جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

تشکیلات خودگردان وفتح درسال1390،برخی رهبران فتح با مسئولانی از رژیم صهیونیستی در حال تشکیل...


سید محمد جعفر رضوی

مقدمه
جنبش آزادیبخش فلسطین یا فتح را شاید بتوان مهم ترین و فعال ترین جنبش در عرصة فلسطین نامید. این جنبش،  هستة اصلی ساف و تشکیلات خودگردان را تشکیل می دهد و به نوعی می‌توان گفت جداکردن  این جنبش از سازمان آزادیبخش فلسطین و تشکیلات خودگردان فلسطین ممکن نیست. در این گزارش قصد داریم، اقدامات و روند حرکتی فتح را مورد بررسی قرار دهیم.
با توجه به در هم تنیده بودن تشکیلات خودگردان فلسطین با فتح یادآور می‌شویم که در این نوشته، تشکیلات خودگردان فلسطین و فتح را با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد و به دلیل یکی بودن اقداماتشان آنها را از هم جدا نکرده‌ایم. نکتة دوم اینکه در این کوتاه قصد نداریم تمامی حوادث، اقدامات و رویدادها را به نظاره بنشینیم و تنها به مهمترین آنها، خواهیم پرداخت. مهمترین اقدامات و رویدادهای داخلی و بین‌المللی که به آنها پرداخته خواهد شد عبارتند از: آشتی ملی، تشکیل شورای مشورتی، انفصال دو تن از اعضای سازمان فتح از آن، طرح عضویت فلسطین در سازمان ملل، عضویت در یونسکو، مذاکرات سازش و مسائل اقتصادی.
 
1- آشتی ملی
 مهمترین پروندة پیش روی جنبش فتح در سال 1390 پروندة آشتی ملی بود که از همان ابتدای سال با سفر عباس به قاهره کلید خورد و در اردیبهشت ماه سال 90 به نتیجه رسید. این پرونده در حالی به نتیجه رسید که هیچکس گمان نمی‌کرد این مهم اتفاق بیفتد. گذشت زمان نشان داد که آشتی ملی حاصل ماهها گفتگو بین طرفین با میانجی گری مصر و ارتباط و دیدارهای سری آنان بوده است. عزام احمد؛ رئیس هیئت گفتگو کنندة جنبش فتح در آشتی ملی در گفتگویی پس از امضای سند آشتی ملی اعلام کرد ما از ماهها قبل با حماس ارتباط داشتیم اما بنا بود تا رسیدن به نقطة نهایی، مسئله رسانه‌ای نشود. اما سرانجام در 7 اردیبهشت 1390 این سند به امضای طرفین رسید. اما اختلافات گذشته همچنان باقی بود. مثلا در بخش هایی چون آزادی زندانیان، پروندة امنیتی و یا حتی تشکیل دولت انتقالی، اختلافات اساسی بود. دلیل اصلی امضای این سند، تغییر موضع حماس بوده است. اگرچه سند آشتی ملی به امضا رسید اما فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشت. 
پس از امضای سند، اختلافات یکی پس از دیگری مشخص گردید. نخستین اختلاف، تشکیل دولت انتقالی بود. فتح، همواره سلام فیاض را به عنوان تنها نامزد خود معرفی کرد و در مقابل، حماس با فیاض در تمامی موارد مخالفت کرد. حماس حتی انتخاب وی را به عنوان یکی از وزیران بر نتابید. این اختلافات ادامه داشت تا جایی که تشکیلات برای رفتن به سازمان ملل و ارائه درخواست عضویت رسمی در این سازمان، مسئلة تشکیل دولت و آشتی ملی را به تعویق انداخت. اما در همین دوران، بازداشت های سیاسی که یکی از پرونده های اختلافی بود ادامه داشت و طرفین یکدیگر را به تخریب آشتی ملی به واسطة بازداشت عناصر یکدیگر متهم می کردند. با رفتن عباس به سازمان ملل، آشتی ملی به حاشیه رفت.
 با تغییر فضایی که توسط حماس به وجود آمد و تحت تأثیر مبادلة گیلاد شالیت، آشتی ملی دوباره مطرح شد. این بار توافقات جدی تر شد و کمیته های آشتی ملی مثل کمیتة انتخابات، کمیتة آزادی های عمومی، کمیتة آشتی اجتماعی وکمیتة فعال سازی سازمان آزادیبخش فلسطین تشکیل شدند. کمیتة ساف با حضور جنبش های حماس و جهاد اسلامی تشکیل شد. دومین جلسة این کمیته نیز با حضور حماس و جهاد در اردن تشکیل شد در مورد چگونگی تشکیل شورای ملی و انتخابات آن تصمیم‌گیری به عمل آمد. بنا شد کمیتة مرکزی انتخابات برای ثبت نام از رأی دهندگان به غزه بروند. حماس از ورود کمیته‌ای بلند پایه از فتح به غزه ممانعت به عمل آورد. حتی پس از آنکه کمیتة انتخابات به غزه رفت و در آنجا ساکن شد اما اجازة کار به آنها داده نشد.
آخرین مرحله از آشتی ملی «توافقنامة دوحه» بود که مورد توافق حماس و فتح قرار گرفت. براساس توافقنامة دوحه، فتح از سلام فیاض دست برداشت و حماس موافقت کرد که عباس، ریاست دولت انتقالی را به عهده داشته باشد. دو هفته پس از توافقنامة دوحه، عباس و مشعل در قاهره دیدار کردند و با توافق طرفین، تشکیل دولت به تعویق افتاد. طرفین یکدیگر را متهم به تعویق در تشکیل دولت کردند. هرچند ریاست عباس بر دولت انتقالی با مخالفت های مختلف از داخل حماس مواجه شد اما تا کنون ثابت مانده است و عباس با وجود آنکه یک بار اعلام کرده است خواستار ریاست دولت موقت نیست اما دوباره پذیرفته است که ریاست این دولت را به عهده گیرد. این کشمکش ها کما کان ادامه دارد و در سال جدید باید منتظر تغییرات جدید در آشتی ملی هم باشیم.

2- طرح دولت مستقل فلسطین
محمود عباس و جنبش فتح از ابتدای سال 1390 بر عضویت در سازمان ملل تأکید کردند و این گزینه را با وجود ادامة شهرک سازی‌ها به ویژه در قدس و به بن بست رسیدن مذاکرات سازش، یکی از گزینه های تشکیلات خودگردان برای خروج از وضعیت موجود اعلام کردند. البته آنها همواره یادآور شدند که با وجود این اقدام اما آمادة مذاکره هستند و معنی این اقدامشان تلاش برای انزوای رژیم صهیونیستی نیست. عباس پس از امضای سند آشتی ملی و مبادلة گیلاد شالیت که خود را یک قدم عقب‌تر از حماس می دید تلاش کرد تا با ابتکاراتی از حماس عقب نماند. یکی از این راهها اقدام برای عضویت رسمی در سازمان ملل بود. این ابتکار از ابتدا عقیم و شکست خورده بود زیرا آمریکا از همان ابتدا اعلام کرد که عضویت رسمی فلسطین در سازمان ملل را وتو خواهد کرد و مانع این امر خواهد شد. از سوی دیگر، فلسطین شرایط عضویت رسمی را نداشت مثلا؛ دارای مرزهای مشخص نبود لذا معلوم بود که این اقدام به نتیجه ای نخواهد رسید. اما تشکیلات خودگردان و فتح تلاش کردند با ارایة این درخواست، دست کم به عضویت مجامع و زیر مجموعه های وابسته به سازمان ملل در آیند تا بتوانند از فرصت های موجود در آنها برخوردار شوند و در آن محافل، اقداماتی ترتیب دهند.
پیش از ماه سپتامبر که قرار بود عباس در سازمان ملل سخنرانی کرده و درخواست فلسطین را به دبیر کل ارائه دهد، هیئت های دیپلماتیک فلسطینی به کشورهای مختلف سفر کردند تا حمایت این کشورها را جلب کنند. هدف، آن بود تا در صورت عدم رأی مثبت شورای امنیت به درخواست تشکیلات خودگردان، این درخواست با به دست آوردن آرای دوسوم اعضاء، در تمامی مجامع زیر مجموعة سازمان ملل رسما به عضویت در آید. اتحادیة عرب و کمیتة پی‌گیری عربی با تشکیل جلسه، دچار اختلاف شدند. برخی کشورهای حاشیة خلیج فارس، تشکیلات را از رفتن به سازمان ملل برحذر داشتند و برخی دیگر از اقدام تشکیلات حمایت کردند و برخی نیز اعلام کردند بهتر است تشکیلات خودگردان به شورای امنیت برود نه مجمع عمومی سازمان ملل.
تمامی سفیران تشکیلات خودگردان چند هفته پیش از ماه سپتامبر در آنکارا گردهم آمدند تا برای اقدامات هماهنگ آماده شوند. گروهها و کمیته های ویژه ای تشکیل شد تا به طور مستمر به اقدام در این راستا بپردازند. تشکیلات امید داشت در این دوره که لبنان، ریاست دوره ای شورای امنیت و قطر، ریاست دوره ای مجمع عمومی را در اختیار دارند، بتواند با نفوذ آنها به این مهم دست یابد. لذا عباس پیش از سفر به واشنگتن با میشل سلیمان دیدار کرد و از وی بابت حمایت از درخواست فلسطین، قول مساعد گرفت. هیئت های اعزامی و وزارت خارجة تشکیلات نیز اعلام کردند حمایت بیش از 125 کشور را به دست آورده اند. آنها پس از این مسئله به سراغ اعضای موقت شورای امنیت رفتند و حمایت برخی را نیز به دست آوردند.
عباس در ماه سپتامبر به سازمان ملل رفت و ضمن سخنرانی در مجمع عمومی، درخواست فلسطین را به دبیر کل ارائه نمود. براساس فرآیند قانونی سازمان ملل، دبیر کل این درخواست را به رئیس شورای امنیت یعنی لبنان داد. درخواست مطرح شد و کمیته ویژه ای برای بررسی درخواست فلسطین تشکیل گردید. این کمیته پس از رایزنی هایی که با آمریکا انجام داد اعلام کرد درخواست فلسطین دارای وجاهت قانونی نبوده، لذا عضویت رسمی این کشور پذیرفته نمی شود. گفتنی است رژیم صهیونیستی و آمریکا با تهدید و تطمیع اعضای موقت شورای امنیت، حتی درخواست وتو هم نکردند این در حالی بود که روسیه از طرح فلسطین حمایت اما اعلام کرد این مسئله ربطی به رأی این کشور در شورای امینت ندارد و کشورهای عضو موقت شورای امنیت نیز که قبلا حمایت خود را اعلام کرده بودند بیان داشتند حاضر به رأی دادن به نفع فلسطین نیستند. فرانسه هم که گفته بود ما از عضویت فلسطین حمایت می‌کنیم پا پس کشید. اما نکتة مهم این بود که با تمهید آمریکا برای تشکیل یک کمیته برای بررسی پیشنهاد فلسطین، اصلا کار به رأی گیری نرسید. اما مهم تر این بود که رأی کمیته پس از حدود دو ماه اعلام شد. پس از اعلام رأی کمیته، مسئولان تشکیلات نا امیدانه اعلام کردند از پای نخواهند نشست و به زودی دوباره برای عضویت در سازمان ملل اقدام خواهند کرد. در این میان، خبر انحلال تشکیلات اعلام شد که مثل همیشه جدی نبود.

3- عضویت در یونسکو
 پس از ناکامی در عضویت رسمی فلسطین در سازمان ملل، تشکیلات خودگردان تلاش کرد به عضویت رسمی در سایر سازمان های زیر مجموعة آن درآید. تشکیلات به سراغ سازمان یونسکو رفت و با ارایة درخواست خود به عضویت این سازمان درآمد که مقر آن در فرانسه بود. محمود عباس، پرچم فلسطین را در مقر یونسکو به اهتزار در آورد.  جشنهایی هم ترتیب داده شد و در رسانه ها نیز به شدت روی آن مانور انجام شد. با عضویت رسمی فلسطین در یونسکو، آمریکا اعلام کرد بودجة کمکی خود به یونسکو را قطع خواهد کرد. یکی از دلایل تشکیلات خودگردان برای عضویت در یونسکو، جلب حمایت آن از میراث فلسطینی اسلامی- مسیحی شهر قدس و تمامی شهرهای فلسطین اشغالی بود اما با وجود عضویت رسمی در این سازمان تا کنون اقدامی صورت نگرفته است. به نظر می رسد این امتیاز پس از ناکامی در سازمان ملل، به تشکیلات داده شد تا پاسخی به ناکامی گذشته باشد و شاید تشکیلات هم قول داده است تا از آن علیه رژیم صهیونیستی استفاده نکند. ما امروز تنها می شنویم که مسئولان تشکیلات خودگردان و فتح اعلام می کنند که قدس در حال تخریب روز افزون است ولی از طریق یونسکو اقدامی صورت نمی دهند.
 
4- مذاکرات سازش و گزینه های مطرح پس از شکست مذاکرات
مذاکرات سازش، همواره یکی از خط قرمزهای تشکیلات خودگردان بوده است و محمود عباس به جهت اهمیت آن، کمتر اجازه داده است کسی وارد آن شود و به نوعی این موضوع را از اعضای فتح جدا کرده است. تنها کسانی که وارد این موضع شده اند صائب عریقات، گفتگو کنندة ارشد تشکیلات خودگردان؛ یاسر عبد ربه، دبیر کمیتة اجرایی ساف و اکرم هنیه از شخصیت های با نفوذ فتح می‌باشند. با وجود آنکه تشکیلات و فتح همواره در سال 1390 اعلام کرده اند بدون توقف کامل شهرک سازی، توقف یهودی سازی قدس، التزام رژیم صهیونیستی به قطعنامه‌ها و توافقات گذشته و به رسمیت شناختن مرزهای سال 1967 پای میز مذاکره نخواهند آمد اما صائب عریقات در قدس با اسحاق مولخو، گفتگو کنندة رژیم صهیونیستی در مذاکرات سازش دیدار کرد که به نتیجه ای نرسیدند.
در برخی اخبار گفته شد که برخی رهبران فتح با مسئولانی از رژیم صهیونیستی در حال تشکیل یک مجلس مشورتی برای نزدیک کردن طرفین به یکدیگر و تصمیم گیری در مورد روابط طرفین هستند. پس از نخستین نشست ها که در تابستان انجام شد هیچ مذاکره ای صورت نگرفت و مسئولان فتح و تشکیلات بر همان موضع همیشگی تأکید کردند تا اینکه در اخبار گفته شد ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن در سفر پاییز خود به رام الله، موافقت عباس را برای حضور در این نشست ها جلب کرده است. در زمستان سال 1390 به وساطت اردن، نشست‌های استکشافی که مقدمه از سرگیری مذاکرات سازش بود در امان برگزار شد اما به هیچ نتیجه ای نرسید. صهیونیست ها اعلام کردند به هیچ وجه حاضر نیستند شهرک سازی را متوقف کنند. این در حالی بود که آمریکا اعلام کرده بود موافقت نتانیاهو را برای توقف سه ماهة شهرک سازی جلب کرده است اما خبری از توقف شهرک سازی نبود و نشست‌ها بدون نتیجه به پایان رسید.
اما پس از شکست این اقدام تشکیلات خودگردان، آنها به فکر چاره اندیشی افتاده و گزینه های مختلفی را اعلام کردند. یکی از این گزینه ها، ارایة درخواست دوباره عضویت در سازمان ملل بود که مسئولان تشکیلات خودگردان اعلام کردند در دستور کار قرار دارد و آن قدر به این کار ادامه می دهند تا به نتیجة آن دست یابند. دیگر گزینة تشکیلات خودگردان، عدم ادامة همکاری امنیتی با رژیم صهیونیستی بود. مسئولان فتح و تشکیلات خودگردان مدعی شدند این گزینه روی میز قرار دارد و مسئولان فتح و تشکیلات در حال بررسی این گزینه هستند. گزینة بعدی، رها کردن و فسخ تمامی قراردادهای تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی بود که این مسئله نیز کمی شبیه شوخی بود اما به عنوان یک گزینه از جانب تشکیلات و فتح مطرح شد. یکی از گزینه های دیگر، انحلال تشکیلات خودگردان بود که عباس، حتی پیش از رفتن به سازمان ملل اعلام کرده بود ممکن است اتفاق بیفتد. اما حتی در خبرها و در کلام آنها تکرار هم نشد به نظر می رسد تنها در مواقع بحرانی به عنوان یک ابزار برای خروج از بحران استفاده می شود. 
 
5- انفصال محمد دحلان و سمیر مشهراوی
 یکی از خبر های مهم فتح در سال 1390، انفصال «محمد دحلان» عضو کمیتة مرکزی این جنبش بود. دحلان از مدتها قبل با عباس اختلافات ریشه داری پیدا کرده بود که عمدة این اختلافات در کنگرة ششم خود را نشان داد. اما دحلان پس از این کنگره به عنوان نمایندة رسانه ای فتح انتخاب شد و ظواهر امر نشان می داد که وی با عباس روابط مناسبی دارد. از زمستان سال 1389 اختلاف آشکار و کمیته‌ای برای بررسی وضعیت وی تشکیل شد.
اخبار بهار 1390 حکایت از آن داشت که عباس در صدد فراهم ساختن مقدمات انفصال وی می‌باشد. وی دادگاه جنبش را فعال کرد و در مراسم تنفیذ حکم آنها بر برخورد قاطع آنها با هر نوع انحراف در جنبش تأکید کرد. در همان بهار سال 1390 برخی منابع خبری اعلام کردند دحلان به همراه خالد سلام که یک عراقی الاصل کرد است و با تشکیلات از قدیم همکاری می کرده است از صهیونیست‌ها سلاح خریده و به قذافی رسانده‌اند. جنبش و تشکیلات، طی بیانیه ای اعلام کردند خالد سلام با آنها بی‌ارتباط است اما مسئلة دحلان در حال پی گیری است و تا زمان اعلام نتیجة بررسی، عضویتش معلق خواهد بود. پس از انجام بررسی ها با حکم کمیتة مرکزی فتح، دحلان رسما از جنبش منفصل شد. اتهام وی، انجام اقداماتی علیه عباس و جنبش فتح بود.
این اقدام در حالی صورت گرفت که برخی از اعضای کمیتة مرکزی نسبت به انفصال وی و اقدام عباس انتقاد جدی داشتند و حتی موضع گیری هم کردند. کسانی مثل محمد غنیم (ابوماهر) تا مرز استعفا از کمیتة مرکزی پیش رفتند و اختلاف در درون جنبش فتح دامنه دار شد. نزدیکان دحلان، بازداشت و مؤسسات وابسته به وی تعطیل شدند. با درخواست تشکیلات، دارایی های وی و برادرش بلوکه شد. مدتی بعد، محمود عباس دستور دستگیری دحلان را صادر کرد. دحلان از مهلکه گریخت و به امارات رفت. وی در آنجا اعلام کرد فرزند فتح است، از فتح جدا نشده است و در انتخابات آینده به عنوان یک فلسطینی شرکت خواهد کرد. اما این بار عباس تلاش کرد تا با استفاده از موقعیت خود، وی را از مصونیت پارلمانی‌اش که به دلیل عضویتش در مجلس قانونگذاری فلسطین به وی تعلق گرفته خلع کند. عباس با صدور حکمی، مصونیت وی را لغو کرد. هرچند این اقدام عباس از سوی برخی فعالان سیاسی غیر قانونی تلقی شد اما با توجیهات حامیان عباس بر جای خود باقی ماند.
 اقدام عباس در حذف مخالفان خود و اطرافیان دحلان به همین جا ختم نشد. در زمستان 1390، وی سمیر مشهراوی، عضو شورای انقلابی فتح را نیز که گفته می شد از حامیان دحلان بوده و در چند مورد از وی حمایت کرده است با وجود نداشتن عذر موجه و به دلیل عدم حضور در 6 جلسة متوالی شورای انقلابی، از این جنبش بیرون کرد. اما اخبار پشت پردة کمیتة مرکزی، حکایت از این داشت که وی به دلیل انجام اقدامات امنیتی خطرناک و حمایت از دحلان از جنبش منفصل گردیده است.

6- تشکیل شورای مشورتی
 یکی از اموری که در سال 1390 در جنبش فتح به نتیجه رسید تشکیل شورای مشورتی در این جنبش بود. عباس تلاش کرده بود با جمع کردن رهبران و مبارزان قدیمی این جنبش، مخالفان را با خود همراه سازد. نخستین جلسة این شورا، در ابتدای سال 2011 تشکیل شد اما اعضای هیئت رئیسه و دبیر این شورا انتخاب نشدند. دومین جلسة این شورا پیش از رفتن عباس به سازمان ملل تشکیل شد و به نظر رسید عباس تلاش دارد با این اقدام، مخالفان را نیز پیش از رفتن به سازمان ملل با خود هم صدا کند که این بار به موفقیت رسید و با انتخاب احمد قریع از مبارزان قدیمی و از مخالفان عباس به دبیر کلی این شورا این امر انجام شد. قریع در حالی به دبیری این شورا منصوب شد که در جلسة نخست و برخی دیدارها حتی حاضر نشده بود. کسانی چون نبیل عمرو و فاروق قدومی نیز به شورای مشورتی نیامدند.
این شورا یک بار دیگر هم تشکیل جلسه داد و در مورد مذاکرات و عضویت در سازمان ملل (البته پس از اعلام رأی کمیتة رسیدگی به درخواست فلسطین برای عضویت در سازمان ملل) نظر مشورتی به کمیتة مرکزی و محمود عباس ارائه نمود.
 
7- مسائل اقتصادی
 در عرصة اقتصادی، فتح و تشکیلات خودگردان از زمانی که اعلام کردند قصد رفتن به سازمان ملل را دارند ابتدا با تهدیدهای رژیم صهیونیستی و آمریکا و پس از آن با قطع شدن یکی از منابع درآمدهایشان (محل دریافت مالیات ها) مواجه شدند. از تابستان سال 1390 تشکیلات با بحران مالی روبرو شد. بلوکه کردن درآمدهای مالیاتی تشکیلات، دوباره توسط رژیم صهیونیستی اجرا شد. نخستین بار در تابستان 1390 و پیش از رفتن به سازمان ملل بود که رژیم صهیونیستی دست به این اقدام زد. این اقدام کمتر از یک ماه به طول انجامید که نتیجة آن توقف تمامی طرح های عمرانی تشکیلات خودگردان بود و از آن مهمتر اینکه تشکیلات حتی از پس پرداخت حقوق کارمندان خود هم بر نیامد. دومین بار در پاییز بود که تشکیلات خودگردان، فلج شد. در این دو مرحله، تشکیلات به تکاپو افتاد تا با تماس با اتحادیة اروپا و آمریکا، درآمدهای خود را به دست آورد. توقیف دارایی‌ها در هر دو مرتبه لغو شد ولی تعویق در آزاد ساختن درآمدها موجب فلج شدن اقدامات اقتصادی تشکیلات و از سوی دیگر ایجاد نارضایتی عمومی شد. مرتبة دوم کار به جایی رسید که سلام فیاض، نخست وزیر تشکیلات خودگردان به فکر چاره ای اساسی افتاد. وی اعلام کرد تشکیلات با کسر بودجة میلیاردی روبرو است، به همین جهت باید برای آن چاره ای اساسی اندیشید. وی تلاش کرد با ارایة طرحی حدود 15 هزار کارمند دولت را پیش از موعد بازنشست کند؛ کاری که موجب حذف 50 درصد از حقوق‌ بگیران دولت می‌شد. این در حالی بود که طرح وی شامل نظامیان نیز می شد. با مطرح شدن این طرح فیاض، نارضایتی عمومی در کرانة باختری بالا گرفت و برخی این طرح را در راستای اغراض سیاسی و تصفیه دولت دانستند. دولت آمریکا نیز اعلام کرد 470 میلیون دلار کمک خود به تشکیلات خودگردان را به خاطر ارایه درخواست عضویت فلسطین در سازمان ملل قطع خواهد کرد. کنگرة آمریکا به این طرح رأی مثبت داد و کمک‌های آمریکا موقتا قطع شد. تشکیلات به دنبال جایگزینی از کشورهای عربی بود غافل از اینکه با قطع کمکهای آمریکا، برخی کشورهای عربی حامی تشکیلات نیز حاضر به ادامة کمک به آنها نشدند. از این جهت، تشکیلات به شدت به مشکل برخورد تا جایی که اعلام شد با ادامة این وضعیت، تشکیلات خودگردان منحل خواهد شد. کارمندان برای چندین ماه، نیمی از حقوق و در بیشتر ماهها حقوق خود را بسیار دیر دریافت کردند. فیاض نتوانست کاری در حل بحران از پیش ببرد و تنها با حضور در چند کنگره چون کنگرة اقتصادی اتحادیة اروپا، هرتسلیا، کنفرانس سازمان تجارت جهانی و کشورهای عربی از کشورهای حامی فلسطین خواست به تعهدات خود عمل کنند. اما گشایشی حاصل نشد و بحران اقتصادی دولت فیاض را تا مرز انحلال پیش برد.
 نتیجه گیری
 تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش فتح در سالی که گذشت در قیاس با سال گذشته، سال موفق تری را پیش روی داشت. «فتح خودگردان» در عضویت در یونسکو، تشکیل شورای مشورتی، توافق با حماس در آشتی ملی و جلب موافقت حماس با ریاست عباس بر دولت انتقالی دانست. البته باید گفت همة اینها مرهون تلاشهای خود آنها نیست بلکه بخشی از آن را باید به تغییر موضع حماس و تغییرات منطقه نسبت داد.
اما در مقابل باید گفت انفصال دحلان و شکافی که در فتح به وجود آمد برای آنها یک شکست تلقی می‌شود؛ شکستی که شاید مانند موفقیت هایشان بی نظیر بوده است. جنبش فتح تا کنون چنین اختلاف درونی‌ای را در خود تجربه نکرده بود. یک تحلیل گر صهیونیست در گزارش خود نوشت براساس نظرسنجی‌های به عمل آمده، فتح نسبت به حماس از اقبال بالاتری در انتخابات آینده برخوردار خواهد بود اما اختلافات داخلی آنها آن قدر جدی و خرده کننده اند که ممکن است مانع موفقیت آنها شود. باید گفت سال جدید نشان خواهد داد که آنها واقعا موفق بوده اند یا نه.
از حیث اقتصادی، تشکیلات خودگردان سالی پر از بحران را پشت سر گذاشت. البته طبیعی بود که با وجود بحران مالی در اروپا و آمریکا و بیداری اسلامی که کشورهای عرب را به خود مشغول داشته بود آنها با مشکل مواجه شوند اما بلوکه شدن درآمدهای مالیاتی آنها توسط رژیم صهیونیستی و تهدید آمریکا به قطع کمکهایش و قطع این کمکهای برای یک مقطع کوتاه، مزید بر این دلایل است و به بحران اقتصادی آنها دامن زد. به طور کلی اگر از حیث سیاسی آنها را نسبت به سال گذشته موفق تر بدانیم باید گفت این مسئله در عرصة اقتصادی کاملا برعکس بود و تشکیلات از نظر اقتصادی در سال 1390بسیار ضعیف تر از سال گذشته بود.
منبع:موسسه تحقیقات و پژوهش های سیاسی وعلمی ندا

تمام:حُر14  



| شناسه مطلب: 153658







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.