60 سال آوارگی کافی نیست؟

خبرگزاری قدس: احمد رضا اخگر
مسأله آوارگان فلسطین قصه پر قصه آوارگی ملتی است که سرزمینشان و خانه و کاشانه شان توسط گروهی نه از درون خانه حتی از سرزمینهای همجوار و نه حتی از یک سرزمین دور، بلکه از سرزمینهای خیلی دور اشغال شده است و آنان را 60 سال آواره از وطن و برخی را در وطن، ساختهاند. چه بسیار از این ملت آواره که در آرزوی بازگشت عزتمند به وطن رها شده از اشغال، غریبانه در غربت جان سپردند درحالی که هنوز چشم برای تحقق وعدههای سازمانهای بینالمللی و دولتهای عربی بودند.
اینک نسل چهارم و شاید هم پنجم این ملت، آوارگی را تجربه میکنند ولی هیچ وعدهای تحقق نیافته است. البته یک وعده تحقق یافته است و آن وعده الهی است که خدا حال هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خود بخواهند و این خواست مورد اشاره خدای عزیز، چیزی نیست جز اقدام عملی و قدرتمند که بی تردید عزت و رهایی در آن است. پس نبود اراده به این معنا در نزد جمیع آوارگان، ماجرای آوارگی آنان را 60 ساله کرده است.
پرسشی که همواره در اذهان کسانی که قصه آوارگی 60 ساله ملت فلسطین را میشنوند، متبادر می شوند اینکه آیا این ملت واقعاً خام وعدههای پوچ مجامع بینالمللی و دولتهای عربی شدهاند که بعضاً برای آوارگی آنان اشک تمساح میریزند. و امید از این در سخت بسته دارند؟ و یا غیرت بازگشت و عزت در آنان مرده است؟ چرا که ذلت غربت هرگز به عزت مردن در ستاندن حق وطن از ظالمان و اشغالگران میارزد، پس چرا این ملت چنان خاموش نشسته است؟
البته قصه آوارگان در وطن دیگر است که علم مقاومت بر گرفتهاند و هر روز خون برای آزادی وطن و قدس شریف نثار میکنند. روی سخن بیشتر با آوارگان فلسطینی در دیگر کشورهاست که نشستن را به عمل ترجیح دادهاند. هرچند گروهی از این میان با تشکیل نهادهای مدنی و حقوقی تلاشهایی را در عرصه بینالمللی انجام میدهند اما آیا از این همه تلاش، جز بی حاصلی ثمری بر گرفتهاند؟ حاصل 60 سال تلاش باید بازگشت عزتمند به خانه باشد و نه چیز دیگر ولی آنچه که حاصل است تداوم آوارگی و فراموش شدن این ملت پر رنج در گذر زمان!
اکنون که حدود پنج میلیون نفر آواره فلسطینی که در کشورهای دیگر زندگی میکنند،اگر امروز اقدام برای بازگشت نکنند، فردا دیر خواهد بود و فرداها دیرتر، زیرا مقاومت پیشگان فلسطینی در داخل نیاز مبرمی به یاری آوارگان فلسطینی سرگردان در کشورهای دیگر دارند تا بر این غاصب خشونت پیشه و گرد آمده از اقصی نقاط دنیا را به همت هم، هم از درون و و هم از بیرون یورش برند و درهم شکنند.
سئوال این است: چرا موج بازگشت در میان فلسطینیان آواره پس از 60 سال، هنوز به وجود نیامده است؟ آیا وقت آن نرسیده که این ملت آواره به یکباره عزم وطن کند تا جهانیان عزت را باردیگر در این ملت شاهد باشند و فلسطینیان چشم و چراغ امت عربی و اسلامی باشند؟ آیا از مردن در راه وطن هراس دارند؟ به نظر نمیرسد این ملت مرگ را چیزی هولناک بدانند. بلکه آنچه آنان را زمینگیر کرده است امید واهی بستن به دولتها و مجامع بینالمللی است که باید این زنجیر وهم را از دست و پای ارادهشان بگسلند و همه باهم از زن و مرد و پسر و جوان و کودک عزم وطن کنند.
تردیدی نیست اولین هراسان از این اقدام پس ازصهیونیستهای اشغالگر و آمریکا، دولتهای عربیاند که بقای خود را بر اریکه قدرت، در خدعه با ملت فلسطین و ملل خویش و همراهی با آمریکا و انگلیس و صهیونیستها میدانند.
مگر همین دولتها به وعده های انگلیس و فرانسه، فلسطین را مهیای اشغال صهیونیستها نکردند؟ مگر همین دولتها با بازگذاشتن دست قدرتهای فرا منطقهای بر منابع انرژی، زمینه تاراج ثروت منطقه را توسط غرب فراهم نکردند؟ مگر همین دولتها با ایجاد پایگاههای نظامی برای آمریکا و انگلیس زمینه اشعال دو کشور مسلمان و برادر ( افغانستان و عراق) را فراهم نساختند؟ مگر همین دولتها به جای آنکه به اشغالگران قدس و عراق و افغانستان که از دور دستها آمدهاند و عزم اشغال سرزمینهای اسلامی را یکی پس از دیگری جزم کردهاند، بتازند، هجمههای سیاسی و تبلیغی خود را بر ایران هراسی و شیعه هراسی استوار نکردهاند؟ حال آنکه تاریخ ایران اسلامی دست کم در دو قرن اخیر هیچ تهاجمی را علیه همسایگان ثبت نکرده است؟ و مگرهای دیگر؟!
بی تردید اولین مخالفان این اقدام یکپارچه فلسطینیان همین دولتها خواهند بود و موانع زیادی را برای تحقق این اراده جمعی ایجاد خواهند کرد و البته ابزار توجیه نیز هماره مورد استفاده آنها بوده و خواهد بود. چنان که برائت از مشرکین در حج را که دستور صریح قرآن است، امری غیر دینی تفسیر میکنند !! اما اگر فلسطینیان میخواهند آرزوی 60 ساله را برآورده سازند باید همت مضاعف کنند و این موانع و مشکلات را به هیچ گرفته و عمل به بازگشت را پی گیرند که نصرت الهی را به همراه خواهند داشت و یاری امت اسلامی و آزادگان جهان را انشاءا...