چرا تل آویو1027 اسیر فلسطینی را آزاد کرد؟البته عدهای نیز سعی کردندتاباتحلیلهایی مزوّرانه وناشی ازعجز،این...
امام صادق(ع) میفرمایند: «صبر و مقاومت خیر و نیکی را به دنبال دارد پس صبور باشید و استقامت و صبر را در وجود خویش ریشهدار کنید تا پاداش استقامت را کسب کنید.»
در روز سه شنبه 18 اکتبر 2011م (26 مهر 1390ش) رخدادی به وقوع پیوست که پرده از حقایقی انکار ناشدنی برداشت و اذهان مردم جهان بهویژه مسلمانان را به خود مشغول ساخت. واقعهای که با در نظر گرفتن ابعاد گسترده و زوایای مختلف آن، به وضوح میتوان به جایگاه و وضعیت حال حاضر رژیم صهیونیستی و همفکران و حامیان این رژیم در منطقه پی برد و تا حدودی میتوان آیندهی این رژیم را در منطقه پیش بینی نمود.
در این روز، رژیم صهیونیستی که خود را قدرتمندترین نظام و نمایندهی ابرقدرتهای غربی در منطقه نامیده بود، مجبور گردید برای آزاد کردن یک سرباز خود از دست رزمندگان مقاومت فلسطین، 1027 اسیر فلسطینی را آزاد کند؛ آزادگانی که حتی برخی از آنان در دادگاههای رژیم صهیونیستی محکوم به حبس ابد شده بودند.
البته عدهای نیز سعی کردند تا با تحلیلهایی مزوّرانه و ناشی از عجز، این شکست اسراییل را کوچک جلوه دهند اما این شکست آن چنان بزرگ و سخت بود که اگر همزمانی آن با اخبار مهم بیداری اسلامی و بحران در غرب همراه نبود به طور قطع تا مدتی طولانی تمام رسانهها، متفکرین و سیاستمداران جهان را درگیر خود میساخت زیرا این تبادل نتیجهی حداقل پنج سال مبارزهی رژیم صهیونیستی برای آزادی این اسیر بود که محاصرهی غزه و جنگ 22 روزه نیز از ابعاد این مبارزه محسوب میشوند.
نحوهی اسارت شالیط
در تاریخ 9 ژوییه 2006م. قایقهای جنگی رژیم صهیونیستی خانوادهی «هدی غالیه» را در ساحل دریای شهرک بیت لاهیا در شمال نوار غزه هدف گلولهباران قرار داده بودند. پس از این جنایات رسانهها عکس هدی غالیه را منتشر کردند که بر سر پیکر خانوادهی خود ناله و زاری میکرد. با انتشار این تصاویر گروهی از جوانان فلسطینی بامداد روز 25 ژوییهی 2006م. در عملیات «توهم بر باد رفته» یک پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی در مرزهای شرق شهر رفح واقع در جنوب نوار غزه را هدف قرار دادند.
