چرا گزارش گلدستون با اهمیت است؟
استاد حقوق بینالملل دانشگاههای آمریکا و نویسنده بیش از 20 کتاب مختلف در موضوعات بینالمللی، طی مقالهای با بررسی گزارش گلدستون در رابطه با جنایات جنگی رژیم صهیونیستی، دلایل اهمیت این گزارش را برشمرد.
پرفسور "ریچارد فالک "، استاد بازنشسته حقوق بینالملل دانشگاه "پرینستون " آمریکا و نویسنده بیش از 20 کتاب مختلف در موضوعات جهانی، اخیرا مقالهای را در رابطه با گزارش "گلدستون " برای پایگاه اینترنتی "انتفاضه فلسطین "، نوشته است.
این فعال امور بینالملل که پیش از این از سوی سازمان ملل برای تصدی دو منصب مرتبط با مسئله فلسطین انتخاب شده است، در مقاله خود نوشت: "ریچارد گلدستون "، قاضی سابق دادگاه قانون اساسی آفریقای جنوبی، اولین تعقیب کننده قانونی دادگاه لاهه در رابطه با دادگاه جنایات یوگسلاوی سابق و فعال ضد رژیم سابق آپارتاید آفریقای جنوبی، از سوی سازمان ملل برای به عهده گرفتن ماموریت تحقیق در رابطه با جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در طی جنگ سه هفتهای غزه در زمستان سال گذشته، انتخاب شد.
این در حالی بود که گلدستون میل چندانی به قبول این ماموریت نداشت؛ زیرا او معتقد بود که مسئله جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در جریان یورش به غزه، "عمیقا دارای بار سیاسی " است. گلدستون میگوید: با این وجود من این ماموریت را قبول کردم زیرا عمیقا به حکمرانی قانون و قوانین جنگ اعتقاد داشته و به حفاظت از غیرنظامیان در میدانهای نبرد اهمیت میدادم.
فالک در ادامه گزارش خود یادآور میشود: گروه چهار نفره ماموریت حقیقتیابی جنایات اتفاق افتاده در جریان جنگ غزه دارای شخصیتهای مهم و با کفایتی بود که از جمله آنها میتوان به "کریستینا چینکین "، محقق برجسته حقوق بینالملل و استاد دانشکده اقتصاد لندن اشاره کرد. که البته با توجه به این انتخاب، بدون شک به پیچیدگی تصمیمگیریهای گلدستون نیز پی خواهید برد زیرا این عضو گروه حقیقتیابی گلدستون یک یهودی است که روابط عاطفی و خانوادگی عمیقی با اسرائیل و صهیونیسم داشته و از دیرباز با چندین جامعه و سازمان فعال در اسرائیل همکاری میکرده است.
استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون در ادامه مینویسد: باوجود اعتبار بیعیب و نقص اعضای کمیته و شهرت و خوشنامی جهانی گلدستون به عنوان شخصیتی که امانتداری و سیاستمداری را در حد تعادل نگه داشته بود، رژیم صهیونیستی از همان ابتدا، از همکاری با وی خودداری کرد و حتی به مسئولین سازمان ملل اجازه نداد تا وارد سرزمینهای اشغالی شوند. بطوری که این مسئولین مجبور شدند تا با تکیه به دولت مصر، از طریق گذرگاه رفح وارد غزه شوند.
این گزارش تاکید میکند که اگرچه اسرائیل بارها با حمله به گزارش کمیته حقیقتیاب سازمان ملل، آن را یکجانبه و غیرعادلانه میخواند اما باید توجه داشت که تنها توضیح قابل قبول در رابطه با خودداری رژیم صهیونیستی از همکاری با کمیته حقیقتیاب و استفاده نکردن این رژیم از فرصتی که برای دفاع از خود داشت، این است که رژیم صهیونیستی در واقع چیزی برای گفتن ندارد و نمیتواند شواهد بدست آمده از جنایات جنگی مرتکب شده در جریان جنگ غزه را تکذیب کند.
در واقع جنایات رژیم صهیونیستی به حدی آشکار است که هیچ کمیته معتبر بینالمللی دیگری نیز قادر نبود تا نتایجی به غیر از نتایج بدست آمده در گزارش گلدستون، کسب کند.
فالک مینویسد: در حقیقت گزارش گلدستون هیچ چیز جدیدی را در بر نداشت و تنها گزارشها و تحلیلهای بسیار زیادی را که در مورد رفتار نظامیان صهیونیست در جریان جنگ غزه، وجود داشت، تایید میکرد.
بر این اساس، گزارشهای قابل اعتمادی وجود دارد که روشهای جنگی رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و آنها را تخطی از قوانین جنگ و قوانین بشردوستانه بینالمللی میداند؛ از جمله این گزارشها میتوان به گزارش سازمان "عفو بینالملل "، "دیدهبان حقوق بشر " و تعدادی از گروههای حقوق بشری حاضر در سرزمینهای اشغالی اشاره کرد. همچنین بسیاری از خبرنگاران و کارکنان ارشد سازمان ملل نیز به نتایج مشابهی با گزارش گلدستون، دست یافتهاند.
این گزارش میافزاید: شاید یکی از مهمترین گزارشاتی که تا قبل از گزارش گلدستون وجود داشت، انتشار سندی با نام " شکستن سکوت " بود که شامل اظهارات 30 نفر از نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی میشد که در یورش این رژیم به غزه نیز مشارکت داشتند؛ این سربازان با اشاره به اینکه فرماندهانشان از قوانین درگیری جنگی تخطی کردهاند به تشریح این مطلب پرداختند که چرا تدابیر اندکی برای جلوگیری از بوجود آمدن تلفات غیرنظامی، اتخاذ شده بود.
فالک میافزاید: نظامیان اسرائیلی در اظهارات خود تشریح کردند که سیاست اسرائیل این بود تا مردم غزه را به خاطر حمایتشان از حماس، تنبیه کرده و همزمان نیز به گونهای عمل کند که تلفات ارتش این رژیم تا حد ممکن پایین بوده و به صفر نزدیک شود، حتی اگر رسیدن به این هدف نیازمند کشتار فلسطینیان بیگناه بود.
دلایل واکنش شدید رژیم صهیونیستی به گزارش گلدستون چیست؟
در ادامه مقاله فالک میخوانیم: با توجه به این حقیقت که جامعه بینالملل پیش از این نیز دریافته بود که رژیم صهیونیستی در جریان حمله به نوار غزه از قوانین بینالمللی سرپیچی کرده است، در ابتدا باید به این مسئله بپردازیم که چرا گزارش 575 صفحهای گلدستون در حالی که تنها اندکی به دانستههای قبلی جامعه جهانی افزود، این چنین موجب واکنش رژیم صهیونیستی شده و توجهات زیاد رسانههای جهانی را به خود جلب کرد. در واقع گزارش گلدستون بیش از گزارشهای پیشین نسبت به داستان فریبنده رژیم صهیونیستی که حماس را به دلیل شلیک موشکهایش مقصر معرفی میکرد، حساس بود و بر استفاده افراطی و بدون توقف رژیم صهیونیستی از زور متمرکز شده بود و به بررسی شواهد موجود در خصوص یکسری از وقایع رخ داده در جریان جنگ غزه، از جمله حمله به شهروندان و اهداف غیرنظامی میپرداخت.
فالک تصریح میکند: گزارش گلدستون به محاصره غیرقانونی نوار غزه که ورود مواد غذایی، سوخت و احتیاجات پزشکی را نیز محدود میکرد پرداخته و تاکید میکرد که چنین محاصرهای نمونه زشتی از مجازات جمعی است که به صراحت توسط بند 33 کنوانسیون چهارم ژنو ممنوع شده است.
بنابراین گزارش، رژیم صهیونیستی همواره انتقادات بینالمللی نسبت به عملیات نظامی خود در جنگ غزه را رد کرده و ادعا میکند که ارتش اسرائیل، اخلاقیترین نیروی جنگی در کره زمین است! در همین رابطه نیز ارتش رژیم صهیونیستی اقدام به اجرای یکسری تحقیقات صوری نیز نموده است.
فالک مینویسد: اما با توجه به اینکه از مدتها پیش ادعاهای مبنی بر ارتکاب اسرائیل به جنایات جنگی وجود داشته و این رژیم نیز آنها را تکذیب میکرده است، چرا گزارش گلدستون در تلآویو به منزله بمبی تلقی شد که موقعیت اسرائیل را به شدت تهدید میکند؟ در همین رابطه "شیمون پرز "، رئیس رژیم صهیونیستی، گزارش گلدستون را " استهزاء تاریخ " خواند که "قادر به تشخیص متجاوز و حق دفاع از خود نبوده " و " فعالیتهای تروریستی را مشروع مینمایاند ".
پرز همچنین گزارش گلدستون را جانبدارانه توصیف کرده و آنرا نتیجه وجود گرایشات ضد اسرائیلی در شورای حقوق بشر سازمان ملل دانسته است.
فالک در اینباره توضیح میدهد: این خط پاسخگویی به انتقادات بینالمللی از رفتار اسرائیل در فلسطین اشغالی، امری است که همیشه و به خصوص زمانی که انتقادات از سوی سازمان ملل و یا گروههای حامی حقوق بشر مطرح میشود، اتفاق میافتد و مانع از بوجود آمدن یک دید واقعی نسبت به اتهامات وارد شده به رژیم صهیونیستی میشود.
فالک میافزاید: این نمونهای از چیزی است که من آنرا " سیاست پیچش " مینامم؛ سیاستی که بر اساس آن تلاش میشود تا توجه مردم را از پیام و مقصود اصلی یک نفر دور کند. بطوری که هرچه انتقادات شدیدتر باشد، پاسخ به آن نیز خشنتر و شدیدتر خواهد بود.
این نویسنده صاحبنام آمریکایی مینویسد: با نگاه دقیقتر، دلایل خوبی برای واکنش مضطربانه اسرائیل به گزارش گلدستون، آشکار میشود. اولین دلیل این است که گزارش گلدستون با حمایت شخصیتهای برجسته بینالمللی تهیه شده است که با توجه به اعتبار آنها، نمیتوان اتهامات ضد اسرائیل بودن را به آنها وارد کرد. به همین خاطر نیز کار رژیم صهیونیستی برای دور کردن توجهات از یافتههای کمیته حقیقتیاب سازمان ملل دشوارتر شده است. بطوری که هر کس با خواندن گزارش مذبور به این نتیجه میرسد که گزارش گلدستون کاملا متعادل و بیطرف است.
دلیل دوم واکنش مضطربانه رژیم صهیونیستی به گزارش گلدستون این است که یافتههای نه چندان تعجببرانگیز کمیته حقیقتیاب سازمان ملل با پیشنهادات و توصیههای مهمی همراه شده است که همین امر سطح گزارش گلدستون را از نمونههای مشابه پیشین، فراتر میبرد.
فالک در تشریح توصیههای مطرح شده در گزارش گلدستون مینویسد: دو پیشنهاد در این گزارش موجب شده تا رهبری رژیم صهیونیستی دچار نگرانی شدیدی شود؛ این گزارش قویا توصیه میکند که اگر رژیم صهیونیستی و حماس ظرف شش ماه با تحقیقات همکاری نکرده و اقداماتشان را بر اساس استانداردهای بینالمللی در مورد نقض قوانین جنگی، پیگیری نکنند، شورای امنیت سازمان ملل میبایست وارد عمل شده و مسئله مسئولیتپذیری رژیم صهیونیستی و حماس را به تعقیب کننده قانونی دادگاه جنایات بینالمللی لاهه ارجاع دهد.
استاد بازنشسته حقوق بینالملل تاکید میکند: حتی اگر اسرائیل بتواند با کمکهای دیپلماتیک ایالات متحده و احتمالا برخی دولتهای اروپایی این بیآبرویی خود را بپوشاند و از بار مسئولیت آن شانه خالی کند، ترمیم افکار عمومی متاثر از گزارش گلدستون، کاری دشوار خواهد بود.
گزارش فالک حاکیست، سومین دلیل برای برآشفتگی اسرائیل این است که هر اتفاقی که در سیستم سازمان ملل و شورای حقوق بشر ژنو بیافتد، وزن گزارش گلدستون توسط افکار عمومی درک خواهد شد. بطوری که از زمان جنگ غزه، استحکام و پایداری حمایت یهودیان از رژیم صهیونیستی کاهش یافته است. همچنین با نگاهی جهانیتر در خواهیم یافت که پس از یورش رژیم صهیونیستی به غزه، یک جنبش تحریم علیه اسرائیل شکل گرفته و گزارش گلدستون تنها به حمایتها از این جنبش افزوده است.
فالک در ادامه با اشاره به اینکه هماکنون حس همدردی با فلسطینیان در جهان رو به افزایش است، مینویسد: فلسطینیان در دومین جنگ خود با رژیم صهیونیستی، که یک جنگ غیرنظامی بود، پیروز شدند. در واقع این نبرد غیرنظامی، همان جنگ سیاسی است که موجب شد رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی محکوم شود.
اما چهارمین دلیل برای نگرانی بیش از اندازه رژیم صهیونیستی از گزارش گلدستون، چراغ سبزی است که این گزارش به دادگاههای بینالمللی در سراسر جهان به منظور اعمال قوانین مرتبط با جنایات جنگی علیه صهیونیستها داده است. بطوری که اگر مسئولین رژیم صهیونیستی به خارج از سرزمینهای اشغالی سفر کنند، یا بازداشت میشوند و یا اینکه به یک کشور ثالث استرداد داده میشوند.
نویسنده آمریکایی مقاله منتشر شده در پایگاه "انتفاضه فلسطین " میافزاید: واکنش رسانههای اسرائیلی به پیشنهادات مطرح شده در گزارش گلدستون نشان میدهد که ساکنان سرزمینهای اشغالی هماکنون نیز حین سفرهای خارجی خود از بازداشت شدن و تحت پیگرد قرار گرفتن بیم دارند. بطوری که یکی از مفسران نشریات رژیم صهیونیستی در این باره گفته است: از حالا، نه تنها سربازان باید حین سفرهای خارجی مراقب باشند، بلکه وزرا و مشاوران قانونی نیز میبایست در سفرهای خارجی خود دقت کنند. "
فالک توضیح میدهد: در حقیقت بند اول کنوانسیون ژنو به کشورهای جهان میگوید که در هر رویدادی به قوانین بشردوستانه بینالمللی احترام بگذارند و همین امر یادآور تلاشهای برخی دادگاههای 1998، برای تحت تعقیب قرار دادن پینوشه به دلیل جرایم ارتکاب شده در زمان رهبریش در شیلی، است که نشان داد دادگاههای ملی نیز میتوانند برای تحت پیگرد قرار دادن سران سیاسی و نظامی به دلیل ارتکاب جنایات جنگی، مورد استفاده قرار گیرند.
این گزارش میافزاید: البته اسرائیل نیز با عواقب گزارش گلدستون مبارزه خواهد کرد. بطوریکه هماکنون نیز حمله دیپلماتیک و رسانهای شدیدی را طراحی کرده تا گزارش گلدستون را یکجانبه توصیف کند و این تصور را بوجود آورد که گزارش گلدستون شایسته توجهات جدی جهانیان نیست. همچنین دولت ایالات متحده نیز بطور ناامید کنندهای بر دیدگاه رژیم صهیونیستی صحه گذاشته و پیشنهادات اصلی گزارش گلدستون برای ارجاع پیگیری یافتههای کمیته حقیقتیاب به شورای امنیت را رد کرده است. بطوری که "سوزان رایس "، نماینده آمریکا در سازمان ملل، 16 سپتامبر، یعنی یک روز پس از انتشار گزارش گلدستون، در شورای امنیت سازمان ملل گفت: ما نگرانیهای جدی از پیشنهادات مطرح شده در گزارش گلدستون داریم. رایس همچنین با اشاره به شورای حقوق بشر سازمان ملل، این سازمان را که فاقد اختیارات اجرایی است، به عنوان "تنها محل مناسب " برای اتخاذ هرگونه تصمیمی بر اساس گزارش گلدستون، معرفی کرد.
استاد بازنشسته حقوق بینالملل میافزاید: این واکنش آمریکا در حقیقت نشاندهنده این مطلب است که در صورت پیگیری پیشنهادات گلدستون برای ارجاع موضوع جنایات جنگی رژیم صهیونیستی به شورای امنیت، این امکان وجود دارد که گزارش گلدستون توسط آمریکا و یا دیگر اعضای ثابت شورای امنیت، وتو شود.
*گزارش گلدستون برخی اقدامات صلحجویانه حماس را نادیده گرفته است
مقاله فالک در ادامه با اشاره به ادعاهای رژیم صهیونیستی مبنی بر یکجانبه بودن گزارش گلدستون تاکید میکند که این گزارش حتی در برخی از موارد به نفع رژیم صهیونیستی بوده و از برخی اقدامات صلحجویانه حماس در جریان جنگ غزه چشمپوشی کرده است.
بر این اساس، گزارش گلدستون هیچ اشارهای به آتشبس موقتی که در آغاز یورش رژیم صهیونیستی موجب متوقف شدن شلیک موشکهای حماس به سرزمینهای اشغالی شد، نکرده و یا حتی از تلاشهای مکرر حماس برای تمدید آتشبس نیز حرفی نزده است.
همچنین باید توجه داشت که این رژیم صهیونیستی بود که با حمله شدید به نظامیان حماس در تاریخ چهارم نوامبر 2008، موجب شکسته شدن آتشبس شد.
فالک تاکید میکند: با این حال، گزارش گلدستون با رد این حقیقت که جنگ غزه از سوی رژیم صهیونیستی و بطور یکجانبه صورت گرفته است، در واقع از شناسایی متجاوز، خودداری کرده است.
فالک میافزاید: مسئله ناامید کننده دیگر این است که گزارش گلدستون در رابطه با جلوگیری رژیم صهیونیستی از مهاجرت غیرنظامیان زندانی شده در نوار غزه، هیچ اظهارنظری نکرده است. این در حالی است که رژیم صهیونیستی حین جنگ غزه، تمامی مرزها را بسته بود و تنها به شهروندانی که دارای گذرنامه خارجی بودند، اجازه خروج از نوار غزه را میداد.
فالک با اشاره به اینکه اقدام رژیم صهیونیستی در جلوگیری از خروج غیرنظامیان، یک اقدام نادر در جنگهای مدرن است، میافزاید: اگرچه قانون مشخصی وجود ندارد که کشورهای درگیر جنگ را ملزم کند تا به غیرنظامیان اجازه دهند از محدودههای درگیری خارج شوند اما به نظر میرسد این امر یکی از ابتداییترین ملزومات انسانیت باشد و جای خالی این موضوع در قوانین بینالمللی نیز احساس میشود؛ اهمیت این مسئله نیز وقتی به چشم میآید که به برخی از جنایات صورت گرفته علیه غیرنظامیان در غزه اشاره کنیم، بویژه آنکه بدانیم 53 درصد از جمعیت این شهر را کودکان تشکیل میدهند.
کارشناس حقوق بینالملل در ادامه اشاره به کاستیهای گزارش گلدستون مینویسد: درحالی که کمیته حقیقتیاب سازمان ملل به مسئله زندانی بودن "گلعاد شالیت "،نظامی اسیر اسرائیلی اشاره کرده و توصیه میکند که آزادی وی میبایست بر اساس زمینههای انساندوستانه صورت گیرد، گزارش گلدستون هیچگونه تاکید مشابهی نسبت به رژیم صهیونیستی برای آزادسازی هزاران فلسطینی اسیر شده که در شرایط ناگواری به سر میبرند، نداشته است.
در ادامه این مقاله آمده است: در انتها باید گفت که بعید است گزارش گلدستون موجب شکسته شدن خودداری دولتها از به چالش کشیدن محاصره غزه توسط رژیم صهیونیستی و یا راضی کردن کردن سازمان ملل برای جلوگیری از فرار رژیم صهیونیستی از مجازات شود. همچنین با توجه به سیاستهای پشتپرده، معلوم نیست که ایالات متحده قادر باشد تا از رژیم صهیونیستی در برابر مسئولیتپذیری این رژیم به خاطر رفتارش در جنگ غزه و خودداری ممتد این رژیم در تن دادن به قوانین بینالمللی محافظت کند.
فالک میافزاید: باوجود چنین محدودیتهایی در گزارش گلدستون، این گزارش یک همکاری تاریخی با تلاش فلسطینیان برای کسب عدالت بوده و سند قاطعی مبنی بر قربانی شدن آنها در جریان اشغالگری رژیم صهیونیستی خواهد بود. در حقیقت تاثیر این گزارش وقتی بیشتر درک میشود که جنبشهای اجتماعی در سراسر جهان رشد کرده و تحریمهای فرهنگی، ورزشی و دانشگاهی را علیه رژیم صهیونیستی اعمال کرده و موجب شوند تا سرمایهگذاری، تجارت و توریسم این رژیم دچار افت شود.
منبع:خبرگزاری فارس
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس