ترانسفر آهسته؛ آینده300/1میلیونی فلسطینی 48،فلسطینیهابایدبدانندوضع این قوانین جدیدبرای طرح رسمی...
در راستای صحبت از آینده اقلیت فلسطینی در اراضی اشغالی سال 1948 (موسوم به اسراییل) و در پرتو حملات تندرو و نژادپرستانه دولت نتانیاهو، باراک و لیبرمن درخصوص برقراری ارتباط با عربها در این دولت، نمیتوان خطرهای عمیق و بزرگی که فلسطینی های ( موسوم به عربهای) ساکن مناطق الجلیل، نقب، مثلث و سایر شهرهای دیگر را نادیده گرفت.
این خطرها از تمایلات واضح و صریح صهیونیستی مبنی بر حذف هویت عربی این افراد به عنوان گام نخست برای دستیابی به هدف بزرگتر یعنی ترانسفر، نشأت میگیرد. ترانسفر خطر بسیار بزرگی است که عربهای ساکن اراضی اشغالی را همواره تهدید میکند و دعوت به این امر از جانب اسراییل کاملاً شفاف و علنی، و در چارچوب اهداف حزبی و عقیدتی، مطرح میشود. هم اینک جمعیت فلسطینی های ساکن در اراضی اشغالی 1948 بالغ بر یک میلیون و سیصد هزار نفر براورد می شود.
دعوت به ترانسفر بازتابهای بسیار عمیقی در جامعه صهیونیستی بر جای گذارده است به ویژه اینکه در اسراییل از این اقلیت همواره به عنوان «خطر استراتژیک» و «خطر جمعیتی» یاد میشود.
آنها معتقدند که این دسته از افراد همانند یک بمب ساعتی هستند که به ویژه پس از رسیدن به توافق درخصوص راه حل دودولتی، هر لحظه امکان انفجار آن وجود دارد.
اسراییل در حال حاضر مدعی است که پس از برپایی و تشکیل دولت فلسطینی، مشکل اصلی در نحوه برخورد با عربهای ساکن این اراضی خواهد بود. چرا که در این شرایط نهادهای رسمی اسراییل خود را در مقابل یک درگیری عمیق که ریشههای آن به خطر نهفته شده در حضور عربها، بازمیگردد، میبینند و برای تحکیم این تفکر در میان اذهان عمومی جامعه صهیونیستی به منظور دستیابی به اهداف اصلی در آینده یعنی «رهایی از خطر عربی برای همیشه»، تلاش میکنند.
بنابراین نمیتوان مسئله ترانسفر را از این امر جدا کرد. زیرا هر خطری به هر حال باید مهار شود و هر بمب ساعتی باید پیش از انفجار، خنثی گردد.
جوهر و بن مایه تمامی این امور ناشی از تلاش صهیونیستها برای ایجاد هویت یهودی برای "اسراییل" کنونی است.
جامعه اسراییل به ویژه پس از انتفاضهها، جنگ لبنان و جنگ غزه همواره از عدم اعتماد به نفس، رنج میبرد بنابراین همیشه خود را در چارچوب نزاع موجودیتی محدود کرده است.
در اینجا نکته قابل ملاحظهای وجود دارد: مقامات اسراییلی از یک سو بر هویت یهودی دولت تأکید میکنند و از سوی دیگر نهادهای رسمی و آکادمیک مسئله مبادله ساکنان یعنی همان ترانسفر را مطرح مینمایند. همچنین اسراییل همواره بر اعتراف مذاکرهکننده فلسطینی نسبت به هویت یهودی اسراییل به عنوان شرط اصلی مذاکره اصرار میورزد!! در ورای این شرط مسئله ترانسفر نهفته شده است که در صورت بروز هرگونه علامت سؤالی درخصوص هویت یهودی دولت، میتواند آن را در آینده بکار گیرد!.
پس موضوع اصلی مسئله «ائتلاف و یکپارچگی برای مقابله با خطر» میباشد. این دقیقاً همان مسئلهای است که در رویدادهای اکتبر 2000 رخ داد که در صورت فراهم شدن شرایط باز هم میتواند مطرح شود.
در حال حاضر کلیه مردم از نقش دستگاههای اطلاعاتی، شاباک و سرویسهای امنیتی درخصوص رویدادهای اکتبر مطلع میباشند. همه میدانند که اسراییل برای این رویارویی چگونه توانست بر اذهان عمومی یهودیان در اسراییل سیطره یابد تا جایی که هیچ کس از توقف کشتار و درگیری، سخن به میان نمیآورد. علاوه بر این تشکیلات اسراییل در «رویدادهای اکتبر» برای مقابله با درگیریها از جانب کلیه گروهها و طرفهای اسراییلی، مورد تأیید قرار گرفت که این امر باعث وارد کردن ضربههای سنگین شد.
اگر بخواهیم مسئله گرایش اذهان عمومی اسراییلی ها و حزبهای آن از جمله لیکود، کادیما، کارگر، میرتس، حزب لیبرمن و احزاب مذهبی تندروی دیگر را نسبت به هویت یهودی اسراییل توجیه کنیم، خواهیم دید که فلسطینی های ساکن در اراضی اشغالی سال 48 (موسوم به عرب اسراییلی ها) در وضعیت بسیار خطرناکی بسر میبرند. آریل شارون نخستوزیر اسبق اسراییل در کنست خطاب به نمایندگان عرب در همین خصوص گفت: «خود را بیش از این درگیر نکنید. خود و ملت خودتان را به همان سرنوشتی که آباء و اجداد شما در سال 1948 دچار شدند، مبتلا نکنید.»
صحبتهای وی هیچ گونه نیازی به توضیح ندارد. شارون به صراحت به نکبت و بدبختیهای آن از جمله آوارگی و مهاجرت، اشاره میکند.
در همین راستا نتانیاهو نخستوزیر کنونی اسراییل در نشست اخیر هرتسلیا اعلام کرد: «خطر واقعی، مردم فلسطینی ساکن در کرانه باختری و نوارغزه نمیباشند بلکه خطر بزرگی که اسراییل را تهدید میکند در عربهای ساکن اراضی 48 نهفته شده است.»
این در حالی است که زیپی لیونی رئیس حزب کادیما گفت: «شهروندان عرب فقط در دولت فلسطینی میتوانند از حق و حقوق کامل خود بهرهمند شوند.» علاوه بر این یووال دیسکین رئیس شاباک در حضور جمعی از رهبران شاباک و ایهود اولمرت، طی نشستی تأکید داشت: «عربهای ساکن اراضی 48 یک خطر استراتژیک برای هویت یهودی دولت اسراییل در درازمدت، محسوب میشوند.» (سایت معاریو- 13 مارس 2007)
اظهارات و گفتههای رهبران و مقامات اسراییلی در این خصوص بسیار واضح و روشن است و نشانگر طرحها و استراتژیهای گوناگونی در آینده میباشد. اسراییل در 60 سال دوم به دنبال تشکیل دولت یهودی بدون وجود فلسطینی هاست و به خوبی مشخص میشود که اعطای حق و حقوق عربها از جانب اسراییل دیگر مشروط به وفاداری و انتساب آنها نسبت به دولت یهودی، نمیباشد بلکه بطور کلی دیگر عربها از هیچگونه حق و حقوقی در این سرزمین برخوردار نمیباشند. این مسئله بارها از جانب بنگوریون و شارون، مطرح میشد.
یک مقام بلندپایه مصری و گروهی از رهبران کمیته پیگیری وضعیت جامعه عرب در اسراییل طی نشستی ماه گذشته از اینکه اسراییل بخواهد درخصوص فلسطینی های ساکن اراضی 48 از شیوه ترانسفر استفاده کند، به شدت ابراز نگرانی کرد.
در حال حاضر نظریات و آراء مختلفی درباره فلسطینی های 48 وجود دارد. حزب لیبرمن ماندن عربها در اراضی 48 را منوط به وفاداری و انتساب به دولت میداند. حزب لیونی معتقد است که میان مسئله برپایی دولت فلسطینی و راه حل ملی و قومی فلسطینی های 48، رابطه محکمی وجود دارد، حزب نتانیاهو همواره از خطر عربی سخن به میان میآورد و اکثر حزبها مسئله مبادله ساکنان را به عنوان راه حل منطقی و اساسی، مطرح میکنند. تمامی این آراء و عقیدهها از احساس خطر عمیق اسراییل نسبت به این دسته از فلسطینی های 48، سرچشمه میگیرد. پس برای مقابله و جلوگیری از این خطر بهتر است چارهاندیشی کنند.
در همین راستا اخیراً در اسراییل قوانین جدیدی با هدف حذف هویت عربی، وضع شده است. مقامات اسراییلی درصدد حذف هویت عربی، اعلان وفاداری آنها نسبت به اسراییل و دوری از فرهنگ، تاریخ و جغرافی عربی و در پایان چشمپوشی از حق مسلم و طبیعی خود در این سرزمین میباشند. طی ماههای اخیر فلسطینی ها در آماج حملات قوانین نژادپرستانه اسراییل قرار گرفتهاند. «حق شهروندی در مقابل وفاداری به اسراییل»، «خصوصیسازی اراضی» پس از مصادره آنها از فلسطینی ها و «تبدیل نامهای عربی و جایگزینی نامهای عبری»، «مخالفت با مراسم بزرگداشت سالروز نکبت»، «مخالفت با سکونت عربها در محلههای یهودینشین»، «حذف واژه نکبت از کتب درسی»، «وادار کردن مدارس عربی به تدریس صهیونیسم، تاریخ و دولت اسراییل 3 جلسه در هفته»، «اعطای مجوز به وزیر کشور نسبت به سلب حق شهروندی بدون نیاز به دریافت اجازه از دادگاه و یا مشاور قضایی»، «اعطای مجوز به شاباک برای سلب حق شهروندی» و غیره از جمله این قوانین بودند که طی ماههای اخیر در اسراییل وضع شدهاند.
پس در این شرایط مقامات اسراییلی از طریق وضع این قوانین به فلسطینی های 48 میگویند: «یا نسبت به اسراییل اعلام وفاداری کنید و یا به دنبال سرزمینی دیگر برای خود باشید.»!! دوم اینکه مقامات اسراییلی از طریق این قوانین میخواهند ترسی در میان فلسطینی های 48 ایجاد کنند. بدین معنی که اگر نسبت به اسراییل وفادار نباشید و یا مدعی حق و حقوق بیشتری باشید، پس باید بدانید که در این شرایط دولت به ناچار طرحهای خود را به اجرا درمیآورد. هدف اسراییل از این اقدامات تبدیل قضیة فلسطینی های ساکن اراضی 48 به یک قضیة مدنی است. قضیة شهروندی در «دولت یهودی».
این در حالی است که مسئله این دسته از فلسطینی ها، مدنی نیست بلکه فقط ارتباطی جزئی با حقوق مدنی دارد. شهروندی نیز حق مدنی به شمار نمیرود. قضیة فلسطینی ها در داخل اراضی 48، قضیة ملی و گروهی میباشد و به این دلیل است که فلسطینی های این اراضی بر دریافت حق و حقوق خود به عنوان اهالی اصلی سرزمین، اصرار میورزند.
آنها معتقدند که اهالی اصلی این سرزمین هستند پس باید از کلیه حقوق ملی، مدنی و اجتماعی، برخوردار باشند این در حالی است که اسراییل به شدت با این امر مخالفت میکند. همچنین عربهای 48 موضوع هویت یهودی اسراییل را رد میکنند زیرا به اعتقاد ایشان این مسئله آینده آنها را به خطر میاندازد.
علاوه بر این، در حال حاضر در اسراییل واژه «ترانسفرِ آهسته» مطرح شده است. این واژه میتواند معانی و مفاهیم متعددی را در خود جای دهد که نمونههای آن در زندگی روزمره عربهای فلسطینی در اراضی اشغال شده به وضوح به چشم میخورد. آوارگی عربها در روستاهای مختلف، تنگ کردن عرصه زندگی بر فلسطینی های یافا، اللد و عکا، فقر، بیکاری، تبعیض و جلوگیری از پیشرفت، محاصره شهرها و روستاهای عربی توسط شهرکهای یهودی در طرح یهودیسازی الجلیل و نقب، ساخت شهرکهای جدید در نزدیکی محلههای عربنشین برای سکونت دادن هزاران تن از یهودیان مذهبی تندرو، مصادره اراضی عربی و محروم کردن آنها از هرگونه ذخایر جهت عدم پیشرفت در آینده، محروم کردن شهرها و روستاها از شهرکهای صنعتی و...، ایجاد درگیری و دغدغههای میان ملت فلسطین توسط شاباک برای عدم اطلاع از مسائل اساسی و غیره، همه و همه بخشی از این پدیده هستند.
به عبارت دیگر مقامات اسراییلی برای ایجاد حالتهای یأس و ناامیدی و احساس عدم توانمندی در میان نسل جوان و اینکه آنها دریابند که این مناطق دیگر برای سکونت مناسب نمیباشند و به دنبال مناطقی دیگری میروند، تلاش وافری بکار میگیرند. این امور به «ترانسفر آهسته» نامگذاری شدهاند. ناگفته نماند که تخریب منازل عربی که اخیراً در مناطق مختلف شاهد آن بودیم، نیز جزء یکی از اهداف اسراییل در این خصوص، میباشد. این اقدامات اسراییل دال بر تبعیض و تلاش برای اثبات هویت یهودی دولت آن است. رویدادهای اکتبر 2000 در قدس و مسجدالاقصی و به شهادت رسیدن 13 نفر از میان عربها، نمونهای بارز بر این ادعای ماست. اسراییل با فلسطینی ها به عنوان دشمن دولت یهودی برخورد میکند لذا کشتن آنها را مجاز معرفی کرده است. هرگز با شخص عربی به عنوان شهروند در دولت اسراییلی برخورد نشده، او نه حق اعتراض و نه حق شرکت در تظاهرات را دارد. کمیته اور که در پی رویدادهای اکتبر تشکیل شد اعتراف کرد که پلیس اسراییل با عربها به عنوان یک دشمن برخورد کرد نه به عنوان یک شهروند.
همچنین اگر بخواهیم کشتار یومالارض و به شهادت رسیدن 6 تن از فلسطینی ها را به یاد آوریم خواهیم دید که تشکیلات اسراییلی در قتل و کشتار عربها، درنگ نمیکند و یک ترس و نگرانی از عربهایی که در مرزهای دولت خود زندگی میکند، در دل جامعه یهودی به وجود میآورد. این اقدام اسراییل با هدف سرگرم کردن اذهان عمومی و ایجاد احساس خطر و تنفر در جامعه یهودی برای چارهاندیشی به منظور مقابله با این امر، انجام میگیرد.
و بدین ترتیب شاهد نوعی تحول در تصریحات رسمی مقامات در اسراییل هستیم و همه آنها نسبت به خطر عربی که در کمین است، هشدار میدهند. بسیاری از مورخان از جمله یهودیان معتقدند که سیاست اسراییل تغییر نکرده و اسراییل برای مقابله با خطر عربی، برای انجام کشتارهای جدید در آینده، آمادگی کامل دارد. همچنین اسراییل راه سرکوب عربها را در پیش گرفته است. در این راستا ایلان بابی یکی از مورخان نیز معتقد است که اسراییل برای رویارویی با فلسطینی های اراضی 48، آمادگی کشتار، مهاجرت و... را دارد.
