چرا رژیم صهیونیستی از پیامدهای انقلاب های عربی بیم دارد؟این درحالی است که آمریکا نیزبحرانی ترین شرایط...
اسرائیل هرگز نمی تواند پیامدهای انقلاب های ملتهای عرب در زمینه های راهبرد سیاسی، امینتی، اقلیمی را بپذیرد و این مساله نشان می دهد که رژیم صهیونیستی بیش از دیگر کشورها از تحولات و خیزش های مردمی اعراب می ترسد چرا که صهیونیست ها و سرویس اطلاعاتی آنها هیچ وقت پیش بینی چنین تغییراتی را نکرده بودند، بویژه اکنون که این تغییر و تحولات حالت جدی به خود گرفته و رژیم صهیونیستی در روند بین المللی خود شاهد از دست دادن مشروعیت خود است.در همین راستا، "ناحوم برنیاع" تحلیلگر و روزنامه نگار روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوت" می گوید:" انقلاب های مردم جهان عرب موجب آشفتگی اوضاع امنیتی منطقه، ضعیف کردن جایگاه و انزجار برخی دولتها از جمله اسرائیل در جهان شده است. این در حالی است که آمریکا نیز بحرانی ترین شرایط خود در 30 سال اخیر قرار گرفته است و نمی تواند آنچنان که باید از اسرائیل حمایت کند، علاوه بر آن ناآرامی هایی که در مصر وجود دارد، اختلافاتی که میان ترکیه و اسرائیل وجود دارد و جایگاه و ارزشی که فلسطین در جامعه بین المللی پیدا کرده است، نشان می دهد که عمر اسرائیل رو به پایان است".( یدیعوت آحارنوت/9/21) در حقیقت اسرائیل از پیامدها و عواقب انقلاب های عربی به شدت نگران است. این انقلاب ها، جهان عرب را برای اولین بار در طول تاریخ جنگ و درگیری با اسرائیل در معادلات صلح و جنگ قرار داد. این در حالی است که این عامل به دلیل سرسپردگی ملتهای عرب به خواسته های دیکتاتورهای حاکم وجود نداشت. به عبارت دیگر، معادلات درگیری با اسرائیل دیگر در دست حاکمان نیست، بلکه این مردم هستند که در مداخلات امور جنگ عربی –اسرائیلی نقش تعیین کننده دارند.در واقع این انقلاب ها مردم را به تاریخ بازگردانده و باعث شد که آزادی، عدالت و کرامت در اذهان آنها نقش ببندند. از همین روی این ارزشها باید در سیاست خارجی کشورهای انقلابی بویژه درباره آنچه که به حمایت از حقوق فلسطینیان و ممانعت از تجاوز رژیم صهیونیستی مربوط می شود، حفظ
شود.افزون بر آن، انقلاب های مردمی در تونس، یمن، مصر و...دو محیط سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی را تحت شعاع قرار دادند. مصر قبل از انقلاب با بعد از انقلاب تغییر کرد، یعنی اینکه روابط ملتمسانه مبارک و رژیم وی با اسرائیل در سیاست،اقتصاد و امنیت دیگر مورد قبول مردم نیست، بدون اینکه جنگی میان این دو دولت صورت بگیرد.قطع رابطه با رژیم صهیونیستی بدون هیچ گونه جنگ و درگیری و استفاده از ابزارهای نظامی و غیر نظامی به این معنا نیست که مصر با آن به عنوان دولتی استعماری و نژاد پرست در منطقه سازگاری دارد. بلکه سعی می کند با ابزارهای دیپلماتیک و راههای مسالمت آمیز و مشروع می تواند با چالشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و فرهنگی که رژیم صهیونیستی آن را بر جهان عرب تحمیل می کند، مقابله کند.در حقیقت تحول به سمت دموکراسی و ایجاد دولت مستقل باعث درپیش گرفتن سیاستهای واضح، عقلانی و رئالیستی می شود که می تواند بین حقوق و ظرفیت و تواناییها و ممکن و ناممکن در زمینه درگیری با رژیم صهیونیستی تعادل برقرار کند. این سیاستهایی که حداقل از حقوق، کرامت و عدالت در مقابله با سیاستهای سرسختانه اسرائیل دفاع می کند با سیاستهای خفت بار حسنی مبارک و امتیاز دهی رژیم وی به اسرائیل قابل قیاس نیست.جهان ملتها به گام برداشتن به سمت تعمیم ارزش های مدرن بر اساس عقل گرایی، لیبرالیسم، سکولاریسم و دموکراسی تشویق می کند، این در حالی است که اسرائیل بر خلاف تاریخ جهان و حتی بر خلاف تاریخ جدید خاورمیانه که به سمت دموکراسی و حقوق شهروندی خیز برداشته است، حرکت می کند.در شرایطی که جهان عرب علی رغم سختی ها و مشکلات پیش روی آن اکنون بیش از هر زمان دیگری در حال تغییر است ، رژیم صهیونیستی برسر چهار راهی ایستاده است.رژیم صهیونیستی اگر با جریان تغییر همراهی کند، در این صورت باید از دولت استعماری و نژاد پرستانه خود دست بردارد و یک دولت مدنی و دموکراتیک را بپذیرد، اما اگر با ابن جریان مخالفت کند با دولت استعماری که دارد سیر نزولی و قهقرایی را طی می کند.
نویسنده: ماجد کیالی
مترجم: سید جبار حسینی
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس