فلسطین از نگاه مقام معظم رهبری،امروزرژیم صهیونیستی ازهمیشه منفورتروضعیفترومنزویتر،وحامی...
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العضمی خامنه ای (مدظله) در سخنرانیهای متعددی بر اهمیت مسأله فلسطین برای جهان اسلام اشاره نموده و نکات حایز اهمیتی را در این باره مطرح فرمودهاند. مسایلی که در کنار هم، منشوری راهبردی برای تمامی کشورهای جهان اسلام و همهی آزادیخواهان جهان است.
مقاممعظمرهبری آینده فلسطین را در آیات قرآن این گونه تفسیر میفرمایند: «خدایمتعال در سورهی بنیاسراییل خطاب به این قوم میگوید؛ - لتفسدن فی الارض مرتین و لتعلن علواً کبیراً- ... و این قضیه همیشه زندهی تاریخ است ... هر ملتی که فساد کند [و] برمستضعفین طغیان کند، ارزشهای انسانی را نادیده بگیرد، آن ملت محکوم به فناست.»
خبرگزاری قدس (قدسنا) همزمان با آغاز بیست و چهارمین سال زعامت و رهبری ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله) گزیده ای از بیانات راهبری ایشان درباره فلسطین را منتشر می کند :
دفاع از قیام اسلامی فلسطین واجب عینی
تحقیقاً امروز در زندگی مسلمین و درآفاق اسلامی هیچ مساله ای به اهمیت مسئله ی فلسطین نیست. این بزرگترین بلایی است که در دورانهای اخیر بر آحاد مسلمین نازل شده است که دشمنان جهانی اسلام بخشی ازخانه ی مسلمانان را سنگری برای مبارزه با خواسته ها، حرکتها و حمله به صفوف مسلمانان قرارداده اند . دفاع از قیام اسلامی فلسطین واجب عینی و واضح ترین مصادیق جهاد دفاعی است که تمامی فقهای اسلام بر آن تاکید دارند.
هر وجب از خاک فلسطین یک وجب از خانه ی مسلمین است و هر حاکمیتی به جز حاکمیت اسلام و مردم مسلمان فلسطین حکومتی غاصب محسوب می شود. بحث شما ستیز با یهودیان نیست بلکه مسئله بر سر خانه ی غصب شده مسلمین است.
شکر این نعمت الهی آ ن است که مسلمانان در هر نقطه ای ازجهان بصورت وسیع و همه جانبه فلسطینیانی را که به نام اسلام مبارزه می کنند مورد حمایت سیاسی، تبلیغاتی، اخلای و نظامی قراردهند و آن را تکلیف شرعی خود بدانند.
دوستی با کسانی که پشتیبان همه جانبه غاصبین فلسطین محسوب میشوند مغایر دشمنی با رژیم صهیونیستی است لذا تکیه برحامیان این رژیم قطعاً انحراف و یک اشتباه بزرگ است. کسانی که صهیونیست ها و اسرائیل را تغذیه و یا او را به نحوی کمک می کنند و یا با وی مذاکره میکنند درجبهه ی اسرائیل قراردارند. مبارزه برای بازپس گیری سرزمین فلسطین باید معنای حقیقی داشته باشد. مبارزه در نقطه مقابل سازش قراردارد و در مسئله فلسطین مبارزه یک وظیفه و سازش یک خیانت است.
روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان و دست اندرکاران تبلیغات در جهان اسلام باید با احساس تکلیف نسبت به مسئله فلسطین افکار عمومی دنیا را از ظلم بی نظیری که امروز به ملت فلسطین می شود آگاه سازند و برای این منظور باید تمامی ابعاد و شیوه های هنری مورد توجه قرارگیرد.
- بخشی ازبیانات مقام معظم رهبری دردیدار باشرکتکنندگان دراولین کنفرانس اسلامی فلسطین13/09/1369
تحقق وعده الهی
پیروزی حزب الله لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی، موفقیت حماس در فلسطین و پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه های مختلف، موارد برجسته از تحقق وعده الهی است که امید و ایستادگی را در مسلمانان روزافزون کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین تصریح کردند: دنیای اسلام باید در مقابل اهانت رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی، واکنش جدی نشان دهد.
ایشان مسئله مسجدالاقصی را مسئله ای دینی و مشترک میان همه مسلمانان دانستند و با تأکید بر لزوم تحرک مسئولان کشورهای اسلامی افزودند: واکنش دنیای اسلام به این حرکت اهانت آمیز باید به گونه ای باشد که موجب پشیمانی رژیم اشغالگر قدس شود زیرا سکوت در این قضیه به هیچ وجه جایز نیست.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فتنه تغییر جنگ فلسطینی – صهیونیستی به جنگ فلسطینی – فلسطینی و ابراز تأسف از کشته شدن فلسطینی ها از هرگروه در این درگیریها خاطرنشان کردند: همه، اعم از گروههای فلسطینی و کشورهای اسلامی باید تلاش کنند تا دشمن در توطئه خود موفق نشود و آتش جنگ داخلی به سرعت فروکش کند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم وحدت شیعه و سنی و حفظ ایمان و امید به نصرت و وعده الهی، افزودند: پیروزی حزب الله لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی، موفقیت حماس در فلسطین و پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه های مختلف، موارد برجسته از تحقق وعده الهی است که امید و ایستادگی را در مسلمانان روزافزون کرده است.
ایشان با اشاره به توطئه امریکا و اسرائیل برای ایجاد فتنه و اختلاف در دنیای اسلام خاطرنشان کردند: باید با هوشیاری، مجاهدت و ایستادگی در مقابل ارعاب و تطمیع دشمن، توطئه فتنه گران را خنثی کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با ابراز خرسندی از آثار ارزشمند نهضت بیداری اسلامی در جهان افزودند: ایمان واحد عامل اساسی در اتحاد و همبستگی مسلمانان بوده است و ما باید به تکلیف اسلامی خود و آنچه برای بیداری اسلامی لازم باشد عمل کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای روحیه استقامت و نشاط انقلابی را در مردم ایران، به ویژه جوانان، در مقایسه با سالهای قبل، بیشتر و بسیار روزافزون دانستند و تأکید کردند: جهانیان در بیست و دوم بهمن امسال نیز روحیه قوی و نشاط انقلابی بسیار بالای مردم ایران را خواهند دید.
در این دیدار آقای رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با تبریک بیست و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و تجلیل از امام خمینی (ره)، نظام جمهوری اسلامی ایران را پایگاه اصلی ایستادگی در مقابل جبهه کفر دانست و تأکید کرد: مردم فلسطین و گروههای مبارز با وجود همه فشارها و تهدیدها، بر عهد خود با شهدای انتفاضه مبنی بر ادامه مسیر مبارزه، پایدار و مستحکم هستند.
وی ضمن ارائه گزارشی از آخرین اوضاع فلسطین، به نقشه دشمنان اسلام برای ایجاد جنگ مذهبی در کشورهای اسلامی و تلاش آنان برای فتنه جنگ داخلی در فلسطین اشاره کرد و افزود: جهاد اسلامی همه تلاش خود را برای فرونشاندن درگیریهای داخلی در فلسطین به کار گرفته و امید است با توافق طرفهای درگیر، این توطئه هرچه زودتر خنثی شود.
دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با اشاره به شرایط داخلی رژیم صهیونیستی و شکست این رژیم در مقابل حزب الله لبنان، ناتوانی و ضعف اسرائیل را بیش از هر زمان دیگر دانست و خاطرنشان کرد: مردم فلسطین در مقابل توطئه جدید این رژیم برای هتک حرمت مسجدالاقصی ساکت نخواهند نشست و پاسخ این بی حرمتی را خواهند داد.
- دردیدار دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین 18/11/1385
حمایت از فلسطین
امروز ملت مسلمان فلسطین بپا خاسته است و مسلمانان در هر نقطه ای از جهان باید حمایت از متن جهاد فلسطین را هدف خود قراردهند.
ما با کمال قدرت از مسأله فلسطین حمایت می کنیم اما محافظه کاران و عوامل سازشکاری که داعیه حقوق ملت فلسطین را دارند مطرود میدانیم و باید این معادله را به دنیا تفهیم کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین جهان در آستانه چهارمین سالگرد قیام اسلامی فلسطین (انتفاضه) پیش از ظهر امروز در دیدار اعضای کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین با ایشان طی رهنمودهایی خطاب به آنان ازفلسطین اشغالی به عنوان نقطه ای از عالم اسلام نام بردند که مسلمانان با واردآوردن ضربات خود می توانند پایه های استکبار را متزلزل کرده و در فاصله کوتاهی مسأله فلسطین را حل کنند.
مقام معظم رهبری مسأله فلسطین را مهمترین مسأله بین المللی جمهوری اسلامی ایران ازلحاظ وظیفه شرعی و تأثیر بلندمدت و تاریخی آن یادکردند وافزودند: دشمن با استفاده از غفلتها،اختلافات و هواپرستیهای رایج در میان مسلمانان شجره خبیثه ای را کاشته و دستگاه استکبار نیز با اتفاق کامل به حفاظت از آن پرداخته است. اشغال سرزمین اسلامی فلسطین توسط رژیم غاصب صهیونیستی خسارت بزرگی را بر جهان اسلام تحمیل کرده و زخم مهلکی را بر پیکر مسلمانان وارد آورده است وما برای درمان آن تلاش می کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای به اتفاق نظر فرق اسلامی بر وجوب جهاد علیه غاصبین قدس شریف اشاره کردند و با مورد سئوال قراردادن بی تفاوتی حاکم بر دنیای اسلام نسبت به مسأله بسیار مهم فلسطین فرمودند: ادعای بی ثمر بودن مبارزه بهانه ای خلاف و دروغین است. مسلمانان باید خود را به دفاع از فلسطین موظف بدانند. اگر دولتها و قدرتهای اسلامی نسبت به فلسطین احساس وظیفه وتکلیف کنند می توانند در این نقطه از عالم اسلام چنان ضربه ای بر آمریکا واردسازند که پایه های استکبار متزلزل و در فاصله کوتاهی مسأله فلسطین نیز حل شود.
رهبر انقلاب اسلامی آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای سازماندهی نیروها وبکارگیری قدرت حکومتی خود در جهت پایان بخشیدن به اشغال سرزمین اسلامی فلسطین رامورد تأکید قراردادند و افزودند: « دنیای اسلام باید خود را در این مسأله سهیم بداند و نسبت به آن اهتمام ورزد. امروز ملت مسلمان فلسطین بپا خاسته است و مسلمانان در هر نقطه ای از جهان باید حمایت از متن جهاد فلسطین را هدف خود قراردهند و بیتوازنی زننده و فجیع قوا در داخل فلسطین اشغالی را که در یک سوی آن ملتی بی پناه و در سوی دیگر رژیمی غاصب و برخوردار از تمامی تجهیزات سرکوبگری قراردارند ازبین ببرند.
ولی امر مسلمین مردم فلسطین را محور اساسی برای برخورداری از هرگونه حمایتی دانستند و ضمن نفی گروههای سازشکار فلسطین فرمودند: هدف عمده ما قراردادن وسایل مؤثر، در اختیار انقلاب اسلامی فلسطین است پشتیبانی از قیام فلسطین تنها به حمایت اخلاقی، سیاسی و مالی محدود نمی شود بلکه باید فلسطینیان مستقیماً در جهاد علیه رژیم صهیونیستی مورد حمایت قرارگیرند.
ایشاندر بخش دیگری از بیاناتشان توجه اعضای کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین را به مسأله تبلیغات جهانی و استفاده صحیح از وسایل و عناصر مؤثر در این زمینه جلب کردند و خطاب به آنان فرمودند: ما با کمال قدرت از مسأله فلسطین حمایت می کنیم اما محافظه کاران و عوامل سازشکاری که داعیه حقوق ملت فلسطین را دارند مطرود میدانیم و باید این معادله را به دنیا تفهیم کنیم.
برپایه همین گزارش پیش ازبیانات معظم له آقای عطاءالله مهاجرانی معاون حقوقی و پارلمانی رئیٍس جمهور ورئیس کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین گزارش کوتاهی از فعالیتها و برنامه هایاین کمیته را به استحضار مقام معظم رهبری رساند و طی آن تأسیس صندوق جمع آوری کمکهای مالی برای حمایت از قیام اسلامی فلسطین را اعلام داشت که در این رابطه مبلغ یکصد میلیون ریال ازسوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به این صندوق ا ختصاص یافت.
- در دیدار کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین 04/09/1369
فلسطین متعلق به فلسطینیهاست
سرزمین فلسطین قلب جغرافیایی جهان اسلام است و دنیای استکباری قصد دارد تا از آنجا اسلام را بکوبد ملتهای مسلمان را تحت فشار قراردهد و از حرکتهای اسلامی ممانعت کند. رژیم صهیونیستی قائم مقام حضور استکبار و تأمین کننده منافع آمریکا در این نقطه از جهان اسلام است و تبلیغات دروغین و خباثت آمیز آنها قادر به فریب ملتها نخواهد بود.
ما سازمانی را نماینده واقعی مردم فلسطین می دانیم که در راه آرمان فلسطین مبارزه کند. عناصر سازشکاری که نگران منافع شخصی خود هستند و بر سر آرمان فلسطین با دشمن معامله می کنند. از حمایتها و کمکهای مسلمانان محرومند و ملتهای مسلمان باید ارائه انواع کمک به انتفاضه و قیام اسلامی مردم مبارز در داخل فلسطین اشغالی را برای خود یک تکلیف شرعی، الهی و انسانی بدانند.
توطئهى بزرگ این است که در قضیهى فلسطین، حقیقت را واژگونه جلوه دادند. آن کسى که براى مسألهى فلسطین - یعنى براى خانهى خود، براى حق انسانى و حق ملى خود - اقدامى مىکند، در عرف مطبوعات استکبارى دنیا و دستگاه تبلیغاتى وابسته به استکبار و صهیونیسم، تروریست معرفى مىشود! مصیبت بزرگ آن است که این مصایب را، با قبول و تأیید دنیاى متمدن، بر سر یک ملت مىآورند! دنیاى به اصطلاح متمدن، دنیاى به اصطلاح طرفدار حقوق بشر، در طرف آن کسانى ایستاده است که این همه حقوق انسانى و الهى و مشروع یک ملت را ندیده گرفتهاند.
فلسطین متعلق به فلسطینیهاست. اگر مردم سرزمین فلسطین در داخل فلسطین - یعنى در همهى فلسطین، بدون تجزیه - دولتى تشکیل بدهند، صلح خواهد شد. اگر شما راست مىگویید، و اگر توطئهیى علیه ملت فلسطین و ملتهاى اسلامى و علیه اسلام در نظر ندارید، راه حل این است. اما اگر نخواهید این راه حل را عمل کنید، اردوگاه استکبار بداند که با این نشستوبرخاستهایى که ترتیب مىدهند و با این تصمیمگیریها، مسألهى فلسطین حل نخواهد شد؛ مبارزات فلسطین خاموش نخواهد شد، و نباید بشود.
امروز یک عده مسلمان، فداکار، برگزیدگان ملت فلسطین، از پیر و جوان و مرد و زن، در سرزمینهاى مقدس فلسطین دارند مبارزه مىکنند؛ به آنها کمک کنید؛ راه این است. کمک به فلسطین، یعنى کمک به عناصرى که دارند مبارزه مىکنند. کمک به فلسطین، معنایش این نیست که به عناصر سازشکارى که دلشان براى فلسطین نسوخته، بلکه دلشان براى منافع شخصى خودشان سوخته، کمک کنند. آن سازمانى مورد قبول است و نمایندهى واقعى مردم فلسطین است، که در راه آرمان فلسطین مبارزه بکند؛ نه آن سازمانى که برود آرمان فلسطین را به دشمن بفروشد و بر سر آن معامله بکند!
- بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شرکت کنندگان در کنفرانس بینالمللی حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین27/07/1370
دوران بیدارى اسلامى
دوران کنونى، دوران بیدارى اسلامى است؛ و فلسطین در کانون این بیدارى قرار گرفته است. اکنون نزدیک به شصت سال از اشغال فلسطین مىگذرد و ملت مظلوم فلسطین دورانهاى پرمحنتى را با آزمونهاى گوناگون گذرانیدهاند؛ از مقاومتهاى مظلومانه و مأیوسانهى آغاز ماجرا و آوارگى و غربت و مشاهدهى نابودى خانه و کاشانه و قتلعام عزیزان و کسانشان، تا پناه بردن به مجامع بینالمللى و تا روى آوردنِ به معاملههاى بىفرجام سیاسى و قمار سراسرباختِ مبارزهى با اشغالگر و واسطه کردن قدرتهایى که خود مجرم اصلى در بروز و تداوم این محنت بودهاند. محصول این تجارب تاریخى، نسل نو و بالندهى آن ملت رشید و شجاع را به قلهى بیدارى و آزادگى رسانید و آتشفشان انتفاضه را پدید آورد.
در جهادِ فلسطین و در جهادِ دنیاى اسلام، شرط اصلى موفقیت، پاى فشردنِ بر اصول است. دشمن همواره ربودن اصول را هدف مىگیرد و با خدعه و وعده و تهدید، بر چشم پوشیدن از آن اصرار مىورزد. با حذف یا کمرنگ شدن اصول، دنیاى اسلام شاخصهاى راهنما را گُم مىکند و محکومِ قواعدى مىشود که دشمن آن را تعیین کرده است و نتیجه معلوم است. غالباً بعضى در میان خودِ ملتهاى ما و از خودِ ما، به پیروى از دشمن، ما را به رها کردن اصولمان توصیه مىکنند و آن را تاکتیک و تدبیر مىنامند! انگیزهى آنان هر چه باشد - غفلت یا طمع و خیانت - آنان مصداق این کلام خداوندند: «فترى الذین فى قلوبهم مرض یسارعون فیهم یقولون نخشى ان تصیبنا دائرة فعسىاللَّه ان یأتى بالفتح او امر من عنده فیصبحوا على ما اسرّوا فى انفسهم نادمین». آنان از کمک به دشمن هیچ سودى نمىبرند. امریکا و غرب، بارها نشان دادهاند که حتى به تسلیمشدگان هم رحم نمىکنند و چون تاریخ مصرف همکارى کنندگان به پایان برسد، بهآسانى آنان را به دور مىافکنند. برخى دیگر، قدرت دشمن را به رخ مىکشند و حقطلبان را از اصطکاک با آن بیم مىدهند. در این سخن، مغالطهى خطرناکى نهفته است. اولاً، دشمنى که انسان خردمند از اصطکاکِ با او پرهیز مىکند، دشمنى است که هویت او و منافع حیاتى او و اصل وجود او را هدف گرفته است؛ مقاومت در برابر چنین دشمنى، حُکم قاطع خرد انسانى است؛ زیرا بدیهى است که خسارت قطعىِ ناشى از تسلیم در برابر آن، همان خسارت احتمالى ناشى از مقابله با اوست؛ به اضافهى ذلت و تحقیر.
به ملت شجاع و مقاوم فلسطین عرض مىکنم:
شما با جهاد و صبر و مقاومت درخشان خود دنیاى اسلام را سرافراز کردید و ملتى نمونه شدید؛ بار سنگین این محنت بزرگ پشت شما را خم نکرد و خون مطهر شهیدانتان عزم و استقامتتان را ریشهدارتر ساخت؛ دشمن شما با سفّاکى و بىرحمى خود، با کشتار و تخریب و آدمربایى و وحشیگرى خود، نتوانست شما را عقب براند و امروز شما از همیشه قوىترید. خون شهداى بزرگى چون «شیخ احمد یاسین» و «فتحى شقاقى» و «رنتیسى» و جوانان شهادتطلب و دیگرِ شهداى مظلوم شما، تاکنون بر شمشیر دشمن پیروز شده و از این پس به حول و قوهى الهى بیشتر پیروز خواهد شد. ما در جمهورى اسلامى ایران و یقیناً انبوه مسلمانان و آزادیخواهان در سراسر جهان در غم و محنت شما خود را شریک مىدانیم. شهیدان شما، شهیدان ما؛ رنج و اندوه شما، رنج و اندوه ما؛ و پیروزى شما، پیروزى ماست.
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در سومین کنفرانس بینالمللى قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین 25/01/1385
همهی مجاهدان فلسطین و مؤمنان دنیای اسلام موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بیدفاع غزهاند
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درباره مصیبت هولناک قتل عام مردم مظلوم غزه به دست صهیونیستهای جنایتکار، ضمن محکوم کردن شدید همدستی ننگین دولت جنایتکار بوش با صهیونیستها، سکوت و بی اعتنایی سازمانهای جهانی و برخی دولتهای عربی را زمینه ساز این جنایات خواندند و با اعلام روز دوشنبه (فردا) به عنوان عزای عمومی همه مجاهدان فلسطینی، ملتهای مسلمان و آزادیخواه، علما، روشنفکران و رسانه های جهان اسلام را به ادای مسئولیت بسیار سنگین خود در مقابله با جنایات صهیونیزم خونخوار فراخواندند.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
جنایت هولناک رژیم صهیونیستی در غزه و قتلعام صدها مرد و زن و کودک مظلوم، بار دیگر چهرهی خونخوار گرگهای صهیونیست را از پشت پردهی تزویرِ سالهای اخیر بیرون آورد و خطر حضور این کافر حربی را در قلب سرزمینهای اُمت اسلام، به غافلان و مسامحهکاران گوشزد کرد. مصیبت این حادثهی هولناک برای هر مسلمان بلکه برای هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطهی جهان بسی گران و کوبنده است، ولی مصیبت بزرگتر سکوت تشویقآمیز برخی دولتهای عربی و مدّعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر که دولتهای مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت میکردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعهآفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟
سران این کشورها چه جوابی در برابر رسولالله صلیاللهعلیهوآله خواهند داشت؟ چه جوابی به ملتهای خود که یقیناً عزادار این فاجعهاند خواهند داد؟ به یقین امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصرهی طولانی غذائی و داروئی لبالب از خون است.
دولت جنایتکار بوش در واپسین روزهای حکمرانی ننگین خود با همدستی در این جنایت بزرگ، رژیم آمریکا را بیش از پیش روسیاه کرد و پروندهی جرائم خود را به عنوان جنایتکار جنگی قطورتر ساخت. دولتهای اروپائی با بیتفاوتی و شاید همراهی خود در این فاجعهی بزرگ، یکبار دیگر دروغ بودن ادعاهای طرفداری از حقوق بشر را ثابت کردند و شرکت خود در جبههی ضدیت با اسلام و مسلمین را نشان دادند. اکنون سئوال من از علماء و روحانیون جهان عرب و رؤسای ازهر مصر این است که آیا هنگام آن نرسیده است که برای اسلام و مسلمین احساس خطر کنید؟ آیا هنگام آن نرسیده است که به واجب نهی از منکر و کلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل کنید؟
آیا عرصهی دیگری عریانتر از آنچه در غزه و فلسطین در جریان است در همدستی کُفار حربی با منافقان امّت برای سرکوب مسلمانان لازم است، تا شما احساس تکلیف کنید؟
سئوال من از رسانهها و روشنفکران جهان اسلام و بویژه جهان عرب آن است که تا چه هنگام به مسئولیت رسانهئی و روشنفکری خود بیتفاوت خواهید ماند؟ آیا سازمانهای حقوق بشرِ رسوای غرب و شورای باصطلاح امنیت سازمان ملل بیش از این هم ممکن است رسوا شوند؟
همهی مجاهدان فلسطین و همهی مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بیدفاع غزهاند و هر کس در این دفاع مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسولالله صلیاللهعلیهوآله محشور شود.
سازمان کنفرانس اسلامی باید در این شرائط حساس به وظیفهی تاریخی خود عمل کند و جبههی یکپارچهئی به دور از ملاحظهکاری و انفعال، در برابر رژیم صهیونیستی تشکیل دهد. باید رژیم صهیونیستی به وسیلهی دولتهای مسلمان مجازات شود. سران آن رژیم غاصب باید به جرم این جنایت و نیز محاصرهی طولانی مدّت، شخصاً محاکمه و مجازات شوند.
ملّتهای مسلمان میتوانند با عزّم راسخ خود این مطالبات را تحقّق بخشند و وظیفهی سیاستمداران و علما و روشنفکران در این بُرهه بسی سنگینتر از دیگران است.
اینجانب به مناسبت فاجعهی غزه روز دوشنبه را عزای عمومی اعلام میکنم و مسئولان کشور را به ادای وظائف خود در این حادثهی غمانگیز فرا میخوانم.
وَ سَیعلَمُ الذین ظَلَموا اَیّ مُنقلبٍ یَنقلبون.
سیّدعلی خامنهای
8/دی/1387
29/ ذیالحجةالحرام/1429
- پیام رهبر معظم انقلاب درباره مصیبت هولناک قتل عام مردم مظلوم غزه 08/01/1387
جهاد شما آمریکا و رژیم صهیونیست و حامیان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامی را رسوا کرده است
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به آقای اسماعیل هنیّه نخست وزیر دولت قانونی حماس، با اشاره به شکست و خفت ارتش مجهّز رژیم صهیونیستی در مقابل "صبر و شجاعت و فداکاری" مجاهدان دلیر و مردم مظلوم غزه تأکید کردند: ایمان و ایستادگی شرافتمندانه شما و آحاد مردم غزه در برابر یکی از فجیع ترین جنایات جنگی تاریخ، "آمریکا، حامیان رژیم صهیونیستی و خیانتکاران و منافقان امت اسلامی" را رسوا کرده است و ضمن به اهتزاز درآوردن پرچم عزت امت اسلامی دشمن ضد بشر را هر روز دچار ذلت بیشتری خواهد کرد. متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیّه
سلام علیکم بما صبرتم
صبر بیست روزهی شما و مجاهدان دلیر و از جان گذشته و آحاد مردم غزه در برابر یکی از فجیع ترین جنایات جنگی جهان و تاریخ، پرچم عزت را بر سر امت اسلام به اهتزاز در آورده است. شما ثابت کردید که دل سرشار از ایمان به خدا و قیامت و روح منیع و عزیز مسلمانی که ذلت و تسلیم دربارهی ظلم و زور را بر نمی تابد، آنچنان قدرتی می آفریند که حکومتهای جبّار و مستکبر و ارتشهای مجهّز در برابر آن ناتوان و ذلیل اند.
ارتشی که قدرت فداکاری و شهادت طلبی شما آن را بیست روز است پای در گل در پشت دروازه های غزه به خفت افکنده همان است که ظرف شش روز بخشهای عظیمی از سه کشور عربی را زیر سیطرهی خود در آورد. به ایمان و توکل خود، به حسن ظنّ خود به وعدهی الهی، به صبر و شجاعت و فداکاری خود ببالید که امروز همهی مسلمانان به آن میبالند. جهاد شما تا امروز آمریکا و رژیم صهیونیست و حامیان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامی را رسوا کرده است.
امروز نه فقط ملّتهای مسلمان، که بسیاری از ملتهای اروپا و آمریکا حقانیت شما را از بن دندان پذیرفته اند. شما همین امروز هم پیروزید و با ادامهی این ایستادگی شرافتمندانه دشمن زبون و ضد بشر را باز هم بیشتر به ذلت و شکست خواهید کشاند. انشاءالله
بدانید که "ما وَدَّعَک رَبُّک و ما قَلی" و بدانید که "و لَسَوفَ یُعطِیک رَبُّکَ فَتَرضَی" انشاءالله با اینحال حوادث خونین و فاجعه بار غیر نظامیان فلسطینی بخصوص کودکان مظلوم و معصوم، دلهای ما را غرق خون کرده است. حوادث ناشی از جنایتهای غاصبان فلسطین که هر روز چندین بار از همهی کانالهای تلویزیونی ما پخش می شود ملت ما را ماتمزده و عزادار ساخته است. اَعظَمَ الله لَکُم الجَزاء وَ عَجَّل لَکُم النَّصر، بدانید که وعدهی خدا راست است که فرمود: " وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیز" و فرمود: "وَ مَن جاهَد فَانّما یُجاهِدُ لِنَفسه ..."
خیانتکاران عرب هم بدانند که سرنوشت آنان بهتر از یهودیان جنگ احزاب نخواهد بود که خداوند فرمود: "و اَنزَلَ الَّذین ظَاهَرُوهُم مِن اَهلِ الکِتَاب وَ مِن صَیَاصِیِهم ..." ملتها با مردم و مجاهدان غزه اند. هر دولتی که بر خلاف این عمل کند فاصلهی خود و ملّتش را عمیق تر میکند و سرنوشت چنین دولتهایی معلوم است. آنها نیز اگر به فکر زندگی و آبروی خودند باید سخن امیرالمؤمنین علیه السلام را به یاد آورند که فرمود: "المَوتُ فی حَیاتِکُم مَقهورین وَ الحَیاةُ فی مَوتِکم قاهِرین" به شما و مبارزان غزه و همهی مردم مظلوم و مقاوم شما درود می فرستم و در کنار همهی تلاشهایی که دولت جمهوری اسلامی ایران در حمایت از شما وظیفهی خود دانسته است، شب و روز هم شما را دعا میکنم و صبر و نصرت را برای شما از خداوند عزیز قدیر مسألت می کنم.
و السلام علیکم و علی عباد الله الصالحین و رحمة الله و برکاته
سید علی حسینی خامنه ای
- پیام رهبر معظم انقلاب به آقای اسماعیل هنیّه نخست وزیر دولت قانونی حماس 27/10/1387
حقاً، انصافاً، مردم فلسطین، مردم غزه در تاریخ، نام خودشان را به عنوان مقاومترین ملتها ماندگار کردند.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
خوشامد عرض میکنم به همهى شما مهمانان عزیز، برادران و خواهر محترممان. و از خداوند متعال متضرعانه مسئلت میکنم که ما و شما را موفق بدارد بر ادامهى این راه و ادامهى این کار بسیار بزرگ. از برادران عزیزى که این گردهمائى را در تهران به راه انداختند هم تشکر میکنیم و امیدواریم انشاءاللَّه این اجتماع شما دوستان، گامى به جلو باشد. اولاً لازم میدانم که از ملت فلسطین و مردم غزه یک تشکر و تقدیر شایستهاى بکنم. آنچه که ذکر کردید از پیشرفتهاى مقاومت و استحکام مواضع فلسطین در این سالهاى اخیر، ممکن نمیشد اگر این ایستادگى عظیم ملت فلسطین نبود. حقاً، انصافاً، مردم فلسطین، مردم غزه در تاریخ، نام خودشان را به عنوان مقاومترین ملتها ماندگار کردند. آنچه که بر مردم فلسطین گذشته است، در طول این چند سال اخیرى که انتفاضهها شروع شده و مقاومت واقعى شکل گرفته، یک پدیدهى عجیبى است. این، جز هدایت الهى و دستگیرى الهى چیز دیگرى نیست. انسان مىبیند در غزه این همه مصیبت، این همه تلخى، این همه فشار؛ چه در طولِ آن بیست و دو روزى که جنگ بود، چه بعد از آن تا امروز - که مصائب پشت سر هم بر مردم وارد میشود - اما این مردم مثل کوه ایستادهاند. این خیلى واقعیت عظیمى است؛ این را نمیشود ندیده گرفت. من عرضم این است که این استقامت را، این روحیه را باید در مردم هر چه میتوانید پایدار کنید. شما گفتید و درست هم گفتید: تنها راه حل مسئلهى فلسطین، مقاومت است و مبارزه است. این، درست است؛ لکن این مقاومت و مبارزه، متوقف است بر حفظ روحیهى این مردم، حفظ امید این مردم، نگه داشتن مردم در صحنه. این، به نظر من بزرگترین کارى است که مجموعههاى فلسطینى و سازمانهاى فلسطینى، مبارزان فلسطینى باید انجام بدهند. این فشارهائى که امروز از هر دو طرف، چه از طرف دشمن صهیونیست، چه از آن طرف، بر غزه وارد میشود، به قصد این است که مردم را از مقاومت روگردان کنند. فشارهائى که در ساحل غربى بر مردم وارد میشود؛ چه در شهرکسازىها، چه در مسئلهى قدس - که ایشان بیان کردند - چه آن سختگیرىهاى عجیب، چه در دیوار حائل و امثال اینها، براى این است که مردم را از مقاومت روگردان کنند و به سمت گزینهى تسلیم، سوق بدهند. نباید بگذاریم؛ نباید بگذارید که این اتفاق بیفتد. مردم فلسطین را، مردم غزه را، این ملت مقاوم و پولادین را باید امیدوار نگه دارید و بدانند که این حرکت عظیم آنها به نتیجه خواهد رسید. این، یک نکته است که به نظر من خیلى مهم است. نکتهى دیگر این است که ما آنچه که در قضیهى فلسطین از پیشرفت مشاهده میکنیم - که این پیشرفت قابل انکار نیست - اقتدار روزافزون جبههى مقاومت در مقابل جبههى استکبار و کفر است که امر مشهود و واضحى است. آنچه در این زمینه ملاحظه میشود، ناشى از ایمان به خدا و توکل به خدا و وارد کردن عنصر معنویت در مبارزه است. اگر یک مبارزه با عنصر ایمان همراه نباشد، آسیبپذیر میشود. آن وقتى مبارزه موفق خواهد شد که در او ایمان به خدا و توکل به خدا وجود داشته باشد. روحیهى دین را و ایمان حقیقى به وعدهى الهى و توکل به خداى متعال را باید در مردم تقویت کنید؛ حسنظن به خداى متعال و به وعدهى الهى را باید در مردم تقویت کنید. خود ما هم بایستى به خداى متعال حسنظن داشته باشیم. خداى متعال اصدق القائلین است؛ او به ما میگوید: «لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛(1) او به ما میفرماید که: «من کان للَّه کان اللَّه له»؛ او میگوید که: از دشمن نهراسید، «ان کید الشّیطان کان ضعیفا».(2) او به ما این را تلقین میکند؛ بیان میکند. خداوند متعال صادق است. ما اگر به وظیفهى خودمان در این راه عمل بکنیم، براى خدا حرکت کنیم، براى خدا مبارزه کنیم، هدف را رضاى خدا قرار بدهیم، بدون شک پیروزى نصیب خواهد شد. من به شما عرض کنم: پیروزى ملت فلسطین در بازگرداندن حق خود، دشوارتر نیست از پیروزىاى که ملت ایران در ایجاد جمهورى اسلامى در ایران داشت. آن روز - روزى که طاغوت بر این کشور حکومت میکرد - اگر کسى نگاه میکرد به صحنهى عالم و به صحنهى منطقه، جزو محالات قطعى بود که رژیم طاغوت در اینجا تغییر پیدا کند، آن هم اینکه تبدیل بشود به یک نظام اسلامى. این، جزو محالات به نظر مىآمد و به حسب موازین طبیعى، به حسب موازین عادى، چنین چیزى ممکن نبود؛ مقدور نبود. قدرت بىکلام آمریکا در این منطقه و حمایت بى قید و شرطش از رژیم شاه، نداشتن هیچ گونه امکانى براى مبارزین در اینجا - یعنى امکانات ما آن روز در حال مبارزه، بسیار کمتر بود از امکاناتى که امروز مردم شما در غزه دارند یا در ساحل غربى دارند - در عین حال این اتفاق افتاد، این محال ممکن شد و واقع شد؛ به برکت تداوم مبارزه، به برکت توکل به خدا، به برکت رهبرى عازم و جازم و قاطع امام بزرگوارمان. من میگویم این اتفاق در مورد فلسطین ممکن است پیش بیاید. بعضى نگاه میکنند به صحنه، قدرت آمریکا را نگاه میکنند، پشتیبانى غرب را از صهیونیستها نگاه میکنند، قدرت شبکههاى مالى صهیونیستها را در آمریکا و در سایر نقاط عالم مىبینند، قدرت تبلیغاتىشان را مىبینند، به نظرشان مىآید که برگرداندن فلسطین به فلسطینىها یک امر ناممکنى است. من میگویم نه، این امر ناممکن، ممکن خواهد شد؛ به شرط ایستادگى و استقامت. خداى متعال میفرماید که: «فلذلک فادع و استقم کما امرت».(3) استقامت لازم است، ایستادگى لازم است، ادامه دادن راه لازم است. این ادامه دادن راه، یکى از مقدماتش همین گردهمائىهاى شماست، هماهنگىهاى شماست، تبلیغات جهانى شماست؛ همین حرفهائى که آقایان زدید و همه درست است. این پیشنهادها همه لازم است و همه درست است؛ اینها لازم است. افکار عمومى دنیا را اینها مسموم کردند. امروز آمریکا و غرب در قضیهى فلسطین و در بسیارى از قضایاى دیگر صریحاً دارند دروغ میگویند؛ صریحاً دروغ میگویند. فاجعهى عظیمى مثل فاجعهى غزه را در جنگ 22 روزه وارونه وانمود میکنند. باید به این توجه کنیم. این را میخواهم یادآورى کنم. امروز غزه و فلسطین عرصهى رسوائى غرب است. غرب با ادعاى حقوق بشر بزرگترین و فجیعترین نقض حقوق بشر را در غزه ندیده گرفته. تا روزهاى متمادى غربىها در سال گذشته یک کلمه حرف به نفع مردم غزه و در دفاع از آنها نزدند. روزهاى متمادى پشت سر هم میگذشت، ما هى گوشمان بود ببینیم آیا از اروپا - از آمریکا که هیچ - از سازمانهاى حقوق بشر، از سازمانهاى به اصطلاح مدافع آزادى، یک کلمه حرف به نفع مردم غزه صادر میشود؟ نمیشد. بعد از آنى که سر و صداى مردم بلند شد، مردم در کشورهاى مختلف سر و صدا کردند، راهپیمائى کردند، تظاهرات کردند، حرف زدند، رسوائى بالا گرفت، شروع کردند به حرف زدن؛ فقط حرف! غرب هیچ گونه حمایتى از مردم غزه نکرد؛ در مقابل یک چنین فاجعهى عظیمى که جلوى چشم همه داشت اتفاق مىافتاد. تا امروز هم باز غرب در همان مواضع است. سازمان ملل خودش را رسوا کرد. آمریکا رسوا بود و رسواتر شد. با اینکه این گزارش گلدستون در آمده است و همه از او مطلع شدند. امروز بایستى سران جانى و مجرم رژیم صهیونیستى بیایند پاى محاکمه و باید مجازات بشوند؛ ولى هیچ خبرى نیست، هیچ اقدامى انجام نمیگیرد؛ بلکه حمایتها از دولت غاصب و دولت جعلى صهیونیستى باز هم بیشتر میشود! اینها غرب را رسوا کرد. آمریکا با این دولت جدید و رئیس جمهور جدید، ادعا کرد میخواهد تغییر به وجود بیاید. شعار تغییر براى این بود که بىآبروئى و بدنامى آمریکا در این منطقهى اسلامى، یک مقدارى بلکه ترمیم بشود؛ اما نتوانستند ترمیم کنند و بدانند که تا آخر نخواهند توانست ترمیم کنند؛ چون دروغ میگویند؛ چون صریحاً به مردم دارند دروغ میگویند. آنها در خیلى از قضایا دروغ میگویند. حالا ما که در جمهورى اسلامى هستیم، دائماً داریم دروغهاى اینها را مىبینیم و میشنویم. واژگونه کردن حقایق و وارونه نشان دادن واقعیات، سى سال است که جلوى چشم ماست و ما به این عادت کردیم؛ لکن دنیا قضاوت خواهد کرد، تاریخ قضاوت خواهد کرد. امروز تمدن غرب - من به شما عرض بکنم - در مقابل قضیهى فلسطین به چالش کشیده شده. امروز دعوى لیبرال دمکراسى غرب زیر سؤال رفته. یعنى شما در فلسطین به خاطر مقاومتتان، یک ادعاى چند صد سالهى غرب را، که به وسیله او به دنیا تحکم میکرد، به زیر کشیدید و این ادعا را باطل کردید. مقاومت این قدر مهم است و عظیم است؛ این مقاومتى که شما دارید انجام میدهید. مسئلهى غزه مسئلهى یک تکه سرزمین نیست؛ مسئلهى فلسطین فقط مسئلهى جغرافیا نیست؛ مسئلهى بشریت است؛ مسئلهى انسانیت است. امروز مسئلهى فلسطین شاخص میان پایبندى به اصول انسانى و ضدیت با اصول انسانى است. مسئله این قدر اهمیت دارد. آمریکا هم از این معامله زیان خواهد دید بلاشک. این چیزهاى تاریخى، ده سال و بیست سال و سى سال در تحولات تاریخى مثل یک لحظه است؛ بهزودى خواهد گذشت. قطعاً تاریخ آمریکا و آیندهى آمریکا مغلوب این حرکتى خواهد شد که در این پنجاه شصت سال اخیر آمریکائىها در رابطهى با مسئلهى فلسطین انجام دادند. مسئلهى فلسطین مایهى بدنامى آمریکا در طول قرنهاى متمادى در آینده خواهد بود. فلسطین آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبههاى نداشته باشید. فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطینى تشکیل خواهد شد؛ در اینها هیچ تردیدى نیست؛ اما بدنامى آمریکا و بدنامى غرب برطرف نخواهد شد. اینها همچنان بدنام خواهند بود. شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانهى جدید شکل خواهد گرفت. این خاورمیانه، خاورمیانهى اسلام خواهد بود؛ کما اینکه مسئلهى فلسطین یک مسئلهى اسلامى است. همهى ملتها در مقابل فلسطین مسئولند. همهى دولتها در مقابل فلسطین مسئول هستند؛ چه دولتهاى مسلمان، چه دولتهاى غیر مسلمان. هر دولتى که ادعاى طرفدارى از انسانیت را دارد، مسئول است؛ منتها وظیفهى مسلمانها وظیفهى سنگینترى است. دولتهاى اسلامى موظفند و باید به این وظیفه عمل بکنند و هر دولتى که به وظیفهى خود در قضیهى فلسطین عمل نکند، لطمهى آن را خواهد دید؛ چون ملتها بیدار شدند و از دولتها مطالبه میکنند و دولتها مجبورند نسبت به این قضیه تن بدهند و تسلیم بشوند. ما در جمهورى اسلامى مسئلهى فلسطین برایمان یک مسئلهى تاکتیکى نیست، یک استراتژى سیاسى هم نیست، مسئلهى عقیده است، مسئلهى دل است، مسئلهى ایمان است. لذاست که بین ما و بین مردممان در این زمینه هیچ گونه فاصلهاى وجود ندارد؛ همان قدر که ما براى مسئلهى فلسطین اهتمام قائلیم، مردم ما هم - آنهائى که میدانند مسئلهى فلسطین چیست که اکثریت عظیم ملت ما، بلکه قاطبهى ملت ما هستند - همان انگیزه را دارند. و شما مشاهده میکنید در روز قدس و در جمعهى آخر ماه رمضانِ هر سال، که امام آن را به عنوان روز قدس معین کردند، مردم مىآیند در شهرهاى بزرگ، در شهرهاى کوچک، حتّى در روستاها، مثل راهپیمائى 22 بهمن - 22 بهمن یادآور و سالگرد پیروزى انقلاب ماست که یک مسئلهى مربوط به خود ملت و داخل کشور است - همان احساسات را به خرج میدهند؛ همان حضورى را نشان میدهند که در روز 22 بهمن نشان میدهند. در روز قدس هم مردم در همهى شهرهاى کشور، در همهى شهرهاى بزرگ و کوچک و روستاها، مىآیند در خیابانها؛ هوا گرم باشد، هوا سرد باشد؛ و حضور خودشان و انگیزهى خودشان را نشان میدهند. بدانید اگر ما - ما که مسئولین کشور هستیم - جلو مردم را نمیگرفتیم، بسیارى از جوانهاى ما راه مىافتادند براى اینکه با جسم خودشان و با تن خودشان هم در عرصهى فلسطین حضور داشته باشند. در قضیهى غزه جوانهاى ما به فرودگاه رفتند، هر کار هم میکردند، نمىآمدند؛ با پیغام من برگشتند. اگر من پیغام نمیدادم، از فرودگاه برنمیگشتند. میگفتند ما را ببرید که ما برویم غزه؛ خیال میکردند که میتوانند خودشان را به غزه برسانند. این، انگیزهى جوانهاى ماست. مسئلهى غزه و مسئلهى فلسطین، مسئلهى ماست؛ مسئلهى اسلامى ماست؛ مسئلهى همهى مسلمین است و وظیفهى ماست. آنچه که انجام هم میدهیم، وظیفهى ماست؛ بر کسى هم منت نداریم؛ وظائفمان را انجام دادیم. از خداى متعال هم میخواهیم که کمک کند، بتوانیم وظائف را انجام بدهیم؛ لکن شما دوستانى که اینجا حضور دارید، روى همین حرفهائى که این آقایان زدند: اینى که اصل، مبارزه است؛ اینکه هیچ راه حلى جزو مقاومت در قضیهى فلسطین وجود ندارد، روى این حرفها ایستادگى کنید. این حرفها را صریحاً بزنید؛ نگذارید مجاملات سیاسى و جوسازىهاى سیاسى بر این منطق غلبه پیدا کند. هر کسى از فلسطینىها که از راه مقاومت پایش را کنار گذاشت، ضرر کرد. اسرائیل در خواست صلح صادق نیست؛ اگرچه اگر صادق هم بود، غلط میکرد و او در اینجا حق ندارد؛ اما صادق هم نیست. آن کسانى که در راه مذاکره وارد شدند، مجبور شدند تحمیلات دشمن را قبول کنند. اگر یک لحظه پایشان را از مسیر تحمیلات دشمن دور گذاشتند، یا حذف شدند یا تحقیر شدند؛ که شما نمونههاى هر دواش را ملاحظه کردید و دیدید. بعضىها را حذف کردند، بعضىها را هم تحقیر و تدرىء(4) کردند. راه قدس، راه فلسطین، راه نجات مسئلهى فلسطین و حل مسئلهى فلسطین، جز راه مبارزه نیست، که آقایان این را گفتند و من خوشحالم از اینکه مىبینم این مسئله در جمع شماها مورد اتفاق است و همه آن را قبول دارید. آن کسى که این راه را قبول ندارد، چه دانسته و چه ندانسته، دارد به مسئلهى فلسطین ضربه میزند. اگر دانسته باشد، اسمش خیانت است؛ اگر ندانسته باشد، اسمش جهل و غفلت است؛ علىاىّحال ضربه است به مسئلهى فلسطین؛ ضربه میزنند به مسئلهى فلسطین. فلسطین هیچ راهى جز مقاومت ندارد؛ این را باید بگویند، باید بخواهند؛ دولتهاى اسلامى هم باید همین را تکرار کنند. البته بسیارى از دولتهاى عرب، در قضیهى غزه و قبل از او در قضایاى دیگر، امتحان بسیار بدى دادند؛ بسیار امتحان بدى دادند. هر وقت صحبت مسئلهى فلسطین شد، هى گفتند مسئلهى فلسطین مسئلهى عربى است! آن وقتى که وقت عمل آمد، مسئلهى فلسطین بکلى از همهى معادلاتشان حذف شد و به جاى اینکه به فلسطین کمک کنند، به فلسطینى کمک کنند، به برادر عرب خودشان کمک کنند - اگر به اسلام هم عقیده ندارند، اقلاً به عربیت خودشان پابند باشند - همه از میدان عقب کشیدند! بسیار امتحان بدى دادند. اینها هم در تاریخ خواهد ماند. و این سزاها و جزاها مربوط به آخرت فقط نیست، در دنیا هم اینجور است. همچنانى که نصرت خداوند نسبت به شماها که دارید مبارزه میکنید، مال آنجا نیست. در همین آیهاى که خواندند - که آقاى خالد مشعل هم تکرار کردند - ملائکه میگویند: «نحن اولیاؤکم فى الحیاة الدّنیا و فى الاخرة».(5) بنابراین فقط براى آخرت نیست، در دنیا هم ملائکة اللَّه، فرشتگان الهى و قواى معنوى الهى کمک میکنند آن کسانى که: «قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا».(6) اینها کمک میکنند. حالا این کمک آنها را ما در دنیا به چشم داریم مىبینیم؛ به چشم خودمان داریم مشاهده میکنیم و مىبینیم. ملائکة اللَّه به ما هم در دفاع هشت سالهمان کمک کردند؛ ما این کمک را به چشم خودمان دیدیم. حالا یک آدم غرق در مادیات باور نمیکند، خب نکند؛ ما این کمک را دیدیم. امروز هم ملائکة اللَّه دارند به ما کمک میکنند؛ امروز هم به کمک الهى است که ما ایستادیم. ما نیروى نظامىمان با آمریکا قابل مقایسه نیست؛ نیروى اقتصادىمان، امکانات مالىمان، امکانات تبلیغاتىمان، گسترهى فعالیت سیاسىمان با آمریکا قابل مقایسه نیست؛ اما در عین حال ما قوىتر از امریکائیم. با اینکه او پولدارتر است، او مسلحتر است، او امکانات تبلیغاتىاش بیشتر است، او امکانات مالى و سیاسىاش بیشتر است؛ اما در عین حال او ضعیفتر است و ما قویتریم. دلیل قویتر بودن ما این است که در همهى این میدانهائى که ما و امریکا با هم مواجهیم، او قدم به قدم عقبنشینى میکند؛ ما عقبنشینى نمیکنیم؛ ما جلو میرویم. این، نشانه؛ این به برکت اسلام است؛ این به برکت کمک الهى و کمک ملائکة اللَّه است. ما به اینها اعتقاد داریم، اینها را باور داریم، اینها را به چشم خودمان داریم مىبینیم. و انشاءاللَّه آن روزى را که قدس شریف، علىرغم این دغدغههائى که در مورد قدس بیان کردند - که یک دغدغههاى واقعى است - به دست مسلمانها بیفتد، شاید خیلى از شماها آن را ببینید؛ ما باشیم یا نباشیم؛ به هر حال این را یک روزى مردم فلسطین و مردم دنیا مشاهده خواهند کرد.مجدداً از شماها تشکر میکنم و خوشحالم از اینکه جمع شما را اینجا ملاقات کردیم. حرف ما و شما خیلى زیاد است؛ ما حرفمان با این دقائق تمام نمیشود؛ منتها ظهر است و دیگر، وقت نماز است و باید برویم. انشاءاللَّه امیدوارم که همهتان موفق و مؤید باشید.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
08/12/1388
فلسطینِ « از نهر تا بحر » است ، نه حتی یک وجب کمتر
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین و علی من تبعهم باحسانٍ الی یوم الدین.
قال الله الحکیم: أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿٣٩﴾ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿٤٠﴾
به میهمانان عزیز و همهی حضار گرامی خوشامد میگویم . در میان همهی موضوعاتی که شایسته است نخبگان دینی و سیاسی از سراسر جهان اسلام به آن بپردازند ، مسألهی فلسطین دارای برجستگی ویژهئی است . فلسطین مسألهی اول در میان همهی موضوعات مشترک کشورهای اسلامی است . مشخصات منحصر به فردی در این مسأله وجود دارد :
اوّل : اینکه یک کشور مسلمان از ملت آن ، غصب و به بیگانگانی که از کشورهای گوناگون گردآوری شده و جامعهئی جعلی و موزائیکی تشکیل دادهاند ، سپرده شده است .
دوم : آنکه این حادثهی بیسابقه در تاریخ ، با کشتار و جنایت و ظلم و اهانت مستمر انجام گرفته است .
سوم : آنکه قبلهی اوّل مسلمانان و بسیاری از مراکز محترم دینی که در این کشور قرار دارد ، به تخریب و توهین و زوال تهدید شده است.
چهارم : آنکه این دولت و جامعهی جعلی در حساسترین نقطهی جهان اسلام، از آغاز تا کنون ، نقش یک پایگاه نظامی و امنیتی و سیاسی را برای دولتهای استکباری بازی کرده و محور غرب استعماری که به علل گوناگون ، دشمن اتحاد و اعتلاء و پیشرفت کشورهای اسلامی است ، از آن همواره چون خنجری در پهلوی امت اسلامی استفاده کرده است .
پنجم : آنکه صهیونیزم که خطر اخلاقی و سیاسی و اقتصادی بزرگی برای جامعهی بشری است ، این جای پا را وسیلهئی و نقطهی اتکائی برای گسترش نفوذ و سلطهی خود در جهان قرار داده است .
نکات دیگری را هم میتوان بر اینها افزود : هزینهی مالی و انسانی سنگینی که کشورهای اسلامی تا کنون پرداختهاند ؛ اشتغال ذهنی دولتها و ملتهای مسلمان ؛ رنج میلیونها آوارهی فلسطینی که بسیاری از آنان پس از ٦ دهه هنوز در اردوگاهها زندگی میکنند ؛ انقطاع تاریخ یک کانون مهم تمدنی در جهان اسلام و و و .. .
امروزه بر این دلائل ، یک نکتهی کلیدی و اساسی دیگر افزوده شده است و آن نهضت بیداری اسلامی است که سراسر منطقه را فرا گرفته و فصل تازه و تعیین کنندهئی در سرگذشت امت اسلامی گشوده است . این حرکت عظیم که بیگمان میتواند به ایجاد یک مجموعهی مقتدر و پیشرفته و منسجم اسلامی در این نقطهی حساس جهان منتهی شود و بحول و قوهی الهی و با عزم راسخ پیشروان این نهضت، نقطهی پایان بر دوران عقب ماندگی و ضعف و حقارت ملتهای مسلمان بگذارد ، بخش مهمی از نیرو و حماسهی خود را از قضیهی فلسطین گرفته است .ظلم و زورگوئی روز افزون رژیم صهیونیستی و همراهی برخی حکّام مستبد و فاسد و مزدور آمریکا با آن از یک سو ، و سر بر آوردن مقاومت جانانهی فلسطینی و لبنانی و پیروزیهای معجزه آسای جوانان مؤمن در جنگهای ٣٣ روزهی لبنان و ٢٢ روزهی غزه از سوی دیگر ، از جملهی عوامل مهمّی بودند که اقیانوس بظاهر آرام ملتهای مصر و تونس و لیبی و دیگر کشورهای منطقه را به تلاطم درآوردند .این یک واقعیت است که رژیم سراپا مسلّح صهیونیست و مدعی شکست ناپذیری ، در لبنان در جنگی نابرابر ، از مشت گره شدهی مجاهدان مؤمن و دلاور ، شکست سخت و ذلتباری خورد ، و پس از آن در برابر مقاومت مظلومانه و پولادین غزه ، بار دیگر شمشیر کُند خود را آزمود و ناکام ماند .اینها باید در تحلیل اوضاع کنونی منطقه مورد ملاحظهی جدّی قرار گیرد و درستی هر تصمیمی که گرفته میشود با آن سنجیده شود .پس این ، قضاوت دقیقی است که مسألهی فلسطین ، امروز اهمیت و فوریت مضاعف یافته است و ملت فلسطین حق دارد که در اوضاع کنونی منطقه ، انتظار بیشتری از کشورهای مسلمان داشته باشد .نگاهی به گذشته و حال بیندازیم و برای آینده ، نقشهی راهی ترسیم کنیم . من رؤس مطالبی را در میان میگذارم .بیش از ٦ دهه از فاجعهی غصب فلسطین میگذرد . عوامل اصلی این فاجعهی خونین ، همه شناخته شدهاند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنها است که سیاست و سلاح و نیروی نظامی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی آن و سپس دیگر دولتهای مستکبر غربی و شرقی در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بی پناه فلسطین در زیر چنگال بیرحم اشغالگران ، قتل عام و از خانه و کاشانهی خود رانده شد . تا امروز هنوز یک صدم فاجعهی انسانی و مدنیئی که به دست مدعیان تمدن و اخلاق ، در آن روزگار اتفاق افتاد به تصویر کشیده نشده و بهرهئی از هنرهای رسانهئی و تصویری نیافته است . اربابان عمدهی هنرهای تصویری و سینما و تلویزیون و مافیاهای فیلمسازی غربی این را نخواسته و اجازهی آن را ندادهاند . یک ملت در سکوت ، قتل عام و آواره و بیخانمان شد .
مقاومتهائی در آغاز کار پدید آمد که با شدت و قساوت سرکوب شد . از بیرون مرزهای فلسطین و عمدتاً از مصر ، مردانی با انگیزهی اسلامی تلاشهائی کردند که از حمایت لازم برخوردار نشد و نتوانست تأثیری در صحنه بگذارد .پس از آن نوبت به جنگهای رسمی و کلاسیک میان چند کشور عرب با ارتش صهیونیست رسید . مصر و سوریه و اردن نیروهای نظامی خود را وارد صحنه کردند ولی کمک بیدریغ و انبوه و روز افزون نظامی و تدارکاتی و مالی از سوی امریکا و انگلیس و فرانسه به رژیم غاصب ، ارتشهای عربی را ناکام کرد . آنها نه فقط نتوانستند به ملت فلسطین کمک کنند ، که بخشهای مهمی از سرزمینهای خود را هم در این جنگها از دست دادند .با آشکار شدن ناتوانی دولتهای عرب همسایه با فلسطین ، به تدریج هستههای مقاومت سازمان یافته در غالب گروههای مسلح فلسطینی شکل گرفت و پس از چندی از گرد آمدن آنها « سازمان آزادی بخش فلسطین » تشکیل یافت . این برق امیدی بود که خوش درخشید ولی طولی نکشید که خاموش شد . این ناکامی را میتوان به علل متعددی منسوب کرد ولی علت اساسی ، دوری آنان از مردم و از عقیده و ایمان اسلامی آنان بود . ایدئولوژی چپ و یا صرفاً احساسات ناسیونالیستی آن چیزی نبود که مسألهی پیچیده و دشوار فلسطین به آن نیاز داشت . آنچه میتوانست ملتی را به میدان مقاومت وارد کند و نیروئی شکست ناپذیر از آنان فراهم آورد ، اسلام و جهاد و شهادت بود . آنها این را به درستی درک نکردند . من در ماههای اول انقلاب کبیر اسلامی که سران سازمان آزادی بخش روحیهی تازهئی یافته و به تهران مکرراً آمد و شد میکردند ، از یکی از ارکان آن سازمان پرسیدم : چرا پرچم اسلام را در مبارزهی به حق خود بلند نمیکنید . پاسخ او این بود که در میان ما بعضی هم مسیحیاند . این شخص بعدها در یک کشور عربی به دست صهیونیستها ترور و کشته شد و انشاءالله مشمول مغفرت الهی قرار گرفته باشد ولی این استدلال او ناقص و نارسا بود . به گمان من یک مبارز مسیحی مؤمن در کنار یک جمع مجاهد فداکاری که خالصانه با ایمان به خدا و قیامت و با امید به کمک الهی میجنگد و از حمایت مادی و معنوی مردمش برخوردار است ، انگیزهی بیشتری برای مبارزه مییابد تا در کنار گروه بی ایمان و متکی به احساسات نا پایدار و دور از پشتیبانی وفادارانهی مردمی .نبود ایمان راسخ دینی و انقطاع از مردم ، به تدریج آنان را خنثی و بیتأثیر کرد. البته در میان آنان مردان شریف و پرانگیزه و غیور بودند ولی مجموعه و سازمان به راه دیگری رفت . انحراف آنان به مسألهی فلسطین ضربه زد و هنوز هم میزند . آنها هم مانند برخی دولتهای خائن عربی به آرمان مقاومت که تنها راه نجات فلسطین بوده و هست ، پشت کردند ، و البته نه فقط به فلسطین ، که به خود هم ضربهی سختی وارد کردند . بقول شاعر مسیحی عرب :
لئن اضعتم فلسطیناً فعیشکم طول الحیاة مضاضات و آلامٌ
سی و دو سال از عمر نکبت بدین ترتیب سپری شد .. ولی ناگهان دست قدرت خداوند ورق را برگرداند . پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ١٩٧٩ (١٣٥٧ هجری شمسی) اوضاع این منطقه را زیر و رو کرد و صفحهی جدیدی را گشود. در میان تأثیرات شگرف جهانیِ این انقلاب و ضربههای شدید و عمیقی که بر سیاستهای استکباری وارد ساخت ، از همه سریعتر و آشکارتر ، ضربه به دولت صهیونیست بود . اظهارات سران آن رژیم در آن روزها خواندنی و حاکی از حال و روز سیاه و پر اضطراب آنها است . در اولین هفتههای پیروزی ، سفارت دولت جعلی اسرائیل در تهران تعطیل و کارکنان آن اخراج شدند و محل آن رسماً به نمایندگی سازمان آزادی بخش فلسطین داده شد که تا امروز هم در آنجا مستقرند . امام بزرگوار ما اعلام کردند که یکی از هدفهای این انقلاب آزادی سرزمین فلسطین و قطع غدهی سرطانی اسرائیل است . امواج پرقدرت این انقلاب که آن روز همهی دنیا را فراگرفت ، هر جا رفت با این پیام رفت که : فلسطین باید آزاد شود . گرفتاریهای پیاپی و بزرگی که دشمنان انقلاب بر نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند که یک قلم آن جنگ ٨ سالهی رژیم صدام حسین به تحریک آمریکا و انگلیس و پشتیبانی رژیمهای مرتجع عرب بود ، نیز نتوانست انگیزهی دفاع از فلسطین را از جمهوری اسلامی بگیرد .بدین گونه خون تازهای در رگهای فلسطین دمیده شد . گروههای مجاهد فلسطینی مسلمان سر برآوردند . مقاومت لبنان جبههی نیرومند و تازهئی در برابر دشمن و حامیانش گشود . فلسطین به جای تکیه به دولتهای عربی و بدون دست دراز کردن به سوی مجامع جهانی از قبیل سازمان ملل ـ که شریک جرم دولتهای استکباری بودند ـ به خود ، به جوانان خود ، به ایمان عمیق اسلامی خود و به مردان و زنان فداکار خود تکیه کرد .این کلید همهی فتوحات و موفقیتها است.
در سه دههی گذشته این روند روز به روز پیشرفت و افزایش داشته است . شکست ذلتبار رژیم صهیونیستی در لبنان در سال ٢٠٠٦ (١٣٨٥ هجری شمسی) ، ناکامی فضاحتبار آن ارتش پر مدعا در غزه در سال ٢٠٠٨ (١٣٨٧ هجری شمسی) ، فرار از جنوب لبنان و عقب نشینی از غزه ، تشکیل دولت مقاومت در غزه و در یک جمله تبدیل ملت فلسطین از مجموعهئی از انسانهای درمانده و نا امید ، به ملت امیدوار و مقاوم و دارای اعتماد به نفس ، مشخصههای بارز سی سال اخیر است .این تصویر کلی و اجمالی آنگاه کامل خواهد شد که تحّرکات سازشکارانه و خیانتباری که هدف از آن ، خاموش کردن مقاومت و اعتراف گیری از گروههای فلسطینی و دولتهای عرب به مشروعیت اسرائیل بود ، نیز به درستی دیده شود .این تحرکات که آغاز آن به دست جانشین خائن و ناخلف جمال عبدالناصر در پیمان ننگین کمپ دیوید اتفاق افتاد ، همواره خواسته است نقش سوهان را در عزم پولادین مقاومت ایفاء کند . در قرارداد کمپ دیوید برای نخستین بار یک دولت عرب ، رسماً به صهیونیستی بودن سرزمین اسلامی فلسطین اعتراف کرد و پای نوشتهئی که در آن « اسرائیل ، خانهی ملی یهودیان » شناخته شده است ، امضای خود را گذاشت .از آن پس تا قرارداد اسلو در سال ١٩٩٣ (١٣٧٢ هجری شمسی) و پس از آن در طرحهای تکمیلی که با میدان داری آمریکا و همراهی کشورهای استعمارگر اروپائی، پی در پی بر دوش گروههای سازشکار و بیهمتی از فلسطینیان گذاشته شد ، همهی سعی دشمن بر آن بود که با وعدههای پوچ و فریب آمیز ، ملت و گروههای فلسطینی را از گزینهی مقاومت ، منصرف کند و به بازی ناشیانه در میدان سیاست سرگرم سازد . بیاعتباری همهی این معاهدات بسیار زود آشکار شد و صهیونیستها و حامیان آنها بارها نشان دادند که به آنچه نوشته شده است به چشم ورق پارههای بیارزشی مینگرند . هدف از این طرحها ، پدید آوردن دو دلی در فلسطینیان و به طمع انداختن افراد بیایمان و دنیا طلبِ آنان و زمینگیر نمودن حرکت مقاومت اسلامی بوده است و بس.پادزهر همهی این بازیهای خیانت آمیز تاکنون ، روحیهی مقاومت در گروههای اسلامی و ملت فلسطین بوده است . آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همانطور که خداوند وعده داده است که : وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُهُ ، إِنَّ اللهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ، از کمک و نصرت الهی برخوردار شدند . ایستادگی غزه با وجود محاصرهی کامل ، نصرت الهی بود ؛ سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی مبارک، نصرت الهی بود ؛ پدید آمدن موج پر قدرت بیداری اسلامی در منطقه ، نصرت الهی است ؛ برافتادن پردهی نفاق و تزویر از چهرهی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفّر روز افزون ملتهای منطقه از آنان ، نصرت الهی است ؛ گرفتاریهای پی در پی و بیشمار رژیم صهیونیست ، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلیاش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتی دانشگاههای اروپائی از آن ، همه و همه مظاهر نصرت الهی است .امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزویتر ، و حامی اصلیاش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگُمتر است .اکنون صفحهی کلّی و اجمالی فلسطین در شصت و چند سال گذشته ، پیش روی ما است . آینده را باید با نگاه به آن و درسگیری از آن تنظیم کرد .
دو نکته را پیشاپیش باید روشن کرد :
اول : اینکه مدّعای ما آزادی فلسطین است ، نه آزادی بخشی از فلسطین . هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند ، یکسره مردود است . طرح دو دولت که لباس حق به جانبِ « پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل » را بر آن پوشاندهاند ، چیزی جز تن دادن به خواستهی صهیونیستها یعنی « پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین » نیست . این به معنی پایمال کردن حق ملت فلسطین ، نادیده گرفتن حق تاریخی آوارگان فلسطینی ، و حتی تهدید حق فلسطینیان ساکن سرزمینهای ١٩٤٨ است . به معنای باقی ماندن غدهی سرطانی و تهدید دائمی پیکرهی امت اسلامی ، مخصوصاً ملتهای منطقه است . به معنای تکرار رنجهای دهها ساله و پایمال کردن خون شهدا است .هر طرح عملیاتی باید بر مبنای اصل : « همهی فلسطین برای همهی مردم فلسطین » باشد . فلسطین ، فلسطینِ « از نهر تا بحر » است ، نه حتی یک وجب کمتر . البته این نکته نباید نادیده بماند که ملت فلسطین همانطور که در غزه عمل کردهاند ، هر بخش از خاک فلسطین را که بتوانند آزاد کنند ، به وسیلهی دولت برگزیدهی خود ، ادارهی امور آن را برعهده خواهند گرفت ولی هرگز هدف نهائی را از یاد نخواهند برد .
نکتهی دوم : آن است که برای دستیابی به این هدف والا ، کار لازم است نه حرف ؛ جدی بودن لازم است نه کارهای نمایشی ؛ صبر و تدبیر لازم است نه رفتارهای بیصبرانه و دچار تلوّن . باید به افقهای دور نگریست و قدم به قدم با عزم و توکّل و امید به پیش رفت . دولتها و ملتهای مسلمان ، گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و دیگر کشورها ، هر یک میتوانند نقش و سهم خود از این مجاهدتِ همگانی را بشناسند و باذن الله جدول مقاومت را پر کنند .طرح جمهوری اسلامی برای حلّ قضیهی فلسطین و التیام این زخم کهنه ، طرحی روشن ، منطقی و منطبق بر معارف سیاسی پذیرفته شدهی افکار عمومی جهانی است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است . ما نه جنگ کلاسیک ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم ، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را ، و نه البته حکمیّت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی را . ما همه پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم . ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند . همهی مردم اصلی فلسطین از مسلمان و مسیحی و یهودی ـ نه مهاجران بیگانه ـ در هر جا هستند ؛ در داخل فلسطین ، در اردوگاهها و در هر نقطهی دیگر ، در یک همه پرسی عمومی و منضبط ، شرکت کنند و نظام آیندهی فلسطین را تعیین کنند . آن نظام و دولت برآمده از آن پس از استقرار ، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کردهاند ، معین خواهد کرد . این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را به درستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود . البته انتظار نداریم که صهیونیستهای غاصب به آسانی به آن تن در دهند ، و اینجا است که نقش دولتها و ملتها و سازمانهای مقاومت شکل میگیرد و معنی مییابد . مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین ، قطع پشتیبانی از دشمن غاصب است ، و این وظیفهی بزرگ دولتهای اسلامی است. اکنون پس از به میدان آمدن ملتها و شعارهای قدرتمندانهی آنان بر ضد رژیم صهیونیست ، دولتهای مسلمان با چه منطقی روابط خود با رژیم غاصب را ادامه میدهند ؟ سند صداقت دولتهای مسلمان در جانبداریشان از ملت فلسطین ، قطع روابط آشکار و پنهان سیاسی و اقتصادی با آن رژیم است . دولتهائی که میزبان سفارتخانهها یا دفاتر اقتصادی صهیونیستهایند نمیتوانند مدّعی دفاع از فلسطین باشند و هیچ شعار ضد صهیونیستی از سوی آنان ، جدی و واقعی تلقی نخواهد شد.سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشتهاند ، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبرویند . مقاومت سازمان یافتهی آنان ، بازوی فعالی است که میتواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهائی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده ، در همهی میثاقهای بینالمللی ، به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است . تهمت تروریزم از سوی شبکهی سیاسی و رسانهئی وابسته به صهیونیزم ، سخن پوچ و بیارزشی است . تروریست آشکار ، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند ؛ و مقاومت فلسطینی ، حرکتی ضّد تروریستهای جراّر و حرکتی انسانی و مقدس است .در این میان ، کشورهای غربی نیز شایسته است صحنه را با نگاهی واقع بینانه بنگرند . غرب امروز بر سر دو راهی است . یا باید دست از زورگوئی طولانی مدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را بشناسد و بیش از این از نقشهی صهیونیستهای زورگو و ضّد بشر پیروی نکند ، و یا در انتظار ضربههای سختتر در آیندهی نه چندان دور باشد . این ضربههای فلج کننده فقط سقوط پی در پی حکومتهای گوش به فرمان آنان در منطقهی اسلامی نیست ، بلکه آن روزی که ملتهای اروپا و آمریکا دریابند که بیشترین گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی آنان منشأ گرفته از سلطهی اختاپوسی صهیونیزم بینالملل بر دولتهای آنهاست ، و دولت مردان آنان به خاطر منافع شخصی و حزبی خود ، مطیع و تسلیم در برابر زورگوئیهای کمپانیداران زالو صفت صهیونیست در آمریکا و اروپایند ، آنچنان جهنّمی برای آنان به وجود خواهند آورد که هیچ راه خلاصی از آن متصور نیست .رئیس جمهور آمریکا میگوید که امنیت اسرائیل خط قرمز اوست . این خط قرمز را چه عاملی ترسیم کرده است ؟ منافع ملت آمریکا یا نیاز شخص اوباما به پول و پشتیبانی کمپانیهای صهیونیستی برای به دست آوردن کرسی دومین دورهی ریاست جمهوری ؟ تا کی شماها خواهید توانست ملت خود را فریب دهید ؟ آن روزی که ملت آمریکا به درستی دریابد که شماها برای چند صباح بیشتر باقی ماندن در قدرت ، تن به ذلت و تبعیت و خاکساری در برابر زر سالاران صهیونیست دادهاید و مصالح ملت بزرگی را در پای آنان قربان کردهاید با شما چه خواهد کرد؟
حضار گرامی و برادران و خواهران عزیز بدانید این خط قرمز اوباما و امثال او به دست ملتهای به پا خواستهی مسلمان شکسته خواهد شد . آنچه رژیم صهیونیست را تهدید میکند ، موشکهای ایران یا گروههای مقاومت نیست تا در برابر آن سپر موشکی در اینجا و آنجا به پا کنند ؛ تهدید حقیقی و بدون علاج ، عزم راسخ مردان و زنان و جوانانی در کشورهای اسلامی است که دیگر نمیخواهند آمریکا و اروپا و عوامل دست نشاندهشان بر آنان حکومت و تحکم و آنان را تحقیر کنند. البته آن موشکها هم هرگاه تهدیدی از سوی دشمن بروز کند وظیفهی خود را انجام خواهند داد .
فاصبر ان وعد الله حق ولا یستخفنّک الذین لا یوقنون .
والسلام علیکم و رحمة الله
- بیانات در پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین 09/07/1390
تمام:م ب/حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس