نگاهی به وضعیت کودکان فلسطینی درسایه خشونت
مقدمه
تحولات اخیر در حوزه حقوق بینالملل، در پرتو شکلگیری پدیدههایی چون مداخله بشر دوستانه، محاکم کیفری بینالمللی برای جنایات جنگی و جرایم علیه بشریت، به چالش کشیدن اصل سنتی مصونیت سران دولتها در برابر محاکمه و مجازات، بیانگر وقوع تغییراتی هنجاری و ساختاری در سطح بینالمللیاند. با این حال، تحولات مزبور به صورت دوگانهای اعمال میشوند. در این رابطه میتوان به حمایت روزافزون قدرتهای بزرگ از رژیمصهیونیستی، علیرغم محکومیت این رژیم در منظر قوانین و سازمانهای رصدکننده حقوق بشر اشاره کرد.
با توجه به پیچیدگی وضعیت حقوقی سرزمینهای اشغالی و مواضع جامعه جهانی در خصوص رژیمصهیونیستی از یک سو و رفتار متفاوت این رژیم اشغالگر با ساکنان عرب و غیرعرب سرزمین فلسطین، از سوی دیگر میتوان رژیمصهیونیستی را از منظر حقوق بینالمللی حاکم بر سرزمینهای اشغالی، از 2 جهت مسئول دانست. نخست آن که براساس معیارهای حقوق بینالملل تصرف اراضی فلسطینی از سوی رژیمصهیونیستی، «اشغال» محسوب میشود.
دوم آنکه رژیمصهیونیستی- صرفنظر از هر گونه مناقشه مسلحانه- در برخورد با ساکنان فلسطینی اراضی اشغالی، از منظر معیارهای بینالمللی حقوق بشر، دارای تکالیف و تعهداتی است که هیچ بهانهای برای عدول و سرپیچی از آنها وجود ندارد و براساس آنها، نه تنها در برابر ساکنان بومی، بلکه در قبال جامعه بینالمللی نیز پاسخگو است.
در این مقاله برآنیم تا با تکیه بر مفاهیم، اصول و هنجارهای حقوق بینالملل و از رهگذر حداقل استانداردهای حقوق بشر دوستانه نشان دهیم که چگونه رژیم صهیونیستی با ارزشها و معیارهای حقوق بشر دنیای کنونی مقابله کرده و در برابر افکار عمومی، با نقض حقوق مسلم فلسطینیان، بیاعتباری خویش به عنوان یکی از امضاءکنندگان منشور حقوق بشر و عضوی جعلی در سازمان ملل را به اثبات میرساند.
الف) سرفصلهای حقوق بشر در فلسطین
به دلیل ماهیت مناقشه جاری که از زمان اشغال فلسطین و تأسیس رژیم اشغالگر صهیونیستی آغاز شد، قواعد متعدد حقوق بشردوستانه (قواعد عرفی، کنوانسیون چهارم ژنو 1949 و پروتکلهای الحاقی 1977) بر شرایط حاکم بر اراضی اشغالی فلسطین قابل اعمالند که به منظور تفهیم هر چه بیشتر، تعریف مفهومی و مصداقی حقوق بشر، لازم به نظر میرسد.
1) تعریف حقوق بشر:
در تعریف مفهوم حقوق بشر، آمده است: «حقوق بشر حقوقی است که شخص از آن حیث که «انسان» است از آنها برخوردار میشود. حقوق بشر در عین حال، حقوقی غیرقابل سلباند و کسی را نمیتوان به دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از آنها محروم کرد(1) از این روست که نمیتوان فرد یا گروهی از افراد را در برخورداری از این حقوق بر دیگران ترجیح داد و یا به دلایل نژادی و قومی دستهای از افراد را از این حقوق محروم کرد. در میان این حقوق مهم؛ حق حیات، حق تعیین سرنوشت، حق آزادی و امنیت شخصی و ممنوعیت تبعیض نژادی ، دارای اهمیت بسزایی هستند. تحولات بنیادین هنجاری و ساختاری در زمینه حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بینالمللی به ویژه آن مواردی که به مرتبه «آمره» و «تعهدات جهانشمول» رسیدهاند، مؤید این معناست که هنجارهای مورد نظر به منزله تکالیف اولیهای فرض میشوند که طرفین باید فارغ از جایگاه بینالمللی خویش، خود را ملزم به رعایت این هنجارها بدانند.
2) مهمترین مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر
مجمع عمومی سازمان ملل با صدور اعلامیهای جهانشمول، اقدام به تدوین و معرفی مجموعهای از آرمانهای مشترک تمام افراد بشر نمود تا همه افراد و نیز نهادهای جامعه، نسبت به رعایت و گسترش حقوق آنها در میان جوامع عضو اقدام کنند.
مهمترین مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر که در رابطه با رژیم اشغالگر قدس مصادیق عینی دارد عبارتند از:
مادة اول:
تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
مادة دوم:
1- هر کس حق دارد بیهیچ گونه تمایز، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه آزادیهایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده بهرهمند گردد.
2- به علاوه نباید هیچ تبعیضی به عمل آید که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور یا سرزمین مستقل، تحت قیمومت یا غیرخودمختار باشد، یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.
مادة سوم:
هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده چهارم:
احدی را نمیتوان در بردگی یا خدمت اجباری نگاه داشت. بردگی و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد، ممنوع است.
مادة پنجم:
احدی را نمیتوان تحت شکنجه یا تنبیه یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا برخلاف انسانیت و شؤون بشری یا موهن باشد.
مادة ششم:
هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود.
مادة نهم:
احدی نباید دچار توقیف، حبس یا تعبید خودسرانه شود.
مادة یازدهم:
1- هر کس که به ارتکاب عمل مجرمانهای متهم شده باشد. بیگناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک محاکمه علنی که در آن کلیه تضمینهای لازم برای دفاع او تأمین شده باشد، مطابق قانون گناهکار شناخته شود.
2- هیچ کس نباید برای انجام یا عدم انجام عملی که در زمان ارتکاب، به موجب حقوق ملی یا بینالمللی جرم شناخته نمیشده است، به مجازات محکوم شود. به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان ارتکاب جرم قابل اعمال بوده است، به احدی تحمیل نخواهد شد.
مادة سیزدهم:
1- هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
2- هر کس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
مادة پانزدهم:
1- هر کس حق دارد که دارای تابعیت باشد.
2- احدی را نمیتوان خودسرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
مادة هفدهم:
1- هر شخص نسبت به مال خود منفرداً و همچنین به صورت مشترک با دیگران حق مالکیت دارد
2- احدی را نمیتوان خودسرانه از حق مالکیت محروم نمود.
مادة بیست و دوم
هر کس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیلة مساعی ملی و همکاری بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمة مقام و نمو آزادانة شخصیت او است، با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور تحقق بخشد.
مادة بیست و هشتم:
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بینالمللی، حقوق و آزادیهایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده است، تأمین کند و آنها را به مورد عمل گذارد.
مادة سیام:
هیچیک از مقررات اعلامیة حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولت یا جمعیت یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه را از بین ببرد یا در آن راه فعالیتی نماید.(2)
3) حقوق افراد در مناطق تحت اشغال
در کنار مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، برخی دیگر از قوانین ناظر بر حمایت از حقوق بشر وجود دارند که براساس آنها نیز میتوان شاخصهایی برای ارزیابی وضعیت حقوقبشر در اراضی اشغالی استخراج کرد. کنوانسیون چهارم ژنو یکی از قوانین مذکور است. قواعدی که در زمینه اشغال خصمانه، قابل اعمال تلقی میشود و به «حقوق اشغال» شهرت دارد، به طور عمدهای در کنوانسیون چهارم ژنو مندرج است که علاوه بر تکالیف اشغالگر در زمینه تهیه و تأمین امکانات رفاهی، بهداشتی و پزشکی؛ حاوی ممنوعیتهای مهمی است که شامل موارد زیر می شود.(3)
منع آدمکشی عمدی، ممنوعیت شکنجه یا رفتار خلاف انسانیت، نفی بلد یا انتقال غیرقانونی، توقیف غیرقانونی، محرومیت از حق دادرسی منظم و بیطرفانه، گروگانگیری، تخریب یا تصرف اموال بدون هیچگونه ضرورت نظامی، ممنوعیت مجازات دسته جمعی، ممنوعیت ایجاد ترس و تخویف، تروریسم غارت اموال و قصاص، ممنوعیت انتقال اجباری دسته جمعی یا انفرادی و نقل مکان اشخاص مورد حمایت از اراضی اشغال شده، ممنوعیت انتقال یا نقل مکان قسمتی از نفوس کشور خود به اراضی اشغالی، و انهدام اموال منقول یا غیرمنقول شخصی، دولتی یا شرکتهای عمومی.
علاوه بر آن، دولتها موظفند آمران و مرتکبان اعمال ممنوعه را محاکمه کرده و به مجازات برسانند. افزون بر این موارد، یکی از مهمترین اصول مندرج در کنوانسیون چهارم، ممنوعیت الحاق سرزمین از سوی دولت اشغالگر است. تأکید نهادهای مختلف بینالمللی، به ویژه مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، بر قابل اعمال بودن کنوانسیون مزبور که به طور کلی حائز وضعیت عرفی است و در برخی از موارد، پارهای از مواد مندرج در آنها به مرتبه آمره رسیدهاند، تأکید مجددی بر مرجعیت معیار مذکور برای ارزیابی وضعیت حقوق بشر در اراضی اشغالی فلسطین است.
ب) شیوههای نقض حقوق بشر در فلسطین
رژیم صهیونیستی از بدو اشغال فلسطین در سال 1948، همواره به دلیل نقض قوانین بینالمللی در مورد جنگ یا تعرفه های جهانی حقوق بشر، چه از طریق تداوم اشغالگری و چه بواسطه رفتار تبعیضآمیز با اقلیت عرب و مهاجران غیریهودی، توجه بسیاری از مقامات، سازمانها و نهادهای بینالمللی را به خود معطوف داشته است.
این رژیم بدلیل اقدامات تجاوزکارانه و رفتار مغایر با موازین بین المللی حقوق بشر در طول دوران حیات، خود همواره هدف انتقادات نهادهای بین المللی و گروههای داخلی و خارجی مدافع حقوقبشر قرار گرفته است. به عنوان نمونه، شورای امنیت سازمان ملل از سال 1955 تاکنون به دلایل متعددی چون حمله نظامی به غزه، ممانعت از ورود آوارگان فلسطینی به اراضی اشغالی 1967، نقض کنوانسیون چهارم ژنو، کشتار مردم بی گناه لبنان، تداوم شهرک سازی در اراضی اشغالی فلسطین، سلب حقوق اولیه فلسطینیان، بیاعتنایی به مقررات بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل، تلاش برای تغییر بافت جمعیتی قدس و ربودن نمایندگان قانونی مردم فلسطین اقدام به صدور بیش از 80 مورد قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی کرده که البته بسیاری از این قطعنامه ها به دلیل وتوی آمریکا از روند اجرایی شدن بازمانده اند.(4)
بیتوجهی این رژیم به موازین حقوق بشر به حدی است که کمیته حقوق بشر سازمان ملل پیش از انحلال، بررسی وضعیت حقوق بشر در اراضی اشغالی فلسطین را در دستور کار ثابت خود قرار داده بود و درست به همین دلیل یعنی تمرکز جدی بر موضوع نقش حقوقبشر در اراضی اشغالی فلسطین؛ تحت فشار آمریکا به فعالیت خویش خاتمه بخشید.(5)
اما مهمترین موارد و شیوه های نقض حقوق بشر فلسطینیان از سوی رژیم اشغالگر صهیونیستی را میتوان به 2 صورت "مستقیم" و "غیرمستقیم" مشاهده کرد که در ادامه به ارزیابی هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
1) نقض مستقیم حقوق بشر علیه فلسطینیان
شورای حقوق بشر سازمان ملل از ادامه وخامت اوضاع انسانى در غزه به سبب محاصره این منطقه توسط رژیم صهیونیستى و نیز ساخت دیوار حائل و ادامه احداث شهرکهاى صهیونیست نشین در کرانهباختری ابراز نگرانى کرده است. چرا که رژیم صهیونیستى با تشدید تجاوزات خود به سرزمینهاى اشغالى، تراژدى بسیار هولناکی را علیه مردم فلسطین رقم زده است و از بیم افشاى بیشتر جنایات و نیز در ادامه مخالفتهایش با فعالیتهاى سازمان ملل در سرزمینهاى اشغالى فلسطین، مانع از ورود نمایندگان شورای حقوق بشرسازمان ملل به این سرزمین می شود.(6)
در واقع، رژیم صهیونیستی با بیاعتنایی به تمامی کنوانسیون ها و قطعنامه های بین المللی در دفاع از حقوق بشر در اراضی اشغالی فلسطین، تصویری متعارض با همه شعارهایی که مدعی عمل به آنها در سطح بینالمللی است را از خود به نمایش گذاشته است. در ادامه، مهمترین موارد نقض مستقیم حقوق بشر علیه فلسطینیان را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
1-1) عملیات نظامی
نقض قوانین بینالمللی در مورد جنگ، بارزترین نمونة نقض حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی است که میتوان مصادیقی از آن را در رفتار تجاوزکارانه آن در سرزمینهای اشغالی مشاهده کرد. رژیمصهیونیستی در حالی اقدام به نقض قوانین بین المللی می کند که به دلیل عدم عضویت در دادگاه بین المللی لاهه، جنایات جنگی فرماندهان این رژیم در این دادگاه قابل پیگرد نیست. تاکنون بواسطه عملیات نظامی متعددی که از سوی صهیونیست ها در قبال فلسطینیان انجام گرفته است، هزاران زن و مرد و کودک بیگناه این سرزمین به خاک و خون کشیده شده اند.
2-1) اسارت و بازداشت فلسطینی ها، نمایندگان و وزرای آنها
وزارت امور اسرای فلسطین، با انتشار اخباری دال بر اسارت بیش از 11هزار اسیر فلسطینی در زندان های رژیم صهیونیستی، خبر از بیماری 1400 نفر از آنها را می دهد که در شرایطی بسیار بحرانی، برخی از آنها نیازمند اعمال جراحی فوری اند. "عبدالناصر فروانه"، مدیر بخش آمار وزارت اسرا در تشکیلات خودگردان فلسطین، با بیان اینکه کادر پزشکی با اسراء مانند دشمنان برخورد می کند، اوضاع سلامتی اسرای فلسطینی در زندان های رژیمصهیونیستی را بسیار اسفناک توصیف می کند.(7)
بسیارى از اسراى فلسطینى در بند رژیم صهیونیستى به دلیل شرایط طاقتفرساى زندانهاى این رژیم و تحمل شکنجه، به بیماریهاى لاعلاج مبتلا شده و یا دچار معلولیتهاى مختلف شدهاند . لازم به ذکر است که اقدامات رژیم صهیونیستى درزمینه شکنجه اسراى فلسطینى و قانونى بودن شکنجه دراین رژیم، در حالى صورت مىگیرد که شکنجه اسرا نقض آشکار کنوانسیون بین المللى مصوب سال 1984 علیه شکنجه و دیگر خشونتها نظیر هتک حرمت یا رفتار ظالمانه با بازداشتشدگان است. در کل این حرکت رژیمصهیونیستی مخالف با مادة پنجم و نهم اعلامیه جهانی حقوق بشر است که تأکید میکند احدی را نباید شکنجه، تنبیه و یا دچار توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه نمود.
بند دوم کنوانسیون حقوق بشر سازمان ملل در مورد شکنجه و ضرب و شتم نیز چنین اعمالى را در هر شرایطى نظیر وضعیت جنگى یا تهدید به جنگ یا بىثباتى سیاسى داخلى و یا هر گونه وضعیت اضطرارى دیگر، غیرقانونى و غیرقابل توجیه اعلام کرده است. به رغم اقدامات رژیم صهیونیستى در اعمال شکنجه، این رژیم همچنان از حمایت گسترده دولتهاى غربى برخوردار است و این موضوع بیش از پیش پوچى ادعاهاى مدعیان حقوق بشر را آشکار کرده است.(8)
قالب این بازداشتها به یکی از 3 حالت، بازداشت در خانه، بازداشت در خیابان و بازداشت در هنگام عبور از ایست بازرسی انجام می شود.
3-1) اعمال شکنجه
رژیمصهیونیستی تنها عضو سازمان ملل است که بطور علنی به شکنجه مشروعیت بخشیده و نهادهای مختلف رژیم اشغالگر بطور سازمان یافته و برنامهریزی شده آن را علیه شهروندان بازداشت شده فلسطینی به کار می برند. احکام صادره توسط دادگاههای این رژیم تا سپتامبر 1999 در مناسبتهای مختلف قانونی بودن بکارگیری شکنجه توسط سازمان اطلاعات عمومی اسراییل (شاباک) را مورد تایید قرار دادهاند.
دادگاه عالی این رژیم پس از آن تاریخ با صدور حکمی، چهار نوع شکنجه جسمی یعنی شوک الکتریکی، به صلیب کشیدن، چمباتمه نشستن و محروم کردن زندانی به مدت طولانی از خواب را غیرقانونی اعلام کرد. اما این قانون هیچگاه به اجرا در نیامد و شکنجه نیز در زندانهای اسراییل لغو نشد.
در همین راستا مدیر منطقهای انجمن نظارت بر حقوق بشر در خاورمیانه و شمال آفریقا با اشاره به این مطلب ابراز میدارد که حکم دادگاه عالی اسرائیل، برخورد خشن و بکارگیری شکنجه را در همه شرایط غیرقانونی نمی داند.(9) اقدام رژیمصهیونیستی مبنی بر شکنجة فلسطینیها، در شرایطی صورت میگیرد که طبق مادة 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل، این عمل جرم به حساب میآید.
4-1) شکنجه در مراکز بازداشت موقت و زندانها
کمیته مبارزه با شکنجه در اراضی اشغالی 1948(اسراییل) (PCATI)؛ 21 ژوئن طی گزارشی فاش کرد که نیروی دفاعی رژیمصهیونیستی (IDF) متناوباً زندانیان فلسطینی را مورد آزار قرار داده و قانون و مقامات ارتش این مسئله را نادیده میگیرند. این گزارش شامل 90 عرض حال از فلسطینیانی است که پس از دستگیری توسط سربازان نیروی دفاعی اسراییل (در فاصله ماه ژوئن 2006 تا ماه اکتبر 2007) مورد آزار و بدرفتاری قرار گرفته بودند.
گزارشهای چندی حاکی از این است که بسیاری از بدرفتاریهای سربازان اسراییلی زمانی که فلسطینیان کاملاً در بند بوده و خطری برای سربازان ندارند، اتفاق میافتد نوام هامنستر، الیاهو آبرام و دکتر یوآل گینبر، وکلایی که این گزارش را تنظیم کردند، اظهار داشتهاند که این بدرفتاریها در خودروهایی روی میدهد که زندانیان را به مراکز بازجویی منتقل میکنند. بنا به گزارش مذکور، اِعمال خشونتها، حتی شامل زندانیان کم سن و سالی که تحت حمایت ویژه قوانین داخلی و بین المللی هستند نیز میشود.
گزارش مذکور در ادامه IDF را به بی توجهی به این بدرفتاریها متهم کرده و اظهار میدارد؛ قانون به ندرت در این باره تحقیق یا اعلام جرم کرده است. گزارش مذکور، وزارت دفاع اسراییل، دفتر ملی بازنگری اسراییل و کنست (پارلمان اسراییل) را به نادیده گرفتن کامل این مسئله متهم کرده است.(10) این اقدام رژیمصهیونیستی در تضادی کامل با بندهای 1 و 2 مادة 11 اعلامیة جهانی حقوق بشر است.
به گزارش پایگاه خبری معاً؛ در اداره زندانها، فراموش شده که زندان جای شکنجه نیست و بازداشت یک شخص پشت میلههای زندان بدین معنا نیست که وی باید بطور کل و تا ابد از جامعه به دور باشد، بلکه زندان جایی است که متهم در آن دوران محکومیت خود را به پایان میرساند. براساس اطلاعات موجود در سایت وزارت اسرای فلسطینی معمولا شکنجه در هر دو مرحله قبل و بعد از زندان، علیه اسرای فلسطینی اعمال شده و به دو شکل صورت می گیرد:
1-4-1) شکنجه فیزیکی و جسمی:
رژیم صهیونیستی، از سال 1967 تا به امروز همواره در برخورد با اسرا و بازداشتشدگان سیاستهای تند و خشونتآمیزی را در پیش گرفته است ولی با این وجود رفتار خشونتآمیز این رژیم به استناد مدارک و شواهد مختلف از 16 آگوست 1988 به شدت افزایش یافت.
ارتش این رژیم، برای شکنجه فلسطینیها از روشهای مختلفی از جمله شلیک گلوله پلاستیکی استفاده میکند. همچنان که در اکتبر سال 2007 در بازداشتگاه «نقب» به همین روش، یک اسیر به شهادت رسید و حدود 250 نفر دیگر زخمی شدند.
وزارت امور اسرا، در همین رابطه اعلام کرده که از سال 1998 تاکنون 7 اسیر فلسطینی در بازداشتگاه توسط شلیک گلوله به شهادت رسیدند. براساس آمار بدست آمده، شمار بازداشت شدگان فلسطینی که از سال 1967 تاکنون در زندانهای اسراییل به شهادت رسیدند به 195 نفر می رسد که 70 نفر آنها در اثر شکنجه، 48 نفر دیگر در اثر بیماری و بیتوجهی نسبت به درمان آنها، 70 اسیر در اثر قتل عمد و 7 بازداشت شده دیگر در اثر شلیک گلوله به شهادت رسیدند.(11)
علاوه بر این، در زندانهای اسراییل، نیروهایی برای سرکوب کردن بازداشتشدگان تحت عنوان «ناحشون» و «متیسده» وجود دارد که این نیروها به انواع مختلف سلاح و گاز اشک آور و غیره مجهز میباشند. آنها 24 ساعته در زندان مشغول فعالیت هستند و به محض سرکشی و یا اعتراض بازداشتشدگان خود را به محل مورد نظر رسانده و فوراً آن را سرکوب می کنند.(12)
«عبدالناصر فروانه» کارشناس امور اسرا و مدیر اداره آمار وزارت اسرا و آزادگان فلسطین، همچنان بر ضرورت بررسی پرونده زندانیان در بند نیروهای اشغالگر و مداخله سازمانهای مدافع حقوق بشر جهت آگاهی از میزان شکنجه های وارده بر زندانیان فلسطینی تأکید ورزیده و خواستار تشکیل یک کمیته بینالمللی جهت بررسی شیوه های شکنجه و آزار و اذیت در زندانهای اسراییلی است. فروانه میافزاید: اگرچه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ 12 ماه دسامبر سال 1997، روز 26 ژوئن را به عنوان روز جهانی مبارزه با شکنجه و حمایت از کشته شدگان اعلام کرد اما این مسئله، کمترین تأثیری در رفتار رژیمصهیونیستی با اسرای فلسطینی نداشته است.(13)
مدیر اداره آمار وزارت اسرا و آزادگان با اشاره به نتایج تحقیقات صورت گرفته، اعلام کرد که از سال 1967 تاکنون تغییر چندانی در وضعیت زندانیان فلسطینی، صورت نگرفته است. به صورتی که 96 درصد از زندانیان تحت ضرب و شتم قرار گرفته، 94 درصد مجبور به ایستادن طی مدت زمان طولانی شده، 89 درصد از خوردن، نوشیدن و خواب محروم و 60 درصد مجبور به سکوت شده و روزها در دمای بسیار پایین نگهداری شدهاند.
از دیگر شکنجهها میتوان به ممانعت از دیدار زندانیان با اعضای خانواده، زندانی شدن در سلولهای انفرادی، پخش گازهای اشکآور و شکنجه با برق اشاره کرد. این در شرایطی است که هزاران تن از زندانیانی که سالهای زیادی را در زندانهای نیروهای اشغالگر بسر بردند پس از آزادی باز هم از بیماریهای مزمن رنج می کشند.(14)
1-4-2) شکنجه روحی و روانی
گزارش کمیته عمومی علیه شکنجه در اسراییل، شاباک را در ارتباط با انجام اعمال غیرقانونی با اعضای خانوادة بازداشت شدگان امنیتی فلسطینی محکوم کرده و اعلام میکند رژیمصهیونیستی با تحت فشار قرار دادن خانواده های بازداشتشدگان از زندانیان اعتراف میگیرد.(15)
در موردی مشابه 5 سازمان حقوق بشر در اسراییل علیه شاباک، پلیس اسراییل و مشاور حقوقی دولت به دادگاه عالی شکایت و درخواست کردند تا سوء استفاده از اعضای خانواده فلسطینیها برای اعتراف گرفتن از مظنونین فلسطینی را ممنوع کنند.(16)
این دادخواست توسط ناتن و الیاهو ابرام 2 تن از وکلای یهودی و از طرف 6 خانواده بازداشتشدگان شرق بیتالمقدس و مناطق همجوار همچنین سازمانهای «کمیتة عمومی علیه شکنجه» و «بتسلم» و پزشکان حامی حقوق بشر «عداله» تنظیم شده بود.(17)
براساس محتوای گزارش مذکور، رژیمصهیونیستی بازداشتشدگان فلسطینی را تهدید به اقدام علیه نزدیکان و خانوادههایشان در صورت عدم همکاری با پلیس میکند. به عنوان مثال، به بازداشتشدگان فلسطینی گفته شده بود که اعضای خانواده آنها بازداشت شده، در حالی که این خبر صحت نداشت.(18)
پاره کردن قرآن و نیز مصادره وسایل شخصی، عکس نزدیکان و... از دیگر شیوههای شکنجه روانی اسرای فلسطینی دربند رژیم صهیونیستی است.
5-1) شکنجه کودکان
کودکان اسیر فلسطینی در زندانهای صهیونیستی هم از دامنه تجاوز و تعدی این رژیم در امان نبوده و در معرض انواع شکنجههای فیزیکی و روانی قرار دارند و این مساله عواقب ناگواری بر روح و روان آنها گذاشته است که آثار آن برای مدت ها در ذهن کودکان باقی خواهد ماند. رژیم صهیونیستی در زمینه بازداشت کودکان قوانین نظامی خاص خود را اجرا میکند. این رژیم، کودکان 16 سال به بالا را بالغ دانسته و با آنان مانند بزرگ سالان برخورد می کند.(19)
این عمل در تضاد با توافقنامه حقوق بینالمللی کودکان است که افراد کمتر از 18 سال را بالغ نمیداند.
بنابر گزارشهای گوناگون، سربازان با سوء استفاده از ضعف و سن کم زندانیان خشونت بیشتری را علیه آنها به کار میبرند.
"خالد قزمار" وکیل انجمن بینالمللی دفاع از کودکان، به روشهای شکنجه و تحقیر کودکان اشاره کرده و خاطرنشان میکند که این قبیل اعمال مغایر با حقوق بشر، آثار بسیار بدی بر روی آنها گذاشته و برخی از آنان را چنان متأثر ساخته که شاهد حالت بی ارادگی ادرار در زمانهای ترس یا فشار روانی نزد آنها هستیم.(20)
رژیمصهیونیستی با شکنجه والدین یا دیگر بستگان کودکان پیش چشمانشان ،کتک زدن و تهدید به ناپسندترین کارها و یا لخت کردن کامل آنها در برابر جمع، ضمن زیر پا گذاشتن تمام قوانین بینالمللی، تاثیرات بسیار تاسفبرانگیزی را در کودکان بجای می گذارد که شخصیت آنها را تخریب میکند.(21)
"فواد خفش" رئیس مرکز "احرار"، از شروع اقدامات اهانت آمیز اشغالگران از همان لحظه نخست بازداشت کودکان در مراکز بازجویی خبر میدهد.(22)
همچنین از میان زندانهای بررسی شده، زندان «اوفک» که مختص افراد زیر 18 سال است شاهد استفاده از روشهای مختلف شکنجه است. ازدحام جمعیت، آلودگی، عدم استشمام هوای آزاد از بارزترین ویژگیهای زندان مذکور میباشد. در تمامی بازداشتگاهها مسائلی مانند: توهین، تهدید، عدم اعطای مرخصی، عدم دیدار با اعضای خانواده و وکلاء و... وجود دارد.(23)
6-1) ضرب و شتم:
از دیگر موارد نقض حقوق بشر اشغالگران صهیونیستی، حمله به افراد فلسطینی با انواع ابزار و ادواتی است که در بسیاری از موارد معلولیت، نقص عضو و حتی مرگ آنها را در پی داشته است. این شیوه برخورد، بویژه علیه غیرنظامیانی چون زنان، کودکان، افراد پیر و کهنسال و جوانان فلسطینی اِعمال میشود. در این میان، غیرنظامیان اسرائیلی نیز در این جنایات مشارکت کرده و در قالب گروههایی چند، فلسطینیان بیدفاع را مورد حمله قرار میدهند. در همین رابطه، رسانههای تصویری اقدام به پخش تصاویری کردند که عملیات شکنجه چند جوان فلسطینی از اهالی اردوگاه شفعات در شمال قدس، توسط تعدادی از جوانان صهیونیست را نشان میداد که با چوب و چاقو آنها را مورد حمله قرار داده بودند.(24)
2) نقض غیرمستقیم حقوق بشر علیه فلسطینیان
رژیم صهیونیستی در کنار نقض مستقیم حقوق بشر فلسطینیها در قالب اشغالگری، قتل و غارت اموال فلسطینیان، شکنجه، ارعاب و تحقیر، به دلیل رویکرد تجاوزکارانه و ماهیت نژادپرستانهاش، سایر حقوق فلسطینیان را نیز زیر پا نهاده است، در حالی که منشور سازمان ملل، احترام به حقوق مذکور را برای یکایک افراد و جوامع بشری مفروض قلمداد کرده است. از این رو هر چند نادیده انگاشته شدن برخی از آنها، مستقیماً موضوع این منشور نیست اما از آنجا که ، دارای همان نتایج و پیامدهای مستقیم ناشی از نقض حقوق بشر است، لذا به شکلی غیرمستقیم، به عنوان بخشی غیرقابل اغماض از حقوق بشر تلقی میشود که در ادامه به بررسی مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
1-2) نقض قطعنامههای بینالمللی، از سوی اسراییل
صهیونیستها که در پارهای از موضوعات از جمله تشکیل رژیم صهیونیستی، به قطعنامه 181 استناد میکردند، خود به آن پایدار نبوده و به حد و مرزهای مشخص شده در قطعنامه توجهی نکردند و در درگیریهای سالهای (1949- 1948) بجای 56 درصد تعیین شده، 80 درصد کل مساحت فلسطین را به اشغال خود در آوردند. علیرغم آنکه شورای امنیت در قطعنامه بعدی خود (237) از سرزمینهای اشغال شده در سالهای 1949- 1948 به عنوان مناطق اشغالی یاد کرده و بازگشت رژیمصهیونیستی از این مناطق را خواستار میشود، اما این رژیم تاکنون قطعنامه مذکور را جدی نگرفته و همچنان به اشغالگری خود ادامه داده است.
حدود 4 ماه بعد، شورای امنیت در قطعنامه سوم خود (242) با درنظر گرفتن "خط سبزی" که میان اردن و رژیمصهیونیستی و همچنین مصر و این رژیم کشیده شد، قطعنامه قبلی را لغو و اشغال اراضی فلسطین در سالهای 1949-1948 را بلااشکال دانست. شورای امنیت در اقدامی تأملبرانگیز، از رژیم مذکور خواست تا از مناطق اشغالی تصرف شده در جنگ 6 روزه(1967) (که عبارت بودند از 20% مابقی سرزمین فلسطینیان براساس قطعنامه 181 به انضمام صحرای سینا و ارتفاعات جولان) بیرون رود.
اما روند نقض آشکار مفاد قطعنامهها و کنوانسیونهای بین المللی از سوی رژیمصهیونیستی، تاکنون ادامه داشته و این رژیم، تنها قطعنامه و کنوانسیونهایی را قبول کرده و اجرا میکند که منافع غاصبانه و توسعه طلبانهاش را تأمین نمایند.
2-2) ادامه روند ساخت دیوار حائل
رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۲ شروع به ساخت دیوارحایل کرد و مدعی شد که آن را به دلایل امنیتی و بطور موقت میسازد و هدف از ساخت آن متوقف کردن عملیات ضداسراییلی از سوی فلسطینیان است. دیوار حائل، حلقهای جدید از رشته تجاوزات اشغالگران به مردم فلسطین به شمار میرود که مشکلات آنان را بغرنجتر و پیامدهای منفی اشغال را دو چندان کرده است . دیوارحائل تأثیری منفی بر زندگی روزمره صدها هزار نفر از فلسطینیان بر جای گذاشته و آنها را به اسرایی در محلات و مجتمعهای پراکنده بدل کرده است که خروج و ورودشان منوط به اخذ مجوز از سازمانهای امنیتی رژیمصهیونیستی است.
مخالفت فلسطینیان با این طرح از آن ناشی می شود که دیوار مزبور مرزهای اشغالی چهارم ژوئن 1967 را مجدداً نقض کرده و وضعیتی را بوجود آورده که مغایر با قطعنامه 242 سازمان ملل است. وضعیت جدید عملا برپائی دولت یکپارچه ـ از نظر جغرافیایی ـ در کرانه باختری و نوار غزه را غیرممکن کرد، این اقدام تیر خلاصی بر پیکر مذاکرات سازش است که سالهاست تشکیلات خودگردان آن را به عنوان خط مشی آینده سیاسی خود در پیش گرفته است.
براساس گزارش سازمان ملل،۶۰ درصد از این دیوار، در شمال کرانه باختری و حوالی «بیتالمقدس» قرار دارد و افرادی که میان دیوارحایل و اسراییل محاصره شدهاند، باید مجوز اقامت دایمی داشته و ساکنان بخش شرقی دیوارحایل نیز به مجوز بازدید برای دسترسی به زمینهای خود و یا بازدید از خویشاوندان نیاز دارند.(25)
در واقع، صهیونیستها با احداث دیوار حائل به موازات کرانه باختری به بهانه جلوگیری از حملات مبارزان فلسطینی بخش دیگری از سرزمینهای فلسطین را به اشغال خود درآوردند. مناطق مابین خط سبز و دیوارحائل نیز به مناطق محصور تبدیل شده و ساکنان برای اقامت و تردد باید مجوز کسب کنند.
3-2) شهرکسازی
طبق قوانین بینالمللی هر نوع ساخت و ساز این رژیم در مناطق اشغالی غیرقانونی است. در سال 1979، شورای امنیت و مجمع عمومی، اقدام صورت گرفته از سوی اسراییلیها در خصوص شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی فلسطینیان را نقض حقوق بینالملل، کنوانسیون چهارم ژنو و قطعنامههای سازمان ملل متحد دانست.
آمار بدست آمده نشان می دهد، شهرکهای اسراییلی ساخته شده در کرانه باختری در سال 2007 به 440 شهرک میرسد. از این میان میتوان به 144 شهرک، 96 مجتمع شهرک نشینی داخل محدودة شهرکها، 109 مجتمع شهرکنشینی خارج از محدوده شهرکها، 48 پایگاه نظامی، 43 مورد دیگر نیز که تحت عناوین دیگر ثبت شده اند اشاره کرد. علاوه بر این، آمار بدست آمده براساس تعداد شهرکها در شهرهای مختلف کرانه باختری به شرح زیر است:
حدود 26 شهرک در شهر قدس ساخته شده که 16 مورد آنها در قسمت اراضی اشغالی 1967 این شهر بنا نهاده شده است. سپس شهر رام الله و البیره که حدود 24 شهرک در آن ساخته شده اما در طولکرم 3 شهرک و 5 شهرک در جنین ساخته شده است. بدین ترتیب فلسطینیها حق دسترسی به 3/38 درصد از کل مساحت کرانه باختری را ندارند. همچنین این شهرکهای اسراییلی در مساحتی حدود 235 هزار و 209 متر مربع ساخته شدهاند.(26) کلیه اقدامات انجام شده برخلاف کنوانسیون چهارم ژنو مبنی بر ممنوعیت انتقال یا نقل مکان قسمتی از نفوس کشور خود به اراضی اشغالی و ممنوعیت انتقال اجباری دستهجمعی یا انفرادی است.
4-2) یهودیسازی قدس
رژیم اشغالگر صهیونیستی به منظور الحاق قدس- که در زمره اراضی اشغالی 1967 میباشد- مرحله ماقبل آخر یکسره کردن موضوع قدس را آغاز کرده است و سعی دارد پیش از مطرح شدن مسئله قدس در مذاکرات، کار آن را از دو طریق یکسره کند.
این رژیم نخست از طریق توسعه شهرکهای صهیونیستنشین در قدس و دوم ساخت «دیوار نژادپرستانه حائل» در اطراف آن درصدد اشغال کامل و تصاحب قدس شریف است.
رژیم صهیونیستی سیاستی برنامهریزی شده را آغاز کرده که مبتنی بر نقشهای راهبردی است و در سال 2020 پایان خواهد یافت و هدف از آن کاهش نسبت ساکنان عرب قدس به 12 درصد در مقابل 88 درصد ساکنان صهیونیست است. این رژیم به همین منظور، یک و نیم میلیارد دلار برای اجرای این طرح بودجه اختصاص داده است به طوری که نمای شهر قدس در آینده کاملاً با شکل کنونی آن متفاوت خواهد بود.
باید دانست که راهکارهای اجرای این طرح، گسترش شهرکسازی در داخل و خارج از مرزهای شهرداری قدس و اخراج گروههای فلسطینی به خارج از مرزهای قدس است که این اقدامات در آینده نزدیک به بروز بحران اقتصادی و اجتماعی برای شهروندان فلسطینی منجر خواهد شد.
این رژیم، قصد دارد با اجرای سرشماری از شهروندان قدس، به هر یک از آنها اوراق هویتی هوشمند بدهد که محل سکونت و سهم مالیاتی هر فلسطینی را مشخص خواهد کرد و فلسطینیان باید در پستهای بازرسی این اوراق را برای شناسایی ارائه کنند.
مقامات اشغالگر قدس در چارچوب طرحهای خود جهت یهودی کردن شهر قدس و تسلط بر مسجدالاقصی از طریق سازمانهای بینالمللی نظیر یونسکو نیز تلاش میکنند. آنها درصددند به بهانه مشارکت در بازسازی و اصلاح مسجدالاقصی وارد این مسجد شده و رفت و آمد پلیس و افراد تندرو صهیونیستی به این مسجد را فراهم کنند. این در حالی است که کمیته سلطنتی امور بیت المقدس اردن، با صدور بیانیهای طرح رژیم صهیونیستی برای تسلط بر مسجدالاقصی از طریق یونسکو را رد میکند.
عملیات حفاری رژیمصهیونیستی علیه مسجدالاقصی در راستای یک سلسله از اقدامات تجاوزکارانه این رژیم علیه این شهر مقدس صورت میگیرد. یک کمیته صهیونیستی به نام «کمیته برنامه ریزی شهری» به اشغالگران اجازه داده است که 1300 واحد مسکونی جدید در بخش شرقی شهر قدس اشغالی احداث کنند (27) که این امر گامی در راستای یهودی سازی سریع تر بیتالمقدس به شمار می رود. اشغال مسجدالاقصی، حفاری ،ساخت کنیسه و موزه اسراییلی در زیر این مسجد و ساخت ماکتی از معبد سلیمان (هیکل) در شهر قدس و نمایش لوایح و طرح های مربوط به آن(28) ، همه و همه، تلاش در راستای تخریب و حذف آثار مقدس اسلامی و مسیحی است که در این شهر وجود دارد. که همه این موارد با مفاد کنوانسیون چهارم ژنو مغایرت دارد.
5-2) تخریب منازل
رژیمصهیونیستی طی ماههای گذشته اقدام به تخریب ۱۵ منزل مسکونی در مناطق متفرقه شهر قدس کرده است. همچنان که "حاتم عبد القادر" مشاور "سلام فیاض" نخست وزیر دولت انتصابی تشکیلات خودگردان فلسطین، اظهار میدارد، رژیمصهیونیستی با ارتکاب جنایات و تخریب منازل فلسطینیان ساکن بیتالمقدس در واقع آنها را به صورت گروهی شکنجه میدهد.(29) که این عمل خود نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بینالمللی است که هر گونه خشونت جمعی یا خشونت دولتی علیه اشخاص و خانوادهها را منع میکند.(30) این اقدام رژیمصهیونیستی برخلاف مادة هفدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر پیرامون حق مالکیت است که براساس آن نمیتوان کسی را به صورت خودسرانه از حق مالکیت محروم نمود.
6-2) تخریب میراث فرهنگی فلسطین
هتک حرمت و توهین به مقدسات دینی مسلمانان در شهر قدس و دیگر مناطق فلسطینی همچنین، عملیات حفاری و تخریب میراث گرانبهای تاریخ اسلام و اعراب در قدس و اطراف مسجدالاقصی، یکی دیگر از اقدامات ضد انسانی رژیم صهیونیستی در سرزمین اشغالی فلسطین است. در همین رابطه، چه بسیار زیارتگاهها و مقابری که توسط بولدوزرهای این رژیم تخریب شد تا به جای آنها پارک و رستوران برای یهودیان مهاجر ساخته شود.
این اقدامات در حالی است که شهردار یهودی قدس خبر از تصویب طرح ساخت 10 هزار واحد مسکونی جدید در چارچوب سیاست شهرکسازی بیشتر در قدس را میدهد.
"خلیل التفکجی"، مسئول اداره نقشه ها در قدس شرقی از نیات مقامات صهیونیست برای تمرکز بر منطقه مشخصی در قدس به نام "حوض مقدس" و دو منطقه آن "وادی حلوه" و "مقابر انبیاء" به منظور شهرکسازی، خبر میدهد که خود تلاشی به منظور محو تدریجی تمامی نشانههای اسلامی، عربی و فلسطینی از منطقه است.
رژیم صهیونیستی، با تمرکز بر مناطقی خاص که نشانههای اسلامی بسیاری را در خود جای داده است درصدد است اثر و جای پای خود را پررنگتر کرده تا بعدها بافت تاریخی منطقه را بافتی یهودی معرفی کند.
التفکجی افزود: 2 ناحیه شهر قدیم داوود و قدس قدیم از منطقه سلوان نیز مورد توجه شدید یهودیهاست و آنها به بهانه این که مسیح منتظر از آنجا ظهور می کند قصد دارند منطقه را تحت سلطه خود گیرند و بافت جمعیتی را به نفع خود تغییر دهند.(31)
در همین رابطه، شماری از نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی با حمله به شهر "ام الفحم" در شمال فلسطین اشغالی، دفتر موسسه"الاقصی "را برچیدند . علی ابوشیخه مدیر موسسه الاقصی، دلیل این اقدام نیروهای رژیم صهیونیستی را به دلیل افشای طرحها و توطئه های این رژیم درباره قدس شریف و ساختن کلیسای یهودی در باب المغاربه و ساخت پلی نظامی در جاده باب المغاربه میداند.(32)
7-2) حق بازگشت
حق بازگشت به وطن، از حقوق اولیه و غیرقابل انکار هر انسانی است که در قطعنامه های سازمان ملل هم مورد توجه قرار گرفته است. در قطعنامه 194 مجمع عمومی، عنوان شده که به آوارگانی که قصد بازگشت به وطن خویش و از سرگرفتن زندگی مسالمتآمیز با همسایگان دارند، در اسرع وقت اجازه داده شود، تا به خانه و کاشانه خود بازگردند. در حالی که این حق در مورد آوارگان فلسطینی تاکنون به اجرا گذارده نشده است. این اقدام رژیمصهیونیستی مخالف با بند 1 و 2 مادة 13 اعلامیة جهانی حقوق بشر است.
فلسطینیها به خوبی میدانند که بازگشت به سرزمین آباء و اجدادیشان، حقی ملی و هویتی تاریخی و بیانگر وابستگی سرزمینیشان به فلسطین است. حق بازگشت آوارگان فلسطینی به میهنشان، امری نیست که بتوان آن را با پول و پرداخت غرامت، از آن رژیمی غاصب نمود. همچنانکه پیشنهاد جرج بوش رئیس جمهور آمریکا مبنی بر لغو حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینشان در ازاء پرداخت غرامت به آنها، خشم گروههای مبارز را بر انگیخت.
ج) دلایل نقض حقوق بشر توسط اسراییل
برخی بازرسان حقوق بشر سازمان ملل متحد، اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط رژیمصهیونیستی را با برخی مشخصههای آپارتاید قابل مقایسه میدانند. جان دوگارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل، بر این باور است که نظام سیاسی رژیمصهیونیستی، به گونهای است که جمعیت تحت اشغال را تحت سلطه و سرکوب هدفمند قرار میدهد. وی که مطالعات دامنهداری را در زمینه آپارتاید در آفریقای جنوبی داشته است، قوانین رژیمصهیونیستی و آنچه در آنجا رخ میدهد، را شبیه به جنبه هایی از آپارتاید معرفی میکند. در گزارش تیم دوگارد از آنچه «تبعیض بی شرمانه» علیه فلسطینیان و به نفع شهرک نشینان اسراییلی نامیده شده، به روشنی ملاحظه میشود که بسیاری از قوانین و عملکرد اسراییل ناقض کنوانسیون سال 1966 ناظر بر از میان برداشتن هر گونه تبعیضنژادی است. براساس گزارش مذکور تخریبخانهها در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی به گونهای است که حقوق فلسطینیان را ضایع میکند. در سراسر کرانه باختری، به ویژه در الخلیل، شهرکنشینان اسراییلی در موارد مختلفی چون امکان جا به جایی، حق ساخت و ساز برخورداری از محافظت نظامیان و قوانین مربوط به گسترش و به همپیوستن خانوادهها، نسبت به فلسطینیان از امتیازات ویژه ای برخوردارند.(33)
اما مهمترین دلایل نقض حقوق بشر در فلسطین و از سوی رژیم صهیونیستی را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود.
1) رویکرد نژاد پرستانه رژیم صهیونیستی
تاریخ، به کرات نشان داده است، که اندیشه برتری نژادی، همواره جنایتآفرین بوده و هر جا که قومی با داعیه برتریجویی شکل گرفته، قوم و یا اقوام مطرودی هم در کنار آن بوجود آمده است. همان حقیقتی که در حال حاضر از سوی رژیم صهیونیستی شاهد آنیم و یا مشابه آن را در اندیشه نازیسم با تمام نتایج مخربش شاهد بودیم. ایدئولوژی صهیونیستی براساس اعتقاد به برتری قوم اسرائیل بر سایر اقوام و ملل جهان شکل گرفته است. از این منظر آنها مدعیاند که بر طبق تعالیم دینیشان، آنها قوم برگزیده خداوند هستند و سایر افراد بشری تنها به منظور خدمت گزاری و منفعت رسانی به آنها خلق شده اند.
چنانکه میدانیم مشابه چنین ایدئولوژی، از سوی نازیسم ترویج میشد که طی سالهای جنگ جهانی دوم به شدت رخ نمود، از این رو میتوان به مشابهت صهیونیسم و نازیسم اشاره کرد. نژادپرستی، اسطورهسازیهای جعلی (دروغپردازی)، اعلام آشکار اهداف برتریجویانه آینده و بیاعتنایی به اصول و ارزشها، از شباهتهای مهم صهیونیسم و نازیسم به شمار میروند.
صهیونیستها از پیروزی هیتلر بر دشمن مشترکشان یعنی "لیبرالیسم" خوشحال بودند، زیرا لیبرالیسم با درآمیختن یهودیان با سایر ملل موافق بود. حس ناسیونالیستی، فصل مشترک میان هیتلر و صهیونیستها به شمار میرفت. آژانس یهود با آلمان "قرارداد انتقال" (هاوارا) را امضا نمود که بر طبق آن به مهاجران یهودی اجازه داده میشد که بخشی از اموال و دارایی خود را از آلمان به فلسطین انتقال دهند.
با مطالعه پروتکلهای یهود و اعتقادات افراطی بعضی از حاخامهای یهودی، میتوان اصول اولیه صهیونیسم سیاسی را در رابطه با برتریجویی این قوم مشاهده کرد:
- یهودیان در هر جای دنیا، مجموعاً یک قوم را تشکیل میدهند.
- یهودیان در اقوام دیگر هضم نمیشوند.
- یهودیان همیشه تحت آزار بودهاند.(34)
2) پشتگرمی به حمایات غرب
رژیم اشغالگر قدس که به واسطه کمکهای دولت استعمارگر بریتانیا بعد از جنگ جهانی اول بوجود آمد، ادامة حیات نامیمون خود را با بهره گیری از سه فاکتور ترور و نقض حقوق بشر، فساد و جلب حمایت مالی در جهان دنبال میکند.
سانسور خبری رسانهها در بازتاب موارد نقض حقوق بشر در فلسطین و سکوت در برابر یازده هزار اسیر فلسطینی و چند میلیون آواره این کشور که در بدترین شرایط زندگی می کنند، نشانی آشکار از حمایتهای دولتهای قدرتمند و مدعی حقوق بشر از اقدامات ضدانسانی رژیم صهیونیستی در فلسطین است.
آمریکا، به عنوان مهمترین حامی رژیم اشغالگر، همواره سیاستهای حمایتآمیزی را در رابطه با رژیمصهیونیستی اتخاذ و اجرا نموده است.
3) ماهیت اشغالگرانه
رژیمصهیونیستی از دید کلیه کشورهای اسلامی و عربی، همواره به عنوان معضل اساسی و عامل اصلی ناامنی و بیثباتی در منطقه مطرح بوده است. صهیونیست ها نمیتوانند با فرافکنی و فرار به جلو، سیاستهای خصمانه و اشغالگرانه خود را علیه مردم مظلوم فلسطین توجیه کنند. اعمال تنگناهای فزاینده بر فلسطینیها، احداث و توسعه دیوار حائل، هزاران زندانی فلسطینی در سیاه چالهای رژیم صهیونیستی، تداوم شهرکسازی و میلیونها آواره فلسطینی در سراسر جهان، به روشنی حکایت از ماهیت اشغالگر و ضدبشری این رژیم دارد.
4) سیاست تجاوزکارانه
تاریخ معاصر سرزمینهای لبنان، سوریه و فلسطین، مملو از آثار و نشانه های سیاست تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در قبال قلمرو، دولت و جامعه این سرزمین هاست. رویکرد تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در مغایرت کامل با تمامی مقررات و معاهدات بینالمللی قرار داشته و محکوم به شکست است.
تجاوز رژیم صهیونیستی به حاکمیت و تمامیت ارضی سایر دولت ها، استمرار رویه نظامیگری و تشنجآفرینی این رژیم در منطقه است و نشانگر نقض آشکار معاهدات بینالمللی در خصوص احترام به تمامیت ارضی و حقوق شناخته شده کشورهاست.
جامعه بینالمللی به ویژه سازمان ملل متحد باید به صورتی واقع بیانیه و قاطع تحولات اخیر منطقه را مورد توجه قرار داده و تمهیدات عاجل جهت برخورد با رویکرد تجاوزکارانه رژیمصهیونیستی در قبال تمامیت ارضی سرزمینهای اشغالی را اتخاذ کنند.
در همین راستا، تهدیدات متعددی که از سوی رژیمصهیونیستی، نسبت به جمهوری اسلامی ایران از سوی سران این رژیم بارها مطرح گردیده است، نمونه بارز سیاستهای تجاوزکارانه این رژیم نامشروع صهیونیستی در منطقه است.
د) پیامدهای نقض حقوق بشر در فلسطین
کلیه اعضای سازمان ملل متحد براساس تعهداتی که قوانین و مقررات این سازمان برعهده آنها گذاشته و مورد تأیید کشورهای عضو هم قرار گرفته است، باید مطیع الزامات ناشی از مفاد منشور سازمان ملل متحد از جمله مقررات بینالمللی مربوط به رعایت حقوق بشر باشند و از زمانی که به عضویت این سازمان پذیرفته میشوند، باید آن مقررات را مدنظر قرار داده و از آنها تخطی نکنند.
اما در مورد رژیمصهیونیستی وضعیت متفاوت است. این رژیم علاوه بر این که باید به همه قوانین و مقرراتی که برای اعضای سازمان لازم الاجرا محسوب میگردد، پایبند باشد، باید به علت فرآیند اشغالی پیدایش این رژیم و پیامدهای مترتب بر آن از جمله آوارگی میلیون ها نفر از مردم فلسطین در خارج از سرزمین خود و وضعیت رقت بار میلیون ها فلسطینی دیگر در داخل اراضی اشغالی، به شکل مضاعفی به الزامات استثنایی دیگری هم تن دهد که تخلیه اراضی اشغالی فلسطین و اعاده حاکمیت فلسطینیان بر سرزمین تاریخی فلسطین از آن جمله است.
تعدی به جمعیت غیرنظامی، منازل ویران، مزارع سوخته، اراضی اشغال شده، سیستم ضدانسانی صدور پروانه عبور برای فلسطینیان، سیم های خاردار و اقدام غیرقانونی صهیونیستها در زمینه احداث دیوارحائل و حمله جنایات کارانه به نوارغزه با بمبهای فسفری و بسیاری موارد مشابه دیگر، همگی اثبات می کند که رژیمصهیونیستی تاکنون، اغلب مقررات و قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشته است.
اقدامات ضد بشری رژیم صهیونیستی در قالب نقض حقوق مسلم فلسطینیان دارای مجموعه پیامدهای خواسته و ناخواسته ای است که از آن جمله، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
- بیاعتباری نهادها و مجامع بین المللی دفاع از حقوق بشر
- افزایش میزان جنایت در فلسطین و بی ثباتی در منطقه
- افزایش شمار آوارگان فلسطینی در جهان
- توسعه خشونت در فلسطین
- توسل به اقدامات شهادت طلبانه علیه رژیمصهیونیستی در فلسطین
- ایجاد تزلزل در ارکان، سازمانها و نهادهای بینالمللی دفاع از حقوق بشر
- افزایش گرایش روزافزون کشورهای منطقه و جهان به تسلیحات هستهای به منظور دفاع از قلمرو، جمعیت و منافعشان که پاسداری از آنها را بدلیل اقدامات ضعیف و بی اثر سازمانهای بینالمللی و مدعی حقوق بشر، وظیفه خاص خود می دانند.
- تطویل بحران فلسطین
- افزایش حس قدرتطلبی و به دنبال آن تشدید سیاستهای تجاوزکارانه در سطح رژیمهای توسعهطلب
- آغاز تجاوز و اشغالگریهای جدید
- آغاز و ادامه کشتار مردمان بیدفاع در سایر نقاط جهان از سوی دول اشغالگر
- افزایش تعداد کشتهها در فلسطین
- ترویج سیاست توسل به کشتارهای جمعی در راستای نیل به اهداف تجاوزگرانه در میان دول متخاصم
- حاکمیت قانون جنگل بر روابط دول متخاصم و در نهایت در فضای روابط بینالملل
نتیجه گیری
رژیمصهیونیستی از سال 1948 تاکنون با اشغال نظامی و سیاسی سرزمین فلسطینیان، محدوده تحت تصرف خود را به یک زندان تبدیل کرده است. طی این حدود 61 سال، مهمترین وقایع و فجایای بشری در مناطق فلسطینیان و بدست اشغالگران به وقوع پیوست.
رژیمصهیونیستی، تاکنون به تمام شیوههای نقض حقوق بشر در فلسطین متوسل شده است، از کشتار زن و مرد و کودکان، تا ضرب و شتمهای مهلک، اخراج از خانه و سرزمین، توهین به مقدسات و اماکن مقدسه را انجام داده است. به بیان دیگر چنانچه به دنبال یافتن مجموعهای کامل از هر آن چیزی باشیم که در ارتباط با افراد بشری و تحت لوای قوانین حافظ حقوق بشر، نمیبایست انجام شود، میتوانیم آن را در آرشیو 61 ساله عملکرد این رژیم بیابیم. گستاخیهای این رژیم در نقض قوائد حقوق بشر، به جایی رسیده است که حتی خواهان کم شدن صدای اذان در مناطق نزدیک به شهرکها هستند، چرا که به ادعای آنان، این عمل در ساعات ابتدایی صبح، سبب اختلال در آرامش صهیونیستهایی میشود که سالهاست در خواب غفلت غنوده و چشم بر این همه جنایت ضدانسانی، فروبستهاند.
مرگ زنان باردار و یا نوزادانی که مرده متولد میشوند، هم نوعی دیگر از جنایات این رژیم غاصب است، رژیمی که خود را مدعی صیانت از حقوق بشر، پایبندی به دمکراسی و انسان دوستی میداند.
همچنان که بسیاری معتقدند، نظام حاکم در اسراییل، نظامی آپارتاید است که بوی همه نوع نژادپرستی از آن استشمام میشود.
این رژیم هر بار گفتمانی جدید را در پیش میگیرد آن زمان که ماهیت نژادپرستانهاش حکم میکند، خود را قربانی جلوه میدهد و آن جا که سیاست تجاوزکارانهاش حکم مینماید، همچون موسولینی، رهبر فاشیستهای ایتالیا، از گفتمان زور و قدرت بهره میبرد.
حقیقت این است که مستعمرهنشینان به کمک دولت و ارتش برای تحقق دستورات تورات تحریف شده به قتل، نابودی و کوچ اجباری فلسطینیها اقدام میکنند.
ممانعت از ورود فلسطینیها به مسجدالاقصی، یهودیسازی قدس شریف، تخریب ابنیة باستانی که حکایت از استیلای ملت و دولت چند هزار ساله فلسطینی در این سرزمین دارد، هر چند که نقض آشکار مفاد منشور جهانی حقوق بشر است، خبر از عمق افکار تجاوزکارانة رژیمصهیونیستی دارد. به راستی، مدعیان حقوق بشر، چه پاسخی برای توجیه و جنایات خویش دارند، آن هنگام که حقوق بشری که آنها خود را حافظ آن میدانند، تولد نوزادان مردة فلسطینی را رقم میزند؟
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس