qodsna.ir qodsna.ir

تاثیر استراتژیک گزارشهای افشاگرانه بین المللی بر"اسرائیل"

 

تهیه کننده : دکتر لیلی نقولا الرحبانی

 

پس از صدور گزارشهای بین المللی که اسرائیل را محکوم و این رژیم را به ارتکاب جنایات جنگی و ضد انسانی و نسل کشی دسته جمعی متهم می سازد ،‌ به نظر می رسد که بررسی ابعاد استراتژیک آثار این گزارشها بر روی اسرائیل مفید باشد بخصوص که برای اولین بار است که گزارشهائی از طرف جامعه بین الملل و سازمانهای  بین المللی در تعقیب و پیگرد  اسرائیل بخاطر ارتکاب جنایات هولناک علیه ملت فلسطین  صورت گرفته است .

علیرغم اینکه قاضی ریچارد گولدستون در گزارش خود پیرامون جنایات جنگی اسراییل در جنگ 22 روزه  به شکل شایسته ای به جنایتهای اسرائیل اشاره نکرده و تا حد زیادی از کنار این جنایات به راحتی گذشت و در اشاره به جنایت نسل کشی اسرائیل از زیرکی ویژه ای برای عدم وضوح مخالفتهای اسرائیل در این زمینه بهره گرفته است اما به این مساله نیز صراحتا اعتراف کرد که "اسرائیل سیاست عمدی برای اعمال تحریمهای دسته جمعی علیه فلسطینی ها به کار گرفته بود".

با وجود این به نظر می رسد که گزارش "ریچارد فولک" که یک گزارش از سوی سازمان بین المللی برای بررسی مسائل حقوق بشر در فلسطین اشغالی می باشد و قرار است در ماه جاری مورد بررسی قرار گیرد ،‌ این گزارش آثارو نتایج خطرناکتری نسبت به گزارش گلدستون از جهت نشان دادن عمق جنایات اسرائیل برای افکار عمومی جهان ،‌ بر رژیم صهیونیستی خواهد داشت .

 

آثار گزارشهای بین المللی علیه اسراییل چیست؟

 

الف : ازبین رفتن ادهای برتری و قدرت اسرائیل

ب:  برباد رفتن اعتبار اسرائیل در جامعه بین المللی

ج : شروعی برای تغییرات در مسائل اجتماعی یهودیان در سراسر جهان

 

 

 

اولا : از بین رفتن ادعای برتری و قدرت اسرائیل

 

بدون شک می توان گفت که مهمترین خطری که اسرائیل را بعد از صدور گزارش های بین المللی که یکی از مهمترین این گزارشها ،‌ گزارش گلدستون می باشد ،‌ تهدید می کند این است که اسرائیل بعد از این گزارشها اعتباری را که در طول ده ها سال برای خود جمع کرده بود و هزینه های دیپلماسی سیاسی ،  مالی و رسانه ای زیادی برای آن متحمل شده بود و علاوه بر آن تلاشهای زیاد یهودیان در سراسر جهان را در پی داشت  به شکل کامل از میان رفت و اعتباری برای آن باقی نماند .

این در حالی است که اسرائیل نمائی از خود قبل از تشکیل رژیم اسرائیل و در بدو شروع جنبش صهیونیستی در رابطه با اسرائیل و ملت این رژیم که به اعتقادات دینی و تورات بر می گردد از خود ترسیم کرده است و نظریه پردازان اولیه جنبش صهیونیستی تلاشهای زیادی برای وارد ساختن واژهای دینی از تورات با هدف ایجاد اندیشه ای که می گوید یهودیان حق دارند که در فلسطین برای خود کشوری درست کنند به کار گرفتند .

همچنین برای تحکیم مفاهیمی از قبیل "ملت برتر و پیشرفته" اندیشمندان صهیونیستی تلاشهای زیادی انجام دادند. یکی از این نظریه پردازان تیودور هرتزل می باشد . وی در کتاب خود می گوید که "فلسطین کشور تاریخی یهودیان است و از این مکان جبهه ای محکم برای اروپا در مقابله با قاره آسیا و رویاروئی با فرهنگ بربری خواهیم ساخت".

در این نظریه که از اندیشه های هرتزل می باشد بوده  و صهیونیسم بین الملل تا به امروز برای گسترش آن فعالیت می کند به سه نکته اشاره شده اس:

 

1-     تمرکز بر روی خود ستایی به طوری که خود را برتر از دیگران دانستن و این مساله با متن ها و افکار دینی یهودیان همخوانی دارد .

2-      تخریب و منفی نشان دادن دیگر انسانها به طوری که دیگران وحشی و بربری هستند و تنها صهیونیستها متمدن و پیشرفته هستند .

3-     هرتزل بر مساله بسیار مهمی تاکید کرد و آن هم این است که جبهه ای در خط مقدم برای اروپا در مبارزه خود با "دشمن"  ایجاد کند . به طوری که این طرح برای به اصطلاح "دشمن" در هر برهه از زمان و تاریخ قابل تغییر باشد که در آن بربری متوحش به یک تروریسم در حال حاضر تبدیل میشود. همچنین به این طرح هرتزل موارد دیگری نیز اضافه شد که این طرح با یک برهه تاریخی دیگر و یا مرحله تاسیس کشور  سازگار باشد . اینبار این طرح به شکل "قربانی مظلوم" به طوری که به آنهائی که خود را در ارزشها و اخلاق بالاتر می دانند اجازه می داد جنایتهای آنها را توجیه کند .

علاوه بر نقشه ها و نماهائی که سیاستمداران، اصحاب رسانه و نظریه پردازان صهیونیستی در مورد خود طرح کردند یک نمای دیگری باید به این طرحها اضافه کرد و آن هم  ضرورت  "نمای قربانی مظلوم" که وجود و حیات و شاهد اتفاقات هولناک و سختی بوده است و ترسیم این نما از مظلومیت یهودیان یک ضرورت در نظر صهیونیستها برای جلب حمایت لازم در جهت تاسیس کشور و انتقال یهودیان از سرتاسر دنیا به سرزمین فلسطین برای نجات دادن آنها از دشمنیها و رنجهائی بود که از آن رنج می برند.

می توان گفت که اسرائیل خود را به شکل زیر قبل از براه انداختن جنگ 33 روزه بر ضد ملت لبنان برای

جهانیان معرفی کرده و این تصویر از خود را در ذهنها و افکار عمومی جهان ترسیم نموده بود .:

 

*برتری از نظر مسائل اخلاقی و تمدن در برابر یک مشت ترورسیم که فاقد ارزشهای اخلاقی و عقب مانده از نظر فرهنگ و تمدن و دشمن ملت یهود هستند.

* اسرائیل تنها کشور دموکراسی خاورمیانه است

* اسرائیل نقش و وظیفه ای در خاورمیانه دارد که آنها را برای تضمین منافع آمریکا و غرب در منطقه بر عهده گرفته است .

* اسرائیل کشور قربانی است که تنها برای دفاع از خود در مقابل کسانی که می خواهند این کشور را به کلی از بین ببرند می جمگد .

* ارتش اسرائیل تنها ارتش قوی است که هیچ وقت شکست نمی خورد و می تواند ار هر جنگی به آسانی به پیروزی برسد .

 

با وجود این تناقض در تعریفی که اسرائیل از ماهیت خود نشان و معرفی کرده است یا به عبارتی دیگر یک بار خود را کشور مظلوم و بی چاره که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و بار دیگر خود را قویترین کشور که هیچ کس توانایی شکست آنرا ندارد ، معرفی می کند  این رژیم توانسته است که افکار غربی ها را تحت تاثیر قرار داده و آنها را بدون هیچ گونه تفکر نسبت به این تناقض، اسرائیل را به دو شکل گفته شده بپذیرند . اما با گذشت بیش ازیک قرن تلاش و کوشش در زمینه های مختلف سیاسی ،‌ اطلاع رسانی و فکری برای تثبیت آنچه در بالا ذکر شد در ذهن یهودیان ، غربی ها و افکار عمومی جهان به یکباره تمام این تلاش ها با شروع جنگ  33 روزه در سال 2006 و تا امروز از بین رفت و چهره نقابدار و غیر حقیقی این رژیم هر روزبیش از روز گذشته نمایانتر و واضح تر می شود که می توان در این زمینه به موارد زیر اشاره کرد .:

 

1-  قدرت و توانایی و مسئولیت و بر عهده داشتن نقش در منطقه

بی شک جنگ 33 روزه لبنان توانست تاثیرات عمیقی بر روی ارتش " شکست ناپذیر" اسرائیل به شکل بسیار واضح و روشن بر جا بگذارد به گونه یی که  تمام آوازه  قدرت و باز دارندگی که این ارتش از سال 1967 تا به آن روز بدست آورده بود با تحمل ضربات بسیار سنگینی از دست رفت . جنگ 22 روزه غزه در اوایل سال 2009  نیز به خوبی نمایانگر این مساله بود که چگونه اسرائیل علیرغم توصیه ها و پیشنهادات «فینوگراد» دیگر نتوانست ضعف و ناتوانایی خود را مخفی کند. پس از این جنگ بود که دیگر جائی برای بازدارندگی و برتری ارتش اسرائیل وجود نداشت و کارشناسان معتقد هستند که اسرائیل در جگ غزه علیرغم اینکه گروههای مقاومت در غزه از بسیاری از امکاناتی که حزب الله از آن برخوردار بود محروم بودند اما با وجود این اسرائیل باز هم متحمل شکستی تلخ از مقاومت و فلسطین شده و در این جنگ نیز اسرائیل باز هم ناتوانائی خود را در تحقق یک پیروزی واضح در مقابل مقاومت برای همه ثابت کرد و معلوم شد که دیگر ارتش اسرائیل توانایی پیروزی خارج شدن از هیچ جنگی را ندارد. این در حالی است که این "ارتش شکست ناپذیر"  در سالهای گذشته توانسته بود ظرف شش روز ارتشهای همپیمان و متحد چند کشور عربی را شکست داده و قسمتی از سرزمینهای آنها را اشغال کند . 

اما در رابطه با نقش و وظیفه ای که اسرائیل برای خود تعریف کرده بود و خود را جبهه و خط مقدم جنگ برای تامین مصالح کشور امریکا و غربی ها و  ضامن ادامه چپاول و استعمار این کشورها در منطقه خاورمیانه معرفی کرده بود نیز با لشکر کشی آمریکا به منطقه و اشغال عراق و پس از شکست هائی که بازوی غرب و آمریکا ( اسرائیل ) در منطقه متحمل شد ،‌ و بویژه در جنگ 33 روزه سال 2006 ثابت شد که کشور های غربی و آمریکا دیگر نمی توانند بر روی این رژیم حساب باز کنند زیرا بخاطر نمایان شدن ضعفهای عمیق در زیر ساخت های این رژیم دیگر اسراییل نمی تواند ضامن ادامه تامین منافع غرب و آمریکا باشد. و اعتماد غربی ها تا حد زیادی نسبت به این رژیم از بین رفت و این در حالی بود که غرب خواستار ایفای نقش توسط اسرائیل به عنوان پلیس منطقه بود.

 

2- ادعای قربانی بودن و برتری اخلاقی

به همان اندازه که ادعای "ارتش شکست ناپذیر" در ذهن اسرائیلی ها از بین رفت این بار ادعای "اسرائیل نیکوکار و مظلوم" که تنها از خود "دفاع" می کند و با دشمنی جنایتکار که سعی دارد اسرائیل را محو و آنرا بطور کلی از بین ببرد ،‌ در حال پاک شدن نه تنها از ذهن افکار عمومی جهان که از اذهان اسرائیلی ها است .

صحنه هائی که شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای از جنایات اسرائیل در طی جنگ با غزه پخش کردند که حاکی از نژاد پرستی خوی وحشیگری رژیم صهیونیستی بود و ماهیت جنایتکارانه  و تجاوزگر این ژیم را بر ملا کرد و علیرغم تمام تلاشهای شبکه های خبری غرب که در خدمت این رژیم بودند، اسرائیل و حامیان غربی آن نتوانستند گستردگی و عمق فاجعه آمیز بودن جنایات رژیم صهیونیستی را مخفی کنند. این امر باعث شد که حمایتهای ملتهای غربی که به دلایل تاریخی به نفع صهیونیستها بود ، نزد این ملتها شروع به کاهش پیدا کنند و بر همین اساس بود که شاهد تظاهرات زیادی در بسیاری از پایتخت های کشورهای جهان در اعتراض به راه اندازی جنگ بر ضدملتی که سرزمین آن از سوی رژیم صهیونیستی اشغال شده بود و در اعتراض به تحریمها که آنرا مجازات دسته جمعی به حساب می اوردند، بودیم . اما در رابطه با ادعای رعایت اصول و موازین اخلاقی از سوی اسرائیل که این رژیم برای این ادعا بیش از یک قرن ترویج کرده بود باید بگویم که این ادعا نیز با خون کودکان و بی گناهانی که اسرائیل آنها را به کام مرگ فرستاد آغشته و خون آلود شد و شواهد  و دلایلی بسیار محکم و کوبنده ای که گزارشهای بین المللی انها را آشکار کردند.از میان آنها می توان به موضوع " به کارگیری اطفال و کودکان به عنوان سپر انسانی" ،  بمباران مناطق پر جمعیت و مدارس و بیمارستانها و مراکز سازمان ملل متحد به شکل عمدی اشاره کرد.

این حقایق بیانگر این نکته بود که ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر پیروی از اصول و ارزشهای اخلاقی و انسانی، ادعای دروغی بیش نبود. در حالی که هیچ کدام از این گزارشها اشاره و یا دلیلی بر ارتکاب این اعمال غیر اخلاقی و غیر انسانی توسط جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) ذکر نکردند .

 

ادعای پیروی از اصول اخلاقی و انسانی اسرائیل زمانی برای همه به شکل بسیار روشن برملا شد که تعدادی از روزنامه های اروپائی فاش کردند که ارتش و نیروهای اسرائیل اقدام به سرقت و فروش اعضای اجساد شهدای فلسطینی می کنند و این افتضاحات  با آبرو ریزی سوء استفاده رژیم صهیونیستی و جعل گذرنامه های کشور های غربی در عملیات ترور شهید محمود المبحوح در دبی تکمیل شد .

 

3-     ادعای تنها کشور دموکراتیک و آزاد خاورمیانه :

ادعای تنها کشور آزاد و دموکراتیک  خاورمیانه نیز توسط اسرائیل همانند سایر ادعاهای قبلی با فاش شدن مسائلی فساد اخلاقی و اداری بسیاری ازرهبران رژیم صهیونیستی که آخرین آن محاکمه ایهود المرت به دلیل مسائل فساد و سوئ استفاده هایی که در طی تصدی پست  نخست وزیری خود مرتکب شده بود حاکی از دروغ بودن این ادعا است.  ضمن آنکه در مدت اخیر دنیا شاهد اعتراضات زیادی از سوی خود یهودیان اسراییل بود به دلیل اعمال سیاست های سخت از سوی این رژیم علیه سازمانهای بین المللی و شبکه های تلویزیونی  که نقش زیادی در افشای ماهیت وحشیگری اسراییلی داشتند.

ازجمله  این سازمانها که فشارهای بسیاری زیادی از سوی اسرائیل متحمل شدند،‌ سازمانهای مدافع حقوق بشر بودند .

 

ثانیا : برباد رفتن اعتبار اسرائیل در سطح بین الملل

 

1-     تیرگی روابط اسرائیل با هیپیمانان سنتی خود (اروپا و آمریکا)

 

تمام کسانی که از کمکهای بی حد و مرز و روابط گرم و مستحکمی که اسرائیل ظرف بیش از شصت سال از تاسیس خود در روابط بین المللی، بناء کرد، خبر دارند به خوبی می دانند که مواره کشورهای غربی و آمریکا به دفاع از اسرائیل در برابر نقص های مکرر این رژیم علیه قوانین بین الملل و همچنین ارتکاب جنایتهای بی شماره ه ادامه داده اند.

این کشورها همواره خود را در راه پیشرفت و تحقق امنیت اسرائیل و "حق دفاع از خود" ملزم نموده اند. توجیه آنان این بود که اسرائیل کشوری است که به خاطر صلح و امنیت می جنگد و همواره از سوی تروریستهای فلسطین ،‌لبنان ، سوریه و ایران مورد تهدید قرار می گیرد . مروری بر آخرین موضع گیریهای رهبران کشورهای اروپایی که در کمک به اسرائیل حد و مرزی نمی شناختند گواهی براین ادعا است. از میان این رهبران می توان به  گردون ابراون انگلیسی ،‌ سلویو برلسکونی ایتالیایی و نیکلا سارکوزی فرانسوی اشاره کرد که اسرائیل را معجزه قرن بییستم در پیشرفت  تمام چالشها و تهدیداتی برشمردند که پیرامون این رژیم وجود دارد. این حمایتها از سوی رهبران غربی علاوه بر موضع گیرها و حمایتهای مسئولان اتحادیه اروپا مانند رئیس کمیته اروپایی اقای فرانکو فراتینی است. وی طی حضور در نهمین کنفرانس امنیتی هرتسیلیا اعلام کرد که اتحادیه اروپا "خود را به شکل قوی ملزم می داند که اسرائیل را به عنوان دولت و کشور یهودی بداند و نیز حق اسرائیل است که همواره با صلح به حیات خود ادامه دهد و اروپا با هرکس که نسبت به یهودیان اسرائیل دشمن باشد کوتاه نخواهد آمد . با بررسی این مواضع حمایت گونه از سوی کشورهای غربی پر واضح است که بدانیم حجم خسارت عظیمی که به اسرائیل وارد آمده هنگامی که این حمایتها و تعهدات در حفظ امنیت و پیشرفت اسرائیل از بین برود ،‌ تا چه حد گسترده و عظیم خواهد بود .

در همین راستا می توان به حمایت هفته گذشته پارلمان اروپائی از گزارش گلدستون اشاره کرد که خواستار عمل کردن ملاحظات و توصیه های اشاره شده در گزارش گلدستون شده و اروپا خواسته است تحقیقاتی برای شناسایی مسئولان اسراییلی که مرتکب جنایت علیه بشریت شدند و قوانین بین المللی را طی تجاوز به غزه زیر پا گذاشتند، انجام گیرد.

بدون شک  این خواسته اروپا به عنوان یک ضربه محکم و بحرانی سخت در روابط استراتژیک اسرائیل با غرب که اسرائیل امیدهای زیادی در زمینه های اقتصادی ،‌ سیاسی و اقتصادی به آن دارد،‌ تلقی نمود . این تیرگی روابط که به دلیل جنایات هولناک اسراییل در غزه بود تا جائی رسید که اتحادیه اروپا عقد پیمان گسترش روابط با اسراییل که پیش از این مقرر شده بود را به حالت تعلیق در اورد .

چه بسا می توان به یکی از پدیده های تغییر در روابط اروپا و اسرائیل به صدور حکمی از سوی یک دادگاه در انگلیس در سال 2009 مبنی بر دستگیری لیونی وزیر امور خارجه اسرائیل به اتهام ارتکاب جنایتهای جنگی در غزه اشاره کرد .به طوری که این امر لیونی را به لغو سفر خود به انگلیس از ترس باز داشت مجبور کرد . ظهور این مسائل در روابط اروپا و اسرائیل اتفاقاتی است که قبل از این امکان تصور آن وجود نداشت .

در زیر به پاره ای از مواردی که دلالت بر از دست دادن اسرائیل نسبت به حمایتهای کشورهای جهان در دهه های گذشته دارد ، اشاره خواهیم کرد :

 

صدور قرار بازداشت

- صدور حکم بازداشت لیونی از سوی دادگاهی در انگلیس به اتهام ارتکاب جنایات جنگی

- صدور حکم بازداشت برای هفت تن از رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل از سوی فرناندو اندراو قاضی اسپانیائی به اتهام ارتکاب جنایات جنگی

- شکایت تعدادی از سازمانهای کشور فراسنه در نزد دادگاه جنایاتی بین الملل بر ضد رئیس و وزیر امور خارجه اسراییل  و وزیر جنگ این رژیم بدلیل جنایتهای جنگی در غزه

- شکایت تعدادی از شخصیتهای مدافع حقوق بشر و حقوقدانان درترکیه بر ضد باراک به اتهام ارتکاب نسل کشی و جنایت بر ضد بشریت در طی تجاوز به غزه .

- در پی پخش صحنه هائی از جنایات اسرائیل دولت بلژیک قانونی تصویب کرد که به موجب آن صادرات اسلحه که باعث تقویب این رژیم می شود را منع کرد .

- تصویب قانونی از سوی اتحادیه های کارگری در انگلیس که به موجب آن تولیدات اسرائیل که در مستعمره ها تولید می شوند ، تحریم خواهند شد.

 

سازمانهای مدنی

- حمل پلا کاردهای و پارچه نوشته هائی از سوی تظاهر کنندگان در خیابانهای برزیل که رهبران رژیم صهیونیستی را به رهبران نازیهای آلمان تشبیه و آنها را به نسل کشی متهم کرده است .

- مارید ماگوایر برنده جایزه جهانی صلح نوبل، اسرائیل را به اعمال سیاست "پاکسازی نژادی" در بخش قدیمی شرقی قدس متهم کرد .

- سازمان همایش فعالیتهای اجتماعی جهانی که متشکل از صدها نهاد اجتماعی جهانی و مخالف جهانی سازی است ،‌ به همراه سازمانهای حقوقی و قانونی آن از سرتاسر جهان ، طرحی را راه اندازی کرد که به موجب آن از مردم جهان خواسته شده که رژیم صهیونیستی را تحریم کنند .

 

در بخش دانشگاهی

انجام تحریمهایی از سوی یکی از بزرگترین آکادمیهای نروژ بر ضد اسرائیل به دلیل اتهام این رژیم به اتخاذ سیاستی شبیه به نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی .

- برگزاری نشستی از سوی هیات مدیره دانشگاه ترودنهایم در نروژ برای بررسی تحریم اسرائیل در بخش دانشگاهی به خاطر انهامات جنایات جنگی .

- براه انداختن یک فراخوان از سوی تعدادی از اساتید دانشگاههای آمریکا برای تشویق و ترغیب دانشجویان و موسسات آکادمیک این کشور جهت قطع رابطه و تحریم رژیم صهیونیستی در زمینه فرهنگ و علمی به اتهام جنایات جنگی در غزه و لبنان .

- به دنبال پخش تصاویری از جنایتهای هولناک اسرائیل گروهی از اساتید دانشگاههای کانادا طرحی را به دولت خود پیشنهاد کردند که به موجب آن خواستار تحریم اسرائیل در حوزه های علمی و دانشگاهی شدند .

- چهارصد تن از دانشگاهیان که تعدادی از آنها یهودی بودند نامه ای را به امضاء رساندند که بر اساس آن این افراد خواستار توقف جنگ بر ضد غزه و به تحریم اسرائیل و اخراج سرمایه های اروپائی از اسرائیل دعوت می کرد ،‌ این نامه توسط روزنامه گاردین منتشر شد .

 

در بخش هنر سینما

یکی از شرکتهای فیلم سازی اروپایی در اعتراض به تامین مالی همایش بین المللی فیلم های سینمایی تورنتو کانادا توسط تل اویو از شرکت در این همایش خودداری کرد.

- پس از بالا گرفتن اعتراضات و تهدید به عدم مشارکت ،‌ مسئولین همایش بین المللی فیلم سینمائی ادینبورگ مجبور به باز پس دادن هدیه ای به مبلغ 300 جنیه استرلینی دریافت شده از سوی برگزار کنندگان همایش از سفارت اسرائیلشدند.

 

2-  تیرگی روابط اسرائیل با همپیمانان منطقه ای

 

برای سالهای طولانی اسرائیل ترکیه را به عنوان مهمترین همپیمان تاثیر گذار خود در خاورمیانه به حساب می اورد. به طوری که حجم مبادلات تجاری بین تل آویو و آنکارا طی سال 2008 به سه میلیارد دلار رسید . این مبادلات تجاری شامل خرید اسلحه از سوی آنکار از رژیم صهیونیستی و خرید هواپیمای بدون سرنشین به ارزش 183 میلیون دلار بود . تا مدتهای طولانی آنکارا به عنوان پلی بین اسرائیل و تعدادی از کشور های عربی خلیج فارس به شمار می رفت . همچنین این همپیمان اسرائیل به عنوان حلقه ارتباطی و واسطه گر بین سوریه و اسرائیل برای انجام گفتگوهای غیر مستقیم در سال 2008 بوده است .

اما این رابطه قوی بین اسرائیل و ترکیا در سال گذشته شاهد بروز بحرانهای سیاسی و دیپلماتیک زیادی بود که نقطه شروع این بحرانها ،‌ موضع گیری مشهور رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در کنفرانس اقتصادی « دافوس » سوییس در سال 2009 یود زمانی که اردوغان جلسه این همایش را به خاطر رفتار اسرائیلی ها علیه کودکان غزه و اظهارات خبیثانه شیمون پرز رییس این رژیم ترک کرد .

 

رجب طیب اردوغان قبل از ترک جلسه خطاب به پرز گفت که «صدای بلند شما ثابت می‌کند که شما گناهکار هستی زیرا ارتش اسرائیل کودکان فلسطینی را در سواحل غزه» به قتل می‌رساند.

بعد از این نوبت به تصمیم ترکیه در لغو مشارکت اسرائیل در مانور «عقاب اناتولی» رسید. بعد از این بحران نیز یک سریال تلویزیونی به نام «خداحافظ» که آزار و اذیت اسرائیلی‌ها در حق فلسطینی‌ها در سرزمینهای اشغالی را نشان می‌داد باعث برهم زدن روابط ترکیه و اسرائیل شد.

 

سوم : شروعی برای تغییرات در مسائل اجتماعی یهودیان در سراسر جهان

 

سال 2009 تحولات ملموس و واضح در مواضع یهودیان در رابطه با اسرائیل و به ویژه یهودیان آمریکا اتفاق افتاد. مساله مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که تعداد زیادی از سازمانهای یهودی شروع به نشان دادن و ابراز مخالفت با سیاستهای اسرائیل که از جمله آنها می توان به سازمان «جی ستریت» و سازمان یهودیان آمریکا حامی صلح و سازمان «یهودیان ضد اشغال» اشاره کرد. به طوری که این سازمانهای یهودی اقدام به برپایی تظاهرات در اعتراض به سیاست جنگ اسرائیل بر ضد غزه کردند ضمن اینکه این سازمانهای یهودی حمایت خود را در رابطه با پیگیری مساله جنگ بر ضد غزه توسط قاضی گلدستون نیز اعلام کردند.

در واقع بیشتر تحولاتی که در بین قومیت یهود اتفاق افتاد به قشر دانشجو در دانشگاهها باز می‌گردد به طوری که قشر جوان و دانشجوی یهودی تاثیر بسیار زیادی در جنبش‌های مخالف با سیاست اسرائیل که خواستار تحریم و اخراج سرمایه گذاریها از اسرائیل هستند، بر عهده گرفته‌اند.

درکشور انگلیس نیز مجموعه ای از سازمانهای یهودی ضد صهیونیستی با سیاست جنگ رژیم صهیونیستی بر ضد غزه به مخالفت پرداختند و تعداد زیادی از این سازمانها که از بین آنها می‌توان به سازمانهای یهودی «یهودیان خواستار تحریم کالاهای اسرائیلی»، «سازمان یهودیان مدافع تحقق عدالت برای فلسطینیان» اشاره کرد که اقدام به برپایی تظاهرات و تحصن در ماه‌های گذشته در اعتراض به اشغال غیر قانونی کرانه باختری و قدس شرقی کردند و تنبیه دسته جمعی ملت فلسطین را محکوم کرده و خواستار تحریم جهانی کالاهای صهیونیستی شده‌اند.

خاخامهای یهودی نیز به مخالفت با رژیم صهیونیستی پرداختند. آنها تلاشهای زیادی برای پایان بخشیدن به مخاصره غزه از خود نشان دادند. آنها حتی اقدام به روزه گرفتن کردند تا تحریم غزه را بشکنند و هر ماه هفتاد تن از خاخامها در مراسمی تحت عنوان «روزه یهودی برای نجات غزه» به همراه سایر رهبران دینی تلاش هایی رادر این مورد انجام دادند.

این روزه یک روز کامل ادامه می‌یافت و هدف آنها شکستن سکوت دیگر یهودیان برای پایان بخشیدن به محاصره غزه بود

 

مترجم: سعید شاوردی

منبع: خبرگزاری قدس


| شناسه مطلب: 155553