نکبت در نکبت….
تریدین لقیان المعالی رخیصه و لابد دون الشهد من ابر النحل
( متنبی )
( می خواهید ارزان و بدون هیچ تلاشی به قله بلندی دست یابید حال آنکه هرکه عسل خواهد جور نیش زنبور را باید تحمل کند)
زمانی که کودک بودم به یاد دارم که مناسبات ملی ( توافقنامه بالفور ، عید شهدا و نکبت ) مناسباتی در باره خشم و غضب از صهیونیست ها و تجدید روحیه ، آمادگی و بسیج دولت ها و ملت های عربی برای آزادی فلسطین و اتحاد وطن و امت فلسطین به شمار می رفت.
ولی در شرایط کنونی و همزمان با هیمنه برخی از دولت ها بر کشورهای عربی و در شرایطی که هویت های فرعی منطقه ای ، کشوری و گروهی در برابر هویت و ماهیت عربی تقویت شده است و همزمان با این که سستی و بی حالی روحیه انقلابی و امید به آینده در جهان عرب افزایش یافته است و جهان عرب وارد مرحل فقدان سرنوشت و خروج از تاریخ شده است ، در این زمان است که سالروز " نکبت " به ارائه نوعی آیین ها و مراسم سنتی تبدیل شد که در آن بوغ هایی به صدا در می آیند ، تصاویری از افراد مسن در حالی که کلید خانه های خود را در دست دارند به نمایش گذاشته می شود خانه هایی که سال 1948 مجبور به ترک آن شدند… و در اقدامی نمایشی دیگر از شهرک ها و روستاهایی که اشغالگران صهیونیستی آن ها را نابود کردند دیدن به عمل می آید.
روز نکبت فقط به فلسطینیان و چه بسا به بخشی از آنان محدود شد و این در حالی است که این مفهوم به همه مسلمانان تعلق دارد ونکبت رویدادی نیست که وقت آن گذشته باشد بلکه پیشتر نیز رخ داده است و اکنون ادامه دارد و ادامه خواهد داشت.
اگر " نکبت " و پیامدهای آن ( شکست ، مصیبت ، ناکامی و سایر مترداف ها ) به امت فلسطین تحمیل شده است ، این به معنای قبول شکست به عنوان سرنوشت حتمی نیست و نباید اندیشه و تفکر شکست خوردگان را به خود راه داد ؛
اسرائیل امروز قدرت بدون رقیب نیست بلکه از جنگ سال 1967 میلادی به این زمان سیر قهقرایی و ضعف را به خود گرفته است.
ما معتقدیم تنش و در گیری با صهیونیست ها در قالب جنگ های کوچک ، انتفاضه ها ، جنگ های فرسایشی دائمی به خصوص در شامات ادامه خواهد یافت و به مناطق دیگر گسترش می یابد.بدون تردید ادامه " نکبت " در اسرائیل نیست بلکه در خواری و پستی کشورهای عربی است و اینجاست که نکبت بلکه نکبت در نکبت وجود دارد.
نویسنده : بسام الهلسه