خروش دوباره قسام درغزه،نگاهی به مقاومت فلسطین درحملات اخیربه غزه،سقوط نظام مبارک و درگیر شدن...
گروهی مسلح در تاریخ 29 خرداد ماه سال جاری (1391) با انجام عملیات در مرزهای نزدیک به منطقه ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی، یک صهیونیست را کشته و یک تن را زخمی نمودند. پس از این عملیات، رژیم صهیونیستی، آتش بس با گروههای نوار غزه را بر هم زد و حملات هوایی و توپخانهای خود علیه ساکنان این نوار را از سر گرفت. گردانهای قسام(شاخه نظامی جنبش حماس) و سایر شاخههای نظامی گروههای مقاومت نیز در پاسخ به جنایات رژیم اشغالگر، بیش از 150 فروند موشک و خمپاره به سوی سرزمینهای اشغالی پرتاب کردند.
واکنش موشکی حماس به این حملات در شرایطی صورت گرفت که این جنبش از یک سال پیش تاکنون، نسبت به تهاجمات رژیم صهیونیستی هیچ عکس العملی نشان نداده بود و این اقدام حماس، باعث حیرت و تعجب تحلیلگران سیاسی و نظامی شد. پاسخ سریع گردانهای قسام این سوال را به اذهان متبادر ساخت که آیا جنبش حماس در استراتژی نظامی خود، تغییری داده است؟ و آیا راهبرد جدید جنبش حماس با تحولات مصر در ارتباط است؟
در این گزارش، تلاش میکنیم ضمن بررسی جزئیات عملیات مرز ایلات و کنش و واکنشهای صورت گرفته بین گروههای مقاومت(به ویژه حماس) و رژیم صهیونیستی، به سوالات زیر پاسخ دهیم:
- عملیات مرز ایلات چگونه رخ داد ؟
- اهداف رژیم صهیونیستی از حمله اخیر به نوار غزه چه بود؟
- علت بازگشت حماس به عرصه واکنش موشکی چیست ؟
الف) انفجار در ایلات؛ انتقام در غزه
صبح روز دوشنبه 29 خرداد ماه 1391 (18ژوئن2012) در جریان درگیری مسلحانه بین نظامیان رژیم صهیونیستی و گروهی از افراد مسلح در مرز مصر با فلسطین اشغالی، 2 فلسطینی شهید شدند و یک نظامی صهیونیستی نیز به هلاکت رسید.
بر اساس گزارش رادیو رژیم صهیونیستی، انفجار یک بسته مواد منفجره در زمان عبور خودروی وابسته به ارتش این رژیم که در حال احداث دیوار در نزدیکی منطقه«کودش برنیع»(منطقهای در اطراف گذرگاه کرم ابوسالم در جنوب شرقی شهر رفح) بودند، باعث هلاکت یک کارگر صهیونیست به نام «سعید فشافشه»(از اعراب حیفا) و زخمی شدن دو نفر دیگر شد. با حضور نیروهای ارتش در مکان انفجار، درگیریها آغاز شد. بر اساس این گزارش، چند هلیکوپتر ارتش رژیم صهیونیستی نیز برای انجام عملیات پاکسازی منطقه و ارایه خدمات پزشکی در محل، حاضر شدند. ارتش رژیم صهیونیستی پس از درگیری در منطقه، وضعیت فوقالعاده اعلام کرد و با ارسال دو دستگاه تانک و تعدادی خودرو زرهی به این منطقه مرزی و افزایش نیروهای خود در مرز مصر، مفاد قرارداد کمپدیوید را نقض کرد.(1)
مقامات صهیونیستی، پس از این عملیات ضمن متهم کردن گروههای مقاومت در نوار غزه، مدعی شدند که مجریان عملیات مذکور، لباسهای نظامی به تن داشتند و تجهیزات و ظاهر آنها همانند مجریان عملیات آگوست گذشته(شهریور1390) در منطقه ایلات بوده که منجر به هلاکت 8 صهیونیست شد. این مقامات، گردانهای قسام را به دست داشتن در این عملیات متهم نمودند. در مقابل این اتهامات، هیچ یک از گروههای فلسطینی، مسئولیت عملیات را برعهده نگرفتند و منابع محلی فلسطینی نیز اعلام کردند در نوار غزه هیچ مراسم ترحیمی در رابطه با شهدای این عملیات برگزار نشده است.(2)
رژیم صهیونیستی با متهم نمودن مبارزان غزه به اجرای این عملیات، حملات هوایی و توپخانهای خود را از بعد ازظهر دوشنبه آغاز و مناطق مختلف نوار غزه از جمله یک پایگاه گردانهای قسام و مقر آموزش نیروهای امنیت ملی دولت در شهر غزه را بمباران کرد. گردانهای قسام در یک اقدام ناگهانی و بلافاصله پس از حملات جنگندههای رژیم اشغالگر، شهرکهای صهیونیستی و پایگاههای نظامی در سرزمینهای اشغالی را مورد آماج موشکهای خود قرار داد. سایر شاخههای نظامی گروههای مقاومت(به جز جنبش جهاد اسلامی) نیز به موازات گردانهای قسام، اقدام به پرتاب موشک کردند که به گزارش منابع رژیم صهیونیستی، مجموع موشکهای پرتاب شده به بیش از 150 فروند رسید.(3)
در پی پاسخ قدرتمندانه گروههای مقاومت و ایجاد فضای رعب و وحشت در سرزمینهای اشغالی، رژیم صهیونیستی از مقامات مصر درخواست کرد با میانجیگری خود و رایزنی با گروههای فلسطینی، زمینه برقراری آتش بس را فراهم کند. این توافق در ساعت 11 شب سهشنبه(30/3/91) برقرار شد اما رژیم صهیونیستی تنها چند ساعت بعد از این توافق با بهانه قرار دادن عدم التزام گروههای مقاومت به آتش بس، حملات خود به غزه را از سرگرفت. رژیم صهیونیستی پس از 41 حمله هوایی و توپخانهای به نوار غزه که منجر به شهادت 16 فلسطین و مجروحیت 76 تن دیگر شد، نیمه شب شنبه(بامداد یکشنبه)4 تیر ماه، حملات خود را در پی یک توافق شفاهی با ضمانت طرف مصری متوقف کرد.(4) شایان ذکر است در تهاجم خونین رژیم اشغالگر قدس، 4 کودک به شهادت رسیده و 17 کودک و 5 زن نیز مجروح شدند.
عصر سه شنبه، گروهی تحت عنوان «سازمان شورای مجاهدین - حومه بیت المقدس» مسئولیت عملیات را بر عهده گرفت. این سازمان، نوار ویدیوئی مربوط به این عملیات را منتشر کرد که بر این اساس، مجریان عملیات یک تبعه سعودی به نام «عوده هذلی» و یک شهروند مصری به نام «خالد جاد الله» معرفی شدند. در این نوار ویدیوئی آمده است که این دو نفر برای ضربه زدن به اهداف صهیونیستی در مرزهای مصر با فلسطین اشغالی هم قسم شده بودند. در وصیتنامه این دو مجری عملیات مذکور آمده است که «ما در راه مسجد الاقصی و اسرای فلسطینی دست به این عملیات می زنیم».(5)
شاخههای نظامی گروههای مقاومت نیز با پرتاب بیش از 150 فروند موشک به شهرکهای صهیونیستی و پایگاههای نظامی در مناطقی چون اشکول، نقب غربی، شهرکهای کفار میمون، عالومیم، ناحل عوز، کفار عزه، کیبوتس ناحل عوز، پایگاه زکیم، شهرک رعیم، شهر نتیفوت و... دهها سرباز صهیونیست را مجروح و باعث تعطیلی مدارس در سرزمینهای اشغالی اطراف مرزهای نوار غزه شدند. همچنین در پی اعلام وضعیت قرمز در مناطق هدف اصابت موشک های مقاومت، ساکنان این مناطق در پناهگاهها استقرار یافتند. گروههای شرکت کننده در این حملات و حجم موشکهای پرتاب شده به شرح ذیل میباشد:
- گردانهای قسام: 43 فروند موشک گراد، 107 و قسام
- گروهانهای شهید عبدالقادر الحسینی(زیرمحموعه گردانهای الاقصی – شاخه نظامی جنبش فتح): 1فروند موشک سجیل
- گردانهای شهید ابوعلی مصطفی(شاخه نظامی جبهه خلق برای آزادی فلسطین): 63 فروند موشکهای 107، 132، 128 و گراد
- گردانهای ناصر صلاحالدین(شاخه نظامی جنبش مقاومت مردمی): 28 فروند موشکهای 107 و ناصر4
- تیپهای ناصر صلاحالدین(شاخه نظامی کمیتههای مقاومت مردمی): 28 فروند موشکهای 107 و گراد
- گردانهای الانصار(شاخه نظامی جنبش الاحرار):60 فروند موشکهای انصار 1 و 2
- گردانهای المجاهدین(شاخه نظامی جنبش المجاهدین): 20 فروند موشکهای 107 و گراد
ب) اهداف رژیم صهیونیستی از حمله به غزه
رژیم صهیونیستی در طول تاریخ کشتار ملت فلسطین همواره با ادعاهای واهی به دنبال آن بوده است تا خود را در برابر انظار و افکار عمومی، بیگناه جلوه دهد. این بار نیز مقامات رژیم صهیونیستی با متهم نمودن نوار غزه به انجام عملیات در مرزهای مصر به ساکنان مظلوم و تحت محاصره نوار غزه حمله کرده و زنان و کودکان این نوار را به خاک خون کشید. رژیم اشغالگر، این بار در شرایطی به نوار غزه یورش برد که فضای سیاسی فلسطین با قبل کاملاً متفاوت بود. اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی در این حمله بی ارتباط با فضای سیاسی مصر تحت انتخابات ریاستجمهوری و اعلام تشکیل دولت وحدت ملی در فلسطین نبوده است.
1- هشدار به اخوان المسلمین: محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر و نامزد جماعت اخوان المسلمین، اگرچه در سخنرانیهای خود به طور مستقیم به لغو پیمان کمپدیود اشاره نکرده اما بر حمایت از مسئله فلسطین و آزادسازی قدس اذعان داشته است.(6) رژیم صهیونیستی با اشراف به روابط قدیمی و مستحکم اخوان المسلمین مصر و جنبش حماس، این پیام را به آنان ارسال کرد که در صورت هرگونه تحرک و فعالیت در صحرای سینا و مرزهای سرزمینهای اشغالی، ساکنان نوار غزه باید هزینه آن را بپردازند. افزایش نیروهای صهیونیستی در مرزها و نقض پیمان کمپدیوید، مؤید این پیام رژیم اشغالگر است.
2- سنجش توان گروههای مقاومت: از اهداف همیشگی رژیم صهیونیستی در حمله به نوار غزه، ارزیابی توان موشکی گروههای مقاومت است. این بار در شرایطی، درگیری بین طرفین صورت گرفت که مقامات صهیونیستی نسبت به مشارکت شاخههای نظامی فلسطین در جنگ احتمالی ایران و رژیم صهیونیستی نگرانند. موشکهای مقاومت و برد آنها یکی از نگرانیهای اصلی مقامات صهیونیستی در هرگونه حماقت علیه جمهوری اسلامی ایران است. این در شرایطی است که عملکرد سامانه گنبد آهنین و دیگر برنامههای پدافندی ارتش عبری مورد تردید تحلیلگران است.
3- ارزیابی دولت جدید مصر: یکی دیگر از اهداف قابل پیشبینی رژیم صهیونیستی در کشتار اخیر، سنجش موضع دولت جدید اسلامگرای مصر نسبت به قضیه فلسطین و مرزهای مشترک است. رژیم صهیونیستی در شرایطی به نوار غزه حمله نمود که ساکنان این نوار غرق در شادی از پیروزی نامزد اخوان المسلمین در مصر بودند و این موفقیت را به مثابه نقطه عطفی در زندگی خود میدانستند.
4- متشنج کردن فضای آشتی ملی: رژیم صهیونیستی زمانی به نوار غزه حمله نمود که جنبش حماس در این نوار، مشغول ثبت نام رأی دهندگان انتخابات ریاستی، پارلمانی و مجلس ملی فلسطین بود. از طرف دیگر، طبق آخرین توافق فتح و حماس قرار بود ابومازن و مشعل در تاریخ 31 خردادماه، تشکیل دولت وحدت ملی به نخستوزیری ابومازن را رسماً اعلام نمایند. واکنش موشکی حماس در این حملات، نقض آشکار توافقنامه فتح و حماس در تاریخ 3/9/90 در قاهره مبنی بر موافقت حماس با مقاومت مسالمتآمیز بود. علت این رویکرد جدید حماس را میتوان به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در مصر دانست. به هر صورت، این حمله و واکنش حماس قطعاً تأخیری در پیگیری روند آشتی ملی محسوب میشود.
5- استقرار امنیت و ثبات در ایلات: رژیم صهیونیستی در حالی گروههای مقاومت غزه را به دست داشتن در عملیات مرز مصر متهم نمود که یک گروه غیر فلسطینی در مصر، این عملیات را برعهده گرفت. از طرف دیگر، کارشناسان فلسطینی معتقدند حضور نیروهای مرزی دولت مردمی غزه و پلیس مرزی مصر، اجازه ورود عناصر مسلح به سرزمینهای اشغالی را نخواهد داد و انجام این عملیات از سوی عناصر غزه بعید مینماید. در مقابل، رژیم صهیونیستی مدعی است دومینوی عملیاتهای در ایلات و همچنین پرتابهای موشکهای گراد به سوی منطقه ایلات در شهریور ماه90 و اردیبهشت و خرداد ماه91 و همچنین 14 مورد انفجار خطوط لوله انتقال گاز به سرزمینهای اشغالی، نتیجه حمایتهای اخوان المسلمین از عناصر حماس و بادیهنشینان صحرای سینا است. رژیم صهیونیستی به علت جلوگیری از ایجاد تنش با نظام جدید مصر، عکس العمل خود به حملات در ایلات را در نوار غزه اجرایی میکند تا بدین صورت از نفوذ عناصر مبارز در منطقه ایلات جلوگیری نماید. پیشبینی میشود، با ظهور دولت جدید اسلامگرای مصر، امنیت صحرای سینا و منطقه ایلات به اولویت امنیتی اول مقامات صهیونیستی تبدیل شود.
6- انتقال بحران داخلی به نوار غزه: با آغاز دوباره اعتراضات ساکنان سرزمینهای اشغالی به اوضاع بد اقتصادی و وضعیت مسکن، به نظر میرسد رژیم صهیونیستی در پی آن باشد که با ایجاد فضای ملتهب در نوار غزه و بهانه قراردادن موضوعات امنیتی، افکار عمومی سرزمینهای اشغالی را منحرف و بدین وسیله از به راه افتادن راهپیماییهای مردمی و اعتراضی جلوگیری نماید.
7- ارزیابی حماس پس از پیروزی اخوان: ارتش رژیم صهیونیستی و مقامات این رژیم در حملات اخیرخود، پیکان حملات نظامی و اتهامی را بر خلاف یک سال گذشته بر روی جنبش حماس متمرکز کردند. مقامات صهیونیستی پس از برقراری آتش بس ابتدایی(شامگاه سهشنبه) مدعی شدند که جنبش حماس در کنترل شاخههای نظامی غزه نسبت به توقف پرتاب موشکها ناتوان است. از طرف دیگر می توان گفت علت تمرکز رژیم صهیونیستی بر روی جنبش حماس، ارزیابی موضع این جنبش نسبت به پیروزی اخوان المسلمین و پایبندی جنبش به مقاومت مسلحانه پس از تحولات مصر است.
ج) علل ازسرگیری مقاومت مسلحانه از سوی حماس
گردانهای عزالدین القسام پس از حدود یک سال سکوت در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و حملات مستمر به نوار غزه، در یک واکنش سریع، اقدام به پرتاب 43 فروند موشک نمود و در یک حمله موشکی دقیق به پایگاه نظامی زکیم، 5 نظامی صهیونیستی را مجروح کرد.(7) با توجه به پیروزی نامزد اخوان المسلمین در مصر و دست نیافتن به هرگونه موفقیت در آشتی ملی، میتوان تحلیلهایی در مورد این تغییر مثبت حماس در رویکرد مقاومتی خود به دست داد:
1- تغییر معادلات به سود حماس: اولین گزینهای که در مورد از سرگیری مقاومت مسلحانه از سوی حماس به ذهن میرسد، پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان مصر است. پیام حملات حماس این است که دیگر سکوت در برابر جنایات رژیم صهیونیستی جایز نیست و زمانی که قدرت عظیمی چون کشور مصر و اخوان المسلمین در پشتیبانی ملت فلسطین قرار دارد، ترس از دشمن بیمعناست. واکنش موشکی حماس نشان داد که عرصه در آینده بر رژیم صهیونیستی تنگ خواهد شد و در صورت آغاز هرگونه ماجراجویی، گزینه کنترل عرصه نبرد در اختیار این رژیم باقی نخواهد ماند و جنبش حماس حتی بدون حضور دیگر گروههای مقاومت مثل جنبش جهاد اسلامی نیز قادر به تحمیل شروط خود میباشد.
2- تأکید حماس بر گزینه مقاومت: خروج حماس از سوریه، سازش با ابومازن، حضور رهبران در قطر و سکوت موشکی گردانهای قسام در سایه استمرار جنایات رژیم اشغالگر، این نگرانی را در دل هواداران و دوستداران جنبش حماس به وجود آورد که آیا حماس دچار توهم جنبش فتح در مسیر سازش خواهد شد؟ و آیا مبارزان حماس با سقوط در ورطه رفاهزدگی، مقاومت مسلحانه را فراموش کردهاند؟ این امر به همراه کاهش محبوبیت حماس در کرانه باختری و نوار غزه، تردیدها را در مورد رویکرد آینده جنبش افزایش داد.(8) تنها راه حماس برای نشاندادن پایبندی خود به مقاومت، حضور در عرصه مقاومت بود که با اقدام اخیر خود، این امر را محقق ساخت.
3- خروج از سیطره جهاد اسلامی: حضور پررنگ جنبش جهاد اسلامی و سایر گروههای کوچک مقاومتی غزه در حملات موشکی علیه رژیم صهیونیستی، تردیدها را در مورد عدم تسلط دولت مردمی غزه و جنبش حماس بر تحرکات غزه، پررنگ تر کرد. افزایش محبوبیت جنبش جهاد اسلامی در پی پیروزیهای این جنبش در«قیام شکمهای خالی» و آزادی شیخ خضر عدنان و هناء شلبی از بند رژیمهای صهیونیستی، منجر به احساس خطر جنبش حماس در مورد جایگاه آینده خود در بین ملت فلسطین و انتخابات احتمالی شد. تحلیلگران معتقدند جنبش حماس به علت داشتن ملاحظاتی در خصوص حفظ قدرت و آرامش در غزه به دنبال آتشبس دائمی با رژیم صهیونیستی بوده است و به همین علت به اخذ تعهدنامه از شاخههای نظامی و حتی بازداشت آنها به علت پرتاب موشک به سوی سرزمینهای اشغالی اقدام مینموده است. جنبش حماس نیز که در عرصه آشتی ملی و جذب حمایت-های اخوان المسلمین در عرصه قدرت آینده فلسطین، نیازمند اقبال عمومی بود، برای خروج از این بحران، راهی جز واکنش به حملات صهیونیستها ندید.
4- بهانهای برای بازگشت به سوریه: قضاوت پیش از موعد جنبش حماس درباره تحولات سوریه و بازی این جنبش در تیم کشورهایی چون آمریکا، ترکیه، قطر و عربستان سعودی منجر به خروج زودهنگام عناصر اصلی این جنبش از سوریه و استقرار آنها در کشورهایی چون مصر، اردن و قطر شد. این موضع خصمانه حماس و تعارض آن با آرمانهای محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران باعث به وجود آمدن اختلافاتی با حامیان قدیمی جنبش از جمله جمهوری اسلامی ایران شد. گذشت زمان نشان داد که نه نظام سوریه از آرمانها و اصول مقاومتی خود خواهد برگشت و نه توطئههای غربی و دلارهای نفتی عربستان و قطر، موجب سقوط این نظام خواهد شد. از طرف دیگر، جنبش حماس علیرغم تکیه به قدرتهای عربی در منطقه، هیچ پیشرفتی را در مسئله فلسطین و حتی آشتی ملی مشاهده ننمود و به این نتیجه رسید که حامیان مقاومت، صادقترین پشتیبانان مسئله فلسطین خواهند بود. از این رو، زمزمههایی از سوی رهبران جنبش در مورد بازگشت حماس به سوریه به گوش رسید که البته تاکنون اقدامات عملی صورت نگرفته است.(9) بهترین دلیلی که حماس می تواند از آن در روند بازگشت خود به سوریه استفاده نماید تأکید عملی بر گزینه مقاومت خواهد بود چراکه معیار حمایت نظام سوری نیز مقاومت است.
5- پیام حماس به اخوان المسلمین: دستگاه اطلاعاتی مصر در روند آشتی ملی، نقش تعیینکنندهای را در نزدیک نمودن دو جنبش فتح و حماس بر عهده داشته است. پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری را می توان نقطه امیدی برای جنبش حماس در فلسطین دانست. اقدام اخیر حماس در پاسخ کوبنده به رژیم صهیونیستی را میتوان اعلام موضع عملی جنبش به رئیس جمهور مصر تعریف کرد و پیام آن را استواری در مقاومت تا آزادی کامل فلسطین و قدس شریف دانست.
نتیجه گیری
ریشه بازگشت حماس به عرصه مقاومت مسلحانه را باید در ماهیت پیروزی اخوان المسلمین در مصر جستجو نمود. جماعت اخوان المسلمین که پدر معنوی جنبش حماس به شمار میآید با مقاومت در برابر سیاست سازش و کنار گذاشتن روش سیاسی حسنی مبارک دیکتاتور، موفق شد اقبال ملت مصر را در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی به خود جذب نماید.
از طرف دیگر، جنبش حماس پس از یک سال تلاش در روند آشتی ملی، شاهد آن بود که طرف مقابل هنوز دل در طلب مذاکرات سازش با رژیم صهیونیستی دارد و گزینه «آشتی ملی» تنها اهرم فشاری برای پیشبرد مذاکرات سازش است.
گزینه قدرتمند در سیاست کنونی منطقه -چه در سطح مردمی و چه سیاسی- مقاومت است و حماس با درک درست این موضوع در حوادث سوریه و همچنین پایداری جمهوری اسلامی ایران در مسیر پیشرفت هستهای خود، به مسیر مقاومت مسلحانه بازگشت.
رژیم صهیونیستی نیز که در پی شکست احمد شفیق(آخرین نخست وزیر نظام سابق مصر) معادلات خود را نقش بر آب دید در پی آن آمد تا با یک اقدام جدی و دشمنانه، موضع خود را نسبت به پیروزی اسلامگرایان در مصر و موضع امنیت مرزهای خود در سینا روشن سازد.
بازگشت حماس به عرصه دفاع از ساکنان نوار غزه، زنگهای خطر را برای رژیم صهیونیستی به صدا در آورد تا این رژیم بداند که در صورت هرگونه اقدام احمقانه در مورد کشورهایی چون جمهوری اسلامی ایران و سوریه، از آتش موشکهای مقاومت فلسطین و حزبالله لبنان در امان نخواهد بود.
پی نوشتها:
1. http://www.maannews.net/arb/ViewDetails.aspx?ID=496183
2. http://www.center-lcrc.com/index.php?s=7&ss=13&id=5624
3. http://paltoday.ps/ar(23/6/2012)
4. http://alresalah.ps/ar/index.php?act=post&id=54147
5. http://www.amad.ps/arabic/?action=detail&id=90066
6. http://samanews.com/index.php?act=Show&id=129984
7. http://www.qodsna.com/NewsContent-id_49834.aspx
8. http://amad.ps/arabic/index.php?action=detail&id=90339
9. http://amad.ps/arabic/index.php?action=index(22/5/2012)
نویسنده: هادی مشهدی رضا
منبع: موسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی- علمی ندا
تمام:حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس