درس های برجای مانده از جنگ 22 روزه غزه
قاسم غفوری*
رژیم صهیونیستی که به رغم 18 ماه محاصره و حملات متعدد به غزه نتوانست به اهداف خود در سرکوب فلسطینیها دست یابد در 7 دی ماه 1387 حملات همه جانبهای را علیه 5/1 میلیون ساکن غزه آغاز کرد. هر چند صهیونیستها از تمام ادوات و تجهیزات نظامی از جمله از بمبهای فسفری و شیمیایی برای کشتار دستهجمعی فلسطینیها بهره بردند، اما در نهایت پس از 22 روز به عقبنشینی از نوار غزه و اعتراف به شکست در برابر مقاومت وادار شدند. تحولات جنگ 22 روزه و 2 سال گذشته غزه درسها و پیامهای بسیاری داشته است که مهمترین درسش را میتوان برای جهان اسلام دانست.
بررسی تحولات غزه نکاتی تامل برانگیز را آشکار می سازد.
اولا: ساکنان غزه از زن و مرد، پیر و جوان به رغم محاصره کامل این منطقه و در شرایطی که حتی از کمترین امکانات اولیه زندگی نظیر آب سالم، برق، و ... محروم بوده و به اعتراف نهادهای بینالمللی در بدترین شرایط قرار دارند، در برابر دشمن صهیونیست و متحدانش تسلیم نشده و با مقاومت و ایستادگی به راه خود ادامه دادهاند. هر چند ملت فلسطین در این راه صدها شهید و هزاران زخمی داشته است اما هرگز حاضر به تسلیم نگردیده است. نتیجه این مقاومت را میتوان در شکست صهیونیستها و متحدانشان نه تنها در عرصه غزه بلکه در سایر مناطق فلسطین و حتی در عرصه بینالملل مشاهده کرد.
ثانیا: ساکنان غزه اثبات کردند که با مقاومت و ایستادگی و اتحاد میتوان به مقابله با دشمن تا بن دندان مسلح پرداخت و در نهایت پیروز از صحنه نبرد خارج شد. ساکنان غزه با مقاومت خود نشان دادند که با دوری از تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای دشمن حتی میتوان جهان را به تکاپو واداشت چنانکه از زمان آغاز جنگ 22 روزه غزه تاکنون افکار عمومی جهان حتی در اروپا و آمریکا به حمایت از مقاومت برخاسته که نمود آن را در تظاهرات ضد صهیونیستی و تشکیل کاروانهایی مانند شریان حیات، ناوگان ازادی غزه و در نهایت گزارش کمیته حقیقتیاب سازمان ملل درباره جنایات صهیونیستها در جنگ غزه (گزارش گلدستون) میتوان مشاهده کرد.
ثالثا: تحولات غزه در 2 سال گذشته نشان داد که نهادهای حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی و کشورهای مدعی حقوق بشر نه تنها پایبند به این امور نمیباشند بلکه صرفا در قالب منافع خود و براساس دیدگاه دوگانه در قبال تحولات جهانی موضع گیری می کنند. تحولات غزه نشان داد که ادعاهای این مدعیان حقوق بشر دروغی بیش نیست و هرگز نباید به امید آنها برای حل مشکلات جهان اسلام راه سکوت در پیش گرفت. با توجه به آنچه از تحولات فلسطین در 2 سال گذشته ذکر شد میتوان گفت که غزه سراسر الگو برای جهان اسلام است که در ابعاد مختلف باید اجرایی شود:
1ـ جهان اسلام باید با درس گرفتن از نتایج مثبت مقاومت ضمن حمایت از آرمانهای ملت فلسطین و با کنار نهادن تمام راههای سازشکاری با رژیم صهیونیستی مقاومتی سراسری را برای پایان دادن به اشغالگری و جنایات صهیونیستها آغاز کند. 5/1 میلیارد مسلمان با اتحاد و همبستگی ضمن شکستن محاصره غزه- از جمله برچیدن دیوار فولادی در مرز مصر و غزه - باید برای پایان دادن به اشغال اراضی کرانه باختری و آزادسازی قدس و همچنین بازگشت آوارگان فلسطین به وطن تلاش کنند. وقتی اتحاد ساکنان غزه با آن همه محدودیت و محاصره میتواند شکست را به صهیونیست ها تحمیل کند ،مسلما اتحاد 5/1 میلیارد مسلمان زوال رژیم صهیونیستی و احقاق تمام حقوق ملت فلسطین را به همراه خواهد داشت.
2ـ اکنون برخی کشورهای اسلامی از جمله عراق، افغانستان، در اشغال بیگانگان هستند و کشورهایی مانند یمن، سودان و سومالی به دلیل مداخلات خارجی با فاجعه انسانی و بحرانهای امنیتی مواجه شده اند. همچنین استعمارگران نیز با استفاده از فقر و مشکلات اقتصادی کشورها به دخالت در امور داخلی و استثمار کشورهای جهان اسلام می پردازند، مسلمانان با رویکرد به وحدت میتوانند ضمن مقابله با مداخلات بیگانگان به حل تمام این مشکلات بپردازند.
3-تحولات فلسطین این حقیقت را آشکار کرد که دل بستن به نهادهای حقوق بشر و کشورهای به اصطلاح مدعی حامی حقوق انسانها نتیجهای به همراه ندارد چنانکه به رغم درد و رنجهای فراوان تحمیل شده به 5/1 میلیون ساکن غزه، این مدعیان حقوق بشر هیچ اقدامی برای پایان محاصره و بازسازی غزه انجام ندادهاند.
قابل توجه آنکه کشورهای اروپایی و آمریکا که ادعای حقوق بشر را سر می دهند و با این بهانه در امور داخلی سایر کشورها دخالت می کنند حتی حاضر به پذیرش گزارش کمیته حقیقت یاب سازمان ملل درباره جنگ غزه( گزارش گلدستون ) نشدند و در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل و مجمع عمومی سازمان ملل به آن رای منفی دادند. این کشورها حتی تهدید به وتوی این گزارش در شورای امنیت کردند تا باردیگر اثبات کنند که حقوق بشر برای آنها ادعایی دروغین برای رسیدن به اهدافشان است و حتی به نادیده گرفتن حقوق اولیه 5/1 میلیون انسان در سرزمینی – بخوانیم زندان بزرگ – به نام غزه مبادرت می ورزند.
در نهایت میتوان گفت که جنگ 22 روزه و تحولات 2 سال اخیر غزه این منطقه بیشترین درس را برای جهان اسلام داشته که محوریت آن را اتحاد، همبستگی، دوری از تفرقه، عدم دلبستن به سایر کشورها، مقاومت در برابر دشمن و خودداری از سازشکاری تشکیل میدهد.به هر تقدیر باید توجه داشت که ملت فلسطین از جمله ساکنان غزه با حمایت و یا بدون حمایت کشورهای اسلامی به مقاومت برای رسیدن به آرمانهایشان ادامه میدهند چنانکه حتی کودکان فلسطینی همواره تاکید دارند: کودکیم اما ایستاده می میریم. کشورهای اسلامی باید بدانند که تنها رها کردن فلسطین در نهایت دشمنان جهان اسلام را به دست درازی به سایر کشورهای اسلامی تشویق میکند چنانکه بحران کنونی در کشورهای اسلامی را می توان نتیجه همین غفلت ها دانست در حالی که رویکرد به مقاومت به شکست و ناکامی دشمنان جهان اسلام منجر می شود که نمونه آن را در جنگ 22 روزه غزه می توان مشاهده کرد.
*کارشناس مسایل خاورمیانه
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس