بازخوانی جنگ اخیررژیم اسرائیل علیه غزه:انگیزهها،نتایج وافقهای آینده
مقدمه
پیش از ورود به بحث و بررسی دلایل جنگ اخیر رژیم صهیونیستی بر ضد نوار غزه و بازتابهای آینده آن، به طور اجمالی به انواع جنگهای انجامشده توسط این رژیم اشاره میکنیم تا پی ببریم که این جنگها در چه چهارچوبهایی انجام شده است. جنگهای رژیم صهیونیستی را میتوان به انواع مختلف تقسیم کرد که مهمترین آنها جنگ «حسم» (سرنوشت ساز - مهلک) و جنگ «العقاب» (مجازات) هستند.
به طور مثال میتوان جنگ ژوئن 1967 و نیز برخی از جنگهای دشمن صهیونیستی بر علیه لبنان را جنگهای «سرنوشت ساز» نامید؛ به طوری که سرنوشت و نتیجه جنگ، تماماً به نفع یک طرف مشخص [اسراییل] بود و نیز میتوان عملیات «السور الواقی» (دیوار بازدارنده) را که رژیم صهیونیستی در سال 2002 به راه انداخت، جزو جنگهای «سرنوشت ساز» اسراییل دانست. این عملیات در پاسخ به عملیاتهای استشهادی فلسطینیان بر ضد اهداف رژیم صهیونیستی انجام گرفت که آخرین آنها عملیات استشهادی هتل «بارک» در «نتانیا» بود که باعث کشته شدن 36 صهیونیست و زخمی شدن 150 نفر شد.* در عملیات السور الواقی، ارتش رژیم صهیونیستی وارد شهرهای فلسطینی در داخل کرانه باختری شد که جانپناهی برای رزمندگان فلسطینی بودند. در این عملیات، تنها دو گزینه در برابر این رزمندگان وجود داشت: شهادت یا تسلیم شدن. از زمان عملیات السور الواقی تاکنون، اسراییل دیگر به جنگهای «سرنوشت ساز» یا عملیاتهایی با نتایج این نوع جنگ، دست نزده است...!
* عبدالباسط عوده (25 ساله) از طولکرم، عملیات استشهادی هتل بارک را در روز چهارشنبه (27 می 2003) در شهر «ام خالد» که نتانیا نامیده میشد، انجام داد. نارنجک و کمربند انفجاری، وسایل این عملیات استشهادی بودند.
اما هدف رژیم صهیونیستی از جنگها یا عملیاتهایی که به عملیات «العقاب» (مجازات) مشهور هستند، تحقّق «پاتکی دردناک» میباشد. رژیم صهیونیستی هرگاه در معرض حملات فرسایشی مستمر قرار میگرفت که توان توقف آنها را نداشت یا زمان برای پایان دادن به آن همگام نبود، به این نوع جنگها روی میآورد. بنابراین میتوان عملیات «ستون ابر» را که اخیراً بر ضد نوار غزه صورت پذیرفت، جزو جنگهای «العقاب» دستهبندی کرد.
در طور سالهای متمادی، رژیم صهیونیستی در معرض جنگهای فرسایشی قرار گرفته است. از زمان عملیات «سرب گداخته» در سالهای 2009- 2008، هزاران موشک و خمپاره توسط رزمندگان مقاومت به سمت دولت عبری شلیک شد. این فرسایش مستمر، دولت عبری را هر از گاهی به انجام عملیات پاتک -که آن را دردناک مینامد- وا میدارد تا از طریق آن، نیروی بازدارندگی خود را از طریق وارد آوردن ضربه به مقاومت تقویت کرده و مقاومت را با این ضربات و نیز ترمیم آسیبهای وارده به خود مشغول سازد.
با تأمّل در اسمهایی که رژیم صهیونیستی بر عملیاتها یا جنگهای خود گذاشته است، در مییابیم که این اسمها، کیفیت و هدف آنها را بیان میکنند. پس «عملیات خوشههای خشم» اندیشه ریشهکنی را ظاهر نمیسازد بلکه بر عکس، فقط حجم زیادی از خشم و تحریکپذیری اسراییل را نشان میدهد که این رژیم قصد داشت آن را از طریق آن عملیات تخلیه کند.
همچنین اسم عملیات سرب گداخته، بیانگر اندیشه «بارش آتش بر زمین» یعنی بارش سرب گداخته از آسمان بر سرزمین غزه میباشد. این عملیات بدون در نظر گرفتن این موضوع که این عملیات، یک عملیات سرنوشت ساز است یا نه، انجام شد.
اما اسم «عملیات ستون ابر» بیانگر حالتی است که در آن ستونی از دود به آسمان میرسد؛ دودی که حتى از دوردست نیز قابل مشاهده باشد. اسم این جنگ، بیانگر نوع پیام، اندیشه و اهداف این رژیم و نیز بیانگر آن دسته و گروهی است که قرار است این پیام در داخل و خارج به آنها برسد. پیام داخلی عملیات ستون ابر برای جامعه رژیم صهیونیستی بود که تشنه نابودی مقاومت و آرزومند نابودی کلّی مقاومت بودند و پیام خارجی آن که پیامی خونین است برای ایران بود. با این اعتبار که ایران هدف اصلی این پیام بوده و رژیم صهیونیستی به ایران میگوید: «نگاه کن و ببین که چه بر سر غزه خواهم آورد، دور بعد نوبت شماست..!»
ما باید برای ارزیابی مواضع، پس از پایان عملیاتهای نظامی، اهداف استراتژیک نظامی و سیاسی را برای دو طرف اسراییلی و فلسطینی مشخص کنیم؛ به طوری که این ارزیابی، درک صورت مسأله و عمل در پرتو آن را برای خوانندگان و تصمیم گیرندگان فلسطینی آسان گرداند.
اهداف نظامی اشغالگران:
1- سنجش و محک زدن مقاومت و شناخت توانمندیهای نظامی آنها.
2- سنجش سامانههای دفاعی دشمن (به ویژه گنبد آهنین) و پایداری جبهه داخلی.
3- نابودی بیشترین توان مقاومت و جلوگیری از افزایش تجربهها نزد رزمندگان مقاومت.
4- توقف حملات مقاومت بر مناطق صهیونیستی هم مرز با نوار غزه.
5- نگهداری مناطق جغرافیایی فلسطینی به عنوان برگ برندهای برای گفتگو بر سر آن مناطق در هر طرح مذاکراتی آینده.
اهداف سیاسی اشغالگران:
1- کسب مشروعیت در بین کشورهای عربی و طبیعتاً در بین جامعه جدید شکلگرفته پس از بهار عربی.
2- سلب مشروعیت مقاومت و در انزوا قرار دادن آن از جنبه فلسطینی و عربی.
3- سنجش ماهیت رابطه بین مصر و رژیم صهیونیستی پس از انقلاب، میزان خویشتنداری رهبران مصری و مردم مصر پس از بهار عربی.
4- آشنایی با ماهیت رابطه مصر (تحت رهبری اخوان المسلمین) با جنبش حماس.
5- ارسال پیامهایی به ایرانیان و حزب ا...؛ نه تنها در عرصه توانمندیهای نظامی برتر این رژیم بلکه همچنین آمادگی این رژیم برای پرداختن به خطرات جنگی فراگیر.
6- ایجاد یک راهحلّ سیاسی جایگزین در مورد طرح نوار مرزی بین نوار غزه و رژیم صهیونیستی؛ زیرا این طرح پس از به کارگیری موشک «کورنیت» سقوط کرد.
7- رؤیای مستمر رژیم صهیونیستی مبنی بر مهار گروههای مقاومت توسط جنبش حماس برای محافظت از حاکمیت خود در غزه.
8- ضربه زدن به روحیه معنوی گروههای مقاومت و گرفتن اعتماد به نفس آنها و کاهش توان مقاومت در رویارویی در جنگهای آینده بر ضد رژیم صهیونیستی.
اهداف نظامی مقاومت:
مقاومت همراه با آغاز جنگ، اهدافی چند را برای خود تعیین کرد که با تحقّق آن اهداف میتوان گفت مقاومت، پیروز این جنگ بوده است. از جمله این اهداف:
- بازداشتن دشمن از تحقّق اهداف خود.
- شکست دادن حملات رژیم صهیونیستی به عنوان مقدمهای برای پایان دادن به این حملات.
- تبدیل نیروی پنهان در این جنگ به توانی که قادر به درگیری با اشغالگران تا آزادی کامل خاک فلسطین باشد.
- بازداشتن رژیم صهیونیستی از تخریب توان جامعه فلسطینی و پایداری و ایستادگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و آموزشی، بلکه پایان دادن به جنگ بر ضد غزه.
اهداف سیاسی مقاومت:
1- تقویت مشروعیت مقاومت.
2- تجدید حق فلسطین بر سرزمین خود و تأکید بر این حق.
3- ثبت توانمندیهای فلسطینیان برای دستیابی به حقّ تعیین سرنوشت خود.
4- پیوند دادن مقاومت و مردم فلسطین با امّتهای عربی و اسلامی.
5- تاکید بر انزوای اشغالگران و سلب مشروعیت اشغالگران از لحاظ بینالمللی یا حداقل منطقهای.
دستاوردهای نظامی مقاومت:
- مقاومت به شکلی سریع از ضربه خوردن عبور کرد که بیانگر توان بالای رهبری سیاسی و نظامی آن به خصوص در حملات وحشیانهتر است.
- مقاومت توان عالی خود را در استتار و مدیریت جنگ از زیرزمین نشان داد.
- اجبار بیش از 2 میلیون صهیونیست به ماندن در پناهگاهها در طول روزهای جنگ.
- ابتکار مقاومت در بهکارگیری موشکهایی با برد، تعداد و حجم آتش بیشتر به طوری که این موشکها، پیشرفتهتر و دارای کنترل از راه دور شدند.
- توان رسیدن به قلب دشمن و زدن شهرهای کلان مانند (تل آویو، هرتزلیا و قدس...) که روزی خط قرمز به حساب میآمدند.
- توقف زندگی شهری و اقتصادی و تعطیلی کارخانههای رژیم صهیونیستی.
- از بین بردن اندیشه برتری توان دفاعی اسراییل.
دستاوردهای سیاسی مقاومت:
- تحقّق معادله جدید بازدارندگی که دشمن را وادار کرد تا شروط مقاومت را بپذیرد.
- اجبار دشمن بر چشمپوشی از منطقه حائل که آن را در طول نوار مرزی با نوار غزه، ایجاد کرده بود.
- صید صیادان فلسطینی در دورترین مکان ممکن طبق قرارداد اسلو.
- توقف ترورها و کشتارها که رژیم صهیونیستی پیوسته این اعمال را به بهانه نابودی «بمبهای ساعتی» و «تعقیبات گرم» (تعقیبات خونین) انجام میداد.
- بازگشت روحیه همبستگی و همکاری بین فلسطینیان، که این همبستگی، خود را در راهپیماییهای مختلف که اعضای فتح و حماس در خیابانهای غزه و کرانه باختری به راه انداختند و در آنها مشارکت کردند، نشان میدهد و زمینه را برای از بین بردن تفرقه فراهم میکند.
- بالا بردن روحیه معنوی مقاومت در کرانه باختری و انجام عملیاتهای انفجاری در قلب تل آویو.
- همبستگی عربی، اسلامی و جهانی بیسابقهای که برنامههای اشغالگران را بر هم زد و باعث تشکیل یک اهرم فشار شد، به طوری که دشمن را وادار به درخواست میانجیگری جهت توقف آتش کرد.
رصد ناکامیهای دشمن:
- شکست ارتش در تحقّق اهدافی که باراک در زمینه نیروی «بازدارندگی» ادعای آن را داشت. مقاومت در وارد آوردن ضربه به چهره ارتش رژیم صهیونیستی و توان بازدارندگی آن موفق شد. در مورد اشتیاق رژیم صهیونیستی در «تخریب نیروی موشکی مقاومت»، مقاومت همچنان و به طور مستمر و با حجم ثابتی از آتش، به سمت دشمن شلیک کرد، به طوری که دشمن غافلگیر شد. موشکها در هنگام بمباران هوایی مناطق فلسطینی توسط این رژیم و پس از آن، ادامه یافت و این دلیلی بر ناتوانی نیروی هوایی ارتش اسراییل در نابود کردن موشکها بود، در حالی که مکان آن موشکها را میدانست.
- در مورد اشتیاق رژیم صهیونیستی نسبت به «وارد آوردن ضربه به حماس»، اشغالگران علیرغم ترور احمد الجعبری و برخی از رزمندگان، نتوانستند «راس مقاومت» را که خواسته آنها بود، بزنند و شنیدن صدای «محمد الضیف» رهبر برجسته گردانهای قسام، پیامی آشکار مبنی بر آسیب ندیدن سامانه رهبری در فلسطین بود. همچنین آشکار است که تعداد رزمندگانی که از سوی اشغالگران مورد هدف قرار گرفتند، نسبت به جنگهای پیشین کمتر بود.
- آنچه رژیم صهیونیستی آن را «بانک اهداف» مینامید، در صبح روز دوم جنگ خاموش شد.
- جنگ بیشتر از آنچه صهیونیستها پیشبینی کرده بودند، طول کشید.
- با وجود اینکه رژیم صهیونیستی آغازگر جنگ بود، امّا آشکارا از چارهاندیشی برای خروج از آن ناتوان ماند.
- رژیم صهیونیستی به طور یکجانبه قادر به توقف جنگ نبود و مجبور به گفتگوی مستقیم با حماس شد. این در حالی بود که موشکهای فلسطینی در شهرهای اصلی اسراییل فرود میآمدند. همچنین کنفرانس مطبوعاتی که سه طرف جنگ (نتانیاهو- باراک- لیبرمن) برگزار کردند، زیر موشکباران مقاومت انجام شد.
- رژیم صهیونیستی معتقد به جنگ زمینی بود امّا از لحاظ عملی نتوانست وارد این جنگ شود و این امر هزینه سنگین و عواقب وخیمی را از نظر میدانی و منطقهای برای آنها در بر داشت.
- رژیم صهیونیستی برای کمک گرفتن از آمریکا به منظور فشار آوردن به مصر جهت میانجیگری مصر و توقف جنگ، پیشقدم شد.
- هزینههای سنگینی که اشغالگران در جنگ اخیر غزه متحمل شدند، روزانه به یک میلیارد شیکل میرسید. هر پرواز 130 هزار شیکل، هر موشک گنبد آهنین نزدیک به 250 هزار شیکل، هر کیلومتری که تانکهای مرکاوا میپیمودند، 1000 دلار و هر بمب روشنایی (منوّر) 2000 دلار هزینه داشت.
در میان خود اشغالگران نیز افرادی وجود داشتند که از این رژیم انتقاد کردند که چرا این رژیم از مصر خواستار وساطت نزد حماس برای آتشبس بوده است. زیرا این امر، در آینده دستان رژیم صهیونیستی را برای حمله جدید علیه نوار غزه میبندد. به نظر آنها، نتیجهای که این عملیات در پی داشت این بود که حماس از «ایجاد امنیت» توسط مصر نسبت به هرگونه هجوم رژیم صهیونیستی برخوردار شده است. چنانچه «داو فایسگلاس»، مدیر دفتر نتانیاهو نیز این موضوع را در روزنامه یدیعوت بیان کرده است. اگر ارزیابی این نویسنده درست باشد، این امر تأکیدکننده دیدگاه ما است مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی، آسانترین شرّ را انتخاب کرده است: یا آتشبس یکجانبه با وجود موشکباران مقاومت یا پذیرش آتشبس طبق شروط گروههای فلسطینی و با تضمینات مصر و آمریکا.
