ترکیه وتصمیمات صهیونیستی،تازه آن وقت است که میفهمی چراحضرات اردوغان وداوداغلودرعرصه...
وقتی به تاریخ ترکیه خصوصا در صده های اخیر مراجعه میکنی تازه آن وقت است که علامت سوال ذهنت از جلوی سوالاتی که در باره چرایی همسویی ترکیه با رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار گرفته، راه آسمان در پیش میگیرد و دیگر سوالاتت بی پاسخ و در ابهام نیست.تازه آن وقت است که می فهمی چرا حضرات اردوغان و داود اغلو در عرصه اتفاقات سوریه و در جهت مخالفت با جبهه مقاومت و همسو با جریانهای صهیونیستی آب به آسیاب غرب میریزند و در دامان پراز خدعه و نیرنگ امریکا خوش رقصی میکنند. و با خودت میگویی مگر همین آقای اردو غان نبود که در حمایت از کشتی کمکهای ترکیه و برای شکستن حصر غزه خودش را به آب و آتش میزد و مگر همین آقا نبود که موضع تندش در برخور با شیمون پرز زبان زد خاص و عام شده بود.به راستی دلیل این واپس گرایی ترکیه در خصوص حمایت از حقوق مردم فلسطین و غزه و لبنان و... چیست. اما مثل همیشه تاریخ بیانگر ناگفته های بسیاری است و یکی از آنها چرایی مواضع ترکیه در قبال سوریه و اتفاقات آن است. تاریخ حضور یهودیان در ترکیه طولانی است و به دوران رانده شدن یهودیان از فلسطین و پراکنده شدن آنها در کشور های دیگر باز میگردد آنها پس از مهاجرت به هر نقطه ای از جهان سعی کرده اند تا در ارکان موثر در آن مناطق نفوذ کنند. از جمله کشور هایی که یهودیها در آن ریشه دوانده و تا حدود زیادی نیز به مقصود نائل آمده اند ترکیه است آنها نفوذ بسیار عمیق و حساب شده ای را در نوع مناسباتشان با حکومتها در ترکیه و همچنین در کالبد اقتصادی سیاسی این کشور ایجاد کردند به طوری که پس از تاسیس رژیم اشغالگراسرائیل در سال ۱۹۴۸ وانتقال بسیاری از یهودیهای ساکن در ترکیه به سرزمینهای اشغالی جمعیتی بالغ سی هزار نفرکه بسیاری از آنها از قشر فقیر تر یهودیها بودند در ترکیه ماندند و البته در این گروه سی هزار نفره تعداد زیادی از سرمایه دار ها و متنفذین یهودی هم حضور داشتند که در ترکیه و اقتصاد آن کشور و مناسبات سیاسی ترکها نقش موثر و غیر قابل انکاری را ایفا نمودند، تا جایی که برای نمونه در دهه هفتاد ۸۰ درصد صنعت نساجی ترکیه متعلق به آنان بود و غیر آن میتوان به گروه صنعتی کچ، شیمیاتک و مناآژانس اشاره کرد که البته این موارد اندکی از هزارها دست اندازی یهودیهای سرمایه دار ترکیه در اقتصاد و سیاست ترکهاست است. یهودی های ترکیه علاوه بر اقتصاد و سیاست ترکها، برنامه مدون و دقیق امنیتی را نیز برای نفوذ در ساختار امنیتی ترکیه طراحی کردند و در این حوزه که اصلی ترین و مهمترین راهبرد آنان در منطقه بوده و هست نیز وارد شدند و با انعقاد توافقنامه های امنیتی با حضور کشورهایی نظیر ایران قبل از انقلاب و ترکیه، سیطره و نفوذ اطلاعاتی خود را در خاور میانه و حوزه استرا تژیک خود گسترش دادند و توافق نامه های امنیتی و نظامی معنا داری را منعقد کردند که میتوان از این توافق نامه های امنیتی به عنوان نقطه اتکای نفوذ یهودیها در سیستم حکومتی ترکیه اشاره کرد، از جمله مهمترین پیمانهای امنیتی میتوان به پیمان سه جانبه اسرائیل، ترکیه و ایران قبل از انقلاب و یا توافق نامه امنیتی اطلاعاتی میان آنکارا و تلآویو در بهمن ۱۳۴۷ و در راستای استرا تژی صهیونیسم در منطقه اشاره کرد.انعقاد پیمانهای امنیتی رژیم صهیونیستی با کشورهای مهم منطقه از جمله ایران و ترکیه که اکثریت جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل میدهند در شکل گیری و تحقق استراتژی پیرامونی رژیم صهیونیستی بسیار با اهمیت بوده و این رژیم علاوه بر ایجاد ضریب امنیتی مطمئن برای خود از ایجاد چنین پیمانهایی قصد تسلط بر اوضاء نظامی سیاسی و امنیتی منطقه و نفوذ اطلاعاتی شبکه های جاسوسی خود را نیز داشته و در این مسیر تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی موفق هم عمل کرده است. خصوصا در لوای پیمان سه جانبه ای که با ایران و ترکیه به امضا رسانده است توانسته بر علیه کشور های اسلامی بهره های بسیاری را ببرد.اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و انهدام شاکله حکومت پهلوی و تغییر نظام سیاسی و حکومتی به نظامی بر خواسته از متن جامعه دین مدار ایران و مبتنی بر ارزشهای اسلامی علی الاصول جایگاهی برای یکه تازی صهیونیسم در ایران باقی نماند و آنها ناچار شدند این عقبه استرا تژیک را به مناطق و کشور هایی دیگری که از درجه اهمیت بسیار پائین تری از ایران قرار داشتند منتقل نمایند و همچنان بر نفوذ بیش از پیش خود در ارکان حکومت ترکیه و نظام سیاسی و امنیتی این کشور به عنوان نقطه اتکائی مطمئن در راستای اهدافشان بیفزایند.لذا تاثیر گذاری صهیونیسم و در راستای آمال و آرزو هایشان بر نظام سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی ترکیه بر اهل نظر پوشیده نیست و ممکن است فقط در تحلیلهای موجود درجه قوت و ضعف آنها متفاوت باشد.اما چرایی نوع مواضع دولت ترکیه نسبت به اوضاع سوریه به عنوان یک کشور مهم وموثر در محور مقاومت را میتوان با این نگاه اجمالی حدس زد. و البته این تمام ماجرا نیست.برخی تحلیلها از مواضع ضد سوری ترکیه حکایت از تلاش ترکیه برای دستیابی به جایگاه فراتر منطقه ای تلقی میشود و برخی دیگر نیز عملکرد ترکیه را در جهت منافع ملی این کشور قلمداد میکنند. اما آنچه مارا به این نظر نزدیک میکند که ترکیه دقیقا در جهت حفظ منافع صهیونیسم و در مسیر اهداف آنها گام برمیدارد، این است که این کشور در مواضع اخیر خود و در جریان حوادث سوریه پالسهایی را در همراهی با رژیم صهیونیستی برای دستیابی این رژیم به اهداف از پیش طراحی شده اش در رابطه با شکستن خط مقاومت و از میان برداشتن یکی از مهره های اصلی محور مقاومت برداشته و این رژیم را علاوه بر کمک امنیتی و سیاسی از مساعدتها و اقدامات نظامی و پشتیبانی و تسلیحاتی نیز بی بهره نگذاشته است.نظام ترکیه تحت تاثیر نفوذ صهیونیسم در ارکان قدرتش تا بحال تصمیمات و روشهایی را در قبال سوریه اتخاذ کرده که علاوه بر مخالفتهای داخلی مخالفان بسیاری را نیز در دنیای اسلام، منطقه و جهان نیز به همراه داشته و در پی شکست جبهه غرب در موضوع سوریه اخیرا سرویسهای خبری و رسانه ای و امنیتی غرب به فکر چاره اندیشی برای اصلاح چهره رو به اضمحلال ترکیه در منطقه غرب آسیا و جهان اسلام افتاده اند و ناگفته پیداست که ترکیه با این نوع مواضع نه تنها به مقصود خود و اربابانش نرسید، بلکه جایگاه نصف و نیمه ای را هم که داشت، از دست داد.
منبع:خاورمیانه
نویسنده:حسین وفایی
تمام:حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس