چرا اسراییل با مبادله اسرا مخالفت کرد؟
در حالی که تمامی رسانه های اسراییلی براین نکته اتفاق نظر داشتند که عملیات مبادله اسرا میان رژیم صهیونیستی و حماس در آینده بسیار نزدیک صورت خواهد گرفت اما کابینه این رژیم در تصمیمی غیر منتظره با هرگونه عملیات مبادله اسرا با حماس در شرایط کنونی مخالفت کرد.
براساس عملیاتی که به میانجیگری آلمان صورت می گرفت اسراییل در ازای ازادی شالیط متعهد می شد که یکهزار اسیر فلسطینی را ازاد نماید. براساس این عملیات حماس در خواست ازادی اسرایی از جمله مروان برغوثی دبیرکل فتح در کرانه باختری، احمد سعدات دبیرکل جبهه خلق برای ازدی فلسطین و اسرای اهل بیت المقدس را داشت که همین موضوع باعث بروز مشکلاتی در مسیر روند عملیات شد.
در خصوص چرایی این تصمیم دو تحلیل وجود دارد:
نخست: اینکه با توجه به اقدام همسویی که مصر با ساخت دیوار فولادی در جنوب نوار غزه انجام می دهد، تئوری اقدام ماجراجویانه جدید اسراییل علیه نوار غزه - اقدامی شبیه جنگ 22 روزه - تقویت می شود. اسراییل بدش نمی آید شالیط را بدون اعطای امتیازی به طرف فلسطینی که بعدها به عنوان برگ برنده یی برای جنبش حماس محسوب می شود، ازاد نماید. خصوصا اینکه تل اویو جنگ 22 روزه را با هدف ازادی شالیط بدون دادن امتیازی به حماس، علیه نوار غزه تدارک دید. بنابراین با توجه به همسویی مصر با اسراییل و با علم به همکاری این دو در جنگ 22 روزه سال گذشته بعید نیست اسراییل ماشین جنگی خود را به سوی نوار غزه گسیل دارد. این اقدام دست کم به اسراییل این امکان را می دهد که بدون اعطای امتیازی به طرف حماس شالیط را آزاد نماید. که در این صورت حماس در موقعیت ضعیف تری به نسبت جریان همسوی اسراییل در فلسطین یعنی فتح به رهبری ابومازن قرار می گیرد. البته در مورد امکان یک اقدام نظامی جدید علیه نوار غزه درشرایط موجود تردیدهای بسیاری وجود دارد که در این فرصت مجال تحلیل آن نیست.
دوم؛ اینکه اسراییل با این تصمیم قصد اعمال فشار روانی بر جنبش حماس را دارد. جنبشی که خود را برای برگزاری مراسم جشن پیروزی جنگ 22 روزه (5روز دیگر) آماده می کند. اسراییل نمی خواهد در سالگرد شکست خود در جنگ 22 روزه پیروزی دیگری را به طرف فلسطینی خود اعطا نماید. از سوی دیگر کابینه نتانیاهو با تصمیم جدید به طرف فلسطینی خود می فهماند آنگونه که تبلیغ می شود کابینه نتانیاهو تحت فشار درونی برای آزادی شالیط به هرقیمتی قرار ندارد. بنابراین حماس نسبت به آن بخش از درخواست های خود در روند مبادله اسرا که مربوط به ازادی برغوثی، سعدات و اسرای اهل بیت المقدس است باید عقب نشینی نماید.
سوال اینجاست چرا اسراییل با ازادی برغوثی و سعدات و اسرای مقدسی – اهل بیت المقدس- مخالفت می کند؟ آزادی برغوثی به عنوان دبیرکل فتح در کرانه باختری که جریان جوان فتح و جریان مقاومت فتح را رهبری می کند چالش بسیار بزرگی برای ابومازن رییس فتح محسوب می شود. ازادی برغوثی با توجه به اقبالی که وی در فتح دارد و با توجه به استعفایی که ابومازن داده است ممکن است به رهبری وی بر فتح بینجامد. هرچند گفته می شود برغوثی یکی از گزینه های اسراییل و آمریکا برای ریاست تشکیلات خودگردان محسوب می شود اما جماعتی که از برغوثی در فتح حمایت می کنند در فلسطین عمدتا از جریان های مقاومت فتح خصوصا گردانهای الاقصی شاخه مقاومت این جنبش هستند. بنابراین برغوثی نیز نمی تواند آدم صرفا آمریکایی مثل ابومازن و یا محمد دحلان و یا سلام فیاض باشد. از سوی دیگر حماس هم ترجیح می دهد کسی جانشین ابومارن در فتح شود که گرایش به شاخه مقاومت داشته باشد. ضمن اینکه اصولا آزادی برغوثی به عنوان یک عضو ارشد فتح در مبادله اسرا میان حماس و اسراییل موفقیتی بزرگ برای جنبش مقاومت حماس محسوب می شود . و اینگونه در ذهن تداعی می کند که جریان مذاکره با این همه رفت و آمد به آمریکا و تل اویو موفق به ازادی وی نشد اما جریان مقاومت در یک اقدام استراتژیک – اسیر گیری- موفق به ازادی وی شده است. این موضوع موقعیت حماس را در درون فلسطین خصوصا کرانه باختری بیش از پیش تقویت می کند. احمد سعدات نیز یکی از شخصیت هایی است که حکم اعدام وی به دلیل مشارکت در ترور رحبعام زئیفی وزیرگردشگری وقت اسراییل (2002) حتمی است. ازادی او به عنوان دبیرکل جبهه خلق بیش از پیش این جبهه را در تحولات فلسطین به حماس نزدیک می کند. اما در مورد اسرای اهل قدس باید گفت که حماس بر ازادی بدون شرط انان اصرار دارد اما اسراییل می گوید این افراد پس از آزادی باید به یک کشور عربی تبعید شوند و هرگز به فلسطین برنگردند. این شرط اسراییل را حماس نپذیرفته است. آزادی اسرای اهل قدس براساس شرایط حماس نوعی سمپاتی بین اهالی قدس و اهالی نوار غزه و کرانه باختری بوجود خواهد آورد و به این نکته آشکارا تاکید خواهد کرد که تنها راه امتیاز گیری از اسراییل و متعاقبا آزادی فلسطین گزینه مقاومت است و بس. ضمن اینکه اسراییل بیم آن دارد که اسرای اهل قدس پس از ازادی به دلیل ادای دینی که به حماس دارند ممکن است هسته های اولیه جنبش حماس را در درون اسراییل یعنی قدس را پایه ریزی کنند که این موضوع کابوسی بزرگ برای اسراییل محسوب می شود. از این روست که این رژیم با تبعید آنان به خارج از فلسطین موافق است.
به هر روی اسراییل چاره یی جز اجرای این روند ندارد به چند دلیل:
1- میانجی این روند آلمان است و تنها امید اسراییلی ها هم به این میانجی است که توانسته است دو روند مبادله اسرا با حزب الله لبنان را اجرایی نماید. قهر طرف آلمانی به سبب کارشکنی های اسراییل به معنای مرگ آرزوی ازادی شالیط است.
2- اسراییل با فشار روانی مضاعفی در داخل روبروست چراکه توانایی ادعایی این رژیم را با طرح این سوال که چگونه پنجمین – و به عبارتی ششمین- ارتش دنیا نتوانسته با وجود سیستمهای مخابراتی پیشرفته محل اختفای یک نظامی اسیر را در 360 کیلومتر مساحت آنهم طی سه سال بیابد، زیر سوال برده است.
3- از سویی نمی تواند دست به یک ماجراجویی جدیدی علیه مقاومت بزند چراکه این اقدام او با توجه به شرایط منطقه و نظام بین المللی ممکن است به بروز و ظهور یک انتفاضه جدید در فلسطین که چه بسا برای همیشه بساط حکومت این رژیم را از سرزمین فلسطین برچیند ، منجر شود. بنابراین اجرای مبادله اسرا هم تا حدودی فضای درون اسراییل را با توجه به ازادی شالیط ارام می کند و هم از وقوع خروش جدید علیه اسراییل ممانعت به عمل می آورد.