تهدیدها...
مسائل گفته شده ما را از بازخوانی مجدّد این مسأله از زاویهای دیگر باز نمیدارد که البته لازم و ضروری هم نیست که همگی در تفسیر این موضوع متّفق القول باشیم؛ فرض میکنیم که هدف اسراییل از این عملیاتها، تغییر واقعیت موجود در رژیم صهیونیستی باشد تا شرایط را مساعد با نیازهای استراتژی دولت عبری نماید که بدان اشاره میشود:
- آماده کردن منطقه برای حمله به برنامه هستهای ایران و نابودی آن.
- تقویت رابطه با مصر؛ تزیپی بارئیل، روزنامهنگار روزنامه هاآرتص میگوید: «محمد مرسی، رئیسجمهور مصر ثابت کرد که منافع را بر ایدئولوژی ترجیح میدهد. رهبر مصر که تا چند ماه پیش، مقاومت مسلحانه را وسیلهای برای ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی میدانست، الان نقش خود را سدّ مقاومت و جلوگیری از فعالیتهای آن میداند. وی همچنین تضمینهایی را برای توقف فعالیتهای مقاومت میدهد.»
- سوق دادن حماس به سمت پیمان مصری- ترکی (جهان اهل سنّت) در مبارزه و رویارویی با ایران (جهان اهل تشیّع).
- میانجیگری مصر در ازای قیمتی است که صعود اخوان المسلمین، بر حکومت مصر دیکته میکند و نیز در ازای به رسمیت شناخته شدن اخوان توسط جامعه بینالملل است، به طوری که جامعه بینالملل یک سری امتیازات را برای آنها مقرر کرده است. آن امتیازات، تسلیم در برابر دیدگاه آمریکا در مورد حلّ مسأله فلسطین است. رابطه ویژه و ممتاز بین حماس و اخوان المسلمین، تحقّق این خواسته را که دیگران در تحقّق آن شکست خوردهاند، برای آمریکا آسان میکند.
آنچه که اینجا بیان شد، فقط فرضیات یا حدسهایی بود که شرح داده شد و آرزومندیم که این نتایج آشکار و روشن شود.
پیشنهادها:
پس از آنکه مقاومت توانست به دشمن این درس را بدهد که آنها در تسلیم رزمندگان مقاومت شکست خوردهاند و تسلیم شدن مقاومت یک آرزوی دست نیافتنی است و تا وقتی که ذهنیت عربی و امّت اسلامی در مورد مسأله فلسطین در حال اصلاح است، هیچ مانعی برای دستیابی به آتشبس موقت وجود ندارد. ما در اینجا خواستهها و اهداف دشمن را شکست خورده دانسته و این پیشنهادها را ارائه میدهیم:
1- حفظ رابطه متوازن مقاومت با جمهوری اسلامی ایران و برحذر بودن از افتادن در دام مسأله شیعی و سنی.
2- ایجاد رابطهای کامل بین نوار غزه و کرانه باختری تا اینکه کرانه از تجربه پایداری مقاومت در نوار غزه در مورد مبارزه با شهرکسازی، تجاوز به کرانه و بازداشتها و یهودیسازی قدس، استفاده نماید.
3- تحقّق اهداف مشترک بین مقاومت و ابومازن جهت تشکیل پلی برای رسیدن به آشتی. اگر خبر تعطیلی بورسیههای تحصیلی مدارس غزه به خاطر حمایت از رفتن فلسطینیان به سازمان ملل صحیح باشد، این اقدام و رویکرد از طرف دولت غزه مستحق تقدیر و تشکر است.
ترجمة یوسف پورحیدری
منبع:موسسه تحقیقات وپژوهش های سیاسی وعلمی ندا
تمام:حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس