پیدا و پنهان تجاوز اخیر "اسراییل" به رفح

در یکی از وحشیانه ترین تجاوزات رژیم صهیونیستی به مراکز گروههای مقاومت فلسطینی در جنوب نوار غزه، نه تن ازاعضای گردانهای القدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین از جمله احمد الشیخ الخلیل (ابو خضر) از مهمترین فرماندهان این گردانها به شهادت رسیدند.
این تجاوز کاملا ناگهانی و غیر منتظره و تقریبا چند روزی پس از موفقیت گروههای مقاومت فلسطینی درآزادی 1027 اسیر فلسطینی در ازای ازادی یک اسیر صهیونیستی صورت گرفت. همچنین این تجاوز پس از یک دوره تقریبا طولانی مدت آرامش درنتیجه عملیات استشهادی سه ماه قبل علیه نظامیان اسراییلی درمنطقه ایلات(جنوب فلسطین اشغالی) انجام گرفت.
همین امر سبب می شود تا پرسشهایی در خصوص ابعاد، اهداف و همچنین شرایط زمانی این تجاوز مطرح گردد.

رژیم اشغالگر قدس به سبب ماهیت تجاوزکارانه خود بدون شک تجاوزاتش علیه سرزمین و ملت فلسطینی را به پایان نخواهد برد مگر اینکه به این اشغالگری پایان داده شود و یا این اشغالگری به پایان راه خود برسد. کاری که اسراییل دقیقا از نخستین ساعات انتشار خبر اسارت گلعاد شالیط در 25 ژوئن سال 2006 علیه سرزمین و ملت فلسطین صورت دادند.
امری که فی نفسه مهر باطلی می زند به ادعای برخی ها که همواره می گویند" نباید توجیهی به دست اشغالگران برای تجاوز داد" . در پاسخ به این دست از جریانها باید گفت: "توجیه جنایت اشغالگران علیه ملت فلسطین در ذات تجاوزکارانه آنان نهفته است".  
با این وجود انجام چنین جنایتی بدون شک دارای ابعادی است که مرتبط با برپایی شادی و سرور اهالی غزه و کرانه باختری در نتیجه موفقیت گروههای مقاومت به ازادی 1027 اسیر فلسطینی می شود. خوشحالی که با شادی و سرور ملتهای عربی در سقوط دیکتاتورها نیز همزمان شد. متعاقب آن در کنار توجه به این بعد قضیه البته نباید از تحرکات امنیتی ، سیاسی و رسانه ای درون رژیم صهیونیستی و تاثیر ان بر اجبار اسراییل در تجاوز به نوار غزه نیزغافل شد.
محافل امنیتی رژیم صهیونیستی خوف ان دارند که قدرت بازدارندگی اسراییل پس از مبادله اسرا خصوصا در نوار غزه پایان یافته تلقی شود و گروههای دیگر فلسطینی با این تلقی نیز مبادرت به اسارت نظامیان بیشتری از ارتش و سایر نیروهای اسراییلی کنند.
و لذا بااین تجاوز برق اسا و غیر منتظره تلاش می کنند به فلسطینی ها بار دیگر قدرت اسراییل را در تحمیل الام بیشتریادآور شوند.
تاثیر رسانه ای لحظه ای که تصویر نظامی اسراییلی شالیط را در دستان اعضای مقاومت نشان می داد بسیار تحریک کننده و تحقیر امیز بود. خصوصازمانی که احمد الجعبری یکی از فرماندهان مقاومت را نشان می داد که در برابر دوربین های تلویزیونی شالیط را تحویل مقامات مصری می داد.   شالیطی که پنج سال در اسارت گروههای مقاومت بود بدون آنکه سازمانهای امنیتی اسراییل ردی از او در نوار غزه بیابند و الجعبری که با ان گامهای پرصلابتش رعب در دل هراسراییلی می افکند که مبادا روزی در اسارت فلسطینی ها در ایند.

تجاوز ناگهانی روز گذشته اسراییل دقیقا با هدف بازگرداندن روحیه شجاعت در درون "سرباز اسراییلی" صورت گرفت. سربازی که این صحنه ها را بارها از تلویزیون مشاهده کرد و مجسم می نمود اگر جای شالیط بود بر سرش چه می آمد؟.
صهیونیستها با تجاوز وحشیانه اخیر خود به رفح تلاش کردند پیامی هم به جامعه صهیونیستی اسراییل مخابره کنند و اینگونه القا نمایند که اسراییل به رغم سرخوردگی و ناکامی در موضوع شالیط در برابر گردانهای القسام همچنان قدرتمند بوده و همچنان نیز حرف اول و آخر در نوار غزه را او می زند.
البته نباید ازبعد "محاسبات انتخاباتی" این جنایت در درون اسراییل نیز غافل بود. این تجاوز نوعی نمایش قدرت برای نتانیاهو در برابر رای دهندگان اسراییلی نیز می تواند محسوب شود. نخست وزیر افراط گرای اسراییل تلاش می کند قدرت خود را در اتخاذ تصمیمات نظامی سرنوشت ساز در برابر رای دهنده اسراییلی نیزبه اثبات رساند.

همچنین این عملیات نظامی نوعی تست گروههای مقاومت در نوار غزه و میزان توانمندی انان در واکنش نظامی علیه اسراییل نیز محسوب خواهد شد.

صهیونیستها همچنین با این تجاوز در پی یافتن پاسخی به پرسش های زیرنیز هستند:

- اینکه ایا آنان – با توجه به شرایط منطقه ای - نیتی برای آغازدرگیری پرشدت با اسراییل را دارند ویا نه به یک واکنش محدود بسنده خواهند کرد؟
- میزان توانایی گروههای مقاومت فلسطینی در استفاده از تغییرات منطقه ای چقدر است؟
- موفقیت در مبادله اسرا تا چه میزان بر تصمیمات نظامی انان تاثیر گذاشته است؟
 
این تحلیل نیز وجود دارد که هدف  اشغالگران اسراییلی از افزایش درگیریها در جبهه نوار غزه  تلاش برای ترور رهبران مقاومت و ورود انان به یک درگیری فرسایشی خصوصا علیه افرادی که در عملیات ربایش گلعاد شالیط نقشی موثر داشته اند.
از دید مقامات امنیتی و نظامی اسراییل این گونه تجاوزات حتی می تواند به آنان  این امکان را بدهد تا آن دسته از اسرایی که تازه آزاد شده اند و به زعم صهیونیستها دستشان به خون اسراییلی ها آلوده بود و ناچار مجبور به آزادیشان شدند را ترور نمایند.
 از این حیث می طلبد که گروههای مقاومت فلسطینی ضمن هوشیاری، راهبردی متناسب در قامت واکنش به این اقدام تجاوزکارانه صهیونیستها اتخاذ نمایند.

صرف نظر از اهداف و ابعاد پیچیده  اقدام جدید صهیونیستها ، این تجاوز نشان می دهد که اشغالگران اسراییلی از نوعی خشم همراه با سرخوردگی به سبب موفقیت مقاومت فلسطینی در انجام مبادله اسرا رنج می برند.
همچنین آنان معتقدند پایکوبی ملت فلسطینی از این مبادله در نهایت به اعتماد واطمینان بیشترملت فلسطین نسبت به مقاومت خواهد انجامید.
از این رو به زعم سران صهیونیستی فاجعه رفح نه تنها شیرینی این موفقیت بزرگ (مبادله اسرا) را می تواند در کام ملت فلسطین در کرانه و نوار غزه تلخ کند همزمان می تواند فلسطینی ها را از انتخاب گزینه مقاومت تهدید نماید.
 این معادله دست کم می تواند چند صباحی بر عمر برخی جریانات "سازشکار" که مخالف مقاومت هستند، بیفزاید.

اسراییل امروز حتی قادر نیست بیم و هراس خود را از آنچه در درون و پیرامونش می گذرد، پنهان نماید. این ناتوانی رادر اظهارات ضد ونقیض مقامات این رژیم –در باب ادامه و یا توقف حملات به غزه-  به وضوح می توان مشاهده نمود.
 اسراییل امروز ضعیف تر از ان است که بتواند جنگی فراگیر علیه گروههای مقاومت فلسطینی در نوار غزه براه اندازد. دلیل آن تحولات دراماتیکی منطقه عربی و همچنین افزایش جایگاه جمهوری اسلامی ایران از یکسو و ترکیه به نفع کشورهای عربی خاصه فلسطینی ها از سوی دیگر است.
ضمن انکه  آمریکا و اروپا به سبب مشکلات اقتصادی و مالی خود نه می توانند و نه می خواهند  از اسراییل در ماجراجویی هایش حمایت کنند و نه می توانند به او اجازه دهند پا در میدانی گذارد که عواقب ان به هیچ وجه مشخص نیست.
براین اساس می طلبد گروههای مقاومت فلسطینی پاسخی درخور به " عامل قتل شادی فلسطینیان" داده و معادله "بمباران در برابر بمباران" را برای اثبات توانمندی هایش آنچنانکه در جنگ 22 روزه از خود بروز داد اجرایی نماید.
بدون شک هرگونه رفتار سهل انگارانه در برابر دشمن صهیونیستی او رادر ترور فرماندهان بزرگ مقاومت جری تر خواهد کرد. 

پژوهش از : مهدی شکیبایی