رزمندگان مقاومت فلسطین در این عملیات توانستند «گیلعاد شالیط»، سرباز اسراییلی را در حالی که در داخل تانک سرگرم شلیک گلولههای کشنده به سمت کودکان و کشاورزان فلسطینی در غزه بود، به اسارت بگیرند. پس از این که «شالیط» توسط مقاومت به اسارت درآمد دستگاههای امنیتی رژیم اسراییل نقشههای زیادی را برای کسب اطلاع از مخفیگاه سرباز اسیر خود طراحی کردند اما مقاومت با تمام این دسیسهها از جمله حملهی وحشیانهی رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه در سال 2008م. مبارزه کرد و در این 5 سال نگذاشت خبری از شالیط در اختیار اسراییلیها قرار بگیرد.البته به گفتهی پژوهشگر مصری «عبدالحلیم قندیل»، این عملیات، نخستین عملیات از نوع خود نبود بلکه پیش از این نیز نیروهای فلسطینی سربازانی را از نیروهای اسراییلی به اسارت گرفته بودند اما هر بار اسراییل توانسته بود اسرای خود را از بند مقاومت آزاد سازد. اما این اتفاق در رابطه با شالیط رخ نداد در حالیکه دستگیری شالیط در غزه ـ سرزمینی بالغ بر 365کیلومترمربع ـ صورت گرفت و رژیم صهیونیستی تمام توان اطلاعاتی و نظامیاش را برای آزادی شالیط به خدمت گرفت و حتی «زیپی لیونی» و «بنیامین نتانیاهو» قول آزادی او را دادند اما با این همه طی پنج سال مبارزهی نظامی و اطلاعاتی، رژیم صهیونیستی نتوانست به آرزوی خود یعنی آزادی شالیط دست یابد. با این تفصیل به خوبی روشن میشود که چگونه اسراییل به آزادی 1027 اسیر فلسطینی در مقابل تنها یک اسیر اسراییلی تن میدهد.«سید مرتضی نعمت زاده»، رایزن اسبق فرهنگی ایران در سوریه و سردبیر خبرگزاری تقریب، نیز در پاسخ به این سؤال که چرا یک اسیر اسراییلی در برابر 1027 آزادهی فلسطینی مبادله میشود ابتدا اظهار میدارد که: «تلاشهای زیادی از سوی طرف اسراییلی صورت گرفت تا از راههای مختلف شالیط آزاد شود. حملات پراکنده، جنگ 22 روزه و همچنین ادامهی محاصره غزه از ترفندهایی بود که اسراییل در این راه به کار برد. اسراییل حتی پس از پذیرش مبادله، تصمیم داشت تا اسرای آزاد شده را به خارج از فلسطین تبعید کند، اما این امر با مقاومت حماس محقق نشد.
همچنین اسراییل حاضر نبود فلسطینیان اراضی 1948 که دارای تابعیت اسراییلی هستند را در طرح آزادسازی قرار دهد و مدعی بود که این اسرا، شهروندان اسراییلی هستند و کسی نباید دربارهی آنها تصمیم بگیرد، اما پافشاری و ایستادگی فلسطینیان باعث شد که اسراییل این مسأله را بپذیرد. اسراییل در خصوص افرادی که از قدس دستگیر شده بودند نیز مقاومت میکرد. علاوه بر این تلاش میکرد که از آزاد کردن زندانیانی با احکام حبس طولانی مدت و یا ابد سر باز بزند، اما فلسطینیان باز هم این مسأله را بر اسراییل تحمیل کردند که این خود پیروزی بزرگی است
وی سپس مهمترین مسایلی را که در این زمینه دخیل بودهاند بدین ترتیب بیان میکند: «اول این که انقلابهای عربی معادلهی قدرت در منطقه را به نفع فلسطینیان تقویت کرده و دوم این که آشتی ملی میان فلسطینیان (فتح و حماس) گام مهمی بود که به تحقق این هدف کمک کرد. هر چند این آشتی هنوز نهادینه و کامل نشده اما به هر حال اتفاق نظر در این زمینه نقش مهمی در آزادی فلسطینیها داشت البته نباید نادیده گرفت که 1027 اسیر از تعداد 8000 اسیر فلسطینی که در زندانهای اسراییل به سر میبرند تنها یک هشتم را در برمیگیرد در حالی که آزادی یک اسیر اسراییلی به معنای آزادی تمام اسرای اسراییلی در بند فلسطین است زیرا این اسیر، تنها اسیری است که در بند نیروهای مقاومت فلسطین است، از طرفی باقی ماندن شالیط در دست مقاومت فلسطین پس از پنج سال، شکست بزرگی برای اسراییل به حساب میآمد شکستی که با گذشت زمان، سختتر و سنگینتر میشد و هزینههای فراوانی را بر رژیم اسراییل تحمیل میکرد تا جاییکه حتی فشارهایی را از داخل رژیم صهیونیستی نیز متوجه مقامات این رژیم کرده بود.
در اکتبر سال 2009م. گردانهای «عزالدین قسام» به ابتکار جالبی دست زدند که باعث بروز اعتراضهایی درون اسراییل برضد ناتوانی حکومت نتانیاهو شد. مقاومت فلسطین، در این زمان برای نخستین بار نواری ویدئویی از شالیط منتشر کردند که در آن شالیط در حالی که لباسی نظامی به تن داشت وروزنامهی «فلسطین» به تاریخ 14 سپتامبر 2009م. را مطالعه میکرد، بنیامین نتانیاهو را مورد خطاب قرار داد و از او خواست تا شروط حماس برای آزادی او را قبل از این که فرصت از دست برود، بپذیرد که یکی از آن شروط آزادی 1000 اسیر فلسطینی بود.
انتشار این نوار ویدئویی باعث تشکیل جنبشی در اسراییل گردید که به جنبش تلاش برای آزادی شالیط مشهور گشت. این جنبش در مکانها و زمانهای مختلفی در سرزمینهای اشغالی، تحصنهایی اعتراضی را ترتیب داد یکی از این اعتراضها در ماه گذشته رخ داد که طی آن هزاران شهروند اسراییلی معترض به وضعیت اقتصادی بههمراه «نوام شالیط»، پدر «گیلعاد شالیط»، بیست و پنجمین سالروز تولد شالیطط را جشن گرفتند و خواستار آزادی و نجات جان وی شدند.در واقع میتوان گفت که شالیط تنها یک سرباز اسراییلی در بند فلسطین نبود بلکه شالیط پس از گذشت پنج سال به عنوان آبروی از دست رفتهی اسراییل در دست رزمندگان فلسطینی به حساب میآمد. از طرفی گیلعاد شالیط مهره ای بود از ارتش مجهز اسراییل با پشتوانهی آمریکا و غرب که بعد از استقامت نیروهای مبارز فلسطینی در برابر تمام قدرت رژیم صهیونیستی، به مُهر ننگی بر پیشانی اسراییل مبدل شده بود که فشارهای داخلی و خارجی را برای این رژیم در پی داشت و از جانبی دیگر تنها امید اسراییل برای ایجاد فشار بر حماس، حکومت مبارک در مصر بود که این برگ برنده نیز پیش چشمان بهت زدهی صهیونیستها به خاکستر مبدّل گشت و غبار نا امیدی را بر چهرهی دولتمردان اسراییلی و غربی نشاند.
سقوط مبارک، موج نفرت از اسراییل را در مصر به همراه داشت و این امر، زنگ خطری برای اسراییل بود، بدین معنا که اگر با شرایط کنونی اقدام به پذیرش شروط مقاومت فلسطینی و آزاد سازی شالیط نکند به طور حتم در آینده مجبور خواهد بود برای رسیدن به هدف خود یعنی آزادی شالیت، بهای سنگینتری را بپردازد زیرا با خیزش جنبشهای مردمی منطقه هر روز بر انزوای اسراییل در منطقه افزوده میشد و حال با این تفصیل، جا دارد که سؤال اول را به گونهای دیگر مطرح کنیم، یعنی باید گفت چرا تنها 1027 اسیر فلسطینی در برابر آزادی شالیط؟ اگر مقاومت فلسطینی بیشتر صبر میکرد شاید حتی میتوانست در برابر آزادی تمام اسیران فلسطینی، شالیط را که آبروی ریخته شدهی اسراییل محسوب میشد به این رژیم تحویل دهد.البته در میان کسانی که به تحلیل ابعاد این مسأله پرداختند عدهای نیز علت این تبادل نابرابر را اهمیتی دانسته اند که اسراییل برای جان شهروندانش قایل است اما بی اساس بودن این تحلیل به وضوح آشکار است چراکه اگر جان شالیط برای اسراییل اهمیتی داشت، این رژیم، گفتوگو با مقاومت را پنج سال به تأخیر نمیانداخت.مشخص است که جان شهروندان و سربازان اسراییلی برای این رژیم اهمیت دارد اما این اهمیت ناشی از حس انسان دوستی نیست بلکه دولتمردان صهیونیست ناچار بودند که برای نجات جان شالیط هر هزینهای را بپردازند زیرا در سالهای اخیر ارتش این رژیم با نا امیدی و افسردگی سربازان و نیروهای خویش مواجه شده است و پس از شکستها و تلفات پی در پی در جنگهای 33روزهی لبنان و 22 روزهی غزه دیگر امید و انگیزهای برای نیروهای صهیونیستی باقی نمانده است از طرفی اعتراضهای مردمی شهروندان اسراییلی برای نجات جان شالیط، اهمیت این مسأله را برای دولتمردان اسراییل مضاعف ساخته بود تا جاییکه آنان را به پذیرش شروط مقاومت وادار ساخت که در نتیجه این تبادل خشم افراطیون صهیونیست را در پی داشت و همین امر نیز گواه دیگری بر پیروزی مقاومت در این عرصه به حساب میآید.یکی از مهمترین دست آوردهای که در جریان این مبادله نصیب فلسطینیان شد اثبات این امر بود که این مذاکره نیست که راه را باز میکند، بلکه تا زمانی که فلسطینیان قدرتمند نباشند و مقاومت نداشته باشند، حتی مذاکره نیز کاری را از پیش نمیبرد. تحلیلگران مصری نیز بر این امر تأکید کردند و مقاومت را تنها راه مؤثر در تعامل با رژیم صهیونیستی دانستند.به گزارش خبرگزاری قدس، اولین تبادل اسرا، در تاریخ 16 ژوییهی 1968م. و پس از آن که اعضای سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) یکی از هواپیماهای اسراییلی حامل 112 مسافر را ربودند، انجام گرفت که بر اساس آن سازمان ساف با نظارت صلیب سرخ 20 نفر از اسرای فلسطینی را در ازای تعداد مسافران ربوده شده مبادله کرد.دومین تبادل اسرا در سال 1971م. و بین سازمان ساف و مقامهای اسراییلی انجام گرفت که بر اساس آن، دو فلسطینی از جمله «محمود حجاز» رهبر انقلاب فلسطین، در ازای یک نظامی ربوده شدهی اسراییلی آزاد شدند. بیشترین تبادل اسرا در سال 1982م. و بین جنبش فتح و مقامهای اسراییلی انجام گرفت که در آن زمان جنبش فتح، 4600 اسیر فلسطینی را با شش نظامی ربوده شده توسط اعضای این سازمان، مبادله کرد.جبههی خلق برای آزادی فلسطین نیز در این سال موفق شد دو نظامی اسراییلی دیگر را به اسارت گیرد که سه سال بعد (1985) این جنبش به رهبری «احمد جبرییل» و با نظارت صلیب سرخ توانست 1150 زندانی فلسطینی را در قبال آزادی دو نظامی اسراییلی ربوده شده، آزاد کند.
نگاهی به وضعیت آزادگان فلسیطینی در زندانهای اسراییل
اکنون و پس از این مبادله، به گفتهی وزارت اسرا در دولت قانونی فلسطین (حماس)، همچنان بیش از 5300 اسیر فلسطینی با شرایطی دشوار در زندانهای رژیم صهیونیستی بهسر میبرند که در میان آنان 22 تن از نمایندگان مجلس قانونگذاری فلسطین که همگی از اعضای حماس هستند و 280 کودک کم سن و سال فلسطینی نیز وجود دارند.اوضاع آزادگان فلسطینی در زندانهای اسراییل بسیار اسفبار است و بنا به گزارشاتی که فلسطینیان آزاد شده از اوضاع این زندانها ارایه کردهاند بدترین شکنجهها و آزارهای جسمی و روحی بر زندانیان فلسطینی تحمیل میشود.«نعمت الحلو» یکی از دختران مبارز فلسطینی از جبههی مردمی آزادی فلسطین است که در یک درگیری با نظامیان صهیونیست در حالی که دست و صورت وی به شدت مجروح شده بود دستگیر میشود. پزشکان اسراییلی بهدلیل این جراحات، دست وی را قطع کردند و در حالی که میتوانستند چشم او را مداوا کنند اما با اهمال در معالجهی چشمش، او بینایی یکی از چشمانش را از دست داد در حالی که وقتی پدر وی از صلیب سرخ خواست تا با هزینهای که او میپردازد دخترش را معالجه کنند، با مخالفت شدید صهیونیستها مواجه شد.
قبل از انتقال او به زندان، موهایش را تراشیدند و چهار عدد از دندانهایش را نیز کشیدند و هنگامی که در زندان از شدت درد صدای ناله او بلند میشد او را به اتقاق بازجویی میبردند و از او میخواستند که بگوید مواد منفجرهای را که حمل میکرده از چه کسی گرفته است تا او را معالجه کنند. این آزادهی فلسطینی تا هفت سال به همین منوال در زندانهای رژیم صهیونیستی باقی ماند.اسراییل هیچگاه برای کسانی که در زندانهایش هستند حکم اعدام صادر نمیکند بلکه آنان را با حکم به حبس ابد و بیمار ساختن و شکنجه دادن بهصورت تدریجی به شهادت میرساند. البته عدم صدور حکم اعدام برای زندانیان در سرزمینهای اشغالی دلایلی دارد که حتی تلاشهای برخی دولتمردان این رژیم برای قانونی کردن صدور این حکم به نتیجه نرسیده است چنان که در سال 1974م. رییس پلیس رژیم صهیونیستی خواهان اجرای حکم اعدام برای زندانیان فلسطینی شد و این حکم را موجب جلوگیری از جرایم فلسطینیان در زندانها دانست. «عدنان جابر» در کتاب «ملحمه القید و الحریه» دلایل عدم صدور حکم اعدام را در رژیم صهیونیستی اینگونه میشمارد:
1. رسانههای رژیم صهیونیستی سالیان متمادی تمام تلاش خود را بهکار گرفتهاند تا نقاب بشر دوستی و حمایت از حقوق بشر را بر چهرهی این رژیم بنشانند و اسراییل را بهعنوان نظامی زاییدهی لیبرال دموکراسی غرب و تمدنی پیشرفته و بشر دوستانه معرفی کنند از این رو این رژیم نمیتواند به طور رسمی قانون اعدام را تصویب کند و مجبور است با بیمار ساختن زندانیان فلسطینی و اعمال شکنجه، آنان را به شهادت برساند.
2. اگر حکم اعدام در این رژیم قانونی و رسمی شود قاعدتاً جرم قتل را نیز در برمیگیرد و در این صورت اولین قربانی این قانون شهروندان اسراییلی هستند زیرا جرم قتل در میان مهاجران صهیونیست بهشدت شایع است و اعمال چنین قانونی در اسراییل موجبات نارضایتی این شهروندان را به دنبال خواهد داشت.
3. در صورت اجرای قانون اعدام در این زندانها، با هر فلسطینی که در زندانهای اسراییل اعدام میشود خشم و نفرت ملتهای منطقه از رژیم صهیونیستی بیشتر میشود.
4. اعدام کردن زندانیان فلسطینی نه تنها باعث ضعف اسیران نمیشود بلکه آنان را در مبارزه و همکاری نکردن با رژیم صهیونیستی مصمّمتر میسازد زیرا اسیری که بداند اعدام در انتظار اوست در راه مبارزه با جرأت بیشتری عمل میکند.
إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون
به راستى آنان که گفتند پروردگار ما اللَّه است و در پاى این گفته خود استقامت ورزیدند نه ترسى دارند و نه اندوهگین مىشوند. (سورهی احقاف، آیهی 13)
نویسنده:احمد ربیعی فر