شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

جزییات و اهداف پشت پرده طرح جداسازی غزه؟

اهداف استراتژی طرح افیگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی درخصوص طرح جدا سازی نوارغزه از دیگرمناطق فلسطین اشغالی رو شد.

 

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)از جمله هدفهای وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از اجرای این طرح ، فراهم کردن  فضای سیاسی است که  دست رژیم صهیونیستی را برای هر گونه اقدامی علیه کرانه باختری و قدس  اشغالی بازمی گذارد و به اختلاف بین حکومت حماس درنوارغزه و رژیم مصرعمق ببخشد.

 

قبل ازربع قرن اخیر، از زمانی که افیگدور لیبرمن وزیر امورخارجه رژیم صهیونیستی پا به حیات سیاسی گذاشت تا به حال به این اندازه از مدح و ستایش از ناحیه متحدانش درطیف راست های افراطی و جریان مخالف چپ گرا، پس از ارائه طرح جدا سازی نهایی  اسرائیل  ازنوارغزه برخوردار نشده بود.

 

این طرح  که توسط مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به وزارت خارجه رژیم صهیونیستی ریخته شد، لیبرمن آن را درمیان کشمکش ها و بحث و جدال های داغ سیاسی در محافل صهیونیستی بدست گرفت.

 

اگرچه این طرح هنوز به تصویب رژیم اشغالگراسرائیلی نرسیده است اما بسیاری از نخبگان اسرائیل خواستار تصویب آن به عنوان نقطه عطف دربرخورد تل آویو با مسئله فلسطین شدند.

 

قبل ازپرداختن به جزئیات این طرح و اهداف و پیامد های آن می توان استدلال کرد که خطرجدی  این طرح در آن است که عملا هدف از بین بردن مسئله ملی فلسطین، و بازگرداندن ابتکارعمل به رژیم صهیونیستی دنبال می کند به شکلی که تل آویو با این طرح می تواند منافع استراتژی خود را درچارچوب حداقل میزان مخالفت عربی تحقق بخشد.

 

بندهای طرح لیبرمن

 

طرح لیبرمن بر تکمیل طرح جدا سازی کامل  از نوار غزه تاکید می کند، ودقیقا  این همان  طرحی است که  آریل شارون نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی آن را با برچیدن شهرک های صهیونیست نیشن در نوارغزه و استقرار نیروهای ارتش اشغالگر در اطراف این منطقه کاملا درمحاصره شده آغاز کرد.

 

لیبرمن معتقد است که هدفش از اجرای این طرح این است که جهان پایان اشغال نوارغزه بدست صهیونیست های غاصب را  به رسمیت بشناسد. برای رسیدن به این هدف، اسرائیل باید اقدامات زیر را انجام دهد:

 

1- حاکمیت نوارغزه به جنبش حماس واگذار شود و تلاش ها برای سرنگونی حکومت این جنبش ویا تضعیف آن متوقف گردد.

 

2- قطع ارتباط اقتصاد رژیم صهیونیستی با اقتصاد نوارغزه، بطوری که رژیم اشغالگر اسرائیلی کمک هایی همچون  برق رسانی ، وخدمات آب رسانی به نوارغزه را متوقف سازد و بجای آن ها نیروگاه  تولید برق و تاسیسات برای شیرین کردن آب دریا از طریق اعتبارات مالی بین المللی، تصفیه آب بسازد.

 

همچنین رژیم اشغالگر اسرائیل بکارگیری  از واحد پول خود یعنی شیکل را درمعاملات مالی درنوارغزه متوقف کند ، با توجه به اینکه تل آویو فاز اول طرح جدا سازی اقتصاد خویش  از نوارغزه را  از طریق تصمیم قبلی بانک های این رژیم اجرا کرده است به طوری که هم اکنون تمام ارتباطات بین سیستم بانکی  اسرائیل با بانک های عامل در نوارغزه قطع شده است .

 

3- توافق با اتحادیه اروپا برسر مکانیزم بازرسی از کشتی های اعزامی  به مقصد غزه  به طوری که رژیم اشغالگر اسرائیلی از خواسته خویش برای تخلیه محموله کشتی های اعزامی به غزه در بنادر اسراییل دست بردارد. لیبرمن در این طرح پیشنهاد داده که بازرسی  این کشتی ها دربندر لیماسول قبرس و یا در بنادر یونان تحت نظارت اتحادیه اروپا و با هماهنگی تل آویو انجام گیرد.

 

4- استقرار نیروهای ویژه اروپایی درمرزهای بین نوارغزه و فلسطین اشغالی و نوارغزه با مصر به منظور جلوگیری از شلیک راکت ها به شهرکهای اطراف و نفوذ برخی عناصر به فلسطین اشغالی ازطریق نوارغزه  و نیزجلوگیری از قاچاق اسلحه و ابزار آلات جنگی  از مصر به نوارغزه .

 

هر چند لیبرمن صراحتا درباره  این طرح لب به سخن نگشوده  اما واضح است که وی معتقد است که طرحش  باعث می شود تل آویو جزو امضا کنندگان هرگونه توافق نامه درخصوص بازگشایی  گذرگاه مرزی رفح نباشد، به طوری که رژیم اشغالگر اسرائیلی خودش در این مسئله درجایگاهی می بیند که می خواهد از دست مصر و جنبش حماس خلاص کند.

 

5- تحرک فشرده دیپلماتیک رژیم اشغالگر اسرائیلی در عرصه بین المللی برای جلب حمایت از این طرح ، بطوری که تل آویو بتواند پس از اجرای این طرح اعتراف جامعه بین المللی نسبت به پایان اشغالگری این رژیم بر نوار غزه را بدست آورد. 

 

شرایط  تبلورو شکل گیری طرح لیبرمن

 

طرح لیبرمن درشرایطی به منصه ظهور رسید که بسیاری ازنخبگان سیاسی درتل آویو متقاعد شدند که رژیم اشغالگرصهیونیستی دیگر هیچ راه و چارهای پیش روی ندارد جز اینکه وضعیت کنونی (کاهش محاصره ) درنوارغزه را حفظ کند درغیر این صورت متحمل خسارات بیشتری خواهد شد.

 

رژیم صهیونیستی از محاصره  هوایی، زمینی و دریایی نوارغزه دو هدف عمده را دنبال می کرد: اول فراهم کردن شرایطی است که زمینه را برای  آزادی گلعاد شالیط نظامی اسیر اسرائیلی نزد جنبش حماس را با پرداخت کمترین بها وهزنیه  فراهم می کند. دوم : تلاش برای تضعیف حکومت جنبش حماس و راههای دسترسی به سرنگونی آن، که این اقدام نه تنها به سود رژیم اشغالگر اسرائیلی بلکه به سود تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری ابومازن و دولت مصر هم هست .

 

پس سرنگونی دولت حماس درغزه اجازه بازگشت حاکمیت جنبش فتح  برغزه  را می دهد بعلاوه به نگرانی های رژیم مصر از وجود حکومت مخالفانش یعنی جماعت اخوان المسلمین پایان می دهد.

 

اما تجربه نشان داده است که رژیم اشغالگراسرائیل در روزهای  قبل تنها برای رسیدن به دو هدف تلاش می کرد، اما تل آویو در تجمیع محاصره همه جانبه غزه وعملیات نظامی آشکار و سری علیه این منطقه موفق نشد جنبش حماس را متقاعد کند که لیست مطالبات و خواسته هایش برای آزادی گلعاد شالیط کاهش دهد. اما درخصوص  هدف از تضعیف حکومت جنبش حماس، باید گفت که حمله نظامی ومحاصره منطقه غزه از سوی  اشغالگران باعث شدند نتایج کاملا معکس را برای سران جنایتکار صهیونیست بدهد.

 

مظاهرتظاهرات همبستگی جهان با ساکنان نوارغزه به دلیل محاصره ظالمانه این منطقه منجر به تقویت حکومت حماس شد، همچنین محاصره غزه دایره اهتمام و توجه ملت های جهان بویژه ملت های اسلام و عربی به  آنچه که در نوارغزه  اتفاق می افتد را وسیعتر کرد.

 

با این حال ، محاصره غزه  رژیم صهیونیستی را به رویارویی با بسیاری از کشورهای جهان تهدید می کند ، همانند آنچه که پس از حوادث ناوگان آزادی  رخ داد، که مهم ترین نتیجه این حادثه  برهم خوردن روابط بین اسرائیل و ترکیه بود  با توجه به اینکه ترکیه از جمله کشورهایی به شمار می آید که روابط استراتژی مطمئنی  با رژیم اشغالگر قدس دارد.

 

محاصره همه جانبه نوارغزه به جای اینکه حکومت حماس را تضعیف کند به جایگاه و موقعیت بین المللی رژیم اشغالگراسرائیلی لطمه زد و منشا بوجود آمدن شک و تردید ها نسبت به مشروعیت این رژیم شد.

 

لیبرمن در طرح خویش ازدرخواست های صادره از سوی نخبگان سیاسی و امنیتی دراسرائیل بهره برده است. تا جایی که  این نخبگان خواستار طرح سیاسی درقبال نوارغزه ، با توجه به درنظرگرفتن صرف منافع استراتژی تل آویو ونه مطابق با منافع تشکیلات ابومازن و رژیم مصر شدند.

 

حذف مسئله فلسطین

 

شکی نیست که اهداف استراتژی طرح لیبرمن بسیارخطرناک است زیرا این طرح کاملا از بین بردن مسئله ملی فلسطین رااز طریق بخش های سیاسی ، قانونی  و اداری میان نوار غزه وکرانه باختری در سایه اعتراف جامعه بین المللی هدف قرار می دهد.

 

و هرگونه فرصتی  برای تشکیل دولت فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه از بین می برد ، و زمینه مناسب سیاسی را فراهم می سازد که دست رژیم اشغالگر اسرائیلی را برای هرگونه اقدام درکرانه غربی و قدس باز می گذارد ، به خصوص اجرای طرحهای بزرگ شهرک سازی دراین مناطق.

 

در عین حال ، این طرح تلاش می کند تا  روزنه های کاری سیاسی را دربرابر تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش فتح  را ببندد، و ابومازن را در مقابل  دو گزینه قرار دهد و در صورت اجرای این طرح گزینه سومی را ابومازن نخواهد داشت، یا اینکه هرچه سریعتر دوباره معادلات را برهم زند و انحلال تشکیلات خودگردان را اعلام کند، و یا اینکه تشکیلاتش به نسخه ای مشابه حکومت انطوان لحد درجنوب لبنان تبدیل شود.

 

متاسفانه ، هیچ نشانه ای دردست نیست که ابومازن بتواند به مرحله اعلام انحلال تشکیلات خودگردان برسد درحالی که تشکیلاتش بخش گسترده ای از راه را درکنار همکاری با رژیم اشغالگر اسرائیلی طی کرده است پس  صرفا نمی توان به هماهنگی امنیتی  بین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی  درمبارزه با مقاومت فلسطین اشاره کرد بلکه تشکیلات رام الله درعرصه های مختلف با صهیونیستها همکاری کاملی دارد.

 

تشکیلات خودگردان فلسطین  که  ادعا می کند علیه اشغالگران قدس به دلیل اجرای پروژه های شهرک سازی و یهودی سازی مناطق فلسطین خشم گرفته است، همان تشکیلات  میزبانی نشست فرمانده سرویس  امنیتی رژیم صهیونیستی یعنی یوفال دیسکین رئیس سازمان اطلاعاتی شاباک را برعهده گرفت .

 

رهبران تشکیلات خودگردان فلسطین برنامه ها و طرحهایشان برای سرکوب مقاومت و نیز پیمودن این راه برای رسیدن به این هدف به اطلاع یوفال رساندند.

 

واین همان تشکیلات خودگردان است که ازدعوت  کردن آفی مزراحی فرمانده منطقه میانه ارتش اشغالگر صهیونیستی برای شرکت در مانور نیروهای  گارد رئیس تشکیلات خودگردان ابایی ندارد.

 

آنچه که خطر حقیقی طرح لیبرمن را افزایش می دهد، همزمان شدن آن با افزایش درخواست ها ی راست های افراطی رژیم صهیونیستی جهت تحمیل حاکمیت تل آویو بر کرانه غربی همراه با اعطای هویت اسرائیلی به شهروندان فلسطینی ساکن دراین منطقه است .

 

ما تلاش های فشرده شمارزیادی از نظریه پردازان راست رژیم صهیونیستی را می بینیم نظیر موشیه ارنس  وزیرجنگ و وزیر امورخارجه سابق ، رهبران  برجسته حزب لیکود و نمایندگان حزب لیکود ، رهبران برجسته شهرک نشینان صهیونیست نظیر اوری الیستو که معتقد است باید حاکمیت رژیم اشغالگر بر کرانه باختری همراه با آمادگی برای اعطای هویت اسرائیلی به فلسطینی ها باشد. این رهبران صهیونیست  از متهم شدن از سوی بسیاری از محافل اسرائیلی که عملا به ایده  تشکیل یک دولت چشم دوخته اند، ابایی ندارند.

 

روشن است که طرح لیبرمن بیانگر همان افکار و ایده های  است که ارنس وابسته به مکتب رئالیسم سیاسی اسرائیل است که فقط هدف حفظ منافع رژیم اشغالگراسرائیلی را حتی از طریق شکستن تابوهای حاکم دنبال می کند.

 

لیبرمن  آماده پذیرش حکومت حماس و شکوفایی نوار غزه و قربانی کردن تشکیلات ابومازن  است همانطور که ارنس آماده ریسک اعطای هویت اسرائیلی به فلسطینیان ساکن درکرانه باختری درازای تضمین تحقق اهداف بلند مدت رژیم اشغالگر است.

 

اهداف استراتژی

 

طرح لیبرمن  برای دستیابی به اهداف استراتژی دیگری ، خواسته های دیگری را نیز دنبال می کند نظیر تعمیق اختلافات و دودستگی بین حکومت حماس درنوارغزه و رژیم مصر که تمایل چندانی به استقرار حکومت حماس درغزه  ندارد که این امر قاعدتا منجر به نمایان شدن مظاهر درگیری و اصطکاک بین دو طرف می شود.

 

در عین حال ، لیبرمن فرض می کند که مفاد طرحش برای فراهم کردن شرایط منطقه ای و بین المللی جهت مقابله با برنامه هسته ای ایران که تل آویو آن را اولین منبع خطر وجودی برای این رژیم تلقی می کند، تلاش می کند.

 

برحسب منطق لیبرمن ، اجرای طرحش جایگزینی برای پیشبرد فرایند مذاکرات با تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد بود درنتیجه فرش  از زیر پای برخی طرفهایی کشیده خواهد شد که  درزمینه مقابله با  برنامه هسته ای ایران و بین پیشرفت در مسیر مذاکرات فلسطینی - اسرائیلی همکاری می کنند.

 

واقعیت طرح

 

با وجود تمام تحرکات فلسطین و اعلام مخالفت تشکیلات رام الله با طرح لیبرمن اما گروههای فلسطینی سازش کار نمی توانند این طرح را خنثی کنند بویژه اینکه اجرای این طرح به موافقت طرف فلسطینی نیاز ندارد، و از طرفی  دودستگی و شکاف  داخلی در کاهش قدرت  فلسطینیان برای مقابله با این طرح و پیامدهای آن نه تنها مزید بر علت شده بلکه دورنمای تحقق آشتی ملی را تیره و تارنموده  و منجر به شکل گیری محیط مناسب فلسطینی برای  اجرای این طرح شده است.

 

از این رو ، سرنوشت این طرح بستگی به میزان تعامل بین المللی به ویژه تعامل ایالات متحده آمریکا با آن دارد و به همین دلیل است لیبرمن بر اهمیت دیپلمات های این رژیم  در جلب حمایت های بین المللی از این طرح تاکید دارد .

 

روشن است که دولت آمریکا با این طرح با احتیاط و ملاحظه رفتار خواهد کرد؛ زیرا اهداف واقعی طرح لیبرمن را می داند و آگاه است  که اگر بسیاری از گروه مخالف درجهان عرب را با  این طرح همراه نکند قطعا اجرای آن ضربه ای قوی به گروه کشورهای به اصلاح میانه روعرب همپیمان واشنگتن وارد می کند  که این با  منافع ایالات متحده سنخیت و مطابقت ندارد.

 

اما در مقابل ، و با توجه به ناتوانی دولت اوباما در دیکته کردن طرح جایگزینی بر رژیم اشغالگراسرائیلی و به ویژه پس از عقب نشینی دولت آمریکا ازخواسته هایش برای توقف فعالیت های شهرک سازی و یهودی سازی ، دولت اوباما خودش را ناچار می بیند که با این طرح همکاری کند، به خصوص درسایه نیاز مبرم  اوباما به توافق با کابینه نتانیاهو در آستانه برگزاری  انتخابات مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا برای جلب رضایت لابی صهیونیستی . 

نقل از شبکه ندای قدس 

 

 

 


| شناسه مطلب: 157869







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.