هم اکنون یک سؤال سخت و جدی در اینجا مطرح میشود: آیا تلاش جدیدی برای سوق دادن فلسطینی ها به یک رویارویی نابرابر به منظور مهیا کردن افکار عمومی در جهت وارد کردن ضربة آتی به آنها در حال شکلگیری است؟ ضربهای که از طریق قرار دادن آنها در موضع (کشور ستیزی) و تبلیغات گسترده بر روی این مسئله به منظور توجیه اقدامات آینده صورت خواهد گرفت. آیا مشکل فلسطینی ها «شهروندی» و «وفاداری» نسبت به اسراییل است یا اینکه مشکل این دسته از افراد، ملی و قومی میباشد؟ آیا ممکن است اسراییل پیشنهاد طرح عربی را بپذیرد؟ در صورت عدم پذیرفتن آیا اسراییل قصد اجرای ترانسفر را دارد؟
همچنین میپرسیم:
چرا اسراییل بر هویت یهودی دولت اینقدر اصرار میکند؟ و این تعریف پس از رسیدن به توافق با ملت فلسطین در کرانه باختری و نوارغزه، چه تأثیری بر حضور فلسطینی ها خواهد داشت آیا واقعاً اسراییل میتواند با زندگی اقلیت فلسطینی در مرزهای خود کنار بیاید؟ اقلیتی که میزان افزایش جمعیت آن در مقابل مردم اسراییل بیشتر است؟ اسراییل چگونه میتواند با خطر جمعیتی فلسطینی یا به گفته خود عربها که آینده آن را تحتالشعاع قرار میدهد، مقابله کند؟ اسراییل چگونه میتواند با گروهی که همواره از آنها به عنوان «خطری امنیتی» یاد میکند، ارتباط برقرار نماید؟ آیا همچنان مسئله ترانسفر برای این دولت، نگرانی ایجاد میکند؟
تشکیلات اسراییلی برای فلسطینی هایی که در مرزهای 48 ساکن هستند، چه برنامههایی در نظر گرفته است؟ در پرتو درگیری بر سر هویت، شاید بتوان گفت که این اصلیترین سؤالی است که در حال حاضر اذهان را مشغول کرده است. در اینجا به عمق تفکر جدید صهیونیستی مبنی بر درگیری موجودیتی پی میبریم. آیا ممکن است اسراییل این عبارت را برای اجرای ترانسفر جدید، بکار گیرد؟ آیا اسراییل میتواند موضوع سیادت و هویت یهودی دولت را علیه منافع اقلیت فلسطینی، حاکم کند؟ موضوع مهم در اینجا این است که آیا عربهای ساکن اراضی 48 توانایی رویارویی نابرابر علیه این اقدام را دارند؟ آیا ابزارها و شرایط مناسب برای این درگیری در میان عربها وجود دارد؟
فلسطینی های ساکن اراضی 48 باید بدانند که کلیه اقدامات نژادپرستانه اسراییل علیه آنها، زمینه را برای مطرح کردن مسئله «دولت یهودی صهیونیستی» که فلسطینی ها جایی در آن نخواهند داشت، فراهم میکند. همچنین زمینه را برای سوق دادن عربها به رویارویی نابرابر که ممکن است در شرایط خاص و معین، مطرح شود، فراهم مینماید و در اینجا عربها باید کاملاً از این طرحها و اقدامات مطلع شده و به صورت جدی به مقابله آن بپردازند و هرگز بر این باور نباشند که اوضاع جهان پس از سال 48 بهبود یافته و مردم روشن بین به اسراییل - پس از گذشت چند سال- اجازه نخواهند داد که اهالی و ساکنان اصلی این سرزمین را وادار به مهاجرت کنند.
نویسنده: رمزی الحکیم
منبع: www.nedains.com
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس