qodsna.ir qodsna.ir

ارزیابی مناسبات کشور اردن و فلسطین،درسال1982وبدلیل حمله اسراییل به لبنان وتخریب زیرساختهای ساف دراینکشورروابط اردن و فلسطین شکل جدیدی به خود گرفت و توافقی میان ساف و ملک حسین در مورد...

مقدمه 
اردن به عنوان میزبان بیشترین تعداد پناهندگان فلسطینی و همچنین به دلیل ویژگیهای طبیعی و تاریخی، کشوری است که به موازات جهت‌گیری‌های سیاسی و ظرفیت‌های بالقوه یا بالفعل؛ نقشی غیرقابل انکار در تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فلسطین دارد که به تبع آن، فلسطینی‌ها نیز وضعیت و سیاست‌های کلان اردن را در بخش‌های مختلف تحت تأثیر قرار داده‌اند.

پیوستگی منافع و روابط دو طرف، افزون بر ماهیت ارتباطات اردن با رژیم صهیونیستی، آنها را در برابر معادله‌ای بسیار پیچیده قرار داده و فرصت‌ها و چالش‌های متعددی را برای آنان به وجود آورده است. در این نوشتار برآنیم تا سطوح و نوع روابط اردن و فلسطینی‌ها را در بخش‌های مختلف ارزیابی نموده و به منافع و چالش‌های متقابل آنها بپردازیم. 
الف- پیشینه
 روابط اردن و فلسطین به دلیل ماهیت اجتماعی و قومی ساکنان این مناطق، ویژگی‌ها و پیشینه‌ای طولانی دارد که سرشار از فراز و نشیب‌ها و نقاط عطف متعددی بوده است. پس از فاجعه فلسطین در سال 1948، اردن میزبان موج مهاجرتی گسترده‌ای از سوی فلسطینی‌ها بود که تعداد دقیق مهاجران مشخص نیست. پس از آن، بسیاری از شخصیت‌های فلسطینی، خواهان وحدت کرانه غربی و شرقی رود اردن شدند و سرانجام در 24 آوریل 1950، «مجلس امت اردن» که نمایندگی ساکنان کرانه‌های غربی و شرقی رود اردن را به عهده داشت، وحدت این دو منطقه را اعلام کرد.(1)

بعد از تصمیم اتحادیه عرب در مورد برپایی سازمان آزادیبخش فلسطین در 19 سپتامبر 1963 و تشکیل آن در سال 1964، اردن علی رغم ملاحظات خود و نگرانی هایی که پیرامون استقلال بیشتر فلسطینی‌ها به ویژه در خاک خود داشت، در کنار سایر کشورهای عربی از این تصمیم حمایت کرد. رهبری این اقدام به عهده مصری‌ها بود و ملک حسین، پادشاه وقت اردن با توضیحات جمال عبدالناصر با آن موافقت کرد. ولی بعدها با رشد ساف و پیروزی فلسطینی‌ها در جنگ کرامه در سال 1968، ملک حسین با وضعیتی مواجه شد که طی آن، توده‌های فلسطینی از تأسیس سازمان‌های چریکی مثل فتح استقبال کرده و با حمله به رژیم صهیونیستی از خاک اردن، این کشور را در معرض حملات انتقامی صهیونیست‌ها قرار می‌دادند و منافع رژیم‌های عربی را تهدید می‌کردند. لذا بعدها در سال 1970 و پس از موج دوم مهاجرت فلسطینی‌ها به اردن در اثر جنگ سال 1967 و افزایش شمار فلسطینی‌ها در این کشور، ملک حسین واقعة «سپتامبر سیاه» و قتل عام مبارزان فلسطینی با 11 تا 20 هزار کشته و 30 تا 50 هزار زخمی را به وجود آورد و نهایتاً همه سازمان‌های چریکی فلسطینی از این کشور اخراج شدند. گفتنی است صهیونیست‌ها در سال 1967، کرانه باختری را اشغال و از حاکمیت اردن خارج کردند ولی این کشور همچنان تا امروز اداره امور حرم قدسی و مسجدالاقصی را در اختیار دارد.(2)
 علی‌رغم تداوم تنش میان مبارزان فلسطینی و حکومت اردن، ملک حسین که خواستار بسط مجدد سیطره خود بر قدس شرقی و کرانه باختری بود، پیشنهاد وحدت مجدد کرانه‌های غربی و شرقی رود اردن را ارائه داد که با مخالفت ساف روبرو شد.
 در سال 1982 و به دلیل حمله اسراییل به لبنان و تخریب زیرساخت‌های ساف در این کشور، روابط اردن و فلسطین شکل جدیدی به خود گرفت و توافقی میان ساف و ملک حسین در مورد همکاری فیمابین امضا شد، اما عرفات نتوانست کمیته اجرایی ساف را در این زمینه متقاعد سازد و بار دیگر روابط طرفین به سردی گرایید. اما در سال 1984 به دلیل کاهش قدرت ساف، شورای ملی فلسطین در امان برگزار شد و با توافق‌نامه همکاری اردن و فلسطین موافقت نمود.(3) در این زمان، اردن به عنوان کانال ارتباطی میان آمریکا و فلسطینی‌ها عمل می‌کرد. اما بار دیگر در نیمه دوم سال 1985 به دلیل فشارهای منطقه‌ای و افزایش اختلافات داخلی در ساف، روابط طرفین قطع شد.
 اردن در سال 1988، حکم قطع ارتباط حقوقی و اداری میان اردن و کرانه باختری را صادر کرد و تمام طرح‌های اقتصادی اردن در این منطقه متوقف شد. اما در اوت همان سال و طی نشستی مشترک، ساف با  این امر مشروط بر خدشه‌دار نشدن شهروندی فلسطینی‌های ساکن اردن در این کشور موافقت نمود و رویکرد همگرایی طرفین بار دیگر آغاز شد.(4)
در سال 1990 و 1991 با آغاز روند سازش، هیأت فلسطینی در قالب هیأت اردنی در مذاکرات مادرید شرکت کرد. با شروع مذاکرات پنهانی اسلو میان ساف و رژیم صهیونیستی، نهایتاً ساف در سال 1993 اقدام به سازش با اسراییل و امضای توافق‌نامه اسلو کرد. دولت اردن نیز پس از مواجه شدن با این وضعیت در 26 اکتبر سال 1994، پیمان صلح «وادی عربه» را با رژیم صهیونیستی امضا و به عنوان دومین کشور پس از مصر، روابط خود را با آن عادی کرد. بر این اساس، مرزهای طرفین مشخص و رژیم صهیونیستی حق اردن در اداره اماکن مقدس را به رسمیت شناخت. همان گونه که بعداً اشاره خواهد شد، این پیمان نقطة عطفی در روابط فلسطین و اردن به شمار می‌رود که به تبع آن، قواعد ارتباطی طرفین نیز سازماندهی گردید. بدین ترتیب از سال 1994 به بعد و پس از برپایی تشکیلات خودگردان، اردن به طور رسمی با آن ارتباط برقرار کرد و طرفین اقدام به گشودن سفارت‌خانه‌های رسمی در خاک یکدیگر کردند.(5)
 از آن زمان به بعد، روابط طرفین در ابعاد تجاری و اجتماعی، تابع پیمان وادی عربه شد که بر اساس مفاد سخت‌گیرانه آن علیه فلسطینی‌ها، کفه روابط اردن با رژیم صهیونیستی همواره سنگین‌تر از روابط با فلسطینی‌ها بوده است.
 این کشور که از سوی صهیونیست‌ها به عنوان وطن بدیل فلسطینی‌ها مورد اشاره قرار گرفته است، روابط خود را هم‌راستا با محور سازش منطقه‌ای و تقویت گروه‌های سازشکار فلسطینی و مبارزه با گروه‌های مقاومت تنظیم کرده است و در هر کجا که منافع صهیونیست‌ها در میان بوده با توجه به برخورداری از حمایت‌های اقتصادی آمریکا، از آن حمایت کرده است. از این جمله می‌توان به سیاست‌های این کشور در مخالفت با اعلام کشور فلسطین در سپتامبر 2011 (6) و برگزاری مجدد گفت‌وگوهای سازش در امان طی ژانویه 2012 اشاره کرد.

ب- اردن و بازیگران عمده فلسطینی
 1- فتح و اردن
 سیر روابط اردن و جنبش فتح تا حدود بسیار زیادی بر سیر روابط تشکیلات خودگردان و  این کشور منطبق است. به طور کلی، جنبش فتح دارای پایه‌های بسیار محکمی در داخل اردن است و همواره به دلیل سیاست کلان اردن در سازش با رژیم صهیونیستی و جلوگیری از مقاومت، مورد حمایت اردن بوده است. اما این حمایت پس از پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 رنگی دیگر به خود گرفت و اردنی‌ها برای حمایت از جنبش فتح در برابر حماس و در پاسخ به ندای یاری محمود عباس، همه تسهیلات لازم را برای برگزاری کنگره ششم فتح در کرانه باختری به این جنبش ارائه دادند و حتی امان به دبیرخانه دائمی برگزاری این کنگره تبدیل شد و در راستای کمک به محمود عباس به وی امکان داد با افرادی که اجازه ورود به این کشور را نداشتند، ملاقات نماید.(7)
 درهمین رابطه باید به این نکته اذعان کرد که حفظ مناسبات دوستانه با اردن برای تشکیلات خودگردان اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا تا پیش از سقوط رژیم مبارک، اردن و مصر به عنوان دو بازوی حامی جریان سازش فلسطینی در برابر مقاومت و گاه رژیم صهیونیستی، اهمیت زیادی داشتند اما هم اکنون که رژیم مبارک سرنگون شده است طبیعی است که جهت گیری فتح به سمت اردن بسیار بیشتر از قبل شده باشد.
 لازم به ذکر است که پس از حوادث سال 1971، جنبش فتح از طریق باشگاهها و مراکز فرهنگی و اجتماعی بدون داشتن ویژگی سازمانی، در اردوگاههای فلسطینی در اردن فعالیت می‌کرد و این اقدامات با تعرض و مخالفت مقامات اردنی روبرو نمی‌شد، اما پس از انتخابات شورای مرکزی فتح و حمایت های جمال المحیسن یکی از اعضای این شورا، سازمان فتح شاخه اردن رسما کار خود را آغاز کرد که ریاست آن به نجیب قدومی سپرده شده است.(8)
نکته قابل ذکر دیگری که در این راستا باید به آن اشاره کرد آزادی عمل اعضای فتح و ساف در اردن به ویژه در زمینه اقتصادی است، به طوری که گروهی از فعالان حقوقی فلسطین، فهرستی 100 نفره از این افراد تهیه کردند که دارایی‌های آنها در اردن به 400 میلیون دلار می رسد.(9)
علاوه بر این، ویژگی اردن به عنوان یک عقبة فلسطینی با توجه به تعداد زیاد فلسطینی‌های ساکن در آن، فتح را بر آن داشته است که از نفوذ خود در اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در اردن و در سطح این کشور برای مقابله با حماس استفاده کند. به عبارت دیگر می‌توان اردن را جولانگاهی برای کشمکش قدرت میان گروه‌های فلسطینی فتح و حماس به حساب آورد که البته در این میان فتح از حمایت جدی رژیم اردن برخوردار است.
 ولی با این حال پس از وقوع بیداری اسلامی و سرایت جسته و گریخته آن به اردن، هم‌اکنون رأی‌دهندگان اردنی از جمله فلسطینی‌ها و به‌ویژه اخوان‌المسلمین اردن در انتخابات مجلس اردن طی سال 2012 اولویت‌های متفاوتی را ارائه می‌کنند. اگر چه جنبش فتح اعلام کرده که در این انتخابات مداخله نخواهد کرد و حتی با مسئولان اردنی برای برگزاری سالم آن همکاری می‌نماید(10) ولی به نظر نمی‌رسد جنبش فتح به این آسانی از پایگاه خود صرف‌نظر کند.
 
2- حماس و  اردن
 روابط جنبش حماس با اردن از بدو پیدایش آن در سال 1987 و تأسیس دفتر در خاک این کشور طی سال 1992، تاکنون، روند پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. روابط رسمی اردن با حماس تا حدود زیادی مرهون خاستگاه این جنبش یعنی اخوان‌المسلمین بوده است. از این رو در برخی مواقع، قبض و بسط‌هایی که در نوع روابط طرفین مشاهده شده متأثر از نوع سیاست رژیم اردن در برابر اخوان‌المسلمین این کشور بوده است. از این رو در سال 1997 و پس از تلاش مزدوران رژیم صهیونیستی برای ترور خالد مشعل، ملک حسین در یک اقدام تاکتیکی و چندمنظوره، خواستار نجات مشعل از مرگ و آزادی شیخ احمد یاسین شد. اما مخالفت حماس با امضای «توافق‌نامه وای ریور» که با میانجیگری ملک حسین در سال 1988 به امضا رسیده بود، باعث نارضایتی اردن شد و از این به بعد روابط طرفین دستخوش تغییر شد. سرانجام پس از تنش‌هایی شدید میان طرفین و مرگ ملک عبدالله در سال 1999 و در اوایل حکومت ملک عبدالله دوم، حماس و اردن روابط خود را با یکدیگر قطع کردند و عناصر حماس در اردن مورد تعقیب و شکنجه قرار گرفتند. از آن پس، رهبران حماس در قطر و سوریه مستقر شدند و تلاش‌های قطر نیز برای میانجیگری میان حماس و اردن به شکست ‌انجامید.
 در این مقطع با توجه به اولویت اردن در تقویت تشکیلات خودگردان، از فعالیت‌های حماس در خاک این کشور جلوگیری می‌شد اما با این حال، درهای این کشور به طور مطلق در برابر حماس بسته نبود و «ابراهیم غوشه» سخنگوی رسمی حماس در اردن در 30/6/2001 وارد این کشور شد، البته مشروط بر آنکه فعالیتی به نام حماس در خاک این کشور انجام ندهد.(11)
 علی‌رغم گرایش شفاف و بی پرده اردن به سیاست‌های غربی، در پاره‌ای مواقع به دلیل ملاحظات انسانی و یا همسویی با احساسات مردمی، موضع‌گیری‌هایی در حمایت از حماس نیز صورت گرفته است که از جمله آنها می‌توان به واکنش‌ها پس از شهادت شیخ احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی اشاره کرد. اما در همین حال باید به این نکته نیز توجه کرد که نوع رابطه رژیم اردن با اخوان‌المسلمین این کشور و سرکوب آنها نیز بر رابطة این کشور و حماس تأثیرگذار بوده است. رژیم اردن به ویژه در دوره ملک عبدالله دوم، حماس را به عنوان یک تهدید امنیتی و نه یک تهدید صرفاً سیاسی تلقی کرده است.
 پس از عادی‌سازی رسمی روابط اردن و رژیم صهیونیستی به ویژه در سال 2005 و دیدارهای متقابل رسمی طرفین و نیز روابط آشکار اقتصادی، شدت تنش‌های میان اردن و حماس بیشتر شد. در پی پیروزی حماس در انتخابات شورای قانونگذاری در سال 2006 و کسب 74 کرسی از 132 کرسی، رژیم اردن نیز مانند آمریکا و دیگر کشورهای محور سازش، ابتدا در موضع انفعال قرار گرفت و اقدام به گشودن درهای گفت و گو با رهبران حماس کرد. اما این همگرایی با متهم شدن حماس به قاچاق اسلحه به اردن و رد سفر هنیه به این کشور بار دیگر به واگرایی مبدل شد؛ رویکردی که پس از سیطره حماس بر نوار غزه نیز تقویت گردید.(12)
 اما بار دیگر، پس از شروع خیزش‌های مردمی در خاورمیانه و ترس رژیم اردن از جنب و جوش اخوان‌المسلمین و همچنین ملاحظاتی مثل اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی برای شروع روند سازش، فرآیند همگرایی میان دو طرف آغاز شد و حتی سال 2012، شاهد سفر مقامات ارشد حماس به امان بود. با این حال نه اردن و نه حماس علی‌رغم همه نرمش‌های صورت گرفته از سوی این جنبش، به همگرایی کامل نخواهند رسید، مگر آنکه ماهیت حماس نیز در این پروسة‌ تغییر، دگرگون شود و رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و  علاوه بر آن رژیم اردن آنرا یک تهدید امنیتی و عامل مخلّ ثبات و تداوم شاهنشاهی اردن محسوب نکند. از این رو پیش‌بینی می‌شود که طرفین همچنان در روابط خود بر وجود یک منطقة حائل تأکید خواهند داشت.

ج- روابط اجتماعی
 روابط اجتماعی اردن با فلسطینی‌ها بسیار تنگاتنگ و دارای ابعاد متعددی است. به دلیل جغرافیای خاص کرانه‌های شرقی و غربی رود اردن که همواره مهاجرت متقابل از این مناطق، امری عادی به شمار می‌رفته و همچنین در نتیجة جنگ‌های رژیم صهیونیستی و عرب‌ها که باعث مهاجرت بیشتر فلسطینی‌ها به آن سوی رود اردن شده است؛ روابط خانوادگی و نیز ازدواج‌های بسیاری میان ساکنان اصلی اردن و فلسطینی‌های مهاجر و سپس آواره صورت گرفته است. بسیاری از فلسطینی‌های کرانه غربی و نیز نوار غزه با بسیاری از ساکنان اردن، روابط خویشاوندی دارند و هنوز هم بسیاری از فلسطینی‌های ساکن در اراضی 1967 از گذرنامه‌های اردنی استفاده می‌کنند.
 علاوه بر این هم اکنون بخش زیادی از جامعه اردن را فلسطینی‌ها تشکیل می‌دهند. طبق آمار رسمی «مرکز آمار فلسطین» در پایان سال 2010، اردن میزبان یک میلیون و 999 هزار و 466 نفر فلسطینی بوده است. این تعداد، بزرگترین جامعه فلسطینی در خارج از فلسطین در مقایسه با کشورهای دیگر می‌باشد. همچنین تعداد متوسط خانواده‌های پناهندگان فلسطینی، 8/4 نفر است که باز هم در مقایسه با دیگر کشورها در صدر قرار دارد.(13)
 اردن برای تعامل با این جامعه بزرگ فلسطینی‌ و کنترل آنها، ناچار است که با تشکیلات خودگردان ارتباط نزدیکی داشته باشد. به ویژه اینکه فلسطینی‌های ساکن اردن، بعضاً از جایگاههای مهمی در عرصة اقتصادی و فرهنگی این کشور برخوردارند و حدود 80 درصد جمعیت امان را نیز در اختیار دارند.(14) البته شایان ذکر است که «آنروا» تعداد زیادی از فلسطینی‌های مقیم اردن را به رسمیت نمی‌شناسد، زیرا واجد معیارهای تعریفی آن از پناهنده نیستند. از این رو تعداد فلسطینی‌های اردن چه پناهنده و چه آواره (صرف‌نظر از برخورداری حق شهروندی اردن یا عدم آن) حدود 3 میلیون و 300 هزار نفر تخمین زده شده است.(15)
 لزوماً چنین ارتباط جمعیتی و اجتماعی تنگاتنگی، نیازمند توجه خاص اردن به مسئله فلسطین در بعد داخلی و نیز خارج از مرزهای آن می‌باشد و به دنبال آن ملاحظات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ویژه‌ای مورد نظر قرار می‌گیرند. به همین دلیل اردن، یکی از مکانهای امن برای نویسندگان، شاعران و هنرمندان فلسطینی به شمار می‌رود، هر چند که در این میان، فلسطینی‌های اردن با چالش‌های اجتماعی متعددی نظیر لغو اقامت و حق شهروندی و تبعیض میان اردنی‌های اصیل و فلسطینی تبارهای ساکن این کشور، روبرو هستند.(16)
 
د- روابط اقتصادی
 یکی دیگر از جنبه‌های اصلی ارتباطی میان اردن و فلسطین، مبحث تجارت و تعاملات اقتصادی آنها می‌باشد که در دو سطح داخلی و خارجی قابل ارزیابی است.
 به دلیل سیاست‌های خاص اردن در زمینه نوع رفتار با فلسطینی‌ها، آنان از فعالیت در شغل‌های دولتی محروم هستند، لذا فلسطینی‌ها تلاش کرده‌اند با نفوذ در بخش‌های دیگر از جمله بخش خصوصی و تجارت این نقاط ضعف را جبران کنند. اهمیت آنها تا آنجاست که با جلب سرمایه‌گذاری‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا فعالیت‌های اقتصادی متنوع خود، باعث توسعه شهرهای اردن به ویژه امان، زرقاء و اربد شده‌اند.(17)
 از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که از لحاظ اقتصادی، کرانه باختری همواره مورد علاقه اردن بوده است. اقتصاد اردن در دوران الحاق کرانه باختری به اردن، با توجه به وسعت اراضی کشاورزی و حاصلخیزی آنها، پیشرفت چشمگیری یافت اما با وقوع جنگ 1967 این فرصت طلایی از دست آنها خارج شد، اما با این وجود هنوز هم برقراری تعاملات اقتصادی با کرانه باختری و تشکیلات خودگردان برای اردن بسیار سودمند است، زیرا می‌تواند از این طریق، دریچه‌ای برای ایفای نقش سیاسی در روند سازش ایجاد کند.
 اما با این وجود و علی‌رغم امضای توافق‌نامه‌های مختلف تجاری میان اردن و تشکیلات خودگردان به ویژه از سال 1995 به بعد و سپس 17 توافق‌نامه در سال 2010، تبادلات تجاری طرفین بسیار کمتر از سطح انتظار است. گرچه اردن یکی از بیشترین مبادلات تجاری را با شرکای منطقه‌ای دارد(18) و می‌تواند راهی برای فلسطینی‌ها به منظور ارتباط تجاری در سطح منطقه‌ای محسوب شود، ولی این امر تحت تأثیر عوامل مختلفی مثل توافق‌نامه وادی عربه (فقدان مرزهای آزاد بین طرفین) و ماهیت وابسته اقتصاد فلسطین قرار گرفته که آن را به یک اقتصاد حاشیه‌ای حول مرکز رژیم صهیونیستی مبدل ساخته است. این مسئله در درجه اول، پیامد «توافق‌نامه اقتصادی پاریس» میان رژیم صهیونیستی و  اردن است. میزان مبادلات تجاری اردن و تشکیلات خودگردان در سال 2006، 65 میلیون دلار شامل 30 میلیون دلار صادرات به فلسطین و 35 میلیون دلار واردات از آن بوده است.(19)
 فلسطین اشغالی در سال 2010، بیست و دومین شریک تجاری اردن در زمینه صادرات با 39 میلیون و 300 هزار یورو و میزان واردات اردن از آن 28 میلیون یورو و در جایگاه بیست و هشتم برای اردن بوده است. این در حالی است که رتبه رژیم صهیونیستی برای اردن در بخش صادرات، پانزدهم و در بخش واردات، بیست و پنجم بوده و این رژیم در میان شرکای عمدة تجاری اردن در سال 2010 در رتبه بیست و دوم با 135 میلیون یورو قرار داشته است.(20)
بنابراین می‌توان گفت که علی‌رغم ظرفیت بالای اقتصادی برای تجارت با کشور همسایه، به دلیل ماهیت  اشغالی اراضی فلسطینی و ایفای نقش مفید اردن به نفع رژیم صهیونیستی، برای ارتباط اقتصادی طرفین دورنمای روشی متصور نیست.
 
جمع بندی
 اردن و فلسطین به دلیل پیشینه تاریخی، جغرافیایی، قومی و مذهبی مشابه، تاثیر و تاثر انکار ناپذیری بر روند تحولات یکدیگر و نیز تحولات و معادلات منطقه‌ای داشته و دارند. هرچند که امضای توافق‌نامه وادی عربه و سازش میان اردن و رژیم صهیونیستی، تمامی ابعاد روابط دو جانبه میان اردن و فلسطینی‌ها را ازبین برد و آن را عملا به تابعی از روابط اردن و رژیم صهیونیستی مبدل کرد که این امر را می‌توان یکی از دلایل عدم توسعه اقتصادی اراضی فلسطینی و به دنبال آن، فقدان ظرفیت موجود اقتصادی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین دانست. علاوه بر این، جای‌گیری اردن در محور سازش موجب شده است تا این کشور به یک سوپاپ اطمینان برای صهیونیست‌ها از نظر جذب پناهندگان فلسطینی و نیز محدود کردن فعالیت گروه‌های مقاومت از جمله حماس محسوب شود. البته در این میان ماهیت نظام پادشاهی و وابسته اردن به کمک‌ها و حمایت خارجی و نیز نگرش امنیتی اردن به اتباع فلسطینی در این کشور، در نوع رفتار آن با فلسطینی‌ها بی تاثیر نیست.
در مجموع می توان گفت به دلیل اشغالگری و سیاست‌های کنترلی و استعماری رژیم صهیونیستی، ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی موجود میان اردن و فلسطین مورد استفاده قرار نگرفته است و تا زمان وجود این موانع یعنی اشغال اراضی فلسطینی، وجود پیمان وادی عربه و توافقات بعدی حاصل از آن، قرار گرفتن اردن در محور سازش با رژیم صهیونیستی به دلیل ملاحظات نخبگان سیاسی اردن و ترسیم منافع این کشور بر اساس این دیدگاه، نمی‌توان شاهد آینده متفاوتی در روابط دو جانبه اردن و فلسطین بود.
 
پی نوشت‌ها:
 1- العلاقات الفلسطینیة الاردنیة، در:
www.palesten.com/vb/t26057.html
 2- مجید صفا تاج، ماجرای فلسطین و اسرائیل، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380، صفحه 241
 3- زید العطاری العطاری، «نصوص فی السیاسیة، العلاقات الأردنیة الفلسطینیة»، در:
http://atarizaid1.maktoobblog.com/
 4- یاسر قطیشات، «الأردن و فلسطین، قصة توأمة و وحدة شعبین» در: www.ahewar.org/debat/show/.art.asp?aid=254867
 5- زید العطاری العطاری، پیشین
 6-
www.paltoday.ps/ar/index.php?ajax=preview&id=112461
 7- Oraib Al Rantawi, “The end of illusions”:
 
www.alqudscenter.org/english/pages.php?local_type=128&local_details=2&id1=783
 
8- ما هذا الذی نسمع.. لجنة إقلیم فتحاویة فی الأردن؟ در:
www.assabeel.net/studies-and-essays/assabeel-essayists/7691-2010-05-25-18-38-36.html?tmpl=component&print=1&layout=default&page=
 9- قائمة العار قریبا..اسماء کوادر فی حرکة فتح فی الاردن یمتلکون نحو 400 ملیون دولارا ، در:
http://www.ammanjo.net/more.php?newsid=13788&catid=11
 10- شخصیات فتحاویة تساعد الأردن فی إنجاح إنتخابات 2012، در: http://ainnews.net/213225.html   
 11- خالد خلیل محمود ذویب، العلاقة بین حرکة القاومة‌الاسلامیة‌ حماس و الأردن، در:
http://elearning.hebron.edu/moodle/file.php/274/History/Al_Alaqa_Bayna_Harakat_Almuqawama_Alislamiyya_Hamas_wa_Alurdun.pdf?forcedownload=1
 12- همان
 13- کتاب فلسطین الإحصائی السنوی 2011، در:
www.alzaytouna.net/permalink/8178.htm
 14- العلاقات الفلسطینیة الاردنیة، در: www.palesten.com/vb/t26057.html
 15- أحمد عوض، الإسهام الفلسطینی فی الحیاة الاقتصادیة والثقافیة الأردنیة، در: http://palestine.assafir.com/article.asp?aid=719
 16- أحمد سعدالدین، الفلسطینیون فی الأردن.. بین قلق سحب الجنسیة وعوائق إصدار جوازات السفر، در:
http://wajeb.org/index.php?option=com_content&task=view&id=7773&Itemid=74
 17- أحمد عوض، پیشین.
 18- Hanspeter Tshaeni,Current Israeli-Palestinian-Jordanian Trade, at:
www.pij.org/details.php?id=217
 
19.Jordan,Main Economic Indicator, at:
http://trade.ec.europa.eu/ doclib/cfm/doclib_section.cfm?sec=128&langId=en
 20- یاسر قطیشات، «الأردن و فلسطین، قصة‌ توأمة و وحدة شعبین»، در:
www.ahewar.org/debat/show/.art.asp?aid=254867

طاهره گودرزی: دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عرب و کارشناس مسایل خاورمیانه

منبع:موسسه تحقیقات وپژوهش های سیاسی وعلمی ندا

تمام:حُر14 


| شناسه مطلب: 153720