qodsna.ir qodsna.ir

نسخه "عبری" آمریکا برای روسیه 2012

مهدی شکیبایی

 

از وقتی که سرمایه داران یهودی - آمریکایی در منطقه (دره) صنعتی سیلیکون Silicon Valley واقع در بخش جنوب شرق ایالت کالیفرنیا از دیمیتری مدودوف رییس جمهور جویای نام روسیه در سفر(30 ژوئن) به آمریکا  به گرمی استقبال کردند تا سفر دوره یی (10 ژولای) خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا به چند کشور سابقا دوست روسیه تقریبا 10 روز وقت نیاز بود تا " زمزمه"  هایی که درباره خوابهای جدید آمریکا برای مرد  بیمار اروپا گفته می شد در محافل رسمی بدون آنکه " مزمزه " شود بر زبان سیاستمداران بی پروا جاری گردد. آن زمزمه های دیروز و فریادهای امروز " سرمایه گذاری کاخ سفید بر روی مدودف در برابر پوتین برای انتخابات ریاست جمهوری 2012 " است.

دره سیلیکون امروز مرکز جهانی اقتصاد اینترنت و یک منطقه فناوری برتر است که توسعه فناوری اطلاعات وارتبـاطات جهانی از این منطقه شروع  و عرضه می شود.  شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکت‌های مطرح انفورماتیک جهان درآن است. از جمله شرکت های بزرگ واقع در این منطقه می‌توان به نامهای اینتل، مایکروسافت ، ای ام دی، ادوبی سیستمز، اپل، ای بی ، گوگل، یاهو، اچ پی ، اوراکل، سسکو سیستمز، انویدیا، سایمانتک، سان دیسک و... اشاره کرد.

دیدار مدودوف از این منطقه مشرف به دریای پاسیفیک که سرمایه گذاری کلانی از سوی یهودیان آمریکا بر روی ان صورت گرفته است بدون شک ارتباط مستقیمی با تمایل رییس جمهور روسیه به این منطقه عظیم اقتصادی دارد چه اینکه او بارها از رغبت خود برای ایجاد چنین منطقه یی در نزدیکی های مسکو و مشخصا در شهر "سکولکوفو" سخن گفته و مرارا از داشتن یک روسیه پیشرفته و صنعتی به عنوان آرزوی دیرینه خود یاد کرده بود. اتفاقا او در سفر خود به این منطقه  و در دیدار با صاحبان فن آوری های پیشرفته چون مایکرو سافت، گوگل سسکو خواستار مساعدت آنان برای ایجاد منطقه مشابه سیلیکون در مسکو شد. مدودف در این سفر با آرنولد شوارتزینگر قهرمان سابق بدنسازی جهان و فرماندار جمهوریخواه ایالت کالیفرنیا نیز دیدار کرد. او همچنین موفق شد در این سفر موافقت صاحبان سرمایه آمریکا را برای ورود به بازارهای روسیه جلب کند اما این کلان سرمایه داران یک پیش شرط  پیش پای رییس جمهور روسیه گذاشتند و آن هم اینکه " قانونگذاران روسیه باید قوانین بازار این کشور را به گونه یی تعدیل نمایند که مطابق با معیارهای اقتصادی آمریکا و اروپای غربی باشد".

داستان از همین جا آغاز می شود. روسیه به خاطر سیاست های خارجی دوره ولادیمیر پوتین (که متوجه بازگرداندن قدرت گذشته مسکو بود) از سوی آمریکا برای سرمایه گذاری خارجی تحریم شد. انقلابهای رنگین در کشورهای دوست روسیه از جمله اوکراین، گرجستان و قرقیزستان به وقوع پیوست . به رغم این اما پوتین موفق شد اقتصاد روسیه را تا حدود زیادی شکوفا کرده و بویژه به پشتوانه این موفقیت در عرصه سیاست های بین المللی ایفاگر نقشی در قامت اتحاد جماهیر شوروی سابق شود. انقلاب های رنگین آمریکا علیه کشورهای همسوی روسیه یکی پس از دیگری رنگ باخت و درستی سیاست پوتین درقبال آمریکا تایید و اورا تا سطح قهرمان ملی در نزد روسها پیش برد. ارتباط گیری موفق پوتین با دنیای اسلام از این کشور یک بازیگر توانمند در عرصه بویژه تحولات خاورمیانه ساخته بود. همه این موفقیت ها در حالی بود که رقیب دیرینه او یعنی ایالات متحده آمریکا با چند مشکل خودساخته از جمله عراق ، افغانستان، لبنان و فلسطین  دست و پنجه نرم می کرد. به همین دلیل زمزمه های تغییر در قانون اساسی روسیه برای تمدید دوره ریاست جمهوری پوتین مطرح شد تا روسها همچنان نظاره گر موفقیت های پیاپی مسکو و بازگشت آرام آن به دوران شکوه خود باشند. با تدبیر پوتین ، مدودوف جوان راهی کاخ کرملین شد تا با پیگیری سیاست های گذشته رییس جمهور قبلی و نخست وزیر فعلی،  روسیه همچنان مسیر تعالی را طی نماید. در آن سوی قضیه قدرت در آمریکا نیز جابجا شد. دمکراتهای کهنه کار آمریکایی قدرت را با تغییر ظاهری سیاست های خود قبضه کردند. تعامل جدیدی را در ظاهر با کشورهای مهم و مناطق مهم دنیا اغاز نمودند. خاور میانه، دنیای اسلام، چین و روسیه از جمله مناطق و کشورهایی بودند که شاهد تغییر در تاکتیک آمریکا در تعامل با خود بود. در این میان نه دنیای اسلام و نه کشورهای خاورمیانه در عمل چیزی از دولت جدید آمریکا  و وعده های رییس جمهور اوباما  در دانشگاه قاهر در سال 2009 ندیدند. آمریکایی ها هیچ توفیقی به رغم جابجایی قدرت  در نیمه اول دوره چهار ساله ریاست جمهوری دمکرات ها با شعار تغییر نیافتند. اقتصاد آمریکا و بحران مالی این کشور به اعتراف کارشناسان اقتصادی بسیار عمیق تر از آنچیزی است که در رسانه های آمریکا گفته می شود. حالا آنان خود را در آستانه نیمه دوم دوره چهارساله ریاست جمهوری اوباما و مهمتر از آن در آستانه انتخابات میان دوره یی سنا می بینند. باید چاره یی برای یک پیروزی در عرصه بین المللی جایی که گفته می شود مصیبتهای امروز جامعه آمریکا ناشی از آن است، اندیشیده شود.

بنابراین راهکارهای جدید آنان برای این دوره شکستن قدرت مخالفان سیاست های بین المللی آمریکا از طریق کارکردهای دیپلماتیک نرم است. روسیه، چین، ایران، سوریه و... در مرکز این اهداف قرار دارند. در راس این سیاست، خلق رهبران همسو یا دارای ظرفیت همسو شدن با غرب در درون کشورهای هدف قرار دارد.

نسخه یی که واشنگتن برای روسها پیچیده است در چارچوب همین سناریو است. "تضعیف مقبولیت داخلی پوتین و تقویت جایگاه خارجی مدودوف". به این معنی که آمریکایی ها با توجه به مقبولیت درونی پوتین سرگرم ایجاد برگ برنده یی برای مدودوف جوان و جویای نام برای رقابت با پوتین هستند. هرچند مدودوف در حزبی (روسیه امروز) عضویت دارد که ریاست آن بر عهده پوتین است. این برگ برنده دستاوردهای خارجی مدودوف خواهد بود. قضیه اخیر تبادل جاسوسان بین دوکشور در همین چارچوب ارزیابی می شود. از سوی دیگر چنانچه مدودوف موفق به جذب سرمایه گذاریهای کلان در درون روسیه نظیر ایجاد منطقه آنفورماتیک "سکولکوفو" شود انگاه او در انظار عمومی روسیه به عنوان ناجی اقتصاد کشورش معرفی خواهد شد و همین  اتفاق کافی است او در رقابت با پوتین از جایگاه ویژه یی برخوردار گردد. اما کسب چنین دستاوردی چگونه ممکن است. آمریکا چگونه اجازه خواهد داد کلان سرمایه داران در بخش صنعت و سایر بخش های روسیه سرمایه گذاری کنند. پاسخ روشن است. درصورتی که مدودوف موافق با سیاست های منطقه یی و جهانی آمریکا باشد. پیشنهاد اغوا کننده یی است بدون آنکه امنیت ملی و منافع روسها مخدوش گردد. این البته ظاهر قضیه و در صورتی است که آمریکایی ها در رفتار و گفتار خود با مسکو صادق باشند. آنچه ناظران سیاسی را در مصداقیت  گفتار و رفتار واشنگتن با تردید مواجه کرده است مخالفت اصولی کاخ سفید با تبدیل روسیه به یک اقتصاد برتر در کنار قدرت نظامی برتر این کشور است. آمریکا همواره روسیه را در کنار چین به عنوان رقیب استراتژیک معرفی کرده و در سند امنیت ملی جدیدش نیز برآن صحه گذاشته است. رقبای استراتژیک کشورهایی هستند که کاخ سفید مامور به کنترل آن می باشد نه مامور به بزرگ شدن آن. و دهها دلیل مستند دیگر که در مصداقیت کاخ سفید تردید می کنند. سفر اخیر هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا 10 روز پس از سفر مدودوف به کشورهای لهستان، اوکراین ، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان از همین دست تردیدها است. این سفر نشانگر حقیقتی است که فاش می کند " کاخ سفید همچنان به کشورهای پیرامونی روسیه به عنوان کشورهای دارای اهمیت برای پروژه نفوذ و هژمونی خود بر جهان" می نگرد. کشورهای یاد شده از هرگونه معامله پنهانی آمریکا و روسیه به هرقیمتی واهمه دارند و از بازگشت اجباری به دوران سیاه حاکمیت اتحاد جماهیر شوری براین کشورها بیزارند. خصوصا لهستان و گرجستان. بنابراین سفر کلینتون به این کشورها تنها با هدف تشریح سیاستهای جدید آمریکا در قبال روسیه و اطمینان بخشی به آنان است.    

البته روسها به خوبی می دانند برای نظاره فروپاشی رسمی اقتصاد آمریکا و سقوط ازاد این اقتصاد بی درو پیکر تنها تا سال 2012 باید به انتظار بنشینند چه اینکه در این سال مجموع در آمد خالص ملی با مجموع بدهی های عمومی آمریکا به رقم برابر هم می رسد. این یعنی فروپاشی اقتصاد کشوری که ادعای آقای برجهان دارد. بر اساس گزارش های رسمی ، حجم بدهی های عمومی آمریکا (مجموع بدهی های ایالتها و دولت فدرال) در سال 2009 میلادی بالغ بر 13تریلیون دلار و حجم درآمد سالیانه این کشور 14 تریلیون دلار بوده است. بر اساس همین گزارش برحجم بدهی های آمریکا روزانه 83/3 میلیارد دلار افزوده می شود و این یعنی تا سال 2012 مجموع بدهی ها و در آمد ملی آمریکا برابر خواهد شد.


| شناسه مطلب: 157866