نگاهی به «سازمان دریافت بها» در کرانه باختریTسابقه تشکیلاتی این سازمان رابایدمدتی پیش از این تاریخ...
مقدمه
فلسطینیهایی که با رؤیای سازش تن به مذاکرات صلح مادرید دادند؛ توهم همزیستی مسالمتآمیز با مهاجران صهیونیست را که به «ملت یهود» موسوم شده بودند؛ در سر میپروراندند. چیزی که باعث امیدواری بیشتر آنها میشد؛ پذیرش متقابل سرکوب خشونت از طرف فلسطینیهای وابسته به جریان سازش و همچنین صهیونیستها طی توافقنامه اسلو بود، اما با وجود آنکه طرفین متعهد شده بودند که مانع انجام هرگونه اقدام تحریکآمیز از جانب خود شوند،
روند حوادث به گونهای پیش رفت که رفتهرفته، قوا و ظرفیت تشکیلات خودگردان به ژاندارم و حافظ منافع صهیونیستها علیه همقطاران و مبارزان فلسطینی آن تبدیل شد و مهاجران و شهرکنشینان صهیونیست به عوامل خشونت سازمان یافته و افسار گسیخته با بهرهمندی از حمایت دولتی مبدل شدند و همین امر نیز باعث افزایش پیوستة شمار این افراد و رشد روزافزون افراطگرایی شد.
در همین راستا نوشتار زیر درصدد است با معرفی «سازمان دریافت بها» یکی از سازمانهای متعلق به شهرکنشینان صهیونیست، به ابعاد و جوانب عملکرد تروریستی و خرابکارانه آن علیه فلسطینیهای کرانه باختری بپردازد. در این رابطه به سؤالات زیر پاسخ داده میشود:
1- نحوه پیدایش سازمان دریافت بها چگونه بوده است؟
2- ساختار، اهداف و اندیشة تأسیس این سازمان چیست؟
3- گسترة فعالیت آن تا کجاست؟
4- اقدامات سازمان دریافت بها علیه فلسطینیهای کرانه باختری چه بوده است؟
5- واکنش صهیونیستها به اقدامات این سازمان چه بوده است؟
الف) پیدایش
عبارت «دریافت بها»1 یا «کارت حساب» یا «پرداخت بها»، ترجمه عبارت عبری «تاگ محیر»2 میباشد و به یک سلسله اقدامات تروریستی اشاره دارد که نه تنها علیه فلسطینیهای کرانه باختری بلکه علیه فلسطینیهای ساکن اراضی 1948 صورت میگیرد.(1)
این عبارت، یک معنای دوگانه دارد چرا که از سویی هم به فعالیت تروریستی شهرکنشینان صهیونیست در کرانه باختری علیه فلسطینیها و داراییهایشان و نیز سیاست دولت اسراییل در قبال ساخت و ساز اشاره میکند و هم اینکه نام یک سازمان تروریستی اسراییلی- صهیونیستی است که اساساً اقدامات تروریستی خود را متوجه فلسطینیها نموده و عملیات و فعالیتهای مختلف خود را با امضای «دریافت بها» به عهده میگیرد(2) و بر آن است تا آسیبهای وارده به ارتش و پلیس اسراییل را با چنین عنوانی توجیه نماید.
سابقة اولین فعالیتهای خرابکارانه این سازمان به ژوئیه سال 2008 و پس از انتقال یک اتوبوس از ساکنان شهرک غیرقانونی صهیونیستی «عادی عاد» به منطقهای دیگر، بازمیگردد.(3) در حقیقت، میتوان پیدایش این سازمان را واکنشی به تخلیه شهرکهای غیرمجاز توسط ارتش و پلیس اسراییل و همچنین پاسخی به حملات مبارزان فلسطینی علیه شهرکنشینان قلمداد کرد. چنانکه یکی از ساکنان شهرک صهیونیستی «حفات گلعاد» در کرانه باختری عنوان کرد: «هر گاه عملیات انتقال یک اتوبوس یا کاروان یا تخلیه شهرک غیرقانونی به اجرا درآید، ما واکنش نشان خواهیم داد.»
