qodsna.ir qodsna.ir

تحلیل جنبش جهاد اسلامی از نتایج مذاکرات واشنگتن

مذاکرات دوم سپتامبر میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی در واشنگتن همچنان بازتابهای گسترده یی در محافل داخلی فلسطین و منطقه داشته است به گونه یی که شبکه ندای قدس ارگان رسانه یی جنبش جهاد اسلامی فلسطین(دومین جنبش بزرگ مقاومت فلسطینی) در تحلیلی به خود مذاکرات واشنگتن و نتایج مورد انتظار آن پرداخته و آن را از پیش شکست خورده توصیف نمود.

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) در این تحلیل آمده است:   

 

شاید پس از تجربه ی طولانی مذاکرات میان فلسطینی ها و صهیونیست ها که تقریبا دو دهه بطول انجامید، پیش بینی برنامه کاری یا روز شمار حوادث یا حتی نتایج مذاکرات مستقیم کلید خورده در واشنگتن دشوار نباشد .

 

اما به نظر می رسد این بار زیان های وارده به فلسطینی ها در آینده جنگ با دشمن صهیونیستی  بزرگتر و خطرناک تر است. خصوصا زمانی که بدانیم رژیم اشغالگر اسرائیلی خطر این درگیری در آینده و وجود آن را احساس نمی کند، وهرگز برای دستیابی به صلح با فلسطینی ها تلاش نمی کند و اعطای امتیازات به طرف فلسطینی را هم برای خویش دردناک تلقی می کند .

 

اگر رژیم اشغالگر اسرائیلی واقعا به دنبال صلح با فلسطینی ها بود، موافقتنامه اسلو بعد از گذشت این همه سال به اینجا نمی رسید؛ همانطور که مطالبات و خواسته های نشدنی صهیونیستی امروز به اینجا نمی رسید.

 

زیرا رهبران فلسطین(رهبران تشکیلات رام الله) از روی جهل و عدم عبرت گیری ازتجربیات مذاکرات گذشته سازش باردیگر بر مواضع خویش اصرار ورزیدند. فقط با هدف باقی ماندن بر گزینه مذاکرات بدون انتخاب گزینه های جایگزین و یا دیگر گزینه ها در کنار مذاکرات .

سناریوی تغییر و تحولات جاری درصحنه فلسطین و وقایع اخیر درباره تلاش رژیم اشغالگر اسرائیل برای متقاعد نمودن فلسطینی ها جهت گام برداشتن به سمت مذاکرات مستقیم  بدون پیش شرط این خاطره را در اذهان تداعی کرد که چگونه فلسطینیان درسال 2000 وارد مذاکرات کمپ دیوید شدند، زمانی که یاسر عرفات رهبر فلسطین مجبور شد تا تحت فشارهای آمریکا و تمایل اسرائیل به این مذاکرات بپیوندد.

ما هنوزبه بن بست رسیدن رهبران فلسطین به خاطر انجام مذاکرات سازش، چشم پوشی از حق  فلسطینی ها و ظاهر شدن مظاهر مخالفت با برقراری صلح و سرزنش شدن فلسطینی ها را فراموش نکردیم.

رژیم اشغالگر اسرائیل با فلسطینیان جنگید و آنها را مجازات بین المللی کرد و لطمات زیادی را به قدر و منزلت و موقعیت آنها وارد ساخت زیرا آنها حاضر به امضای توافقنامه و تسلیم خواسته های ناشدنی رژیم اشغالگر قدس نشدند.

پوشیده نیست که نخست وزیر راست گرای افراطی رژیم صهیونیستی درحال حاضر قصد دارد آن سناریو را تکرار کند.اما بیشتر به شکل ظاهری بطوری که فلسطینی ها قبل از ورود به مذاکرات واقعی دربن بست بودن خویش را اعلام نمایند. و آن زمانی بود که نتانیاهو برای انجام مذاکرات سازش  شروطی را گذاشت و گفت که من تکیه بر قطعنامه قانونی بین المللی ، به خصوص عقب نشینی به پشت خطوط مرزی سال 1967 را نمی پذیرم.

 

همچنین نتانیاهو به دشوار بودن ادامه تصمیمش به توقف شهرک سازی که ماه سپتامبر جاری ملهت آن به پایان می رسد ، اشاره کرد و در سمت دیگر نتانیاهو با قدرت از طریق همپیمان خویش یعنی  ایالات متحده بر فلسطینیان فشار وارزد کرد و یا وعده اعطای کمک های اقتصادی را به رهبران فلسطین می دهد زیرا حکومت خودگردان فلسطین تا به امروز همچنان از بحران شدید مالی رنج می برد.

 

رژیم اشغالگر قدس سه شرط برای انعقاد توافقنامه با فلسطینی ها گذاشت و شرط  اول را با ملاحظات امنیتی آغاز کرد؛ بطوری که به شدت اصرار ورزید که این مسئله در اولویت اول مذاکرات با فلسطینیان باشد.

ملاحظات امنیتی ودرخواست اسرائیل در تعدادی از شروط مذاکرات و درراس آن باقی ماندن دولت  فلسطینی بدون سلاح تجلی یافت و این شرطی است که راه بزرگی را دربرابر بقیه شروط امنیتی تل آویو باز می کند به ویژه کنترل مرزهای آینده دولت فلسطین و حفظ دره اردن و کوهها مشرف درچارچوب اجرای دستور کنترل و مراقبت مرزها به بهانه جلوگیری از قاچاق اسلحه و ابزار جنگی و نفوذ مبارزان به دولت فلسطینی بی بدون سلاح.

مقامات رژیم اسرائیل همچنین درسخن گفتن درمورد ترتیبات امنیتی به بهانه حصول اطمینان از هر نوع حمله موشکی به سرزمین های اشغالی ابایی  ندارند تا به شکل دراماتیکی و چشمگیر این مذاکرات را در سایه دودستگی داخلی فلسطین پیچیده کنند.

همچنین این ملاحظات امنیتی به رژیم اسرائیل حق درخواست حضور نیروهای نظامی این رژیم در طول مرزهای شرقی دولت فلسطینی در آینده با اردن به مدت 10 یا 15 سال می دهد.همچنین هر گونه انعقاد توافق نامه امنیتی با طرف های سوم دیگر از سوی دولت فلسطینی ممنوع می کند.

تمام این شروط تعیین شده از سوی رژیم اسرائیل به منظورحصول اطمینان از امنیت ، شروط تازه ای نیست، تا زمانی که این رژیم چارچوب پیش نویس و راه حل ها را خود تهیه و مطرح می کند ، پس از حاکمیت دولت فلسطین چه چیزی باقی می ماند؟ و حاکمیت به عنوان سنگ بنای هر کشوری برای کدامین دولت است!

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی قبل از ورود به مذاکرات مستقیم سازش مسئله شناسایی رژیم اشغالگر قدس از سوی فلسطینیان را مطرح کرد و بدین طریق برای انجام مذاکرات درباره  پرونده آوارگان فلسطینی و نتیجه قطعی مذاکرات سازش شرط گذاشت و این گونه نسبت به حقوق مشروع آوارگان فلسطینی برای بازگشت به میهن خویش و جبران خسارت متحمل شده آنها اجحاف کرد.

 در واقع،  شرط به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر اسرائیل از سوی فلسطینیان فراتراز حق سیاسی ، اخلاقی و قانونی فلسطینی های موجود در داخل سرزمین های اشغالی  سال 1948 است ، زیرا این شرط ، آنها را از حق داشتن زندگی در سرزمین خودشان براین اساس که یهودی نیستند، محروم می کند.

 

بی شک رژیم اشغالگر قدس با شروط ناشدنی که امروز برای مذاکرات سازش تعیین کرده است،   یک چارچوب کلی را برای این مذاکرات در نظر گرفت و بدین ترتیب او شرط  و شروط را گذاشت تا مذاکرات با فلسطینیان در گرو اندازه و مساحت مناطق باقی بماند که تل آویو قصد دارد در آینده اداره شهری آن را به فلسطینی ها واگذار کند.

چنین مذاکراتی و همچنین وسعت و محدودیت هماهنگی امنیتی با فلسطینی ها ، تا اندازه ای امنیت رژیم اشغالگر اسرائیلی و رشد طبیعی وغیر طبیعی استقبال از مهاجران صهیونیست خارجی به فلسطین اشغالی را تامین می کند.

اسرائیل درپایان این مذاکرات سازش  اقرار طرف فلسطینی به عدم درخواست هر گونه حقوق  فلسطینیان در آینده را خواستار می شود، درحالی که مشتاق است فلسطینی ها با این اقرار از هر گونه حق تاریخی یا قانونی چشم پوشی کنند چون این مذاکرات حق و حقوقشان در تامین خواسته های خویش در آینده ضایع کرده است و این امر مذاکرات مستقیم که مذاکرات نهایی و سرنوست سازش خوانده می شود را پیچیده می سازد و نتایج این مذاکرات نقطه عطف تاریخی در واقعیت مسئله فلسطین و مردم این سرزمین خواهد بود که بار سنگین مشکلات را بر دوش حکومت خودگردان فلسطین دو چندان می کند.

این مذاکرات نیاز به اتفاق آرا و اتحاد جمیع فلسطینیان در کرانه غربی ، نوار غزه و در داخل سرزمین های فلسطینی 48 و در خارج از آن دارد ، و فلسطینی ها در خلال آن نیاز به حمایت و کمک اعراب دارند به شرط این که آنها  قوی و مستحکم و متحد باشند .

آیا فلسطینی ها امروز تمام این مقدرات ضروری و لازم برای ورود به مذاکرات از این نوع را دارند؟ آیا فلسطینی ها نتایج وعواقب شکست این مذاکرات را محاسبه کردند؟ وآیا فلسطینی ها گزینه های جایگزین را در صورت شکست مذاکرات مستقیم مشخص کردند؟.

امروزرژیم اشغالگر اسرائیلی تا زمانی که میوه صلح را از روی ناچاری با اعطای امتیازات به فلسطینی ها در این فرایند می چیند چاره ای ندارد جز اینکه به توافق صلح با فلسطینیان  و راه حل مناقشه نائل شود.

 

فلسطینی ها هنگامی مرتکب اشتباه شدند که به اسرائیلی ها اجازه دادند مسیر مذاکره مسالمت آمیز را در  طول سالهای گذشته بدون اشاره ضمنی و یا اعلام گزینه های دیگر ادامه یابد به خصوص در سایه همدردی بین المللی مردمی ودیپلماتیک با حقوق مشروع مردم فلسطین که میوه مبارزه طولانی از طریق مبارزه با مقاومت ویا مذاکرات حاصل شد.

مسیرمسالمت آمیز مذاکرات طولانی فلسطینی ها، به رژیم اشغالگر اسرائیل این اجازه را داد تا بر مشروعیت ادامه حضور خویش در سرزمین فلسطین و اقدامات غیر قانونی به عنوان یک رژیم اشغالگر سرپوش بگذارد.

ممکن است دلیل تلاش امروز اسرائیل برای احیای مذاکرات مستقیم با فلسطینی ها پس از توقف  یک سال و نیم وقفه این گونه تفسیر شود که آن به خاطر انتقاد جامعه بین المللی از سیاست های اسرائیل به عنوان یک رژیم اشغالگر است.

مذاکرات بی پایان تنها اشتباه طرف فلسطینی نیست که باعث شد  تا اسرائیل مزایای صلح را بدون ناچار شدن به تحمل هزینه های آن بچیند . فلسطینی ها هنگامی خطا کردند که اعطای تعدادی از امتیازات  به طرف صهیونیستی را پذیرفتند و آن را مرحله موقت نامیدند و اسرائیل پس از ، از این مرحله به عنوان پایه و اساس مذاکره برای تثبیت ایجاد واقعیت های جدید و تحمیل آن بر طرف فلسطینی استفاده کرد .

موافقت  بر اصل مبادله زمین،  اصلی است که اسرائیل موفق شد آن را در چارچوب مذاکرات کمپ دیوید دوم در سال 2000 با فلسطینیان قرار دهد و بدین ترتیب تل آویو توانست به موجب این درخواست ساخت کانون های شهرک سازی را در کرانه باختری توسعه دهد.

همچنین تل آویو درسایه این مذاکرات کمپ دیوید دوم انگیزه بیشتری برای توسعه شهرک ها پیدا کرد تا درهر مذاکره ای در آینده مسئله توسعه شهرکها را نه تنها درنظر قرار دهد بلکه آن عامل تشویق  اسرائیل برای بازی با زمان جهت گسترش شهرک های یهودی نشین در منطقه کرانه باختری گردید تا شروط مذاکره درباره آن را در شرایط بهتری قرار دهد.

فلسطینی ها در توافقتنامه اسلو به چارچوب پیچیده برای متوقف کردن شهرک سازی تکیه کردند که اسرائیل پس از آن منکر توقف شهرک سازی شد و تنها به  متن "عدم اقدام هر طرفی به انجام تغییرات واقعی " اکتفا کرد.

با وجود عدم وجود مرزهای رژیم اسرائیل و برسمیت شناخته نشدن دولت فلسطینی ازسوی تل آویو  ، سازمان آزادیبخش فلسطین وجود رژیم اشغالگر اسرائیل و حق داشتن زندگی در صلح و امنیت برای این رژیم را قبل از امضای توافقنامه اسلو در سال 1993 برسمیت شناخت .

همچنین سازمان آزادی بخش با استفاده از اصول  به اصطلاح" استقرار" نیروهای ارتش اشغالگر اسرائیلی  به جای "عقب نشینی" موافقت کرد که تفاوت آن کاملا روشن و بزرگ است.

 همچنان که فلسطینی ها بازهم مرتبک اشتباه شدند هنگامی که امنیت اسرائیل را تامین کردند، امنیتی که اسرائیلیها سالهای سال با توجه به تعهدات دولت خودگردان فلسطین در طرح نقشه راه بدون پرداخت هزینه آن به دنبال هستند تا به تل آویو امکان چیدن میوه داشتن امنیت که یکی از مهمترین پاداش صلح مجانی به شمار می رود ، بدهد. 

 پس از آن که برای اشغالگران قدس ثابت شد بهای جنگ با فلسطینیان به اندازه بهایی نیست که باید برای صلح پرداخت، همه این عوامل دست به دست هم داد و به رژیم اسرائیل کمک کرد تا همچنان به درگیری آینده با فلسطینی ها دست و پنجه نرم کند. امری که سخت گیری اسرائیل در تعیین شروط مذاکرات با فلسطینی ها را تفسیر می کند، به خصوص اگر ما در نظر داشته باشیم که اسرائیل دارای عامل قدرتی است که آن را یکی از مهمترین عوامل حضور و بقای خویش در منطقه می بیند .

 امروز رژیم اسرائیل به شکل صریح به بازی با فلسطینیان و بدست آوردن زمان بیشتر روی آورده است و برای احیای روند مذاکرات با فلسطینی ها می کوشد، و در عین حال ، پیش از شروع مذاکرات اصرار دارد تا دشوار بودن دستیابی به توافق فلسطینی - اسرائیلی در پرتو دودستگی میان فلسطینیان، و عدم اطمینان به داشتن یک شریک فلسطینی قابل اعتماد ، و ادعای شکایت دائم ازتحریک فلسطین علیه اسرائیل وانمود کند بدون اینکه ذره ای به تجاوزات روز مره خویش علیه فلسطینیان وسرزمین های اشغالیشان توجه کند .

یقینا سقوط و شکست مذاکرات مستقیم این بار به حکومت خودگردان فلسطین و همه فلسطینیان  بحران واقعی  وارد خواهد کرد  و این بحران فراتر نتایج مذاکرات  کمپ دیوید دوم در سال 2000  است، به ویژه درشرایط دشواری که صحنه فلسطین به طور کلی آن را سپری می کند ، زیرا دودستگی داخلی در میان فلسطینی ها شدید است و درد و رنج های و مشکلات مردم ساکن نوار غزه در حال افزایش است ، و بحران مالی شدید در کرانه  غربی بیداد می کند، و آشفتگی و درد و رنج بزرگ شهر مقدس و اماکن مقدس و ساکنان آن آشکار است.

 

 به منظور حصول اطمینان رژیم صهیونیستی به دستیابی به صلح باید اولا متقاعد شود که نزاع با فلسطینیان پر هزینه است و هزینه آن بسیار بیشتر از قیمتی است که باید برای  صلح با آنها پرداخت کند، و ممکن است اولین قدم در جهت درست آشتی بزرگ فلسطینی باشد تا جمیع فلسطینی ها را به اعتماد به رهبرشان  و احزاب و مذاکره کنندگان شان بازگرداند، و باردیگر امید را به چشمان کودکان فلسطینی در غزه و فلسطین و در سراسر این سرزمین برگرداند.

 


| شناسه مطلب: 157969