شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

آوارگان فلسطینی از نگاه ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین،ابومازن طی 7 سال اخیر به عنوان...

مقدمه:

محمود عباس ملقب به ابومازن که دورة 4 سالة ریاست وی بر تشکیلات خودگردان فلسطین از اواخر سال 2005 شروع شده، اخیراً طی اظهاراتی در مصاحبه با شبکه 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که وی هر چند متولد شهر صفد (در شمال اراضی اشغالی 1948) است اما حقی در آنجا ندارد. به زعم وی «حق دائمی برای تأکید بر بازگشت خود به شهر زادگاهش که در سنین کودکی و در جریان جنگ 1948 از آنجا اخراج شده است، ندارد.» ابومازن افزود: «قبلاً یک بار به صفد سفر کرده‌ام، اما من فقط می‌خواهم آن را ببینم نه در آنجا زندگی کنم.» وی نسبت به حدود و ثغور فلسطین اعلام کرد: «فلسطین از نظر من همان مرزهای سال 1967 و بخش شرقی قدس است و این وضعیت کنونی و همیشگی خواهد بود و تغییری نخواهد کرد. فلسطین از نظر من یعنی این، من یک آواره‌ام، اما در رام‌ا... زندگی می‌کنم. به اعتقاد من، فلسطین همان کرانه باختری و نوار غزه است و بخش‌های دیگر، خاک «اسراییل» هستند.» وی متعهد شد که «تا زمانی که من رئیس تشکیلات خودگردان باشم، خبری از انتفاضه سوم علیه اسراییل نخواهد بود.»(1)
اظهارات فوق، موجی از واکنش‌های مخالف و متفاوت را به دنبال داشته است. تا جایی که ابومازن و اطرافیانش درصدد توجیه این اظهارات برآمدند. در سطور زیر تلاش می‌شود تا به این سوالات پاسخ داده شود:
1- اهداف عباس از این اظهارات چه بود؟
2- چه واکنش‌هایی به آن صورت گرفت؟
3- پیامدهای آن چیست؟
الف) اهداف
ابومازن طی دو دهه اخیر، مسئولیت‌های زیادی در عرصه فلسطین داشته است. این امر موجب می‌شود تا برای اظهارات جهت‌دار وی در تلویزیون رژیم صهیونیستی، اهدافی تصور شود. به نظر می‌رسد مهم‌ترین اهداف، این چنین باشد:
1- اطمینان بخشی به آمریکایی‌ها و اسراییلی‌ها: یکی از خطوط قرمز اصلی برای اسراییلی‌ها (اعم از چپگرا و راستگرا) در مذاکرات با تشکیلات خودگردان، موضوع آوارگان فلسطینی بوده است. چرا که ورود آوارگان فلسطینی به سرزمین اصلی‌شان به معنای نابودی اسراییل می‌باشد. هم‌چنین در قرارداد اسلو و مذاکرات عرفات با اسراییلی‌ها در سال 1993 مقرر شده بود چند موضوع (از جمله آوارگان، قدس، مرزها و...) در مذاکرات نهایی و طی 5 سال (تا سال 1998) به نتیجه برسد که این امر نیز محقق نشد.
به نظر می‌رسد ابومازن با اظهارات خود، خواسته است به طرف مقابل (اسراییلی‌ها و آمریکایی‌ها) اطمینان دهد که در صورت ورود جدی آنان به مذاکرات، تشکیلات خودگردان از موضوع آوارگان فلسطینی چشم‌پوشی می‌کند. این اظهارات به ویژه با پیروزی مجدد اوباما در آمریکا دارای پیام ویژه‌ای است.
2- تعیین حدود و ثغور مذاکرات نهایی: همان گونه که اشاره شد یکی از چند موضوع اساسی در مذاکرات نهایی، بازگشت آوارگان فلسطینی بوده است. طبیعتاً با حذف یکی از مهم‌ترین موضوعات مورد مناقشه دو طرف، اسراییلی‌ها با مسائل و موضوعات محوری محدودتری در مذاکرات خود مواجه خواهند بود. موضوع قدس نیز با احداث دیوار و گسترش شهرک‌سازی از وضعیت جدیدی برخوردار شده است. عقب‌نشینی تشکیلات خودگردان از دو موضوع آوارگان و قدس به معنای اهدای 2 امتیاز بسیار بزرگ به اسراییلی‌هاست که عرفات هیچ گاه جرأت انجام آن را به خود نداد چرا که در غیر این صورت عرفات می‌توانست در دوران خود، این مذاکرات را به سرانجام برساند.
3- ابومازن به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیر: یکی از اهداف اظهارات ابومازن، القای این موضوع بود که وی مهم‌ترین و بالاترین مرجع تصمیم‌گیری در فلسطین است چرا که وی با اطمینان به این جمله نیز اشاره می‌کند که «تا زمانی که من رئیس تشکیلات خودگردان باشم، خبری از انتفاضه سوم علیه اسراییل نخواهد بود.» این امر شاید به وضعیت فعلی و دوگانه حاکم بر فلسطین 1967(کرانه باختری و نوار غزه) برمی‌گردد. پیروزی اخوان المسلمین در مصر و ورود امیر قطر به نوار غزه، بر ارتقای جایگاه حماس در باریکه غزه موثر بود و این امر، طبیعتاً بر موقعیت ابومازن تأثیر داشته است. در این شرایط، مصاحبه ابومازن و خط و نشان کشیدن برای جبهه مقاومت، یکی از راهکارهای اثبات خود می‌باشد.
4- تلاش برای تداوم ریاست بر تشکیلات خودگردان: ابومازن به دنبال فوت عرفات و انتخابات سال 2005، به ریاست تشکیلات انتخاب شد. اما می‌بایست پس از 4 سال (2009) مجدداً انتخابات ریاست برگزار می‌شد که تاکنون این امر محقق نشده است. تداوم ریاست ابومازن بیش از آنکه با حمایتهای داخلی توأم بوده باشد به اتکای پشتیبانی‌های بیرونی و خارجی صورت گرفته است. آمریکا، کشورهای عربی و رژیم اسراییل از جمله حامیان وی بوده‌اند. طبیعتاً تداوم حیات سیاسی ابومازن، بسته به مذاکرات با اسراییلی‌ها و استمرار پشتیبانی آمریکاست. اظهارات این چنینی، یکی از راههای کسب حمایت برای تداوم ریاست است.
ب) واکنش‌ها
اظهارات ابومازن با مخالفتهای جدی گروههای مقاومت و فلسطینی‌های خارج از اراضی اشغالی 67 مواجه شد. اما اسراییلی‌ها از آن استقبال گسترده‌ای کرده و حامیان ابومازن نیز درصدد توجیه آن برآمدند.
1- گروههای مقاومت: در میان گروههای مقاومت، جنبش حماس و اعضای آن به صورت یکپارچه، این اظهارات را محکوم و مردود دانستند. جنبش حماس طی بیانیه‌ای تأکید کرد کسی که از حق بازگشت چشم‌پوشی کند باید از نمایندگی و رهبری ملت فلسطین نیز چشم‌پوشی کرده و استعفا دهد، در غیر این صورت، ملت فلسطین هرگز وی را نماینده خود نمی‌داند، مگر اینکه اظهارات خود را پس گرفته و از ملت و مقاومت عذرخواهی کند. این جنبش با اعلام اینکه، حق بازگشت، حقِ مقدسِ فردی و جمعی است که به هیچ وجه هیچ‌کس نباید از آن چشم‌پوشی کند، افزود در غیر این صورت آن فرد از اجماع فلسطینی خارج شده و خائن است و باید طبق قوانین فلسطین به اشد مجازات محکوم شود.(2)
دولت هنیه نیز ضمن محکومیت اظهارات ابومازن، اعلام کرد هیچ تفاوتی میان سخنان عباس و مفاد توافقنامه ننگین (وعده) بالفور وجود ندارد. اعضای جنبش حماس و نمایندگان آن در شورای قانونگذاری نیز عمدتاً ضمن محکومیت، خواستار «ترک سیاست عباس»، «محاکمه عباس»،    «عزل عباس» و «عذرخواهی» وی شدند.
علاوه بر این، جنبش‌های جهاد اسلامی و الاحرار، اظهارات ابومازن را محکوم کردند. الاحرار خواستار لغو تابعیت وی شد.
2- فلسطینی‌های اراضی اشغالی 1948: در اراضی اشغالی 1948 حدود یک و نیم میلیون فلسطینی زندگی می‌کنند که تابعیت رژیم اسراییل را پذیرفته‌اند. آنان در حقیقت، بازماندگان فلسطینی‌های جنگ 1948 هستند. جمال زحالقه یکی از نمایندگان فلسطینی عضو کنست، خواستار تظاهرات سراسری علیه اظهارات ابومازن شد. شیخ کمال خطیب نیز خواستار عذرخواهی ابومازن از ملت فلسطین شد. علاوه بر این، جمعیت دفاع از حقوق آوارگان فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی 1948 با اعلام اینکه دو سوم فلسطینی‌ها در کشورهای دیگر و در اردوگاهها زندگی می‌کنند تأکید کرد عباس نمی‌تواند از حق بازگشت چشم‌پوشی کند.(3)
3- واکنش‌های خارجی: تعدادی از شخصیت‌های رسمی و غیررسمی در کشورهای خاورمیانه، در قبال اظهارات ابومازن، موضع‌گیری کردند. «محمد سیف الدوله» مشاور محمد مرسی، رئیس جمهور مصر، با اظهار امیدواری به اینکه سخنان عباس یک لغزش زبانی باشد نه یک موضع‌گیری واقعی، اعلام کرد: «این مصاحبه (مصاحبه ابومازن با تلویزیون اسراییل) همه را شوکه کرد زیرا حق بازگشت در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و شناسایی رژیم اسراییل در گرو تحقق 4 شرط از جمله حق بازگشت است.»(4) «جماعت اسلامی لبنان» در بیانیه مشترکی با حماس، امتیازدهی‌های ابومازن به طرف صهیونیستی را محکوم کرده و خواستار اتخاذ استراتژی یکپارچه برای انتخاب راهکار مقاومت شد. جبهه عمل اسلامی اردن (شاخه اخوان المسلمین) نیز اظهارات عباس را خطرناک و شرم‌آور دانست.(5)
4- گروهها و شخصیت‌های حامی ابومازن: واکنش گسترده به اظهارات عباس، تعدادی از حامیان وی را به مقابله و دفاع وادار نموده و تلاش کردند تا این اظهارات را توجیه کنند. نبیل ابوردینه، سخنگوی تشکیلات خودگردان، حق بازگشت را از جمله مسایلی دانست که به همراه چند موضوع دیگر در مذاکرات نهایی راجع به آن صحبت می‌شود. نبیل شعث از اعضای ارشد جنبش فتح، با اعلام اینکه اظهارات عباس جنجال برانگیز بوده، افزود: «ولی وی از حقوق ملت فلسطین چشم‌پوشی نمی‌کند.»(6)
5- اسراییلی‌ها: بدون شک، اسراییلی‌ها به عنوان برنده میدان، باید از اظهارات عباس استقبال کنند. اولمرت، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی، چشم‌پوشی عباس از حق بازگشت را مسئله‌ای جدید ندانست و لیونی ضمن تماس با عباس،«به خاطر شجاعتش به وی تبریک گفت». نتانیاهو، ابومازن را به مذاکره بدون پیش شرط فراخواند و لیبرمن وی را «دروغگو و دورو» توصیف کرد. در عین حال شیمون پرز، رییس جمهور، ابومازن را شریک واقعی اسراییل در زمینه صلح دانست.(7)
ج- پیامدها
اظهارات ابومازن، با پیامدهای سریعی همراه شد که ناشی از اهمیت موضوع آوارگان و جایگاه ریاست تشکیلات خودگردان می‌باشد. پیامدهای این اظهارات عبارتند از:
1- استقبال اسراییلی‌ها: یکی از پیامدها، واکنش توأم با مسرت اسراییلی‌ها بود. آنان مشاهده کردند که پس از سالها لجاجت در رد موضوع آوارگان فلسطینی و در مذاکرات دو دهه گذشته، سرانجام ابومازن از بازنگشتن آنان به عنوان یک واقعیت یاد می‌کند. طبیعی است این امر می‌تواند برای اسراییلی‌ها به دیگر موارد (همانند قدس، مرزها، کشور فلسطینی و...) تسرّی یابد. به بیان دیگر اسراییلی‌ها نتیجه اصرار خود بر یک درخواست را پذیرش آن از طرف مقابل می‌بینند. نگاهی به واکنش اسراییلی‌ها موید این ادعاست که آنان متفقاً از این اظهارات استقبال نموده و در حمایت از منافع خود منسجم هستند.
2- هشدار برای فلسطینی‌ها: اظهارات ابومازن و واکنش‌های گروههای فلسطینی به آن، در حقیقت، هشداری برای فلسطینی‌ها بود. زیرا آنان طی سالهای اخیر عمدتاً درگیر مباحثی چون محاصره نوار غزه، جنگ 22 روزه، آشتی ملی، بیداری اسلامی، بحران سوریه، انتخابات شهرداری‌ها و منازعات میان فتح و حماس بوده‌اند. این قضایا آنان را از مسایل مهمی چون آوارگان و قدس غافل نمود. به نظر می‌رسد، در روزهای اخیر، موضوع آوارگان فلسطینی تا حدی مورد توجه فلسطینی‌ها قرار گرفته است.
3- طرح مباحث سیاسی- حقوقی آوارگان: در روزهای اخیر، نویسندگان و صاحبنظران متعددی در باب وجاهت حقوقی- سیاسی اظهارات ابومازن، مطالبی ارائه کردند. به عنوان مثال، بر اساس قطعنامه شماره 1940، بازگشت آوارگان یکی از شروط شناسایی اسراییل به شمار می‌رفت که عملاً به فراموشی سپرده شد. علاوه بر این، اردن طی قرارداد وادی عربه، اسکان آوارگان فلسطینی را پذیرفت. هم‌چنین آیا ابومازن از این اختیار برخوردار است که نسبت به حقوق میلیون‌ها آواره فلسطینی تصمیم‌گیری نماید؟ و نقش سران و سازمانهای اسلامی- عربی در این رابطه چه می‌باشد؟
4- آشکار شدن تمایلات واقعی ابومازن: ابومازن طی 7 سال اخیر به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان، راهکاری جز مذاکره، سازش سیاسی و دادن امتیاز به اسراییلی‌ها نداشت. از همین رو می‌توان این گونه مدعی شد که اوضاع فلسطینی‌ها طی این سالها نه تنها بهبودی نداشت بلکه مشکلات آنان  (به ویژه اختلافات درونی) به شدت افزایش یافت. طی 4 سال گذشته نیز (مصادف با دورة نخست‌وزیری نتانیاهو)، حتی مذاکرات سازش جز در مواردی معدود، محقق نشد زیرا ابومازن هیچ ابزار و اهرمی برای فشار بر طرف مقابل و کسب امتیاز در اختیار ندارد.
 ابومازن به عنوان یکی از مذاکره‌کنندگان اصلی در روند اسلو، همواره با مقاومت مسلحانه مخالف بود. علاوه بر این وی با توجه به شرایط موجود، بازگشت آوارگان را امری غیر واقع می‌داند. در نتیجه وی، طی اظهارات خود با تلویزیون رژیم اسراییل، تمایلات درونی و واقعی خود را ابراز نمود.
5- عقب‌نشینی ابومازن: یکی از پیامدهای واکنش گسترده، عقب‌نشینی ابومازن از اظهاراتش بوده است. وی طی اظهاراتی، اعلام کرد حق بازگشت چیزی نیست که بخواهیم از آن چشم‌پوشی کنیم و اظهارات من در مورد بازگشت به صفد صرفاً یک موضع شخصی بوده است. این اظهارات من منطبق با قطعنامه‌های سازمان ملل است. وی با تأکید بر اینکه قدس شرقی، پایتخت ما (فلسطین) است افزود: «اسراییل برای هر کاری در قدس غربی آزاد است.»(8)
نتیجه‌گیری
 اظهارات ضد منافعِ فلسطینیِ ابومازن، موجی از واکنش‌ها، انتقادات و استقبال را به دنبال داشته است. عده‌ای ابومازن را خائن و اظهارات وی را مشابه وعده بالفور دانستند، عده‌ای دیگر، آن را ابراز تمایلات درونی وی بیان کردند. جمعی تلاش کردند تا این اشتباه جنجال‌برانگیز وی را توجیه نمایند ولی عمدة صاحبنظران و سران رسمی عربی سکوت کردند.
 در هر صورت، این اظهارات، هشداری برای فلسطینی‌ها و طرفداران فلسطین بود تا مسئله حق بازگشت آوارگان در سایة منازعات داخلی و منطقه‌ای به فراموشی سپرده نشود. علاوه بر این، جمعیت‌ها، سازمانها و سران کشورهای اسلامی نیز باید به اعلام موضع و اتخاذ نظر روی آورند چرا که موضوع آوارگان فلسطینی، همچون قدس، از ارزش استراتژیک برخوردار است. ورود آوارگان فلسطینی به سرزمین و منازل خویش، به نوعی در خود، نابودی رژیم اسراییل را به دنبال دارد. متقابلاً رژیم صهیونیستی با طرح ایده‌ها و برنامه‌های متعدد، همواره در مقابل موضوع آوارگان فلسطینی، سنگ‌اندازی کرده است. حتی در این راستا موضع آوارگان یهودی عرب را مطرح کرد. بر این اساس، اسراییلی‌ها خواستار غرامت از کشورهای عربی هستند که یهودیان آنها به فلسطین اشغالی کوچ کرده‌اند.
 امید است موضوع آوارگان فلسطینی، به عنوان یک دستور کار سازمانهای اسلامی (سازمان کنفرانس اسلامی)، عربی (اتحادیه عرب) و حتی فرامنطقه‌ای (سازمان ملل) درآمده و کمیته‌‌های سیاسی و حقوقی به بررسی این امر بپردازند. واکنش جدی به اظهارات ابومازن نیز این نتیجه را به دنبال دارد که از این پس، هیچ مسئولی- فلسطینی یا غیر فلسطینی- به خود اجازه عقب‌نشینی از حقوق مردم فلسطین را ندهد.
 
پی‌نوشت‌ها:
 1-
www.aliraqnet.net (2012/11/3)
 2- مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین، (3/11/2012)
 3- همان، (5/11/2012)
 4- همان، (6/11/2012)
 5-
www.elhourriya.net (2012/11/5)
 6-
www.alarabalyaum.net (2012/11/11)
 7-
www.almasryalyoum.com (2012/11/11)
 8-
www.alwatanvoice.com (2012/11/3)

نویسنده: سلمان رضوی
منبع: موسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی- علمی ندا

تمام:حُر14
 

 


| شناسه مطلب: 153710







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.