qodsna.ir qodsna.ir

تحلیل و ارزیابی سریال تلویزیونی مدار صفر درجه

 مجید صفا تاج  : معمولا فیلم ، تئاتر ، رمان و دیگر آثار هنری با توجه به اینکه زبان خاص خود را دارد برای تجزیه و تحلیل و نقد آنها لازم است هر کدام در ظرف خود و با فرهنگ ویژه و شرایط سوژه مورد نظر در اثر هنری  مورد نقد و بررسی قرار گیرد . در این میان به تصویر کشیدن سوژه های تاریخی که از جلوه ها و قابلیت های جذاب هنری برای بینندگان و مخاطبان برخوردار باشد شاید کمی مشکل به نظر برسد اما غیر ممکن نیست .

در  میان بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی  که در داخل و خارج از کشور در مورد بعضی سوژه های تاریخی و سیاسی تولید شده است که به ندرت توانسته فیلمی جامع ، کامل و مانع به لحاظ تاریخی ، فرهنگی ، سیاسی و هنری باشد گاهی نیز اتفاق افتاده است  که در یک فیلم سینمایی یا تلویزیونی واقعیت تاریخی به منظور انحراف افکار عمومی جهان و دستیابی به اهداف و اغراض سیاس خاص ، تحریف شده است . اینگونه فیلم ها ، اغلب در کمپانیهای سینمای هالیوود تولید شده است که نمونه بارز آن فیلم "فهرست شیندلر" به کارگردانی استیون اسپیلبرگ می باشد . این فیلم در مورد ماجرای اردوگاههای اسیران جنگی نازیها در دوران جنگ جهانی دوم است . در این فیلم ، این واقعه تاریخی  تحریف شد و به عنوان نسل کشی یهودیان ، از آن به عنوان به نام هولوکاست یاد شده است تا ادعای کشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم را به افکار عمومی و بینندگان این فیلم القاء کنند . بدون اینکه هیچ سندیت تارخی  متناسب و منطقی داشته باشد .

 

گاهی اوقات نیز یک سوژه تاریخی ، انگیزه و دستاویزی برای تولید فیلم و یا سریال تلویزیونی در مورد آن شد که یا از جلوه های ویژه و جذاب هنری کمتر بهره گرفته و یا اینکه به منظور حفظ و ارتقای جلوه ها و جذابیت های هنری و فیلم و جذب نظر بینندگان بیشتر تعمدا یا سهوا بخشهایی از حوادث تاریخی  نادیده گرفته است  و یا به صورت ضعیف و کم رنگ در لابلای فیلم  اشاره هایی بدانها شده است .

در این میان سریال تلویزیونی "مدار صفر درجه "  به نویسندگی و کارگردانی حسن فتحی از جمله فیلمهای دست دومی  است که با انگیزه انسانی و بر اساس برخی گزارشهایی تاریخی مستند در خصوص کمک ایرانیان به یهودیان برای نجات جان انها از دست نازیها نوشته و تولید شده است . در حقیقت نویسنده و کارگردان محترم سریال تلویزیونی مدار صفر درجه خواسته این پیام را به جهانیان برساند که ایرانیان در طول تاریخ با اقلیتهای دینی سلوک و رفتار  مسالمت آمیز داشته و بر اساس نگرش دینی و مذهب همواره حقوق اقلیت ها را مورد توجه و نظر قرار داده اند که نمونه بارز آن اقدام تعدادی از اتباع ایرانی در اروپا برای نجات جان یهودیات از دست نازیها و انتقال آنها به ایران در سالهای 1935 تا 1936 میلادی است. شاید به لحاظ همین ویژگی این سریال بوده که تعجب غربیها از اینکه ایرانیان جان یهودیان را در جنگ جهانی دوم نجات دادند برانگیخته است به ویژه در دوره کنونی که هر گونه انتقاد و اظهار نظر در مورد یهودیان و رژیم صهیونیستی با واکنش شدید سازمان های صهیونیسم و گروههای لابی صهیونیستی در اروپا و آمریکا روبرو می شود و به بهانه"سامی ستیزی" یا"یهودی ستیزی" مورد آماج حملات محافل صهیونیستی قرار می گیرد.

نویسنده و کارگردان محترم این سریال با دیدگاه فوق الذکر و با یک زاویه دید انسانی کار نویسندگی و تولید این سریال را از سال 2002 یعنی زمانیکه ماجرای هولوکاست به شکل کنونی هنوز در جامه ایران مطرح نشده بود با استفاده از برخی از کتب و منابع موجود درباره حوادث تاریخی این دوره(جنگ جهانی دوم) به ویژه کتابهای "تاریخ یک ارتداد" و " محاکمه آزادی" نوشته آقای روژه گارودی اندیشمند مسلمان فرانسوی آغاز کرد. بدین لحاظ ضمن اینکه توانسته رفتار محبت آمیز ایرانیان با یهودیان اروپا را به تصویر بکشد جذابیت های هنری و جلوه های ویژه و سیر داستانی این سریال را نیز مورد توجه قرار دهد و  میان یهودیان به عنوان یک اقلیت دینی در جهان و صهیونیستها به عنوان یک جریان استعمارگر و نژادپرست که سودای تصرف سرزمین فلسطین را در سر می پروراند تفکیک قائل شود در عین حالی که بعضی آیتم ها و جهت گیری های این سریال متأثر از مطالب کتابهای آقای روژه گارودی و دیدگاههای ایشان است

 

 که مسئله هولوکاست را ضمن اینکه تأیید نکرده است  اما کشتار یهودیان به دست نازیها در دوران جنگ جهانی دوم را نیز به طور کامل منکر نشده است بدین لحاظ است که در بعضی از صحنه های فیلم، دستگیری و انتقال یهودیان به اردوگاههای اسیران جنگی نازیها به تصویر کشیده شده است بدون اینکه بر ادعای صهیونیستها مبنی بر کشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم به دست نازیها صحه گذاشته باشد.روند فیلم بگونه ای است که هر چه به انتها نزدیک می شد بینندگان با توطئه سازمان جهانی صهیونیسم برای غصب فلسطین و انتقال یهودیان به این سرزمین و نیز روابط پنهانی و تبانی حزب نازی آلمان با صهیونیستها برای تحت فشار قرار گذاشتن یهودیان اروپا و انتقال آنها به سرزمین فلسطین توسط آژانس یهود بیشتر آشنا می شدند بویژه بعد ازاینکه نامه " ساموئل وایتس " دایی سارا توسط حبیب پارسا به سارا می رسد و در آن وی از توطئه پنهانی عمویش تئودور و سازمان جهانی صهیونیسم و حزب نازی آلمان باخبر می شود و در آخرین مرحله عمویش را به قتل می رساند.

در مجموع می توان گفت که چند نکته مبنای اصلی دیدگاه نویسنده و کارگردان محترم سریال " مدار صفر درجه " را در تولید این فیلم  تشکیل داده است که عبارتند از:

1- تفکیک بین یهودیان به عنوان یک اقلیت دینی و یک فرقه نژادپرست صهیونیستی. و اینکه اعلام کند همانطور که ایرانیان با زنان و کودکان و فلسطینیان تحت ظلم و ستم رژیم صهیونیستی همدردی می کنند با قربانیان یهودی جنگ جهانی دوم و رفتار خشن نازیها با آنها نیز همدردی داشته اند.

2- وجود اسناد و مدارکی که بیانگر ارتباط پنهانی حزب نازی آلمان پس از به قدرت رسیدن و آژانس و سازمان جهانی صهیونیسم، رایزنی ها و تبانی های این دو جریان نژادپرست با یکدیگر  برای اخراج یهودیان از اروپاست.

3- سوم اینکه گاهی اوقات فرهنگها و تمدنهای مختلف در فرایند گفتگو و مفاهمه تاثیر مثبت متقابلی برای یکدیگر دارند به گونه ای که افراد و یا اقشاری از دو فرهنگ و تمدن مختلف در کنار یکدیگر می تواند زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.

4- نکته چهارم اینکه جهان امروز ما را فرهنگها و تمدنها تهدید نمی کند بلکه جریانهای تندرو تهدید هستند.  هریک از فرهنگها و تمدنها و ادیان الهی هستند که آن را تهدید می کنند بویژه صهیونیسم در میان یهودیان، نومحافظه کاران و مسیحیان صهیونیست در میان مسیحیان و سلفی گری و گروه القاعده در میان مسلمانان که سه ضلع این مثل تهدید را علیه جهان بشریت در دوره کنونی تشکیل داده اند.

 

در پایان ذکر این نکته ضروری است که این سریال هرچند از دیدگاه تجدید نظرطلبان تاریخی و منکران هولوکاست دارای ابهامات و نقاط ضعف در خصوص واقعیت ماجرای کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم است اما هدف اصلی نویسنده و کارگردان محترم به نظر می رسد که به تصویر کشیدن این 

واقعه و رویداد تاریخی نبود ه به ویژه اینکه صرفا به آثار مکتوب روژه گارودی اکتفا کرده و از کتب و آثار تحقیقی تجدید نظر طلبان تاریخی مثل مارک وبر ، روبرت فوریسون ، پل رازینیه ، آرنومابر ، فردریک توبن و دیگران بهره نگرفته است . بدین لحاظ می توا ن گفت که دیدگاه و مبنای فکری نویسنده و کارگزدان محترم سریال مذکور به تصویر کشیدن رفتار محبت آمیز ایرانیان با یهودیان و نیز تفکیک بین یهودیان و صهیونیستها بوده که در چند قسمت پایانی این سریال توانسته از این زوایه و دیدگاه ، تصویر نسبتا خوبی در میان افکار عمومی بینندگان سریال ایجاد کند و نمره قابل قبولی و خوبی را بگیرد هر چند بعضی کارشناسان و نخبگان از زاویه دیدگاه خود نسبت به بعضی صحنه های آن دیدگاه و نظرات منتقدانه ای دارند .

 


| شناسه مطلب: 157542