امام خمینی(ره) و فلسطین؛ رهیافتها،امام خمینی(ره) رهبر دینی و بنیانگذار انقلاب اسلامی، سالیان ...
دیار فلسطین و بیت المقدس، محل ظهور و گسترش ادیان الهی و نخستین قبلهگاه مسلمانان، همواره کانون توجه و احترام پیروان مذاهب بزرگ دنیا و همه ملل جهان بوده است. مسلمانان، همواره اکثریت مطلق جمعیت فلسطین را دارا بودند و قرنها در سایه حکومت مسلمین، همه مذاهب و فرق در همزیستی کامل زندگی کردند. اما از هنگامی که با دسایس استعماری، تسلط انحصاری صهیونیسم، اشغال سرزمین فلسطین و نادیده گرفتن حقوق اکثریت ساکنان آن دیار آغاز شد، فلسطین اشغالی به پایگاه استعمار در منطقه و کانون تهدید و تفرقه در خاورمیانه تبدیل شد.نفوذ فزاینده صهیونیستها در فلسطین، با مخالفتها و واکنشهایی در این سرزمین و در کشورهای اسلامی مواجه شد. قیام شیخ عزالدین قسام در حدود 70 سال پیش و تلاش گسترده وی برای حفظ استقلال فلسطین و اخراج انگلیسیها و صهیونیستها، متأسفانه راه به جایی نبرد. اوجگیری این مخالفتها در دهه 40 میلادی، جنگ سراسری در سال 1948 و درگیری صهیونیستهای مهاجر و حمایت غرب از آنان و تفرقه و تشتت اعراب، کار را به جایی رساند که اعراب منهزم، فلسطینیان آواره و مسلمانان سرافکنده شدند. اما این وضعیت چندان به طول نینجامید و وجدان آزرده امت اسلام به جوش و خروش درآمد و کوشید تا آب رفته را به جوی برگردانده و به مقابله با اشغالگران بپردازد.در ایران نیز مخالفت با صهیونیسم، سابقهای طولانی دارد. امام خمینی(ره) رهبر دینی و بنیانگذار انقلاب اسلامی، سالیان دراز پیش از رهبری این حرکت، به موضوع فلسطین نیز اهتمام جدی داشتند. زمانی که بر کشور، فضای خفقان سایه افکنده و کسی را یارای سخن گفتن از چرایی و چگونگی رابطه با حاکمیت اشغالگر صهیونیستی نبود، امام خمینی(ره) در مواضع مختلف و سخنرانیهای گوناگون بویژه در نطق معروف خود در خرداد 1342 به صراحت رابطه با رژیم اشغالگر قدس را مورد انتقاد قرار دادند. ایشان در این باره فرمودند:
«امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنیت و گفتهاند شما با سه موضوع کار نداشته باشید، پس از آن هر چه خواستید بگویید. یکی اینکه با شاه کاری نداشته باشید و از او حرف نزنید و یکی هم اینکه با اسراییل کار نداشته باشید و یکی هم اینکه نگویید دین در خطر است.»(1) سپس رهبر شجاع انقلاب در این نطق تاریخی به بررسی علل پیدایش این رژیم و حامیان پشت پرده وی میپردازند و نکات مهمی را در این رابطه افشا مینمایند.تعقیب و تحلیل فرمودههای حضرت امام(ره)، مبین این واقعیت است که ایشان، بسیار هوشمندانه درصدد شناسایی ریشههای این بحران دیرینه بودهاند. امام خمینی(ره)، رژیمصهیونیستی را نه اصل و ریشه بحران، بلکه آن را بخشی از مشکل میدانستند. رهیافتهایی که در اندیشههای حضرت امام(ره) در رابطه با تأسیس این رژیم منحوس و ماهیت آن و همچنین حامیانش، وجود دارند عبارتند از:
1- ماهیت توسعه طلبانه اسراییل: امام خمینی(ره) بدون شک از نیات شوم و برتریجویانه حکام صهیونیست آگاهی داشت و به خوبی بر این نکته واقف بود که چنین رژیمی، به راحتی حاضر به چشم پوشی از ضعف کشورهای منطقه نیست. بررسی رفتار سیاسی- نظامی سران رژیم اشغالگر فلسطین طی قریب به 60 سال اخیر، مبین این واقعیت است که آنها از هر فرصتی برای اِعمال ویژگیهای توسعه طلبی و سلطه جویی خویش بهره میگیرند. شعار «نیل تا فرات»، هر چند که در حال حاضر به دلایل متعدد و ظاهراً از سوی صهیونیستها بیان نمیشود، اما در حقیقت، ظاهر صریح این شعار کنار گذاشته شده و باطن آن که تسلط بر منطقه از طریق کاری اقتصادی، سیاسی و... است را همچنان و مجدانه پیگیری میکنند. امام(ره) با ژرف اندیشی مردان الهی، سالیان درازی پیش از این با عنایت به آمال و آرزوهای دور و دراز رهبران صهیونیست و نیز با توجه به رفتار سیاسی قابل انتظار از یک حاکم اشغالگر و اظهارات جسورانه مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی به این مهم چنین اشاره میکند:«این مهره دومی که حالا آمده است، اسحاق شامیری که الان آمده است و میخواهد نخست وزیر بشود از اول، برنامه خودش را گفته است. از اول گفته است که اسراییل بزرگ باید تحقق پیدا کند باید فلسطین به کلی از بین برود. تمام جاهایی که دست اسراییل است اینها لاینفک از اسراییل است، اسراییل بزرگ یعنی از نیل تا فرات، یعنی تمام منطقهای که عرب نشین است، حجاز هم جزو این باید باشد، مصر هم جزء این است و اینها (دولتهای عربی) نشستهاند آنجا دارند تماشا میکنند و عده کثیرشان هم همراهی میکنند و اسراییل را میخواهند (به رسمیت) بشناسند.»(2)
بنیانگذار انقلاب معتقد بود که اهداف نهایی اسراییل حتی فراتر از نیل تا فرات است و آنان حتی در اندیشه تسلط بر ایران هم بودهاند زیرا صهیونیست ها سالها پیش از اشغال فلسطین و تشکیل دادن حکومت در اندیشه کودتا در ایران بودهاند.(3)
2- رژیم صهیونیستی؛ دشمن اسلام و مسلمین: امام(ره) میدانستند، صهیونیستها در هنگامه تأسیس دولت اشغالگر، تنها اشغال خاک یک کشور را مدنظر نداشتند. موضوع از نظر ایشان، بسیار گستردهتر و عمیقتر از ظواهر امر بود. از نظر امام این حرکت، سرآغاز جنگهای مجدد میان دنیای اسلام و جهان کفر بود. در واقع، فلسطین نقطه مرزی و کانونی درگیری میان اسلام و کفر بود. کارکرد اصلی اسراییل برای آمریکا، محافظت از منافع غرب در منطقه بود و فلسطین، بهایی بود که مسلمانان بالاجبار باید میپرداختند. حضرت امام، مخالفت و دشمنی رژیم صهیونیستی را به فلسطین و فلسطینیها محدود نمیدانستند بلکه به نظر ایشان، رژیم صهیونیستی و آمریکا دشمن جهان اسلامند و از بیان این نکته نیز ابایی نداشتند.
«مسلمانان حاضر در مواقف کریمه از هر ملت و مذهب که هستند باید به خوبی بدانند که دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن صلی ا... علیه و آله و سلم، ابرقدرتها خصوصاً آمریکا و ولیده فاسدش اسراییل است که چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این کشورها از هیچ جنایت و توطئهای دست بردار نیستند و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی تفرقه انداختن بین مسلمانان به هر شکل که بتوانند میباشد.»(4)
3- جدایی صهیونیسم از یهود: یکی از ظرافتهای مواضع حضرت امام(ره) در قبال رژیم اسراییل، قائل شدن به تفاوت میان یهود به عنوان دین و صهیونیسم به عنوان یک مکتب جعلی و توسعهطلبی بود که در پی استفاده ابزاری از یهودیت و سوابق و سرمایههای این دین بزرگ میباشد. امام(ره) مکرراً این موضوع را از ابتدای تأسیس جمهوری اسلامی بیان میکردند که ما دشمن یهودیان نیستیم، بلکه دشمن اسراییل هستیم. یهودیان واقعی به عنوان پیروان دین الهی محترمند، حال آنکه مشکل اصلی ما با صهیونیستها و مهاجرانی است که خاک کشور اسلامی فلسطین را غصب کرده و ساکنان مسلمان آن را آواره و پراکنده کردهاند. رهبر فقید انقلاب به درستی بر این نکته تأکید داشتند و آن را در دیدارهای خود با نمایندگان جامعه یهودی اظهار داشتند که نه تنها ما بلکه اکثر یهودیان نیز با این رژیم مخالفند و آن را مغایر اهداف دین الهی یهود میدانند.
«ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیستها جدا میدانیم، آنها (صهیونیستها) اهل مذهب نیستند، و قیام بر ضد مستکبرین، طریقه حضرت موسی سلام ا... علیه بوده و این درست برخلاف صهیونیستهاست. حساب جامعه یهود غیر از حساب جامعه صهیونیست است و ما با آنها مخالف هستیم و مخالفت ما برای این است که آنها با همه ادیان مخالف هستند. آنها یهودی نیستند، آنها مردمی سیاسی هستند که به اسم یهود کارهایی میکنند و یهودیها هم از آنها متنفر هستند و همه انسانها باید از آنها متنفر باشند.»(5)
4- آمریکا، حامی رژیم صهیونیستی: دولت آمریکا با دارا بودن سرمایههای عظیم مادی، اقتصادی، انسانی، نظامی و...، به مداخلهگرترین دولت جهان در امور بینالمللی تبدیل شده است. آمریکا تلاش میکند تا در قبال بحران فلسطین با حداکثر جانبداری و فشار بر طرفهای مقابل به حل مشکل پرداخته و با حمایت بی قید و شرط خود از رژیم صهیونیستی، موضوع را خاتمه بخشد. تحلیل و تبیین رفتار سیاسی آمریکا در خاورمیانه طی نیم قرن اخیر بدون شک، بیانگر خط مشی کاملاً جانبدارانه آن از رژیم صهیونیستی است. در چنان شرایطی که هر صدای مخالف نظم موجود سرکوب میشد و کسی را یارای مقابله با هیمنه این کشور نبود و سودای مقابله با آن رژیم را در سر نمیپروراند، امام خمینی(ره) در بیشتر از 50 سال پیش نسبت به این موضوع هشدارهای لازم را داده بود:«آمریکاست که از اسراییل و هواداران آن پشتیبانی میکند، آمریکا است که به اسراییل قدرت میدهد که اعراب مسلم را آواره میکند.»(6) ایشان صراحتاً اعلام میکردند:«اسراییل با تبانی و همفکری دولتهای استعماری غرب و شرق زائیده شد و برای سرکوبی و استعمار ملل اسلامی به وجود آمد و امروز از طرف همة استعمارگران حمایت و پشتیبانی میشود. انگلیس و آمریکا با تقویت نظامی و سیاسی و با گذاشتن اسلحههای مرگبار در اختیار اسراییل، آن را به تجاوزات پی در پی علیه اعراب و مسلمین و ادامة اشغال فلسطین و دیگر سرزمینهای اسلامی تحریص و وادار میسازند و شوروی با جلوگیری از مجهز شدن مسلمانان و با فریب و خیانت و سیاست سازشکارانه، موجودیت اسراییل را تضمین مینماید.»(7)
5- بیپشتوانگی سران عرب: یکی از مهمترین مشکلاتی که بر سر راه مقابله با اسراییل وجود داشت، رهبران دست نشانده و مطیع آمریکا در کشورهای اسلامی بود. مشکل اصلی آن بود که رهبران این کشورها به دلیل فقدان جایگاه مردمی، جرأت و توان مقابله با رژیم صهیونیستی و آمریکا را نداشتند. از منظر امام(ره) اگر این رهبران، مستظهر به حمایت مردم بودند و از میان آنها برخاسته و آرزوهای آنان را برآورده میساختند، به راحتی میتوانستند در کمترین زمان ممکن، دشمن اشغالگر را از میان بردارند. نتیجه تفرق، چنددستگی، تلاش برای جلب نظر آمریکا و عدم مشروعیت، آن شد که رژیم صهیونیستی، سرزمین فلسطین را غصب کرد و در چند جنگ، اعراب را شکست داد. امام(ره) معتقد بود سران کشورهای عربی به دلیل برخوردار نبودن از حمایتهای مردمی، توان پشتیبانی جدی از آرمانهای فلسطینیها را نداشته و ندارند. حضرت امام(ره) در این رابطه عنوان مینمودند:«ما تا به اسلام برنگردیم- اسلام رسول ا...، مشکلاتمان سر جای خودش هست، نه میتوان قضیه فلسطین را حلش کنیم، نه افغانستان را نه سایر جاها را، ملتها باید برگردند به صدر اسلام، اگر حکومتها هم با ملتها برگشتند که اشکالی نیست و اگر برنگشتند ملتها باید حساب خودشان را از حکومتها جدا کنند و با حکومتها آن کنند که ملت ایران با حکومت خودش کرد، تا مشکلات حل شود.»(8)
نتیجه گیری
در قرن اخیر، بدون شک، هیچ فردی همانند حضرت امام(ره) صریح و عالمانه وارد موضوع مقابله و مبارزه با رژیمصهیونیستی نشده است. امتیاز امام خمینی(ره) بر دیگران این است که ایشان، رژیم اسراییل را دنبالة ابرقدرت جهانی یعنی آمریکا در منطقه میداند که بدلیل همسویی منافع آنها، اتحادی استراتژیک و ناگسستنی میان آنها بوجود آمده است و در شرایطی که جهان اسلام و کشورهای عربی در ضعف و مشکلات خود غوطهور هستند، صهیونیستها به دنبال گسترش اهداف و منافع خود میباشند.
پینوشتها:
1- صحیفة نور، جلد 1، ص 54
2- صحیفة نور، جلد 18، ص 98
3- صحیفة نور، جلد 1، ص 96
4- صحیفة نور، جلد 19، ص 46
5- صحیفة نور، جلد 6، ص 163
6- صحیفة نور، جلد 1، ص 111
7- صحیفة نور، جلد 1، ص 186
8- صحیفة نور، جلد 12، ص 282
نویسنده: سلمان رضوی
منبع:موسسه تحقیقات سیاسی وعلمی ندا
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس