نظامی اسرائیل نمی تواند واکنش تاثیر گذاری در قبال این تهدیدات از خود نشان دهند.
- بحران اقتصادی که اروپا را فرا گرفته است، در نظر برخی صهیونیست ها یک چالش امنیتی است که باید مورد توجه قرار گیرد و اسرائیل با آن تعامل نماید، چرا که اسرائیل تکیه زیادی بر صادرات خود به کشورهای اروپایی دارد.

خیزش عربی اسرائیل را به کدام نقطه تاریک می کشاند؟

این مقاله در مورد تاثیرات مستقیم خیزش عربی و بویژه تحولات مصر به عنوان بزرگترین بازیگر منطقه ای در قبال اسرائیل نیز می نویسد که محافل صهیونیستی بر این اعتفاد هستند که این تغییرات در صورت ادامه به همین صورت کنونی می‌تواند به موارد زیر منتهی شود:
- فرسایش توان انسانی و اقتصادی به علت مجبور شدن اسرائیل به بازگشت به مبارزه در جبهه های جدید و بویژه جبهه جنوبی با مصر.
- ترس و نگرانی اسرائیل از ایجاد محوری منطقه ای شامل کشورهای متخاصم با اسرائیل به گونه ای که بتواند موازنه های قدرت استراتژیک کنونی در منطقه را تغییر دهد و محیط جدیدی را ایجاد کند که با منافع اسرائیل در تضاد است.
- از دست رفتن فرصت کنونی برای محافظت صهیونیست ها از موازنه کنونی که راه را برای آینده ای باز می کند که برای اسرائیل امن نیست و نمی توان در مورد نقش و حتی موجودیت اسرائیل در آن صحبتی قطعی داشت. واکنش های صهیونیست ها نسبت به شرایط کنونی منطقه:
فعالیت های صهیونیست ها در راستای تقابل با اوضاع کنونی منطقه را می توان در سه بخش مورد ارزیابی و بررسی قرار داد، این بخش ها شامل ابعاد استراتژیک، نظامی وسیاسی است:

الف: از منظر استراتژیک:

اسرائیل هم پیمانان خود را از دست داده است

رژیم صهیونیستی به مانور مشترکی که میان ترکیه و مصر با عنوان دریای صداقت 2011 انجام شد، با دیده شک و تردید نگاه می کند و آن را اولین نشانه های تحولات آینده در این مطقه می داند.در همین زمینه "یوسی فیرتر" شرق شناس صهونیست تحرکات جدید در منطقه را یک سونامی عربی می داند که اسرائیل را در فضایی بی ثبات قرار می دهد، وی گفت که باید با هوشیاری به این اوضاع نگاه شود و نیروها و ترتیبات امنیتی برای مقابله با آینده این اتفاقات اتخاذ شود، چرا که در این آینده احتمالا معاهدات امنیتی از بین خواهد رفت و یا اینکه تغییری در حاکمیت آن از سوی کشورهای عربی ایجاد می شود."ایتمار لافین" تحلیلگر و دیپلمات اسرائیلی در این زمینه می گوید که تحولات کنونی در منطقه می طلبد که اسرائیل مقدار بیشتری از آمادگی تاکتیکی و استراتژیک را در زمینه های مختلف برای خود ایجاد کند."آفرایم یاعر" و "تمار هرمان" دو پرفسور اسرائیلی هستند که در این زمینه میگویند: با وجود قدرت گرفتن جریان های اسلامگرا در مصر همچنان توافق سازش با این کشور باقی خواهد ماند و به صورت رسمی لغو نخواهد شد، البته مناسبات میان دو طرف متزلزل خواهد شد و وضعیت "نه جنگ ، نه صلح" میان دو طرف ایجاد خواهد شد.

اسرائیل باید تئوری های امنیتی خود را بازبینی کند:

مرکز مطالعات الزیتونه در گزارش خود می افزاید: در نتیجه یک اجماع نسبی در اسرائیل به وجود آمد که معتقد بود بهار عربی نقطه تحول استراتژیک در منطقه است که می طلبد اسرائیل نیز در راستای این تحول دیدگاه های امنیتی خود را مورد تغییر قرار دهد، در این راستا طیف وسیعی از کارشناسان مسایل امنیتی و استراتژیست های صهیونیست معتقد بودند که آن چیزیکه نابسامانی های منطقه ای نامیده اند، پیامدهای زیادی در روند ساختار قدرت در ارتش اسرائیل خواهد داشت و می طلبد که ارتش نیز در این زمینه نرمش بیشتری از خود نشان داده و خود را برای مقابله با تمامی احتمال ها آماده کند، این احتمال ها می تواند شامل آغاز جنگ های کلاسیک تا ایجاد درگیری با نیروهای مقاومت و جنگ چریکی با آنها باشد، این احتمال حتی می تواند شامل تظاهرات مردمی در مرزهای سرزمین های اشغالی برای تاکید بر نامشروع بودن این رژیم نیز باشد.

توطئه ناکام اسرائیل برای سازش با حلقه اول همسایگان خود:

"حاییم اسا" مشاور اسحاق رابین نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در زمینه درگیری های استراتژیک اسرائیل معتقد است که استراتژی کلی اسرائیلی برای مقابله با اوضاع کنونی باید بر اساس ایجاد ثبات و استقرار در زمینه مناسبات اسرائیل با تمام کشورهایی باشد که در همسایگی سرزمین های اشغالی قرار دارند، این کشورها شامل مصر، سوریه، اردن، لبنان و تشکیلات خودگردان است، این مناسبات نیز می تواند از طریق ایجاد توافقنامه ها و سازش های مسالمت آمیز به دست آید، البته به شرطی که این توافقنامه ها طیف وسیعی از تفاهمات را نیز با دشمنانی نظیر سوریه به دنبال داشته باشد، بر اساس این طرح اسرائیل باید به هر شکل ممکن ارتباط خود با حلقه اول همسایگان خود را به ثبات برساند، در این راستا حتی اگر نیاز به امضای توافق صلح با آنها باشد نیز اسرائیل باید این کار را انجام دهد و اگر در این راه نیاز به تهدید نظامی باشد نیز اسرائیل باید آن را به کار برد، به اعتقاد این تحلیلگر مسایل استراتژیک ثبات در حلقه اول همسایگان اسرائیل می تواند عنصر مهمی در از بین بردن تهدیدات حلقه های دوم و سوم مانند عراق و ایران باشد.
از سوی دیگر البته اسرائیل تحرکات تاثیر گذاری را در زمینه کشورهای حلقه سوم در پیش گرفته است، این موضوع بویژه در کشورهای حاشیه رود نیل ماند اوگاندا و سودان جنوبی و  کنیا رشد ملموسی دارد، اسرائیل به این ترتیب می خواهد درگیری را به جبهه سوم نیز بکشاند تا بتواند رژیم سیاسی که تحرکات جدید منطقه ای به وجود خواهد آورد را مهار کند و با آن تعامل داشته باشد، این ارتباطات با حلقه سوم می تواند کشورهای همسایه اسرائیل را نیز محاصره کند.


اسرائیل و نگرانی از تحرکات آمریکا در منطقه :البته نگرانی های استراتژیک اسرائیل به مرزهای این رژیم منحصر نمی شود، بلکه این رژیم باید تحرکات آمریکا را نیز زیر نظر بگیرد که می خواهد با جهان جدید عربی که استقلال بیشتری خواهد داشت و هیمنه و تسلط و وابستگی به غرب را نیز رد می کند، تعامل نماید.

ب:از منظر نظامی:

در زمینه اتفاقات میدانی نظامی باید گفت که اسرائیل برای مقابله با انقلاب های منطقه ای و ساخت دیوار حایل در مرز با مصر را تسریع کرده است، نتانیاهو همچنین از دیوار مشابهی صحبت می کند که می خواهد در بخش های جنوبی مرز با مصر نیز ایجاد شود، از سوی دیگر ارتش اسرائیل در مرزهای مصر نیز منتقر شده اند و حجم نیروهای خود در این مرزها را افزایش داده اند، در حال حاضر گردان پیاده نظام ارتش اسرائیل در مرزهای مصر مستقر است و فرماندهی ارتش نیز قدرت نیروهای مستقر در این مرزها را به شکل ملموسی افزایش داده است، این در حالی است که محافل تصمیم سازی نظامی اسرائیل الان به دنبال بررسی این موضوع هستند که گردان جنوبی را برای استفاده از آن در حالت های فوق العاده در سینا تاسیس کنند.

ایجاد شعبه جدید ارتش اسرائیل برای مقابله با خیزش عربی:

رژیم صهیونیستی همچنین برای مقابله با نظرات جدید ناشی از انقلاب های عربی فرماندهی جدیدی را در ارتش ایجاد کرده است که فرماندهی عمق نامیده می شود، مأموریت این بخش ایجاد عملیات منشعب در عمق استراتژیک در اطراف سرزمین های اشغالی است، این فرماندهی به اعتقاد ران بن یشای تحلیلگر مسایل نظامی اسرائیل در پی آن چیزی به وجود آمده است که وی آن را نابسامانی های اوضاع کشورهای عربی نامیده است.
برخی نظریه ها نیز در میان محافل نظامی اسرائیل وجود دارد که معتقد است برای مقابله با خطرات احتمالی از سوی صحرای سینا باید نیروهای ویژه ای تشکیل شود که شامل نیروهای زمینی و هوایی باشد.

اسرائیل نمی تواند به تنهایی از خود دفاع کند:

در همین راستا اسرائیل در آینده ای نزدیک مانور نظامی بزرگی را به صورت مشترک با ارتش آمریکا انجام خواهد داد، هدف از این مانور تاسیس گردان های مشترکی است که مأموریت آنها مقابله با بروز درگیری های آینده در منطقه  اعلام شده است، این شاخصی واقعی است که نشان می دهد اسرائیل در شرایط کنونی نیاز به حمایت مستقیم کشورهای دیگر دارد و نمی تواند خود به تنهایی از خود دفاع کند.
تمام مسایلی که اشاره شد، هزینه های مالی و انسانی بسیار زیادی را به رژیم صهیونیستی تحمیل می کند، موضوع مقابله با جنگ های کلاسیک و چریکی را نیز باید به این هزینه ها اضافه کرد، این موضوع باعث شد که اعتقاد به ارتش اسرائیل و ساختار قدرت در آن مورد تزلزل واقع شود، این در حالی است که کمیته های امنیتی که نظارت بر حسن اجرای گزارش وینوگراد را بر عهده دارند نیز اخیرا اعلام کرده اند که ارتش هنوز شکاف های موجود در خود که این گزارش به وجود آنها بعد از جنگ 33 روزه اشاره کرده را پر نکرده است.

ج: از منظر سیاسی:

به نظر می رسد رفتار سیاسی مقامات اسرائیلی با توجه به حجم بالای انقلاب های عربی کنونی در منطقه حالت تردید و تزلزل دارد، چرا که تصمیم سازان اسرائیل نسبت به حوادث منطقه غافلگیر شده اند و ادارات امنیتی اسرائیل نمی توانند اشراف خوبی به حجم بالای تحولات آینده و زمان وقوع آنها داشته باشند، با این حال می توان برخی تحرکات صهیونیست ها را در عرصه سیاسی برای مقابله با تاثیرات انقلاب های عربی در منطقه مشاهده کرد.

تلاش برای حفظ معاهدات بین المللی :

یکی از مهم ترین تحرکات سیاسی اسرائیل در این زمینه تلاش برای محافظت از معاهدات بین المللی بویژه معاهده کمپ دیوید با مصر است، در این راستا اسرائیل فشار زیادی به دولت آمریکا وارد می کند تا این کشور با فشار بر شورای نظامی در مصر حفاظت از این معاهده  و عدم تعرض به آن را اعلام کند.

تلاش برای توقف روند دموکراتیک در کشورهای انقلابی :

از سوی دیگر اسرائیل سعی می کند تا تحولات دموکراتیک را بویژه در مصر تعطیل کند، نتانیاهو در این زمینه مذاکراتی را با اوباما انجام داده است تا شاید بتواند بر فضای سیاسی آینده در مصر تاثیر داشته باشد و بتواند منافع خود و آمریکا را در این فضا تامین کند، توصیه به این راهکارها نیز در پی مذاکرات طولانی صورت گرفته است که "عامی درور" رئیس شورای امنیت داخلی اسرائیل و "تام دنیلون" مشاور امنیت ملی آمریکا با هم انجام داده اند.

تلاش برای ارتباط مستقیم سران صهیونیست با ملت عرب :

همچنین آمریکا و اسرائیل با توجه به شناخت نقش ملت های عربی در دوره جدید مصر از طریق وزارت خارجه و دفتر نخست وزیری اسرائیل تلاش زیادی می کنند تا پیامهایی را از طریق اینترنت برای ملت عربی ارسال کنند، "اوفیر جندلمن" مشاور کابینه اسرائیل در زمینه ارتباطات عربی مسئول ارتباط با مردم کشورهای عربی از طریق صفحه دفتر نتانیاهو در پایگاه اجتماعی فیس بوک است تا بتواند به نوعی در رفتار ملت عربی تاثیر داشته باشد، اما این تلاش ها تاثیر بسیار محدودی دارند.

کمیته های رسمی اسرائیل برای فتنه انگیزی در کشورهای انقلابی :

در راستای تلاش های صهیونیستی برای تاثیر گذاری در خیزش های عربی "رفائیل باراک" مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل کمیته های کاری را برای بررسی گزینه ها و فرصت های پیش روی اسرائیل در این زمینه ایجاد کرده است، در این راستا گروهی صهیونیستی در زمینه کشورهای شمال آفریقا مانند تونس و لیبی و مراکش فعالیت می کنند و گروهی دیگر نیز مصر و اردن و سوریه را مورد توجه قرار داده اند. یک گروه سوم نیز موضوع اقلیت ها در این کشورها و امکان تقویت مناسبات با آنها را بررسی میکند، این اقلیت ها شامل قبطی ها و کردها و سایر اقلیت هایی است که اسرائیل می‌تواند با آنها تعامل داشته باشد، شاید بتوان گفت که فعالیت گروه سوم خطرناک ترین بخش این تلاش هاست، چرا که اسرائیل تجربه زیادی در تحریک برخی از این گروهها برای ایجاد نگرانی و فتنه در کشورهای مختلف دارد و می تواند از آن  برای تخریب خیزش های عربی استفاده کند.
البته دیدگاه های محافل اسرائیل درزمینه اسلامگراها که در رأس تحولات کشورهای عربی قرار دارند، متفاوت است، اسرائیل سعی می کند تا با برخی از این گروها تعامل کند و با آنها وارد گفت‌وگو شود، چون آنها را قدرت های آینده این کشورها می داند، البته برخی دیگر معتقدند که اسرائیل برای مقابله با اسلامگراها باید با قدرت های دیگر در جهان مناسبات خود را بهبود بخشد، در همین راستا نتانیاهو بر اساس طرح مارشال برای حمایت از قدرت های لیبرال در این کشورها برای مقابله با اسلامگراها صندوق تامین مالی را اختصاص داده است، اسرائیل در این راستا می خواهد اینگونه وانمود کند که چهره ای نرم دارد و دشمن تحول کشورهای عربی برای رسیدن به دموکراسی نیست، اما هدف اصلی این رژیم این است که تناقض در میان نیروهای ملی کشورها را افزایش دهد و مانع از ایجاد وحدت ملی عربی در ورای تغییرات کنونی در این کشورها شود.

عرصه های تقابل صهیونیست ها با اسلامگرایان :

البته خط سیاسی اسرائیل با اسلامگراها بعد از موفقیت هایی که این جریان در انتخابات پارلمانی کشورها به دست آورده اند، در چندین عرصه فعال شده است تا هدف هایی را برای خود به دست آورد، اسرائیل در این راستا تلاش می کند تا قدرت های غربی را از ستایش انقلاب های عربی منع کند و توجیهاتی را نیز برای رد روند سیاسی سازش در منطقه برای خود ایجاد کند، از سوی دیگر اسرائیل سعی می کند مانع از بهبود چهره اسلامگراها شود و می خواهد تا چهره ای شیطانی برای آنان ترسیم کند، اسرائیل با این فعالیت ها همچنین سعی می کند تا به اسلامگرایان فشار بیاورد تا سقف مطالبات سیاسی خود را کاهش دهند و آنها را مجبور کند تا مواضع سیاسی معتدل تری نسبت به اسرائیل اتخاذ کنند.

اسرائیل برای عبور از آمریکا تلاش می کند:

در زمینه روند سازش نیز برخی نظرات در داخل محافل اسرائیل وجود دارد که معتقد است به علت ضعف نفوذ آمریکا در منطقه و عجز این کشور در حمایت از هم پیمانان خود، منطقی است که این هم پیمانان که اسرائیل مهم ترین آنها را تشکیل می دهد، ابتکار عمل را خود در دست بگیرند و تکیه خود به آمریکا را به عنوان یک همپیمان کاهش دهند، اسرائیل در این راستا همکاری هایی را با کشورهای محور موسوم به اعتدال عربی بویژه در مورد کشورهای حاشیه خلیج فارس آغاز کرده تا روند سازش با آنها را تقویت کند، این اقدام می تواند واکنشی در مقابل رشد قدرت اسلامگرایان در کشورهای منطقه نیز باشد.

این مقاله در پایان با اشاره به تقسیم بندی های داخلی قدرت در اسرائیل می نویسد: با توجه به تسلط راست گراهای افراطی در عرصه سیاسی اسرائیل که قدرت بیشتری در عرصه کنونی به دست آورده اند، میزان افراط گرایی آنها با توجه به انقلاب های عربی بیشتر شده است، تا جایی که برخی از نمادهای اعتدال گرایی در این گروه نیز به این اعتقاد رسیده اند که دولت فلسطین حتی بر اساس شرط های اسرائیل برای تشکیل آن نیز خطری برای اسرائیل به شمار می رود، " جدعون ساعر" وزیر تعلیم اسرائیل که یکی از نزدیکترین افراد به ایده های سیاسی نتانیاهو است، یکی از این افراد است، او اعتقاد دارد که باید به دنبال گزینه های دیگر بود، یعنی اینکه ایده تشکیل دو دولت از سوی سران صهیونیست از بین رفته است،استدلال وی در این زمینه نیز افزایش قدرت اسلامگرایان در منطقه است.

تمام:حُرّ14

 


| شناسه مطلب: 158055