البته سابقه تشکیلاتی و تجمع این سازمان را باید مدتی پیش از این تاریخ یعنی در اواخر ژوئن 2008 دانست. در این تاریخ، همایش بزرگی در شهرک «یتسهار» واقع در جنوب شهر نابلس در کرانه باختری برگزار شد و شرکتکنندگان، مسئله اختلاف با حکومت در مورد شهرکسازی و استراتژی شهرکنشینان در این خصوص را مطرح کردند. در راستای اهداف اعلامی این سازمان، افراد شرکتکننده درصدد جذب هر چه بیشتر دیگر شهرکنشینان کرانه باختری به منظور انجام فعالیتهای متنوع علیه دولت و نهادهای حکومتی برآمدند. این افراد معتقد بودند که برای واداشتن دولت به تغییر سیاست تخلیه برخی شهرکهای غیرقانونی و یا توقف ساخت و ساز، باید از دولت به خاطر هر اقدامی که موجب مانعتراشی در مسیر ساخت و ساز و یا کند شدن این فرآیند شود، بها دریافت کرد و به همین خاطر عبارت «دریافت بها» را به عنوان امضای خود انتخاب کردند.(4)
_____________________
1- Price Tag
2- Tag Mehir
ب) ساختار
روند فعالیت سازمان دریافت بها از زمان پیدایش، نشان میدهد که فعالیتهای آن از یک شهرک یا واحد یا حتی چند شهرک منشأ نگرفته است بلکه در تمامی شهرکهای کرانه باختری اجرا میگردد. محدودة فعالیت آن، سراسر کرانه باختری و حتی اراضی 48 است. بر اساس حجم بالای عملیات و نوع آن، گستردگی و نوع اهداف، میتوان به این نتیجه رسید که سازمان دریافت بها، یک سازمان سری با فرماندهی مرکزی محرمانه است که اهدافش را به دقت انتخاب میکند. بر اساس یکی از گزارشهای شاباک در این مورد، فعالان این سازمان در هستهها و گروههای کوچک بسیار محرمانه و با طراحی بسیار دقیق و مهندسی شده عمل میکنند به طوری که نفوذ در آن برای شاباک بسیار دشوار است. برخی از این هستهها، روستاها و مجتمعهای فلسطینی را در کرانه باختری زیر نظر دارند و بر جمعآوری اطلاعات در رابطه با آنها و بررسی راههای وصول به این مناطق و فرار از آن میپردازند. در این میان، گروهی از آنها، فعالان صلح اسراییلی را زیر نظر دارند و گروهی نیز مسئول نظارت بر تحرکات ارتش و هر گونه قصد تخلیه هستند.
بنا به ارزیابی «نداف شرگای» روزنامهنگار اسراییلی و کارشناس شهرکسازی، شمار شرکتکنندگان در فعالیتهای «دریافت بها» طی سال 2008، بیش از 3 هزار شهرکنشین بود که بیشتر آنان را ساکنانِ شهرکهای دیندار و پایبند به دین و مدارس مذهبی موسوم به «یشیووت» مستقر در کرانه باختری تشکیل میدهند. این فعالیتها از حمایت اکثریت شهرکنشینان کرانه باختری و نیز احزاب اسراییلی و بخشهای زیادی ازجامعه صهیونیستی برخوردارند، البته به علت هدف قرار گرفتن ارتش و فعالان صلح اسراییلی، از این حمایت کاسته شده است.
این سازمان در درون خود دارای چند طیف اساسی است که هر یک، نماینده جریانهای پر جنب و جوش کرانه باختری میباشند:
1- حاخامهای وابسته به جریان دینی- ملی گرای صهیونیست و حاخامهای جریان دینی یهودی حریدی
2- فارغالتحصیلان و دانشآموزان مدارس دینی یهودی یشیووت مستقر در کرانه باختری و داخل خط سبز
3- فعالان و وابستگان جنبش «کاخ» که فعالیت آن به طور قانونی از سال 1994 ممنوع اعلام شد و همچنین وابستگان حزب «وحدت ملی» و حزب «خانه یهود»
4- «جوانان تلال» که در ایجاد شهرکهای کرانه باختری از اواسط دهه 1990 مشارکت داشتهاند. این طیف از گروههای متعددی تشکیل میشود که بسیاری از آنها به جریان دینی- ملی صهیونیستی و بخشی نیز به نسل دوم شهرکهای ایجاد شده در کرانه باختری متعلق هستند. این افراد درصدد تداوم عملیات ساخت و ساز شهرکهای جدید، همانند پدران خود هستند. بخش دیگری از جوانان تلال، فارغالتحصیلان مدارس دینی یشیووت درون خط سبز و گروهی نیز جزء فارغ التحصیلان مؤسسات آموزشی اصلاحطلب درون خط سبز میباشند که به منظور ارشاد جوانان رویگردان از زندگی یهودی تأسیس شدهاند.(5)
ج) اهداف
دامنه گسترده ساخت و ساز در چارچوب استراتژی کلان رژیم صهیونیستی که متضمن الحاق حداکثری اراضی میباشد؛ موجب پیدایش واکنشهایی نسبت به این مسئله از سوی مجامع فلسطینی و بینالمللی شده است و از همین رو، دولت اشغالگر تحت این فشارها، در مقاطعی اقدام به توقف ظاهری ساخت و ساز کرده است. ولی با توجه به منافع ارضی، اقتصادی و سیاسی ساخت و ساز در کرانه باختری، افزایش تعداد مهاجران و رشد شهرکنشینی همواره مورد حمایت پنهان و آشکار دستگاهها و نهادهای حاکمیتی صهیونیستی بوده است. با تکیه بر این سابقه، افول هر چند مقطعی در روند ساخت و ساز؛ مخالفتهای جدی را در میان شهرکنشینان افراطی به دنبال داشته است و آنها همواره به انحای مختلف، تلاش کردهاند مقامات صهیونیست و دستاندرکاران امر را تحت فشار قرار دهند.
بر همین اساس، سازمان دریافت بها نیز بنا به گفته مؤسسان آن تلاش میکند از تخلیه شهرکهای غیرقانونی و تخریب ساختمانهای ساخته شده بدون پروانه، جلوگیری نموده و در برابر فلسطینیها با ایجاد نوعی بازدارندگی؛ بایستد. به گفتة این افراد، فعالیتهای تروریستی سازمان دریافت بها میتواند مانع ایجاد توازن وحشت توسط فلسطینیها شود.(6)
د) اندیشه
فعالان سازمان «دریافت بها» و حامیان آن، گرایش فکری شدیدی به تفکر نژادپرستانه و تنفر از عربهای فلسطینی دارند. آنان از سویی، خواستار نسل کشی عربها و یا اخراج آنها هستند و از سوی دیگر نیز خواهان تشدید ساخت و ساز در کرانه باختری و تسریع در یهودی سازی کرانه باختری و الحاق آن به اراضی اشغالی 1948 میباشند. این افراد در راستای نسلکشی یا اخراج فلسطینیها، درصدد تحت فشار قرار دادن آنها و سخت کردن گذران زندگی برای آنان میباشند و رهبران فکری این سازمان برای تئوری پردازی در این رابطه با یکدیگر رقابت میکنند. همچنین برخی از احزاب اسراییلی مثل «وحدت ملی» و «خانه یهودی» که برخی وابستگان آنها در این سازمان فعالیت دارند در افراطگرایی و درخواست اخراج فلسطینیها نیز با یکدیگر رقابت دارند.
تئوریپردازان سازمان دریافت بها، تلاشی برای پنهان کردن نظرات خود ندارند و کتابها و مقالات گوناگونی را در این راستا به چاپ میرسانند. به عنوان مثال «یتسحاق شپیرا» و «یوسف ایلیتسور» دو حاخام شهرک یتسهار، در کتاب خود به اسم «تورات پادشاه» که در سال 2009 چاپ شد نه تنها خواستار قتل فلسطینیها شدند بلکه آن را به عنوان یک واجب دینی تلقی کرده و بخش زیادی از کتاب خود را به وجوب قتل کودکان فلسطینی اختصاص دادند. رهبران معنوی این جنبش، علاوه بر قتل و سرکوب و اخراج فلسطینیها، خواستار سلطه بر دارایی آنها و سرقت محصولات زراعی ایشان هستند. مثلاً حاخام «مردخای الیاهو» طی دیدار از شهرک موسوم به «مزرعه گلعاد»، فتوایی را دال بر جواز سرقت زیتون فلسطینیها صادر کرد.
مسئلهای که در این راستا قابل توجه است، مقالهای میباشد که حاخام یوسف ایلیتسور در سال 2009 با عنوان «تضمین متبادل» در روزنامه «هکول هیهودی» به چاپ رساند. از آنجا که سیر تحولات، نشانگر میزان تطابق عملکرد این سازمان با این مقاله مفصل میباشد، اشاره به آن لازم به نظر میرسد. وی در این مقاله که آن را در دوران توقف رسمی ساخت و ساز به نگارش درآورد چند نکته را خاطرنشان ساخت:
1- عربها خواستار اشغال سرزمین ما هستند لذا باید برخوردی سرکوبگرانه با آنها داشت. این شهرکنشینها هستند که ملتی تحت اشغالند نه فلسطینیها.
2- سیاستمداران و حاکمان از جمله نخست وزیر، افرادی فاقد احساسات یهودی هستند.
3- رفتار رهبران مجتمعهای شهرکنشینی با دولت، انتقادآمیز است و آنان نباید به هیچ وجه، جزئی از بازی با حکومت باشد بلکه باید در هنگام تخلیه و یا توقف ساخت و ساز، خارج از معادلات و قوانین بازی قرار بگیرند.
4- رفتار حکومت اسراییل با فلسطینیها در اراضی اشغالی 1967 و 1948 تساهل آمیز است.
5- لزوم اتخاذ تضمین متبادل بین شهرکنشینها به این معنا که باید:
الف- همه شهرکنشینها در یک صف واحد علیه اقدامات دولت اسراییل برای کاهش روند ساخت و ساز قرار بگیرند.
ب- این شهرکنشینها هستند که زمان و مکان رویارویی با دولت و نهادهای دولتی را تعیین میکنند که در این راستا باید اقدامات بازدارندهای علیه پلیس، ادارة مدنی، مقامات دادگستری و همه دستاندرکاران توقف یا اخلال در روند ساخت و ساز انجام داد.
ج- هر کجا که شهرکنشینی در معرض اقدامی خشونت بار قرار میگیرد، باید در هر مکانی به آن واکنش صورت گیرد.(7)
هـ) گسترة فعالیت
این سازمان تروریستی، فعالیتهای تخریبی خود را در 4 حوزه انجام میدهد:
1- عربهای فلسطینی کرانه باختری که شاهد بیشترین حجم فعالیت این سازمان تروریستی میباشند. اقدامات سازمان دریافت بها در این محدوده عبارتند از: آزار دادن و آسیب فیزیکی رساندن به فلسطینیها، تیراندازی به آنها و منازلشان، حمله به روستاها و شهرهای آنان، تخریب درختان و محصولات کشاورزی یا سرقت آن، به آتش کشیدن باغها، خودروها، منازل و مساجد. به گفتة سازمانهای حقوق بشری، این سازمان، ماهانه دهها تجاوز علیه فلسطینیها و داراییهایشان انجام میدهد. طبق یافتههای مراکزی مثل «بتسلیم»، ارتش اسراییل در بسیاری از موارد، نقش تماشاگر را ایفا کرده و مانع این حملات نمیشود و در موارد مداخله هم، طرف شهرکنشینان صهیونیست را میگیرد.
2- فعالیت تروریستی علیه صلحطلبان اسراییلی که مخالف شهرکسازی و سیاست شهرکنشینی هستند. این فعالیتها شامل این موارد میشود: نوشتن شعارهای خصمانه بر دیوار منازل صلح طلبان اسراییلی و ارعاب و تهدید ایشان به قتل. به عنوان مثال میتوان به تهدید به قتل رئیس کمیته پیگیری ساخت و ساز در جنبش صلح اکنون و نیز «زهاوگال آن» آن نمایندة کنست از حزب میرتس اشاره کرد.
3- فعالیت علیه نهادهای حکومتی در اسراییل به ویژه ارتش و پایگاههای آن و همچنین پلیس اسراییل، اداره مدنی و دادستانی اسراییل. شهرکنشینان عضو سازمان دریافت بها تاکنون به چندین پایگاه نظامی ارتش در کرانه باختری حمله کردهاند، دهها خودروی نظامی را تخریب و شعارهایی در محکومیت ارتش اسراییل نوشته و به افسران و سربازان سنگپرتاب کردهاند که موجب آسیب آنها شده است.
4- فعالیت علیه عربهای فلسطینی داخل خط سبز که این موارد عبارتند از: آتش زدن مساجد و کلیساها، مکانهای کسب مثل غذاخوریها، تهدید به قتل یا اخراج آنان از کشور و نوشتن شعارهای خصمانه علیه ایشان. در ماههای آخر سال 2011، این گونه فعالیتها علیه عربهای ساکن اراضی 48 به شدت افزایش یافت. آنان در این دوره، مسجدی در روستای «طوبا» و رستورانی در «یافا» که متعلق به فلسطینیها بودند را به آتش کشیده و شعارهای نژادپرستانهای در قبرستانهای یافا نوشته و 25 قبر را تخریب کردند.(8)
و) اقدامات
اصلیترین حوزه فعالیت سازمان دریافت بها، فلسطینیهای کرانه باختری هستند. فعالیتهای خصمانه و خشونتآمیز آنان به اقداماتی روزمره علیه فلسطینیها مبدل شده و همین امر، یکی از عوامل تشدید ناامنی در کرانه باختری و درگیریهایی میان صهیونیستها و فلسطینیها است که غالباً نیز به قربانی شدن طرف فلسطینی میانجامد زیرا در نهایت، دستگاههای اجرایی صهیونیستی از جمله ارتش و پلیس، در صورت تماشاچی نبودن، به نفع شهرکنشینها وارد جریان میشوند.
به نظر میرسد اصلیترین اقدام شهرکنشینان در کرانه باختری در کنار اقدامات آنان در چارچوب سازمان دریافت بها، این موارد باشد:
- حمله به خودروهای حامل فلسطینیها در جادههای کرانه باختری و احیاناً آتش زدن آنها
- آتش زدن مساجد (15 مسجد تا فوریه 2012)
- نوشتن شعارهای تنفرآمیز و نژادپرستانه
- قطع درختان زیتون و یا سرقت زیتونها و محصولات کشاورزی فلسطینیها و تخریب مزارع و باغها
- ایجاد ناامنی
- تشویق نهادهای اجرایی حکومتی برای مصادره هر چه بیشتر اراضی و تشدید دامنه ساخت و ساز در کرانه باختری
در همین راستا به گفتة «ماهر غنیم»، وزیر مشاور در امور دیوار و شهرکسازی دولت فیاض، با بررسی 474 مرکز و تجمع شهرک نشینی، مجموع مساحت شهرکها تا پایان سال 2011 به 140 کیلومتر مربع رسیده است. دولت اسراییل، کار ساخت 444 کیلومتر از دیوار حائل را به پایان رسانده و درصدد اجرای 5/51 کیلومتر از این دیوار است که باعث جدا شدن 569 کیلومتر مربع از اراضی کرانه باختری میشود. در این میان، با سوزاندن اراضی، خاکبرداری یا محدودیت استفاده، به 41 هزار دونم تجاوز شده که شهرکنشینان به تنهایی، 10 هزار دونم از این اراضی را مورد تجاوز قرار دادهاند. آنان بیش از 16 هزار اصله درخت را که 11 هزار اصله آن درخت زیتون بوده است، تخریب کردهاند. همچنین به گزارش «ماکسویل گیلارد» هماهنگ کننده امور انسانی سازمان ملل در اراضی فلسطینی، میزان خشونت شهرکنشینها در سال 2011 در مقایسه با 2009 و 2010 بسیار افزایش یافته است.(9)
ز) واکنش حکومت صهیونیستی
طبق گزارش دفتر هماهنگی امور انسانی وابسته به سازمان ملل (OCHA) که در دسامبر 2010 منتشر شد، اجرای قانون توسط اسراییل در رابطه با اقدامات «دریافت بها»، آکنده از نارسایی و اهمال است. بر این اساس در صورتی که اسراییل بدون حل کردن این مشکل، اقدام به تخلیه شهرکها کند؛ حدود 250 هزار فلسطینی ساکن در 86 شهر و روستا، در معرض این تجاوزات از طرف شهرکنشینها قرار خواهند گرفت.(10)
در همین حال، نتانیاهو توصیههای «اسحاق آهارونویچ» وزیر امنیت داخلی و نیز توصیههای «یعقوب نئمان» وزیر دادگستری را مبنی بر تروریستی قلمداد کردن این سازمان در کرانه باختری رد کرد و با این اقدام، سازمان مذکور را تحت حمایت خود قرار داد. اما با این حال، افرادی مثل «یورام کوهن» رئیس شاباک و «ایهود باراک» وزیر دفاع، فعالان سازمان دریافت بها را به صورت لفظی، تروریست قلمداد کردند ولی ناگفته پیداست که چنین واکنشهایی، تأثیری اجرایی در محدود ساختن اقدامات فعالان سازمان مذکور ندارد به ویژه هنگامی که اقدامات آن متوجه فلسطینیهای کرانه باختری است. گواه این ادعا، عملکرد کابینه صهیونیستی در این خصوص -علیرغم سوزانده شدن 15 مسجد توسط این افراد از سال 2008 تا فوریه 2012- میباشد که هیچ نشستی را برای بررسی این مشکل برگزار نکرد اما همین که فعالان این سازمان علیه نیروهای امنیتی اسراییل وارد عمل شدند، دولت اسراییل آن را در رأس برنامههای خود قرار داد اما باز هم سران و مقامات ارشد صهیونیست از جمله باراک مدعی شدند همه شهرکنشینها، افرادی قانون مدار هستند و تنها عدة معدودی از آنان چنین اقداماتی را مرتکب میشوند!(11)
جمعبندی
سازمان موسوم به دریافت بها با پشتوانة حمایتی مستقیم و غیرمستقیم نهادها، دستگاهها و احزاب صهیونیستی، نمادی از خشونت و نژادپرستی جامعه صهیونیستی و افراطگرایی حاکم بر آن است که با فعالیت در کرانه باختری و حتی اراضی اشغالی 48، ارتش و پلیس اسراییل را نیز هدف حملات و اقدامات تهاجمی خود قرار داده و درصدد است که با ممانعت از توقف و یا کند شدن روند ساخت و ساز، شهرکسازی ادامه یافته و فلسطینیها هر چه سریعتر این اراضی را ترک نمایند.
از جمله دلایلی که میتوان برای افزایش فعالیت این سازمان به ویژه پس از تشکیل دولت نتانیاهو مطرح کرد عبارتند از:
1- تساهل دولت و حتی تشویق برخی از وزرای شرکت کننده در ائتلاف دولتی به ویژه راستگرایان افراطی و قاتلان به لزوم اخراج فلسطینیها
2- خشم رهبران این سازمان در پی توقف محدود و مقطعی ساخت و ساز
3- رشد افراط گرایی در جامعه صهیونیستی
4- فقدان مقاومت فلسطینی حتی مدنی و فشارهای عربی و بینالمللی
5- تفرقه و انقسام فلسطینیها و ناتوانی در واکنش سیاسی تأثیرگذار
بنا به این دلایل و همچنین ماهیت رژیم صهیونیستی در زمینه نقض قوانین بینالمللی و حتی توافقنامههای دوجانبه با فلسطینیها که بر لزوم جلوگیری از اقدامات تحریکآمیز تأکید دارد و حتی اتخاذ رویهای در جهت تشویق این اقدامات علیه فلسطینیها، پیشبینی میشود که حکومت شهرکنشینها همچنان ادامه یابد.
پینوشتها
1- www.almogaz.com/politics/news/2011/10/10/41695
2- www.alzaytouna.net/arabic/data/attachments/2010/Tag_Mehir_Organization_3 -12.pdf
3- www.madarcenter.org/pub-details.php?id=359
4- www.alzaytouna.net/arabic/data/attachments/2010/Tag_Mehir_Organization_3 -12.pdf
5- www.pnrb.info/print.php
6- Ibid
7- Ibid
8- Ibid
9- www.alquds.com/news/article/view2378/321230
10- www.alif.ps/atemplate.php?id=14077
11- www.masress.com/elbadil/91946
نویسنده: طاهره گودرزی
منبع:موسسه تحقیقات وپژوهش های سیاسی وعلمی ندا
تمام:حُر14
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس