ویژه (7) یک گل نشانه بهار است(دکتر رحماندوست)

یک گل نشانه بهار است
گفتم:غزه را و حماسه غزه را دریاب که به سالگردش رسیدهایم
گفت:غزه که قابل نیست!
پرسیدم:چرا؟
گفت:چون حقیر است، بیارزش است، ناچیز است!
گفتم:حقیر بودن غزه را نمیفهمم!
گفت:یعنی دو درصد از مساحت کلّ فلسطین!
گفتم:ولی حماسه آن، بینظیر بود!
گفت:گیرم که حماسه غزه مهم باشد غزه کجا، کل فلسطین کجا!؟
گفتم:مگر نباید از یک نقطه کوچک شروع کرد؟
گفت:با یک گل که بهار نمیشود.
گفتم:چرا نمیگویی «یک گل نشانه بهار است؟»
پرسید:کدام گل، کجای جنگ 22 روزه، گل بود، کجایش حماسه بود؟
گفتم:همین که تانک نداشت اما به جنگ تانک رفت.
همین که هواپیمای جنگی نداشت اما به جنگ هواپیماهای جنگی پیشرفته رفت
همین که حامی خارجی نداشت، همه عالم دست به دست هم داده بودند که آنرا به زمین بزنند اما شکست نخورد
همین که غزه هیچ راه ارتباطی به خارج نداشت و اسراییل از همهجا درها به رویش باز بود
همین که کشورهای عربی در حمایت از غزه خفقان گرفته بودند و مستقیم و غیرمستقیم از اسراییل حمایت میکردند
همین که عربستان امالقری، به حرام بودن کمک به غزه حکم کرد
همین که مصر دربست تحت فرمان سران اسراییل بود و صدای ناله هیچ مجروح و مظلومی را در غزه نشنید
همین که دولت خودگردان به نحو شرمآوری در خدمت اسراییل بود و رهبرش، نخستوزیر قانونی مستقر در غزه را کودتاچی خواند یعنی همان دولتی را که با انتخابات دموکراتیک بر سر کار آمده بود، غیرقانونی خواند
همین که دولت مصر و عربستان و برخی از کشورهای مرتجع رسماً از اسراییل در خواست کردند که کار حماس را یکسره کند
گفت:اما اسراییل هم خویشتنداری کرد وگرنه فاجعه عظیمی بهوجود میآمد
پرسیدم:کدام خویشتنداری؟
گفت:همین که از سلاح هستهای استفاده نکرد!
گفتم:مگر قرار بود استفاده کند؟
پرسید:مگر قرار نبود استفاده کند؟
گفتم:داشتن سلاح هستهای همواره برای تهدید و ترساندن دشمن است و دیدید که فلسطینیها نترسیدند
گفت:از قدیم گفتهاند که یهودیها ترسواند و جان عزیز!
گفتم:نتیجهاش را هم دیدی، خیلی از مناطق یهودینشین از ترس موشکهای حماس تخلیه شد
گفت :یعنی اسراییل موشکِ ضدموشک نداشت؟
گفتم:توپهای لیزری ضد موشک را هم به کار برد. یک - دو روز هم مفید واقع شد. امّا حماس ساختار موشکهای خود را تغییر داد و از توپهای لیزری اسراییل در امان ماند.
گفت:یعنی میخواستی اسراییل از خودش دفاع هم نکند؟
گفتم:جالب است سرزمین دیگران را غصب کنی و ارتشی را برای مقابله با صاحبان اصلی آن سرزمین ایجاد کنی و همواره در همه اسناد و تبلیغات نام این ارتش را «ارتش دفاعیِ اسراییل» بنامی!
پرسید: حالا تو فکر میکنی این جنگ که تو میگویی گل بود و حماسه بود، خیری هم برای فلسطینیها داشت؟
گفتم:اوّلاً همه اینها که گفتم خیر بود. ثانیاً همین که مردم غزّه با مقاومتشان، احساس کردند که عاشورایی شدهاند و گرایش کربلایی پیدا کردند، خیر بزرگی بود.
گفت:آنها که به امام حسین و عاشورا اعتقاد ندارند
گفتم:اشتباه میکنی!
گفت:آنها ناصبی و ضد اهلبیتاند.
گفتم:اشتباه میکنی!
گفت:دلیل هم داری؟
گفتم:همین گرایش آنها به ایران و انقلاب اسلامی، همین مساجدی که به نام امام حسین و امام علی و فاطمه زهرا علیهمالسلام در غزّه دارند، نشان میدهد که آنها محب اهلبیتاند.
گفتم:مگر همین که خیلی از یهودیها ترسیدند و گرایش برگشت از اسراییل و کو چ معکوس یهودیها به خارج از اسراییل زیاد شده پیروزیِ کمی است؟
همین که ارتش شکست ناپذیر شکست خورد، پیروزیِ کمی است؟
همین که دو درصد از یک سرزمین یکپارچه بر غاصبان حاکم بر نودوهشت درصدِ سرزمینشان پیروز بشوند، آن هم با هیچگونه امکانات جنگی، پیروزیِ کمی است؟
گفت:قبول!
گفتم:پس یک گل، علامت بهار است!
دکتر مجتبی رحماندوست دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین
20/9/88