qodsna.ir qodsna.ir

نقش اردن در طرح صهیونیستی تجزیه فلسطین

بسیاری از کارشناسان صهیونیست طرح قدیمی تجزیه فلسطین اشغالی با کمک اردن و مصر را مطرح کرده و آن را در محافل رسمی خود احیا کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، پایگاه خبری عرب 48 در مقاله‌ای به بررسی دیدگاه صهیونیست‌ها در زمینه تبدیل کرانه باختری به یکی از ایالت‌های اردن پرداخته و نگرانی‌های رژیم صهیونیستی از انقلاب احتمالی در اردن را از دیدگاه کارشناسان صهیونیست مورد بررسی قرار داده است.
این مقاله تاکید می‌کند که دقت نظر اسرائیل در قبال تحولات بهار عربی در منطقه به نحو ویژه‌ای در مورد اردن ادامه دارد، چرا که کشور بعدی که امکان سرایت بهار عربی به آن وجود دارد، می‌تواند از میان کشورهایی باشد که پیش‌بینی زیادی در مورد سرایت بهار عربی به آن وجود ندارد، از سوی دیگر اردن همسایه شرقی اسرائیل است و کارشناسان اسرائیلی نگرانی‌های زیادی در مورد احتمال انقلاب عربی در این کشور دارند. گیورا آیلند ژنرال احتیاط ارتش اسرائیل و رئیس سابق سازمان جاسوسی نظامی اسرائیل و شورای امنیت ملی اسرائیل که هم اکنون به عنوان کارشناس برجسته در آکادمی مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تل‌آویو مشغول به فعالیت است، می‌گوید که مسئولان اسرائیلی از سرایت بهار عربی به اردن نگرانی زیادی دارند، این در حالی است که اوضاع عمومی این کشور نسبتا باثبات به نظر می‌رسد.

انقلاب در اردن به اندازه مصر برای تل‌آویو خطرناک است

آیلند این نگرانی را در مقاله‌ای با عنوان "تغییرات خاورمیانه و امنیت اسرائیل" در مجله تحولات استراتژیک مورد بررسی قرار داده است، فصلنامه این مرکز  علت این نگرانی را به سه عامل ربط داده است:  
 افزایش مطالبات داخلی مردم اردن در دوره اخیر که به صورت بی سابقه ای خاندان حاکم در این کشور بویژه ملکه رانیا عبدالله را مورد انتقاد قرار می‌دهد.
سقوط‌های خطرناک در دولت اردن که ممکن است عقب‌نشینی آمریکا از عراق درپایان سال 2011 این سقوط‌ها را تشدید بکند.
عامل سوم که مهم‌تر از همه به شمار می‌رود، این است که ایجاد انقلاب در اردن می‌تواند برای اسرائیل بسیار خطرساز باشد، او پیامدهای این انقلاب را برای اسرائیل با انقلاب مصر مقایسه کرده و گفت که انقلاب احتمالی در اردن می‌تواند آرامش میان دو طرف و همکاری‌های امنیتی در طول مرزها را در معرض خطر قرار دارد، بویژه اینکه بیشترین مرزهای اسرائیل با دولت اردن است و آرامش این مرزها برای اسرائیل در طول سالیان طولانی گذشته و حتی قبل از امضای توافقنامه سازش با این کشور در سال 1994 از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده است.

افراط‌گرایان صهیونیست: اردن کشوری ساختگی است

این کارشناس اسرائیلی معتقد است که تغییر در حاکمیت اردن می‌تواند هزینه‌های بسیار زیادی برای اسرائیل برای تقویت نیروهای نظامی خود وایجاد امنیت در مرزها  ی فی مابین داشته باشد، موضوع بعدی تاثیرات انقلاب احتمالی اردن بر اوضاع فلسطین است، چرا که انقلاب دموکراتیک در اردن می‌تواند قدرت را به اکثریت فلسطینی در این کشور منتقل کند و این اقدام می‌تواند مرحله جدیدی را در تاریخ درگیری‌های فلسطین و اسرائیل ایجاد کند، مرحله‌ای که پیشنهادات جدیدی در مورد سازش را مطرح می‌کند و از معادلات سنتی و شکست خورده کنونی متفاوت خواهد بود. آیلند در این مقاله از ارائه جزئیات بیشتر امتناع کرده و شعار برخی از راست‌گراهای افراطی صهیونیست در زمینه اردن را تکرار و این کشور را همان فلسطین خواند، او گفت که موجودیت اردن به عنوان یک رژیم مستقل ساختگی است و مرزهای آن به صورت افراطی و بر اساس مجموعه‌های ساکنان آن تعریف شده که هیچ حافظه تاریخی مشترک و فرهنگ ملی ندارند و دولت، مردم را برای دست‌یابی به این مفاهیم تشویق می‌کند.این سخنان همان مفاهیمی بود که آریه الداد عضو کنیست رژیم صهیونیستی از گروه اتحاد ملی نیز آن را بر ز بان راند، (اتفاقات این کنفرانس همزمان با انتشار اخبار تخلیه سفارت رژیم صهیونیستی در عمان از ترس هجوم مردمی به آن در روزنامه صهیونیستی معاریو منتشر شده بود.)

مختصات طرح تل‌آویو در تبدیل اردن به وطن جایگزین فلسطین

الداد این کارشناس امنیتی اسرائیل نیز موضوع اردن و فلسطین را چند ماه قبل از بهار عربی در منطقه مورد بررسی قرار داد بود، این بررسی در پژوهش مفصلی انجام شده بود که برای همکاری بیشتر میان دو دولت انجام شده بود و آنرا یگانه راه ممکن برای حل مشکل درگیری‌های فلسطین و اسرائیل خوانده بود، این پژوهش در آغاز سال 2010 در مرکز مطالعات استراتژیک پگین از دانشگاه بار ایلان منتشر شد  دراین طرح دو راه مختلف برای حل درگیری‌های میان دو طرف پیشنهاد شد که راه اول اردنی و راه دوم منطقه‌ای بود.
به گفته الداد صهیونیست‌ها در مورد این طرح معتقدند که تا دوره اخیر ارائه هر راه حلی غیر از ایده تشکیل دو دولت از سوی تمام طرف‌های درگیر غیر قابل قبول بود، اما موضوعی که الان در میان فلسطینی‌ها مطرح شده و در اردن و اسرائیل نیز طرفدارانی دارد، خواستار همگرایی بیشتر میان اردن و فلسطین است، به گونه‌ای که چیزی شبیه به ایالت‌های فدرالی در این دو طرف ایجاد کند. این طرح از چند سال پیش مطرح شده است و محرک اصلی آن نیز تسلط حماس بر نوار غزه بوده است. در سوی دیگر، حاکمیت اردن این نگرانی را نیز دارد که در صورت تشکیل هر دولت  جدیدی  در کرانه باختری، ‌این دولت تحت سیطره حماس درآید، درست همانگونه که در مورد نوار غزه این موضوع اجرا شد، در طرف مقابل نیز نفوذ اخوان المسلمین در اردن رو به افزایش است و این دو می‌تواند فروپاشی رژیم کنونی در اردن را به دنبال داشته باشد.
بر اساس همین پیش‌زمینه‌ها اسرائیلی‌ها به دنبال ترویج این عقیده هستند که تنها توافق اسرائیلی و فلسطینی است که می‌تواند مانع از تکمیل شدن این روند گردد، این توافق همان تشکیل ایالت فدرالی میان کرانه باختری و اردن است، این تحرک می‌تواند عمان را بر اوضاع مسلط کرده و امکان هر گونه ائتلاف میان عناصر حماس در کرانه باختری و فلسطینی‌ها در اردن را که الان بیشترین آمار را در این کشور به خود اختصاص داده‌اند، از بین ببرد.

طرح تجزیه فلسطین باید با توافق سه جانبه انجام شود

وی ادامه داد که این راه حل البته هنوز مورد توجه جدی قرار نگرفته است، این در حالی است که شانس موفقیت‌آمیز بودن آن کمتر از راه حل تشکیل دو کشور نیست، اما چیزی که مانع از طرح آن شد این است که این طرح می‌تواند طرحی که جامعه جهانی و بویژه کشورهای عربی از آن تحت عنوان راه حل مشروع مشکل فلسطین نام می‌برند را تضعیف کند. این بدان معنی نیست که راه حل کنونی واضح‌تر از طرح قبلی است، اما نشان می‌دهد که تغییر این دو نمونه به ترویج هوشمندانه و دقیقه نیاز دارد و چیزی فراتر از تبدیل دو طرح به یکدیگر است.
وی در ادامه درباره ترویج طرح صهیونیستی تبدیل اردن به وطن جایگزین فلسطینی‌ها گفت که در صورت قرار گرفتن این طرح در اولویت اجرای جهانی باید آن را از طریق توافقی بیش از دوطرفه میان اردن و اسرائیل به اجرا گذاشت، این طرح در صورت اجرایی شدن باید از مذاکرات سه جانبه میان اسرائیل، فلسطین و اردن خارج شود، چرا که زمانی که دیگران در مورد فلسطین تصمیم‌گیری می‌کردند، (مانند دوره مناخیم پگین و انور سادات) به پایان رسیده است.

موافقت اردن با طرح صهیونیستی تجزیه فلسطین

گفته می‌شود که در سال 1987 دیداری محرمانه میان ملک حسین شاه وقت اردن و شیمون پرز وزیر خارجه وقت اسرائیل در انگلیس برگزار شد، در آن ‌دیدار دو طرف توافقنامه‌ای را امضا کردند که به توافق لندن موسوم شد، در این توافق تاکید شده بود که بخش بیشتر کرانه باختری به جزئی از ایالت‌های فدرالی اردن و فلسطین تبدیل شود، بر اساس این مفهوم اسرائیل از برخی مناطق فلسطین اشغالی دست بر می‌دارد و بنا به ادعای اسرائیلی‌ها، فلسطینی‌ها از اشغال اسرائیل خلاص می‌شوند و استقلال محدود به دست می‌آورند. در این زمان اردن تنها کشوری خواهد بود که حضور نیروهای نظامی آن در منطقه مجوز می‌گیرد، این طرح اما از سوی اسحاق شامیر نخست‌وزیر وقت اسرائیل به طور کلی رد شد، بعد از مدت کوتاهی ملک حسین اعلام کرد که اردن از ایفای نقش فلسطینی در کرانه باختری کنار می‌رود، در سالهای بعد دولت اردن اعلام کرد که جنبش آزادیبخش فلسطین تنها نماینده شرعی فلسطینی‌ها است و به این صورت بود که راه حل دولت فلسطینی تنها راه حل مقبول در این عرصه شد. افرایم عنبار رئیس مرکز مطالعات پگین نیز در همین راستا تاسیس تشکیلات خودگردان فلسطین را تجربه‌ای شکست خورده دانست و گفت که این شکست ناشی از ماهیت جنبش ملی فلسطینی است،‌به همین علت باید نمونه‌ای جدید ایجاد شود تا بتواند به توهمات مربوط به حل مسأله فلسطین از طریق دو دولت پایان دهد. او می‌گوید که بهترین راه برای دادن جایگاه واقعی به تشکیلات خودگردان در دولت شدن این تشکیلات نیست، بلکه در بازگرداندن نوار غزه و احیای مناسبات میان کرانه باختری و اردن است، به ادعای این کارشناس صهیونیست این روش برای مصر و اردن نیز ساده‌تر است و دخالت‌های آنها را تحت چارچوب‌های دیپلماتیک بین‌المللی در امور فلسطین توجیه می‌کند. به این ترتیب این دو کشور تا زمانی که فلسطینی‌ها برای تشکیل دولت خاص خود آماده شوند، ‌می‌توانند نقش موقت خود را در قبال این کشور ایفا کنند.
در پس شکاف میان گروه‌های فلسطینی در سال 2007 در محافل صهیونیستی مواضعی در زمینه بازبینی موضوع حل دو دولت به عنوان تنها راه حل مطرح در میز مذاکرات به وجود آمد، این مواضع بر بازگشت به گزینه‌های قدیمی مانند طرح اردن تاکید کرد. در 3 ژوئن سال 2007 روزنامه هآارتص گزارش مفصلی را در صفحه اول خود به قلم سموئیل روزنر خبرنگار سیاسی خود در واشنگتن منتشر کرد، در این گزارش قید شده بود که راه حل اردن به عنوان حل موضوع فلسطینی بار دیگر جایگاه مهمی را در مذاکرات سیاسی به دست آورده است، این گزارش می‌افزاید: شاخص‌ها در این مورد نشان می‌دهد که این رویکرد به مرور بیشتر می شود و دیگر نمی‌توان در تشخیص این حالت اشتباه کرد، ‌وی البته توصیح داد که گزینه جدید ضرورتا همان طرح قدیمی (که از سوی راست گرایان افراطی اسرائیل ارائه شد بود،) نیست.

طرح تجزیه فلسطین باید با نام‌های عوام‌فریبانه مطرح شود

او نیز در تایید موضع صهیونیست‌ها گفت که اردن همان فلسطین است، البته این موضوع باید با عنوان "کمک اردن به فسطینی‌ها" یا "تنظیم مناسبات میان دو طرف" یا هر نام دیگری مطرح شود، این طرح دیگر تنها به راست‌گراهای افراطی که با تشکیل دولت فلسطینی مخالفند، منحصر نیست، بلکه در محافل سیاسی آمریکا نیز به عنوان یک موضوع اساسی و موثر مطرح شده است.
موشه‌ ارنس وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی به صورت غیر قابل قبولی بر ضرورت کنار گذاشتن طرح تشکیل دو دولت برای حل درگیری فلسطین و اسرائیل از سوی تصمیم‌سازان اسرائیلی تاکید کرد و گفت که آنها باید به دنبال جایگزین‌های دیگری باشند که به عنوان مثال باید بر جدا کردن نوار غزه که تحت حاکمیت حماس قرار دارد، از کرانه باختری و تجزیه آن تاکید کرد، حتی اگر قرار باشد این روند اوضاع دو منطقه را به زمان قبل از جنگ حزیران در سال 1967 بازگرداند. ( کرانه باختری به اردن بپیوندد و غزه نیز به مصر ملحق شود.)
وی مدعی شد که نمونه حل دو دولت در اثر خشونت‌هایی که در غزه به وجود آمده است، همچنان مورد تردید قرار دارد، وی این سوال را مطرح کرد که آیا محمود عباس موفق خواهد شد علاوه بر کنترل کرانه باختری چالش بزرگ خود در زمنیه بازگرداندن نوار غزه از سیطره حماس را نیز انجام دهد، او البته گفت که طوری که الان به نظر می‌رسد، بهتر است اسرائیل بحث برای ایجاد نمونه‌ای جدید را آغاز کند.

شیمون پرز حامی اصلی طرح تجزیه فلسطین

شخصیت‌های مهم دیگری نیز در اسرائیل خواستار بازگشت به گزینه حل موضوع فلسطین از طریق اردن شده‌اند، یکی از این افراد بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و رهبر حزب راستگرای افراطی لیکود است، او اخیرا به صورت رسمی از نیاز به ورود نیروهای اردنی به کرانه باختری برای کمک به کنترل امور در این منطقه سخن گفته است،این در حالی است که مایکل اورن یکی از کارشناسان مرکز مطالعات شالیم که به راست‌گرایان صهیونیست تمایل دارد، و الان سفیر اسرائیل در آمریکا است، برای کرانه باختری خودمختاری را پیشنهاد می‌کند که در مسأله امنیتی به صورت مشترک به اردن و اسرائیل وابسته باشد. بر اساس مطالب روزنامه هاآرتص ایده بازگشت به گزینه راه حل اردنی موضوع فلسطین تنها به شخصیت‌های راستگرا منحصر نمی‌شود، بلکه شیمون پرز رئیس‌ رژیم صهیونیستی که در زمان انتشار این مقاله در سال 2007 به تازگی ریاست این رژیم را بر عهده گرفته بود نیز یکی دیگر از طرفداران این نظریه است، او در شهادت خود در برابر کمیته وینوگراد که برای بررسی شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه تشکیل شده بود، گفت: ما باید به دنبال راه جدید برای مناسبات خود با فلسطینی‌ها باشیم، من در ایده‌های خود به همان روشی باز می‌گردم که معتقد است باید اردن را در این راستا جذب کرد، ما نمی‌توانیم تنها با فلسطینی‌ها صلح را ایجاد کنیم.

اردن یکی از مبانی طمع‌ورزی‌ صهیونیست‌ها در منطقه است

شاید عنصر مشترک در تمامی این نظریه‌ها این باشد که اسرائیلی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که حل درگیری‌های آنها با طرف فلسطینی‌ بر اساس تشکیل دو دولت واقعی نیست و از سوی دیگر به تحولات دیگر منطقه مرتبط است، به همین دلیل باید در راستای منافع استراتژیک اسرائیل به دنبال گزینه‌های دیگر باشند، علاوه بر اینکه اردن عنصر مهمی در این روند است و یکی از مبانی طمع‌ورزی‌های صهیونیست‌ها در منطقه به شمار می‌رود.

منبع :خبرگزاری فارس


| شناسه مطلب: 157961